کد خبر: 143398
A

روایت شاهزاده قاجاری از شکار "ببر مازندران" در میانکاله

"سلطان مسعود میرزا" ملقب به "ظل السلطان"، فرزند ناصرالدین شاه قاجار یکی دیگر از افراد نه چندان خوشنام این طایفه است. او که به ظلم و قساوت قلب شهره بوده در کتاب خود با عنوان "تاریخ سرگذشت مسعودی" به شرح شکارهای بی رویه اش در "جزیره میانکاله" پرداخته است.

روایت شاهزاده قاجاری از شکار "ببر مازندران" در میانکاله

به گزارش دیدبان تاریخ؛ "سلطان مسعود میرزا" ملقب به "ظل السلطان"، فرزند ناصرالدین شاه قاجار یکی دیگر از افراد نه چندان خوشنام این طایفه است. او که به ظلم و قساوت قلب شهره بوده در کتاب خود با عنوان "تاریخ سرگذشت مسعودی" به شرح شکارهای بی رویه اش در "جزیره میانکاله" پرداخته است. خاطرات مربوط به شکار "ببر مازندران" از جمله افتخارات شاهزاده قاجار است!  

"جزیره میانکاله" که در سالیانی نه چندان دور از طبیعتی بسیار غنی‌ برخوردار بوده، یکی از بهترین زیستگاه‌های ببر مازندران به‌شمار می‌رفته است. طبق شواهد موجود، آخرین ببر در سال ۱۳۳۲ در منطقه ای که امروزه پارک ملی گلستان نامیده می شود، شکار شد اما گزارش دیگری از مشاهده ببر در سال ۱۳۳۸ در همین منطقه خبر می‌دهد. نهایتا در اوایل دهه ۵۰ خورشیدی انقراض قطعی این گونه جانوری با شکوه اعلام شد.

ظل‌السلطان در خاطرات خود از شکار تعداد زیادی ببر، پلنگ، مرال، قرقاول، شوکا و سایر گونه های جانوری خبر می‌دهد. او در بخشی از خاطرات خود نوشته است: "وارد دهانه جزیره شدیم. آن‌قدر گاو که از دهات گریخته بود و به آن‌جا رفته بود و به مرور وحشی شده بود و ببر و مرال و قرقاول و شوکا دیدیم و شکار کردیم، نمی‌دانم خواننده باور می‌کند یا نه... این اردوی به این بزرگی و عظمت به قدر چهل روز در این جزیره کوچک (میانکاله) ماندیم، شخصی نبود از تفنگچی و سرباز و سوار که شکاری نزده باشد، آن‌چه میرزا محمد خان، منشی من یادداشت کرده بود به حکم من از این قرار است: ۶ هزار قرقاول به ساری به دوستان خودمان در شهر فرستاده شد، به جز دزدیده شده‌ها و به آمار نیامده‌ها، ۳۵ ببر، ۱۸ پلنگ، ۶۳ گاو و گاومیش اهلی که وحشی شده بودند، ۱۵۰ مرال که گاو کوهی می‌گویند در این ۴۰ روز توقف ما در آن جا کشته شد... در این ۴۰ روز صدای تفنگ از هم نمی‌برید و دیگر روزهای آخر شکارها قربی نداشتند."

17

براساس منابع تاریخی، اقدامات ظل السلطان تنها محدود به شکار بی رویه نبوده است. یکی از لکه های سیاه کارنامه او، تخریب آثار و ابنیه‌ با ارزش دوران صفویه در اصفهان است. از جمله آنها می توان به باغ و قصر سعادت آباد، عمارت هفت دست، قصر نمکدان، آئینه خانه، انگورستان، بادامستان، نارنجستان، کلاه فرنگی و ... اشاره کرد. گفته می شود ظل‌السلطان آینه کاری‌های روی ستون‌های عالی قاپو و چهل‌ستون را از میان برد و علاوه بر این دستور داد، روی نقاشی‌های نفیس داخل چهل ستون را با گچ بپوشانند و نقاشان قاجاری بر روی آنها نقاشی کنند. 

14

بنابر گزارش دیدبان تاریخ؛ هانری رنه دالمانی، جهانگرد فرانسوی در این باره نوشته است: "ظل السلطان بسیاری از کاخ های عالی و شاهکارهای ممتاز اصفهان را که موجب حیرت جهانیان بود نابود کرد. در واقع، آخرین سال های حکومت ظل السلطان در اصفهان به منزله طوفان ویرانگر بود زیرا او که با به شاهی رسیدن برادرش مظفرالدین شاه امید سلطنت خود را از دست رفته می دید، به تلافی، بیشتر این شاهکارهای برجسته را که در دنیا بی نظیر بود، خراب کرد و مصالح آنها را فروخت."

در کارنامه ۳۴ ساله حکمرانی ظل السلطان در اصفهان، تشکیل قشون منظم، تأسیس روزنامه فرهنگ، افتتاح مدرسه همایونی به سبک جدید یا مدرسه نظامی برای تعلیم داوطلبان قشون نیز دیده می شود.

سلطان مسعود میرزا در اواخر عمر مدتی را در اروپا گذراند، سپس به ایران برگشت و مدتی بعد دچار اختلال حواس شد و در سال ۱۲۹۷ درگذشت.

18

گزارش: لیلا رحیمی خوشبخت- سایت دیده بان ایران 

 

کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

اخبار مرتبط

ارسال نظر