کد خبر: 45718
A
به دنبال انتشار گزارش تخریب چهره عادل فردوسی پور توسط روزنامه جام جم، دیده بان ایران بررسی می کند؛

پشت پرده مخالفت صدا و سیما با حضور مهمان خارجی برنامه 2018 /آیا صدا و سیما سهمی از آمدن پویول به برنامه می خواست؟/ آقای معاون سیما دم خروس تان را باور کنیم یا قسم حضرت عباس!

فریدون رضوی، فعال رسانه ای، در رابطه با هزینه و درآمد صدا و سیما در پست توئیتری خود نوشت: هزینه یک بار پخش آگهی 17 ثانیه ای از تلویزیون در بازی های ایران و فینال جام جهانی قبل از بازی معادل 329 ملیون تومان، بین دونیمه 658 میلیون تومان است. "بانک ها نیز در صف اول گزارش هستند، همان هایی که می گویند وضع مالی شان اصلا خوب نیست." با این عدله و شواهد بازهم صدا و سیما ناله بی پولی سر می دهد و برای درآمدی بیشتر اقدام به تخریب چهره های مشهور و مردمی میکند.

پشت پرده مخالفت صدا و سیما با حضور مهمان خارجی برنامه 2018 /آیا صدا و سیما سهمی از آمدن پویول به برنامه می خواست؟/ آقای معاون سیما دم خروس تان را باور کنیم یا قسم حضرت عباس!

دیده بان ایران، روزنامه جام جم در شماره امروز خود (شنبه 2 تیرماه) اقدام به نگارش گزارشی بر علیه عادل فردوسی پور، تهیه کننده و مجری ویژه برنامه جام جهانی«بیست هجده»، کرد.

در رسانه کاغذی "رسانه ملی" که این گزارش را صرفا به جهت تخریب فردوسی پور به نگارش درآورده آمده است : «کارلس پویول» بازیکنی با موهای «فرفری» که حضور در قلب خط دفاع باشگاه بارسلونا و تیم ملی اسپانیا برای طرفداران این تیم‌ها به منزله قوت قلب بود و خاطر هواداران را راحت می‌کرد. خبر حضورش در ویژه‌برنامه جام جهانی 2018، سپس عدم‌حضورش در این برنامه حاشیه‌هایی ایجاد کرد.

این روزنامه متعلق به صدا و سیما، این چنین گزارش خود را ادامه داد که هزینه حضور پویول در برنامه «2018» رقمی حدود 600 میلیون تومان بوده است که حتی با وجود تقبل این مبلغ از سوی اسپانسر بازهم به‌ صلاح نبوده و سازمان صدا و سیما مخالف این هزینه‌های هنگفت در شرایط فعلی اقتصادی کشور بوده است. در روزگاری که کشور با تحریم دست و پنجه نرم می‌کرد از لوئیس فیگو کاپیتان اسبق تیم ملی پرتغال و بازیکن تیم‌های باشگاهی بارسلونا و رئال مادرید برای حضور در ویژه‌برنامه قرعه‌کشی جام‌جهانی دعوت شد. پس از این دعوت، حاشیه‌های آن خبرساز شد که فیگو برای حضور در این برنامه رقمی حدود 100هزار یورو (معادل نیم میلیارد تومان) دریافت کرده تا برای دقایقی در تصویر تلویزیون نشان داده شود. حتی برخی گفتند که رقمی حدود 3000 یورو نیز برای هرساعت نگهداری از سگ این بازیکن پرداخت شده که در نوع خود تعجب برانگیز بود. با فرض این‌که چنین هزینه‌ای برای یک برنامه تلویزیونی از محل اسپانسر تامین شده باشد، باز هم این سوال مطرح می‌شود که چنین هزینه‌ای چه سودی برای اسپانسری که معمولا خط و ربط منابع مالی‌اش روشن نیست، دارد.

جام جم در ادامه نوشت: پس از عدم حضور پویول در برنامه بیست هجده زمزمه‌هایی برای این عدم حضور جدی شد تا جایی که BBC نیز پایش به موضوع باز شد و در اظهار نظری که به نقل از پویول مطرح کرد، مدل موهای او را مانع حضورش در برنامه تلویزیونی اعلام کرد. در صورتی که با مرور حضور چهره‌های ورزشی در تلویزیون چنین ادعایی بی‌پایه و اساس به نظر می‌رسد.

 

در نقل قولی که BBCاز پویول آورده می‌خوانیم: «به من گفتند به‌‌دلیل مشکلات ظاهری (موهای بلند) امکان حضور در برنامه را ندارم.» این که چه کسانی چنین حرفی را به پویول گفته‌اند و تحت چه شرایطی چنین ادعای از اساس کذبی را مطرح کرده‌اند محل سوال است.

 

***با تمام این تفاسیر باید دید که دلیل اصلی دامن زدن به حواشی عدم حضور پویول در برنامه بیست هجده را صداو سیما و روزنامه وابسته به آن  برچه اساسی می داند؟

 

آیا صدا و سیما نیز بازهم به دلیل کمبود بودجه سهمی از دعوت پویول و حضورش می خواهد؟

 

«صدا و سیما پول ندارد!» این جمله ای است که بارها و بارها در سال های اخیر و زبان مسئولان این سازمان عریض و طویل شنیده ایم. این چندمین بار است که بهانه مشکلات مالی صدا و سیما مانع از دادن خدمات این سازمان می شود. از معلق ماندن برنامه های تلویزیونی و متوقف شدن ساخت سریال های با محتوا گرفته تا حتی احتمال قطع پخش لیگ فوتبال کشور! این در حالیست که بارها به این سازمان لقب بنگاه پول سازی داده شده است.

رسانه ملی که پیش از این در مواقع مختلف نشان داده در جاهایی که به سود منافع حزبی اش باشد از خرج کردن میلیاردی هیچ ابایی ندارد در ماجرای مهمان خارجی عادل فردوسی پور در نقش دایه مهربان تر از مادر ظاهره شده و ادعا میکند که هزینه کردن برای چنین بازیکنی در اوضاع کنونی اقتصادی مردم درست نیست. رسانه ملی که پس از روی کارآمدن دولت حسن روحانی تمام توان خود را برای مقابله با این دولت بکار گرفته؛ پس از امضای قرار داد برجام! هزینه های بسیار هنگفتی را جهت زیر سوال بردن این قرار داد بکار گرفت تا جایی که برای ساخت کلیپ های سه گانه ما ایستاده ایم بیش از یک میلیارد هزینه کرد تا به مردم نشان دهد هیچ توافقی در کار نیست.

از سوی دیگر بسیاری از کارشناسان حوزه رسانه بر این باورند که رسانه ای که خودش از طریق مختلف اقدام به در آمدزایی می کند چرا باید در بودجه هرساله دولت دارای ردیف باشد و از بیت المال پول دریافت نماید؟!

 

تا به امروز انتقادهای زیادی به عملکرد صدا و سیما وارد شده! انتقاد به کارهای ضد و نقیض این سازمان که در این سال ها آن را به زیانده ترین سازمان این سال های کشور تبدیل کرده است. از جمله این انتقاد ها می توان به آموزش برخی از مسائل در قالب تیزرهای چندثانیه ای در تلویزیون اشاره کرد. در رابطه با همین مسئله برخی از نمایندگان بارها از صدا و سیما شاکی بوده اند. دلیل نارضایتی و گوشزد آنان نیز شانه خالی کردن صدا و سیما از وظایف خود با توجه به بودجه و درآمد بسیار بالای آن هاست.

 

در این مورد می توان به اظهارات ماه گذشته  طیبه سیاووشی، نایب رئیس فراکسیون زنان مجلس دهم، اشاره کرد. طیبه سیاووشی در این باره به دیده بان ایران گفته بود: «فرهنگ سازی از طرق مختلف به ویژه از طریق رسانه ملی و صدا و سیما می تواند در کاهش دادن چنین حوادثی تاثیرگذار باشد اما متاسفانه در این کار اهمال صورت گرفته است و هرباری که نمایندگان به این امر اعتراض کردند، صدا و سیما به بهانه ناکافی بودن بودجه عملکرد  خود را توجیه کرده است. حتی تیزی 30 ثانیه ای از طریق رسانه ملی می تواند بسیار موثر در غنی سازی فرهنگ و آگاهی رسانی در حیطه های متفاوت  به مردم باشد.» (اینجا)

 آنچه مسلم است این است که دخل و خرج صدا و سیما با هم نمی خواند. با آنکه این سازمان درآمد بسیاری بالایی دارد که میتوان با یک حساب سرانگشتی تنها مبلغ میلیاردی درآمد آگهی های تبلیغاتی آن را محاسبه کرد اما از طرفی دیگر بهانه «کمبود بودجه» این سازمان بارها از زبان برنامه‌سازان، هنرپیشه‌ها، مسوولان صدا و سیما و افراد مرتبط دیگر شنیده شده است.

 

اما هنوز هم این سوال وجود دارد که مشکلات مالی صدا و سیما از چه زمانی آغاز شده است؟ این مشکلات ریشه در کجا دارد؟

عده ای آن را به مدیریت نادرست هزینه ها ربط دادند و عده ای دیگر به نیروی انسانی زیادی که در این سازمان وجود دارد. به عقیده منتقدان رسانه ملی در این سال ها به شدت عریض شده است و بالای 50 هزار کارمند در آن در حال کار هستند و بودجه این سازمان حتی کفاف حقوق این همه نیروی انسانی را نمی دهد.

 

این در حالی است که فریدون رضوی، فعال رسانه ای، در رابطه با هزینه و درآمد صدا و سیما در پست توئیتری خود نوشت: هزینه یک بار پخش آگهی 17 ثانیه ای از تلویزیون در بازی های ایران و فینال جام جهانی قبل از بازی معادل 329 ملیون تومان، بین دونیمه 658 میلیون تومان است. "بانک ها نیز در صف اول گزارش هستند، همان هایی که می گویند وضع مالی شان اصلا خوب نیست."

با این عدله و شواهد بازهم صدا و سیما ناله بی پولی سر می دهد و برای درآمدی بیشتر اقدام به تخریب چهره های مشهور و مردمی میکند.

 

حال که بحث هزینه ها در شرایط سخت تحریم ها شد باید مسئولان صدا و سیما باید به این دو گانگی پاسخ دهند که درآمدهای میلیاردی آن سازمان کجا مصرف می شود؟ آیا نباید این هزینه ها در اختیار تهیه کنندگانی قرار بگیرد که کیفیت برنامه ها را افزایش دهند؟ بر همگان آشکار شده است که صدا و سیما را اسپانسرها می گردانند اگر هم آنها بخواهند کیفیت برنامه های رسانه ملی را افزایش دهند باید توبیخ و تنبیه شوند؟ چه کسی پاسخگوی رفتار دوگانه مسئولان صدا و سیما است

 وقتی میرباقری معاون سیما سخن از هزینه های گزاف دعوت مهمان می گوید آیا باید  دلسوزی او را باور کنیم یا هزینه های میلیاردی این رسانه برای تیزرهای جناحی و سیاسی می سازد؟ معاون سیما دلیل مخالف خوانی ها را با برنامه سازان به درستی می داند آیا این مسئولان صدا و سیما نبودند که از اسپانسرسهم خواهی کردند؟  حکایت مخاطبان رسانه ملی با سیاست های مسئولان این رسانه این است "دم خروس تان را باور کنیم یا قسم حضرت عباس!"

 

 

کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

اخبار مرتبط

ارسال نظر