کد خبر: 147139
A

چرا جهان بیش از هر زمان دیگر به صلح نیاز دارد؟

جهان بیش از هر زمان دیگر به آرامش و همچنین رهبران صلح طلب و باتدبیر نیاز دارد تا با باز نگاه داشتن مسیر دیپلماسی و مذاکره، شانس همزیستی در دنیایی متنوع و پرچالش را برای همگان فراهم سازند.

چرا جهان بیش از هر زمان دیگر به صلح نیاز دارد؟

به گزارش سایت دیده‌بان ایران؛ بسیاری از کارشناسان و گزارش‌های بین المللی در مورد وخیم‌تر شدن اوضاع سیاسی و اقتصادی جهان در سال ۲۰۲۳ هشدار داده‌اند که این چالش‌ها می‌تواند به تشدید درگیری‌ها در جهان دامن زند و از این رو رهبران باتجربه و کارآمد در جهان باید به راهکارهای استحکام و تقویت صلح و حفظ آرامش در زمینه‌های مختلف به طور جدی فکر کرده و در این مسیر گام‌های جدی واثربخشی بردارند.

«اندرو شنگ» Andrew Sheng تحلیلگر آسیایی مسائل بین الملل دراین زمینه می‌گوید: کسانی که تاریخ تمدن رم باستان را خوانده‌اند، تشابه زیادی از آن در شرایط کنونی جهان می‌بینند. رم کهن ابتدا از طریق جنگ‌های «پونیک» علیه کارتاژ قدرتش را تثبیت کرد، اما ثروت‌های به دست آمده در جنگ در سوریه، مصر و جاهای دیگر به غنیمتی برای کنسول‌ها و ژنرال‌های متجاوز تبدیل شد تا آرای سیاسی در رم خریداری شود.

در نهایت، ماشین جنگ، «جمهوری رم» را فاسد نموده و آن را به یک امپراتوری تبدیل کرد. هنگامی که زوال سیاسی داخلی توسط نخبگان فاسد و توده‌های ناراضی رخ داد، امپراتوری رم زیر بار بربرهای مهاجم و بدهی‌های خود فروپاشید. جنگ برای رم با شکوه بود، اما قربانیان آن هزینه‌هایش را پرداختند.

این تحلیلگر آسیایی معتقد است جهان اکنون نیز در مسیر مشابهی برای درگیری جدی و نابودی قرارگرفته است. «انستیتو تحقیقات صلح اسلو» در سال ۲۰۲۲ گزارش داد که در سال ۲۰۲۱، ۵۴ نزاع دولتی در ۳۵ کشور رخ داد و آمار حدود ۸۵ هزار کشته مرتبط با درگیری‌های نظامی ثبت شد. از سال ۱۹۴۶، تعداد درگیری‌های درون ایالتی از درگیری‌های بین ایالتی بیشتر شده در حالی که تعداد مرگ و میر ناشی از جنگ‌ها به طور مرتب افزایش یافته است.

برخلاف سال ۱۹۷۱، زمانی که ایالات متحده چین را از اردوگاه شوروی بیرون کشید، اکنون دولت بایدن متحدان خود را از طریق سازمان پیمان آتلانتیک شمالی، Aukus و Quad گرد هم می‌آورد تا روسیه و چین را به عنوان تهدیدهای کنونی معرفی و آن‌ها را مهار کند.

درعلوم سیاسی، دیپلماسی هنر مذاکره در شرایط غیرممکن و تلاش برای دستیابی به صلح تعریف شده است. امروزه، دیپلماسی سنتی کارآمدی خود را از دست داده است، زیرا هر ابزاری مانند تجارت، مسائل مالی، رسانه و فناوری در این عرصه، به سلاح تبدیل شده است.

صلح طلبی از طریق آماده شدن برای جنگ به این معنا نیست که کشورها همه تلاش خود را برای تحریک یکدیگر در هر فرصتی انجام دهند. آن روش اکنون فدای حقیقت، اعتماد و همکاری شده است، زیرا بیشتر مردم آرامش را برای رفع نیازهای روزانه خود به غذا، سلامت، امنیت و شغل ترجیح می‌دهند.علاوه براین، شرایط کنونی جهان در مورد ضرورت مقابله با تهدیدات جهانی مانند تغییرات آب و هوا، نابرابری‌های جهانی در حوزه‌های سلامت و ثروت موضوعاتی حیاتی و عمومی هستند.

چالش‌های همگرا شده جهان

کارشناسان می‌گویند امروز چهار گرایش بزرگ به سمت درگیری جهانی همگرا شده است.

۱- بلایای طبیعی مرتبط با آب و هوا مانند توفان، خشکسالی و سیل، کشورهای فقیر را ویران می‌کند و حتی سایر کشورها نیز نمی‌توانند با ناآرامی‌های داخلی ناشی از پیامدهای این امور کنار بیایند و هر شکست در این زمینه ناگزیر به مداخله قدرت‌های بزرگ منتج می‌شود.

۲- رشد جمعیت در آفریقا و آمریکای لاتین، مهاجرت گسترده را به خارج از این دو قاره سوق خواهد داد، هزاران نفر را به دیگر کشورها سرریز می‌کند و این عامل مؤثری در بروز و افزایش تعداد درگیری‌های مرزی خواهد بود.

۳- جهان در حال تقسیم شدن به بلوک‌بندی‌های مهم انرژی است. اروپا، ژاپن، چین و هند کمبود انرژی دارند در حالی که ایالات متحده، روسیه و خاورمیانه مازاد انرژی دارند. از آنجا که آمریکا امروز رقیب روسیه و خاورمیانه در تأمین نفت و گاز است، این تأمین کنندگان ممکن است نخواهند نفت و گاز را به دلار آمریکا قیمت گذاری کنند. از این رو به نظر می‌رسد جنگ انرژی در حال تبدیل شدن به جنگ ارزی است.

۴- در چند سال اخیر «جنگ چیپ‌ها و میکروچیپ‌ها» میان آمریکا و چین نیز به راه افتاده است زیرا اکنون ظرفیت‌های دفاعی کشورها و به ویژه ابر قدرت‌ها، به طور فزاینده‌ای با میزان تملک نیمه هادی‌ها، نیروهای محاسباتی، هوش مصنوعی، فناوری رمزنگاری و توانایی تولید شناخته می‌شود.

«استیو کلیا ای ام» Steve Killelea AM مبدع شاخص جهانی صلح (GPI)، در مورد اینکه چرا درک جدید از صلح نه تنها لازم ، بلکه در قرن بیست و یکم ضروری است، می‌گوید: چالش‌هایی که جهان در عصر جدید با آن روبرو است به شدت نیازمند همکاری‌های مستمر و پیوسته در مقیاسی بی‌سابقه در تاریخ بشریت است.

شاخص جهانی صلح در سال ۲۰۲۲ نشان داد که بیش از ۶۰ درصد از مردم در سراسر جهان تاحدودی نگران آسیب‌های جدی ناشی از یک درگیری هستند.

طبق گزارش نشریه visionofhumanity حدود ۵ هزار رویداد خشونت‌آمیز مرتبط با همه‌گیری کرونا در ژانویه ۲۰۲۰ تا آوریل ۲۰۲۱ ثبت شده است.

این نشریه مسائل زیست محیطی از جمله تخریب گسترده محیط زیست، کمبود فزاینده و استفاده بیش از حد از منابع طبیعی، رشد فزاینده جمعیت، بروز نارضایتی‌های اجتماعی و گسترش سلاح‌های مخرب و فوق پیشرفته را از دیگر عواملی دانسته که از افزایش ضریب رشد درگیری در جهان خبر می‌دهند.

جهان امروز شکننده‌تر از گذشته

«شنگ» تحلیلگر بین‌المللی نیز در این زمینه می‌گوید: در شرایط کنونی ما از یک شرایط ناپایدار، نامشخص، پیچیده و مبهم به مرحله‌ای آشفته، تصادفی، شکننده و احساسی رسیده‌ایم که هیچ چیز را نمی‌توان بدیهی انگاشت. هرج و مرج از طریق تغییر نظم تک قطبی به چند قطبی پدیدار می‌شود زیرا هیچکس به طور کامل مسئول نیست. شکنندگی در روابط اجتماعی در حال گسترش است چرا که دولت‌های دموکراتیک توسط ائتلاف‌های ضعیف تکه تکه می‌شوند، در حالی که حکومت‌های استبدادی کنترل را برای اعمال مشروعیت خود تشدید می‌کنند. جهان در حال شکستن و تبدیل شدن به کشورهای کوچک‌تر و بیشتر است و با ۱۹۳ عضو سازمان ملل، امروز، چهار برابر بیشتر از ۵۱ عضو در سال ۱۹۴۵ است.

به همین دلیل، جهان در عصر خشم و اضطراب، نیازمند رهبران خردمندتری است تا همه کشورها وملت ها را به سمت صلح و عقلانیت هدایت کنند نه اینکه بخواهند، انرژی احساسی را به سمت جنگ منحرف کنند.

طبق گزارش رسانه‌ها تعداد کمی از اعضای سازمان ملل، درخواست «آنتونیو گوترش» دبیرکل این سازمان را در مارس ۲۰۲۰ برای برقراری یک آتش بس جهانی به منظور تمرکز بر مبارزه با همه گیری کرونا مورد مداقه قرار دادند: "اکنون زمان فشار جمعی جدید برای صلح و آشتی است."

۷۰ میلیون نفر قربانی دو جنگ جهانی

سال جدید میلادی باید امیدهای تازه‌ای را در پیام آوری صلح و حسن نیت برای همه کشورها و ملت‌ها به همراه داشته باشد، نه نوید دهنده جنگ و نزاع.

ظاهراً بسیاری از نسل رهبران کنونی که دهه‌ها، عمر و فعالیت خود را در صلح و رفاه گذراندند، فراموش کرده‌اند که طبق آمارهای بین‌المللی تعداد ۴۰ تا ۵۰ میلیون نفر در جنگ جهانی دوم و بیش از ۲۰ میلیون نفر در سال‌های جنگ جهانی اول، جان خود را ازدست دادند.

هنوز بسیاری از رهبران کنونی در جهان با اطلاعات و درک کمی از تاریخ یا هزینه‌های جنگ، در پیام‌ها و اقدامات خود از نزاع، درگیری و جنگ آن گونه تجلیل می‌کنند که گویی این واقعه هولناک صرفاً یک فیلم سینمایی است.

کارشناسان روابط بین‌الملل می‌گویند اگر جنگ سوم جهانی، هسته‌ای باشد دیگر هیچ پیروزی نهایی وجود نخواهد داشت. بنابراین برخلاف دوجنگ اول و دوم جهانی در این مسیر باید صرفاً به فکر صلح پیش از وقوع جنگ بود، زیرا بروز هر نوع جنگی در این زمینه به نابودی متقابل می‌انجامد و مذاکره یا صلح پس از فرسودگی و نابودی کامل، دیگر معنایی نخواهد داشت.

استراتژیست ها می‌گویند؛ جنگ، نظم بین‌المللی جدیدی ایجاد نمی‌کند، زیرا نظم صرفاً نمی‌تواند تحت سلطه طرف پیروز باشد، بلکه صلح و آرامش دائمی در جریان تعامل مستمر میان طرف‌های مختلف و متعدد ایجاد می‌شود.

جمع بندی

شنگ و بسیاری از تحلیلگران بین‌المللی می‌گویند، دموکراسی در جهان چندقطبی به معنای قوانین جهانی نیست که تنها توسط یک دولت، یک قدرت یا یک ایدئولوژی اجرا شود، بلکه به این معناست که چگونه می‌توان در امور مختلف از جمله حل منازعات با یکدیگر در مسالمت زندگی کرد.

بنابراین جهان بیش از هر زمان دیگر به آرامش و همچنین رهبران صلح طلب و باتدبیر نیاز دارد تا با باز نگاه داشتن مسیر دیپلماسی و مذاکره، شانس همزیستی در دنیایی متنوع و پرچالش را برای همگان فراهم سازد.

منبع: مهر

کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

اخبار مرتبط

ارسال نظر