کد خبر: 107894
A

حسین کاشفی: انقلاب نکردیم که مردم هر روز گرفتارتر شوند

فعال سیاسی اصلاح طلب گفت: عده‌ای فقط نوک بینی خود را می‌بینند و تلاش‌شان را به کار می‌گیرند تا مثلاً رئیس‌جمهوری یا نمایندگان مجلس از جناح خودشان باشد و اصلاً برنمی‌تابند که رقیب سیاسی هم سهمی در عرصه اداره کشور داشته باشد.

حسین کاشفی: انقلاب نکردیم که مردم هر روز گرفتارتر شوند

به گزارش دیده بان ایران؛ تک‌قطبی بودن فضای سیاسی و البته شرایط حاکم بر انتخابات، هم افکار عمومی را نسبت به سیستم ناامید کرده و هم نتیجه‌ای بی‌اثر را از صندوق رأی بیرون می‌آورد. ایران یک ماه دیگر رئیس دولت سیزدهم را در شرایطی خواهد شناخت که «بحران» به طور کاملاً جدی نظم، آرامش و البته نتیجه‌گرایی را در فضاهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و... با چالش مواجه کرده است. به نظر می‌رسد اکنون بیشتر از هر مقطع دیگری به دخالت همه سلیقه‌ها در اداره کشور نیاز داریم تا بتوانیم به طریقی «گذر از بحران» را محقق کنیم.

 

حسین کاشفی، عضو حزب اتحاد ملت، می‌گوید برخی فکر می‌کنند باید فقط خودشان باشند تا بتوانند منافع‌شان را تامین کنند. حالا این منافع می‌تواند اقتصادی، گروهی و سیاسی باشد. به هر حال مسلم است که برخوردهای تحدیدکننده و رادیکال تحت هیچ شرایطی نه تنها نمی‌تواند تامین‌کننده مصلحت عمومی باشد بلکه انسجام و وحدت ملی ما را به طور جدی تهدید می‌کند. مشروح این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید.

 
 

***

 

*ریشه تلاش برای تک‌قطبی کردن فضای انتخاباتی در چه انگیزه‌هایی است و چه تبعاتی می‌تواند داشته باشد؟

 

وقتی در جوامعی نحله‌های فکری متفاوتی فرصت فعالیت پیدا می‌کنند، طبیعی است که تلاش‌هایی برای تمامیت‌خواهی از سوی یک طیف خاص مشاهده شود. این در حالی است که طبق قانون اساسی همه از حقوق مساوی‌ برخوردارند و هیچ گروهی نسبت به گروه دیگر برتری ندارد. به همین دلیل مثلاً در فضای انتخاباتی هرگونه تبعیضی مذموم است و هیچ کدام از جریان‌ها نمی‌توانند و نباید خود را تافته جدابافته بدانند و فرصت‌های ویژه‌تری را طلب کنند.

 

*البته مشاهدات فعلی گویای چیز دیگری است!

 

متاسفانه یک جریان سیاسی خاص مثل همیشه همه چیز را برای خودش می‌خواهد و حقوق رقیب را نادیده می‌گیرد. این رویکرد غلط آن هم در حالی که کشور به مشارکتی حداکثری در روز رأی‌گیری احتیاج دارد جای سوال و تامل دارد! در واقع طبیعی است که نظام در همه انتخابات‌ها چشم به انتخاباتی پررأی داشته باشد چون انتخاباتی که در فضای سرد برگزار شود حاصلش به درد نمی‌خورد و نمی‌تواند گره‌ای را باز کند. مثل همان اتفاقی که در دوم اسفندماه ۹۸ رخ داد و مردم با پشت کردن به صندوق رأی مشارکتی نازل را ثبت کردند و در نتیجه، دوره یازدهم قوه مقننه با اما و اگرهای زیادی به کارش ادامه می‌دهد. مشارکت بالا همچنین می‌تواند در مساله بسیار مهم و حساس دیپلماسی هم نقشی راهگشا ایفا کند؛ یعنی مردم می‌توانند با تک‌تک رأی‌های خود به براندازان داخلی و بدخواهان خارجی این پیام را بدهند که حتی با وجود گرفتاری‌ها، پشتیبانی از نظام و کشورشان را لازم می‌دانند.

 

*نکته‌های مورد اشاره شما خیلی ملموس است. پس این پرسش پیش می‌آید که تلاش برخی برای برهم زدن مناسبات انتخاباتی و کلاً هر اتفاقی که می‌تواند اتحاد و انسجام را محقق کند، چه دلیلی دارد؟

 

عده‌ای فقط نوک بینی خود را می‌بینند و تلاش‌شان را به کار می‌گیرند که مثلاً رئیس‌جمهوری یا نمایندگان مجلس از جناح خودشان باشد و اصلاً برنمی‌تابند که رقیب سیاسی هم سهمی در عرصه اداره کشور داشته باشد. به همین دلیل به راحتی منافع ملی و مصلحت عمومی را نادیده می‌گیرند. بالاخره هر رئیس‌جمهوری یا نماینده‌ای که مسئولیت قبول می‌کند باید طبق قانون عمل کند و خارج از قاعده نمی‌تواند کار کند. البته در گذشته افرادی در جایگاه‌های بالا قرار گرفته و کمترین توجهی به قانون نشان داده‌اند و همین مشکلاتی که گریبان همه را گرفته است، ریشه در قانون‌گریزی آن روزها دارد.

 

همچنین به واسطه تحریم‌های ظالمانه‌ای که بر مردم تحمیل شد همه ضرر کردند و تصمیم‌گیران دولتِ وقت کمترین هزینه‌ای را پرداخت کردند. همه این مصائب بدین خاطر به وجود آمده که در یک مقطع از زمان، جناح سیاسی‌ای فقط به جایگاه و هدف خودش فکر کرد و کاری به صلاح عمومی و اهداف کلی نداشت! آن هم در شرایطی که اگر به جای گروه‌های بی‌ریشه، احزاب به کنش‌های مختلف ورود کنند و بر اساس مرامنامه درون حزبی فعالیت کنند، بسیاری از مشکلات به راحتی حل می‌شود.

 

*با این حال حتی برای احزاب رسمی هم محدودیت‌هایی تعیین می‌شود!

 

اینکه با بهانه‌های واهی از فعالیت جدی احزاب ممانعت به عمل آورند و به قول معروف دست‌شان را ببندند و به شنا کردن تشویق کنند، به مثابه آفتی بزرگ برای انسجام و البته پیشرفت است. سیاست‌های حذفی در شرایطی اجرا می‌شود که باید اجازه داد همه سلیقه‌های سیاسی فضای رقابتی را در انتخابات کمک کنند تا کشور آسیب نبیند. متاسفانه به این مهم توجه نمی‌شود و در نتیجه مثلاً در رنکینگ جهانی اقتصاد در رده‌های پایین قرار می‌گیریم و به تبع آن آرامش مالی از مردم سلب می‌شود. ما انقلاب نکردیم که مردم هر روز گرفتارتر شوند، ما انقلاب کردیم تا آرامش را از هر نظر به مردم تزریق کنیم و همچنین در منطقه و نظام بین‌الملل وضعیت مناسبی داشته باشیم. پس لازم است تنگ‌نظری‌ها را کنار بگذاریم و اگر واقعاً معتقدیم که در پیشگاه خدا باید پاسخگو باشیم، کاری کنیم که مردم که مهم‌ترین سرمایه نظام هستند، به جای اینکه به فکر رفتن به کشورهای خارجی باشند، با انگیزه زیاد خودشان را برای فعالیت در داخل آماده کنند.

 

در واقع باید زمینه را برای آرامش عمومی فراهم کنیم تا مردم هم انگیزه لازم را برای مشارکت در مباحث ملی داشته باشند. بالاخره همان‌طور که با نگاه به تاریخ، نیکی‌های گذشتگان را یاد کرده و عملکرد نادرست‌شان را نقد می‌کنیم، باید بدانیم ما همیشه نخواهیم بود و باید از عمرمان به عنوان فرصتی برای خدمت ماندگار استفاده کنیم؛ یعنی هر طور شده طبق قانون، آزادی و نشاط به جامعه ببخشیم تا «بی‌اعتمادی» به وجود نیاید. اکنون در حالی منتظر روز رأی‌گیری هستیم که سردی نگران‌کننده‌ای به وجود آمده است. پس باید ببینیم این فضا چرا پدیدار شده است؟ پاسخ این سوال به تفکری برمی‌گردد که اصرار به تمامیت‌خواهی دارد و به همین دلیل تنگ‌نظری‌ می‌کند.

 

*اصرار به تمامیت‌خواهی ریشه در چه دارد؟

 

گروهی فکر می‌کنند که باید فقط خودشان باشند تا بتوانند منافع‌شان را تامین کنند. حالا این منافع می‌تواند اقتصادی، گروهی و سیاسی باشد. به هر حال مسلم است که برخوردهای تحدیدکننده و رادیکال تحت هیچ شرایطی نه تنها نمی‌تواند تامین‌کننده مصلحت عمومی باشد بلکه انسجام و وحدت ملی ما را به طور جدی تهدید می‌کند. من نمی‌دانم تنگ‌نظران در میان مردم هستند یا نیستند؛ اگر نیستند، چرا و اگر هستند، چطور متوجه اثر منفی رفتارشان نمی‌شوند؟ کارشکنی‌ها متاسفانه تبعیض، فساد و... را در جامعه پررنگ‌تر کرده است تا کشور ما انواع و اقسام مشکلاتی را به چشم ببیند که حل‌شان انرژی و هزینه‌های زیادی می‌طلبد.

 

*حدود یک ماه به موعد انتخابات مانده است که به دلیل شرایط بحرانی، اهمیت بیشتری از انتخابات گذشته دارد. لازم است همه ارگان‌ها، سیاسیون و...  به طور جدی به فکر تجدیدنظر در رفتار و سیاست‌گذاری‌هایشان باشند؟

 

حتماً همین‌طور است. یکی از کارهایی که انجام دادنش ضروری است این است که حتی در مدیریت سطوح پایین هم عملکردها را رصد و نارکارآمدی و ضعف‌ها را شناسایی کنیم. به هر حال کشور باید حرکت کند و به همین دلیل مدیریت دستگاه‌های مختلف باید به طور دائم بررسی شود تا بتوانیم از تداوم ندانم‌کاری‌ها جلوگیری کنیم. همچنین باید «برنامه‌محوری» را اصل بدانیم؛ یعنی هر کسی که می‌خواهد شانسش را برای رفتن به پاستور امتحان کند باید از برنامه‌های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و... خود رونمایی کند تا از این طریق هم کارها را اصولی پیگیری کند و هم فرصت مطرح کردن وعده‌های توخالی نداشته باشد. همچنین باید برای مردم تشریح کنند که برای برون‌رفت از تنگناها و در نتیجه گذر از حالت بحرانی چه طرح و نقشه‌ای دارند. بالاخره «مسئولیت» هم در پیشگاه خداوند و هم در پیشگاه مردم امری مهم است که تاریخ و آینده هم ما را قضاوت خواهد کرد.

 

از سویی نباید مردم را به شهروند یک و دو تقسیم کنیم و چشم‌مان را به روی حقایق ببندیم. البته بحث ما فرد نیست و وضعیت موجود را بررسی محتوایی می‌کنیم. برای رسیدن به شرایط مطلوب باید صادقانه در کنار هم شرایط را دوستانه بسنجیم و حواس‌مان باشد که در کشور قومیت‌ها و مذهب‌های مختلف زندگی می‌کنند که همه‌شان حق اظهارنظر دارند و باید بتوانند فعالیت کنند. سوال من این است که چرا سُنی‌ها در پایتخت کشور مسجد ندارند؟ من در آلمان تحصیل کرده‌ام و می‌دیدم که در همه شهرهای این کشور اروپایی مسلمانان برای خود مسجد بنا کرده‌اند. ما که به آلمانی‌ها بد و بیراه می‌گوییم، چرا مثل آنها به سلیقه‌های دیگر احترام نمی‌گذاریم؟ به هر حال عده‌ای از ایرانی‌های مسلمان مذهبی غیر از شیعه دارند.

 

*عده‌ای هم خود را خودی و غیر را غیر تلقی می‌کنند!

 

واقعاً چه کسی گفته من می‌توانم خودم را از شما دلسوزتر و کاراتر بدانم؟ همه چیز باید در عمل نشان داده شود و با حرف هیچ چیز ثابت نخواهد شد. به نظر من باید زمینه‌ای فراهم کنیم تا همه به میدان بیایند و مثل زمان انقلاب هر کسی به قدر توانایی‌شان در اداره امور سهم داشته باشد. در واقع اینکه «این» را به دلایل واهی محروم کنیم و انتشار عکس «آن» را ممنوع کنیم مصداق بارز تنگ‌نظری است. با این توضیح که تنگ‌نظری مردم را دلسرد و ناامید خواهد کرد پس باید سعی کنیم دلسردی را به دلگرمی و یأس را به امیدواری تبدیل کنیم که این حتماً شدنی است. پس مسئولان باید در تحقق این هدف مهم پیشگام شوند و بدانند در صورت کوتاهی از سوی افکار عمومی قضاوت خواهند شد؛ در واقع با توجه به وضعیت کشور همگی می‌دانیم که همه چیز در اختیار مسئولان است.

 

*تقریباً یک ماه بیشتر به روز رأی‌گیری نمانده است. در این مدت کوتاه مردم با چه پیامی می‌توانند دوباره به سیستم اعتماد کنند؟

 

باید به طور شفاف بگوییم که در زمینه اقتصاد این اشتباه‌ها باعث شده مشکلات زیادی به وجود بیاید و برای گذر از این برهه فلان برنامه را در نظر داریم. همچنین لازم است درباره مدیریت سیاست خارجی و موانع و فرصت‌ها به مردم به طور واضح توضیح بدهیم و بگوییم که دولت سایه و گروه‌های تندرو چطور در راه دیپلماسی سنگ‌اندازی می‌کنند. مردم همچنین باید با شرایط و مشکلات احزاب و نهادها آگاه شوند. ما در گذشته انقلاب و جنگ و انتخابات مهمی را سپری کردیم و می‌توانیم نقشه راهی لازم و کارساز برای ادامه راه تبیین کنیم.

 

*آیا نکته‌ای باقی مانده است؟

 

سم مهلک این است که گروهی همچنان اصرار دارند خودشان در همه جا باشند و رقبایشان حاشیه‌نشین شوند و به همین دلیل به شدت در پی این هستند که مردم به میدان نیایند چون می‌دانند با حضور پررنگ رأی‌دهنده‌ها، احتمال رأی‌آوری‌شان صفر می‌شود که اینجا تنگ‌نظری نمود می‌یابد.

 

 

منبع: اعتمادانلاین

کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

اخبار مرتبط

ارسال نظر