کد خبر: 111499
A
حمید داودآبادی:

داعشی ها شیوه جنگ و عملیات‌های رزمی‌ و شهادت‌طلبانه را از روی دَست حزب‌الله کپی کرده بودند

پژوهشگر جنگ گفت: شهید «بلال فحص» فردی است که اصلاً با نیروهای حزب‌الله ارتباطی نداشته و موافق نبیه بری بوده است. پیش حجت‌الاسلام حاج سیدعیسی طباطبایی که نماینده حضرت امام در امور لبنان بودند، می‌آید و می‌پرسد نظر امام خمینی(ره) درباره عملیات شهادت‌طلبانه چیست؟ آقای طباطبایی هم گفته بود که از نظر امام، این عملیات جایز است… همین شد که رفت و در عملیاتی شهادت‌طلبانه خودش را فدای اسلام کرد.

داعشی ها شیوه جنگ و عملیات‌های رزمی‌ و شهادت‌طلبانه را از روی دَست حزب‌الله کپی کرده بودند

به گزارش دیده بان ایران؛ حمید داودآبادی نویسنده و پژوهشگر جنگ درباره داعش و عملکرد حزب الله لبنان و شیوه جنگیدن داعش و شباهت های آن  گفت:

سال 1388 با شهید «حسان اللقیس»‌ رئیس بخش فناوری و تسلیحات و ارتباطات از راه دور حزب‌الله مصاحبه‌ای داشتم و ایشان گفت که دشمن در حال کپی‌برداری از شیوه جنگ و عملیات‌های رزمی‌ و شهادت‌طلبانه حزب‌الله لبنان است. هنوز داعشی در کار نبود. یکی دو سال بعد هم به شهادت رسید.

به گزارش دیده بان ایران؛ حمید داود آبادی درباره شباهت های جنگیدن داعش و حزب الله گفت: آنها دقیقاً از روی حزب‌الله کپی برداشتند و تمام شیوه‌های عملیات داعش و حتی بمب‌گذاری‌ها و نوع بمب‌ها و تسلیحات را از روی سبک حزب‌الله تقلید کرده بودند. عین حزب‌الله را درست کرد، اما شکست خوردند. 


برای نمونه، وقتی می‌خواستند محاصره شهر نبل و الزهرا در سوریه را بشکنند، مدافعان شهر، نیروهای مردمی بودند. در یک شب، حدود 120 نفر از داعشی‌ها به خودشان مواد منفجره بسته و به سمت سنگر مدافعان دویده بودند و خودشان را منفجر کرده بودند، اما نتوانستند شهر را بگیرند. با اینکه شهر چیزی برای دفاع نداشت. حزب‌الله کلا حدود 20 عملیات شهادت‌طلبانه داشته است؛ اما اینها با 120 عملیات در یک شب هم نتوانستند به هدف‌شان برسند.


بزرگ‌ترین عاملی که باعث می‌شود فلسطینی‌ها پیروز نشوند، نداشتن امام است. برای همین آمدند ابوبکر بغدادی را به عنوان امام‌شان مطرح کردند. دیدند فقط با ولایت و امامت است که می‌توانند جلوی آن جریان را بگیرند.


دشمنان از اول انقلاب با حرکت امام خمینی(ره) مخالفت می‌کردند و می‌گفتند دین از سیاست باید جدا باشد. به فرض اینکه حرف‌شان درست باشد، پس چرا القاعده و داعش، همه کارهای‌شان سیاسی است؟ پس چطور دین از سیاست جدا نشده است؟ شما در آمریکا عملیات می‌کنید و این، امری سیاسی است. اینها از دل اسلام تشیع انقلابی، یک غیرشیعه انقلابی کپی زدند.


فیلمی ‌درباره عملیات انتحاری داعش می‌دیدم که چند جوان خوش‌تیپ اروپایی و آمریکایی آمدند و در اقدام انتحاری، خودشان را منفجر کردند. معلوم بود که اینها به اسلام جذب شده بودند و حالا امام‌شان گفته بود که خودشان را منفجر کنند! یعنی ولایت فقیه را از روی نسخه شیعی کپی زدند و استفاده‌اش را هم بردند، اما پیروز نشدند.


شهید «بلال فحص» فردی است که اصلاً با نیروهای حزب‌الله ارتباطی نداشته و موافق نبیه بری بوده است. پیش حجت‌الاسلام حاج سیدعیسی طباطبایی که نماینده حضرت امام در امور لبنان بودند، می‌آید و می‌پرسد نظر امام خمینی(ره) درباره عملیات شهادت‌طلبانه چیست؟ آقای طباطبایی هم گفته بود که از نظر امام، این عملیات جایز است… همین شد که رفت و در عملیاتی شهادت‌طلبانه خودش را فدای اسلام کرد.


همه تعجب کرده بودند که چگونه محافظ نبیه بری دست به این کار زد؟! این، تأثیر ولایت است. دشمن هم روی همین دست گذاشت و کپی کرد و علیه شیعیان استفاده کردند.

داعشی ها کپی ناقص زدند. اعتقاد خودم این است به نتیجه نرسیدند. در روایتی خواندم که یکی از اصحاب امام صادق(ع) می‌گوید: فلان شاگرد شما می‌گوید من با چشم، خدا را می‌بینم و با او صحبت می‌کنم. امام هم عصبانی شدند و سه بار گفتند: والله او ملعون است. آن، ‌خدا نیست بلکه شیطان است که در لباس خدا ظاهر شده است.


به گزارش دیده بان ایران؛ داود آبادی نوشت: من هم در تعجب بودم که چگونه داعشی‌ها خدا را اینقدر قشنگ می‌بینند؟ کدام خدا؟ قطعا خدای داعشی‌ها با خدای یک شهادت‌طلب لبنانی فرق دارد؛ چون خدای داعشی‌ها می‌گوید برو وسط بازار و خودت را بترکان. برای نمونه، در همین جریان افغانستان در تعجب بودم که چگونه سه نفر خودشان را جلوی دبستان دخترانه منفجر کردند؟ مگر این دانش‌آموز،‌ فرمانده جنگ و ژنرال است؟ ولی «هیثم صبحی دبوق» وقتی که می‌خواست عملیات شهادت‌طلبانه انجام بدهد و دید چند کودک در محوطه مشغول بازی هستند، عملیاتش را عقب انداخت.


یا شهید «اسعد حسین برو» وقتی می‌خواست عملیات کند، دو سه تا بچه را می‌بیند. بچه‌ها را می‌برد به مغازه و هر چه پول داشت، برای‌شان شکلات و خوراکی می‌خرد و می‌گوید اینجا باشید تا برگردم. حتی حاضر نبوده بچه‌ها از صدای انفجار، بترسند. بعدش سراغ عملیات می‌رود.


به گزارش دیده بان ایران؛ این مورخ جنگ به «صبح صادق» نشریه معاونت سیاسی سپاه گفته است: شهید «منیف علی اشمر» هم وقتی می‌خواست عملیات کند، دو دختر بچه را می‌بیند. چون لباس مزدورهای صهیونیستی را پوشیده بوده، بچه‌ها ابتدا می‌ترسند. با ‌آنها بگو بخند می‌کند. بچه‌ها هم تعجب می‌کنند که چرا این صهیونیستی اینقدر مهربان شده است! به بچه‌ها هم می‌گوید که زود به خانه‌شان بروند و آنجا نمانند. آنها را دور می‌کند و بعدش عملیات را انجام می‌دهد. اینها را کنار عملکرد کسی بگذارید که خودش را وسط مدرسه منفجر می‌کند. این نشان می‌دهد که خدا در کارشان نیست. یا شهید «صلاح غندور» که وسط پادگان صهیونیست‌ها عملیات می‌کند که تمام ضربه به نیروهای نظامی ‌باشد. اساساً رسیدن به پادگان صهیونیست‌ها خودش اندازه چند عملیات، ‌نیرو و انرژی می‌برد. شش ماه معطل بود و یک سال روی آن کار می‌کرد که بتواند عملیات را با دقت انجام بدهد. زمان را در آورده بود که برای نمونه ساعت 4 عصر، یک کاروان صهیونیستی از خط برای استراحت برمی‌گردد و یک کاروان اسرائیلی می‌رود تا جانشین آن شود. دقیقاً چه زمانی این دو کاروان با هم تلاقی دارند تا عملیات شهادت‌طلبانه‌اش در آن زمان باشد و بیشترین ضربه را به نظامی‌ها بزند.

 

کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

اخبار مرتبط

ارسال نظر