کد خبر: 44597
A

مرور روزنامه‌های پنج شنبه ۱۰ خردادماه

پرش فنر تـورم!، درخشش فراکسیون امید و ابقای لاریجانی بر کرسی ریاست، متهمان تعرض در انتظار اشد مجازات، دیدار شاعران و اهالی فرهنگ با رهبر معظم انقلاب، دیدار هنرمندان با رئیس جمهور، زندگی نیمه‌مخفی بن‌سلمان، سرنوشت مبهم جریمه حذف پار کینگ، میان اسراییل و غزه چه گذشت؟، ۵ پیشنهاد ولایتی برای برخورد با نقض عهد آمریکا، هنرمندان خارج از کشور به ایران برگردند یا نه؟ پیروی از مُد؛ خوب یا بد؟! از مواردی است که موضوع گزارش‌های خبری و تحلیلی روزنامه‌های امروز شده است.

مرور روزنامه‌های پنج شنبه ۱۰ خردادماه

به گزارش دیده بان ایران؛ روزنامه‌های امروز پنجشنبه ۱۰ خرداد ماه در حالی در آخرین روز کاری هفته جاری بر پیشخوان مطبوعات قرار گرفتند که علاوه بر تیتر‌های مرتبط با انتخابات روز گذشته هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی و ابقای لاریجانی و دو نایب رئیس در کرسی‌های خود، خبر دیدار مقام معظم رهبری با شاعران، سخنان رئیس جمهور در جمع هنرمندان در کنار ادامه واکنش‌ها و تحلیل‌ها درباره خبر آزار جنسی دانش آموزان مدرسه‌ای در غرب تهران از مهمترین عناوین صفحات نخست روزنامه‌های امروز است.

روزنامه اعتماد که نیم صفحه نخست خود را با تصویری از پارلمان بسته است عنوان درخشش امید را تیتر یک کرد از تلاش فراکسیون‌های مجلس برای انتخاب هیات رییسه در جلسه روز گذشته خبر داد. سرمقاله امروز این روزنامه را مسعود پزشکیان نایب رئیس مجلس با عنوان اصلاح آیین‌نامه مجلس نوشته است.

روزنامه جوان نتیجه انتخابات هیئت رئیسه را با چاپ کارتونی از عارف، لاریجانی و حاجی بابایی و عنوان لاریبابایی منعکس کرده که طی آن به نقش آرای حاجی بابایی در انتخاب شدن لاریجانی در دور دوم رای گیری اشاره می‌کند. این روزنامه همچنین تیتر یک خود را سیا: امریکا پس از توافق فقط می‌تواند یک مک دونالد در کره بزند! انتخاب کرده است.

روزنامه ایران نیز عنوان درخشش امید در روز پیروزی لاریجانی را برای پوشش خبری نتیجه انتخابات هیئت رئیسه مجلس مناسب دیده و در کنار تصویری از خوش و بش و تبریک عارف و لاریجانی قرار داده است. این روزنامه یادداشتی به قلم تابش نایب رئیس فراکسیون امید و با عنوان پیام انتخابات دیروز مجلس منتشر کرده است.

روزنامه ابتکار در گزارش اصلی خود با عنوان قلم پناه کودکان به بررسی نقش رسانه‌ها در اطلاع‌رسانی به جامعه درباره آزار جنسی کودکان پرداخته و نظرات کارشناسان حوزه رسانه را در این باره جویا شده است. این روزنامه همچنین عنوان قدرت‌نمایی امید را تیتر خبر نتیجه انتخابات روز گذشته مجلس شورای اسلامی انتخاب کرد.

 
 

در ادامه تعدادی از یادداشت‌ها و سرمقاله‌های منتشر شده در رسانه‌های امروز را مرور می‌کنیم:

پیام انتخابات دیروز مجلس به روایت اصلاح طلبان
محمدرضا تابش نایب رئیس فراکسیون امید طی یادداشتی در روزنامه ایران و در تحلیل نتایح انتخابات روز گذشته هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی نوشت:انتخابات هیأت رئیسه مجلس را نمی‌توان فارغ از کلیت حاکم بر موضوع انتخابات تفسیر و تأویل کرد. انتخابات تجلی اراده و خواست مردم است و بسترساز استقرار مردمسالاری در کشور. مردم با حضور در انتخابات خواست خودشان را با انتخاب افرادی که شعارهایشان را متناسب با خواسته‌های خود می‌بینند، اعلام می‌کنند. پس از آن مسئولیت افراد منتخب چه در کسوت رئیس جمهوری و چه در جایگاه نمایندگان مجلس و شورا‌های اسلامی است که با اجرای شعار‌ها و برنامه‌ها به خواست‌های مردم پاسخ دهند. این الگویی است که متأسفانه کمتر به آن پرداخته شده چرا که ما معمولاً از حضور و مشارکت مردم در جهت حفظ وحدت، ارتقای منافع ملی و نشانه ارتباط وثیق بین حاکمیت و مردم استفاده کرده‌ایم اگرچه بعد از هر انتخابات، گاه یا وعده‌ها فراموش شده یا ساختار حاکم بر ارکان حاکمیت توان اجرای وعده‌ها را نداشته و کسانی که به اتکای رأی مردم صاحب منصب شدند نیز آن موانع را برای مردم تشریح نکرده‌اند. در چنین شرایطی وقتی مردم از انتخاب و تأثیرگذاری شان در فرآیند انتخابات ناراضی می‌شوند به حرکات رادیکالی روی می‌آورند مانند آنچه در اعتراضات دی ماه و چند اعتصاب صنفی اخیر شاهد بوده‌ایم.
عناوین اخبار روزنامه ایران در روز پنجشنبه ۱۰ خرداد :
در انتخابات هیأت رئیسه مجلس نیز همین مختصات حاکم است. مردم به نمایندگان‌شان رأی داده‌اند و از آن‌ها خواسته‌هایی دارند. آن‌ها تأثیر مجلس را در تغییر وضعیت حاکم بر کشور و مشکلات موجود در مسائل مختلف از محیط زیست و اقتصاد تا سیاست خارجی و مسائل زنان و... از طریق اصلاح قوانین و بهره‌گیری از ساختار نظارتی‌اش خواستار بودند. متأسفانه این خواست‌ها در دو سال گذشته چنان که باید برآورده نشد. همین انتظارات را ما به عنوان نمایندگان مردم از هیأت رئیسه مجلس داشته‌ایم. انتظار داشتیم در مجلس مدیریت مشارکتی ساماندهی شود، از تخصص نمایندگان بیشتر و بهتر استفاده شود، مجلس وجه در رأس امور بودن خود را بروز دهد و با تدبیر و خردمندی مسائل را حلاجی کند و برای حل مشکلات به کمک قوای دیگر بیاید و از اهرم‌های قانونگذاری و نظارتی خودش به نحو مطلوب‌تری استفاده کند. اما متأسفانه این انتظارات چنان که باید برآورده نشد. این در حالی است که این خواست‌ها تنها خواست نمایندگان فراکسیون امید نبود بلکه بخش قابل توجهی از اصولگرایان نیز خواست‌های منطقی داشتند که پاسخ داده نشد.
بنابر این انتخابات هیأت رئیسه که روز گذشته برگزار شد، تجلی همین تمایل به تغییر و پاسخ به خواسته‌های برآورده نشده بود و تحرکی از سوی هر سه فراکسیون که در سه هفته گذشته رایزنی‌های بسیاری داشتند تا در سایه تعامل مشکلات حل شود. اما در نهایت کار به روز انتخابات رسید. پیام انتخابات روز گذشته تغییر بود؛ نه صرفاً تغییر افراد بلکه تغییر در روش‌ها و رویه‌ها برای کارآمدتر کردن مجلس و پاسخ به مطالبات و خواسته‌های مردم. همچنین این انتخابات حاوی این پیام بود که فراکسیون‌ها به اندازه وزنی که در مجلس دارند باید در مدیریت آن دخالت داشته باشند و تقریباً این امر محقق شد.
همچنین باید گفت، به دلیل تغییرات متعددی که در آیین‌نامه داخلی اتفاق افتاده است، رئیس مجلس دارای قدرت قابل توجهی برای هدایت مجلس است و دیگر تنها یک سخنگو نیست. ما قدردان زحمات آقای لاریجانی هستیم و از ایشان انتظار داریم شرایطی را فراهم کنند که فراکسیون‌ها به تناسب وزن‌شان در اداره امور مجلس مشارکت داشته باشند و قدم‌های مثبتی برداشته شود که حرکت مبتنی بر وحدت و مشارکت جمعی در مجلس تقویت شود تا مجلس بتواند وجه در رأس امور بودنش را با اصلاح و تصویب قوانین و حرکت بر مدار خواسته‌های مردم نشان دهد.

هنرمندان؛ قهار یا قهر؟
داریوش قنبری فعال سیاسی اصلاح‌طلب در یادداشتی با عنوان هنرمندان؛ قهار یا قهر؟ با اشاره به عدم شرکت برخی هنرمندان در مراسم افطاری رئیس جمهور در روزنامه آرمان نوشت: افطاری‌های ماه رمضان فرصتی است که معمولا مقامات سعی می‌کنند به نوعی از آن برای تشکیل جلساتی استفاده کنند تا حرف اقشار خاص و مدعوین را بشنوند و هدف این است که نقطه نظرات قشر‌های خاصی از جامعه مثل هنرمندان، دانشگاهیان و نخبگان جامعه در ارتباط با مسائل کشور گرفته شود. این جلسات می‌تواند فرصت خوبی برای تبادل نظر باشد که البته بستگی به دیدگاه خود هنرمندان دارد که چه موضعی بگیرند؟ آن‌ها هم در بیان نقطه نظرات خود آزادند و شرکت یا عدم شرکت‌شان به خودشان مربوط است، اما به نظرم باید از این فرصت‌ها استفاده شود و مطالب مدنظرشان را در اینگونه جلسات بیان کرده و همچنین مسائل جامعه را نیز مطرح نمایند. گرچه خود رئیس‌جمهور در جریان مسائل هستند، اما شنیدن آن از زبان نخبگان جامعه مثل هنرمندان می‌تواند مفید باشد. بهتر این است که هنرمندان در این ضیافت افطاری حضور یابند و از فرصت استفاده کنند که مسائل و مشکلات مردم را با رئیس‌جمهور در میان بگذارند. فارغ از هنرمندان همه ما خودمان را در جایگاه رئیس‌جمهور قرار دهیم و ببینیم کجا‌ها می‌توانستیم کاری کنیم و نکردیم و ضعف‌ها در کجاست. در مجموع بیان این دیدگاه‌ها و مطلع کردن رئیس‌جمهور می‌تواند مفیدتر باشد تا اینکه شرکت نکنند. 
پیام انتخابات دیروز مجلس به روایت اصلاح طلبان/
برخی از هنرمندان مانند پرویز پرستویی که به دکتر روحانی رای داده‌اند نباید رئیس‌جمهور را تنها بگذارند و باید کمک‌شان کنند. باید در جا‌هایی که مشکلات هست، حرف‌های رئیس‌جمهور را هم بشنویم و از او بخواهیم با صراحت بیان کند که مشکل کار کجاست و انتظارات مردم را به شکل بهتری پیگیری کند. به نظرم از فرصت‌ها باید برای بیان دیدگاه‌ها استفاده شود و قهر کردن از رئیس‌جمهور چاره کار نیست. رئیس‌جمهور محصول رای ماست و پایگاه رئیس‌جمهور همین افرادی هستند که به او رای دادند. من اگر جای هنرمندان بودم در این مراسم شرکت و گلایه‌مندی‌ها را هم حضورا به رئیس‌جمهور بازگو می‌کردم. در این نشست‌ها راحت‌تر می‌شود دیدگاه و نظرات را بیان کرد و باید از این فرصت‌ها در جهت بیان دیدگاه و نظرات مردم استفاده شود. به هر حال هنرمندان، دانشگاهیان و نخبگان جامعه دماسنج جامعه هستند و باید وضعیت جامعه را ترسیم کنند. فراموش نکنیم رئیس‌جمهور با محدودیت‌هایی مواجه است و موانعی سر راه خود دارد. در این جلسات می‌توان از رئیس‌جمهور خواست که هم موانع و محدودیت‌ها را بیان کند و هم احیانا راهکار‌هایی که به نظر می‌رسد را به اطلاع رئیس‌جمهور برسانند. با توجه به مشغله‌کاری احتمالا رئیس‌جمهور برای پرداختن به همه مسائل فرصت کافی نداشته باشند لذا حضور این افراد می‌تواند بسیار تعیین کننده باشد. درمجموع قهر کردن را نمی‌پذیرم و معتقدم در عرصه سیاست قهر معنا ندارد.

توهم ۱۰۰ میلیارد دلاری پول‌های برجامی
خراسان در گزارشی که عنوان آن توهم ۱۰۰ میلیارد دلاری را تیتر اول خود کرده است نوشت: ماجرا از اوایل سال ۹۴ آغاز شد؛ زمانی که هنوز نه از امضای برجام خبری بود و نه از اجرای آن. اما تنور مذاکرات داغ بود و بازار تلاش‌ها و تحلیل‌ها و ارزیابی‌ها درباره آثار و تبعات توافق احتمالی داغ تر. خرداد آن سال، یعنی دقیقا سه سال قبل، اولین بار استاندار وقت تهران رقم دارایی‌های بلوکه شده را ۱۸۰ میلیارد دلار اعلام کرد؛ رقمی که بعدا توسط هیچ منبع داخلی یا خارجی تایید نشد. پس از آن یک محفل دیگر هم برای تحلیل، سنجش، ارزیابی، صحت سنجی و هم آوردی گروه‌های مختلف، ایجاد شد؛ میزان دارایی‌های بلوکه شده ایران چقدر است؟ و در جریان مذاکرات و توافق اولیه ژنو چه مقدار از آن آزاد شده است؟ در نهایت چه مقدار پول به دست دولت و بانک مرکزی خواهد رسید؟ آن روزها، بعد از حرف و حدیث‌های بسیار، روشن شد که اولا مقدار دارایی آزادشده بسیار کمتر از ارقام چندصدمیلیارد دلاری مطرح شده بود و ثانیا این پول ها، عمدتا قبلا استفاده شده بود (ما به ازای ریالی مبالغ دلاری به حساب دولت منظور شده بود) یا پول‌هایی بوده است که پیش از این نیز به منظور سرمایه گذاری‌ها یا فاینانس‌های انجام شده در حساب‌های ایران به عنوان پشتوانه وام‌ها بلوکه بوده است. روز‌ها گذشت، برجام هم امضا و بعد اجرا شد و به جز توضیحات وزیر اقتصاد وقت و رئیس کل بانک مرکزی، مبنی بر رقم حدود ۳۰ میلیارد دلاری دارایی‌های بلوکه شده ایران، توضیح دیگری ارائه نشد. مثلا سخنگوی دولت و رئیس سازمان برنامه توضیح نداد که رقم ۱۰۰ میلیارد دلاری که پیشتر اعلام کرده، چه بوده و از چه اجزایی تشکیل و بعد از آزادسازی صرف چه شده است. موضوع به مرور به محاق رفت تا این که به تازگی، دوباره ترامپ ارقامی نجومی درباره دارایی‌های تعلق گرفته به ایران بعد از برجام مطرح کرد. اظهارنظری که با واکنش رهبر انقلاب هم مواجه شد.

واقعیت این است که اظهارات ترامپ هم از منظر موضوع و هم مقدار غلط است. اولا پول جدیدی به ایران داده نشده است بلکه صرفا دارایی‌های دولت و بانک مرکزی (یا شرکت نفتی نیکو و ...) در خارج از کشور بوده است که در جریان تحریم‌ها بلوکه و انجام عملیات روی آن توسط ایران ناممکن شده بود. مثلا بانک مرکزی اگر می‌خواست سبد دارایی خارجی خود را تغییر دهد این امکان وجود نداشت. اما این که این مبالغ پول جدیدی بود که به ایران داده یا به اقتصاد ایران تزریق شده است، صحت نداشت. از نظر مقدار هم گفته‌های ترامپ، به وضوح غلط بوده است. مقدار دارایی دولت و بانک مرکزی ایران که بعد از مذاکرات به مرور آزاد شد، طبق اعلام بانک مرکزی و وزیر پیشین اقتصاد، حدود ۳۰ میلیارد دلار بوده نه آن گونه که ترامپ توهم کرده است. در ادامه جزئیاتی درباره واقعیت دارایی‌های بلوکه شده و نحوه در دسترس قرار گرفتن آن‌ها بعد از برجام ارائه خواهیم کرد.
همان‌طور که اشاره شد، موضوع، قبل از امضای برجام و با برخی اظهارنظر‌ها داغ شد. برخی ارقام نجومی درباره دارایی‌های بلوکه شده ایران اعلام و بعد‌ها معلوم شد بسیار مبالغه آمیز بوده است. ضمنا این افراد تفکیک و توضیحی درباره نوع دارایی‌ها هم اعلام نکردند و جامعه و افکار عمومی را به این اشتباه انداختند که بعد از برجام، این مقدار پول (از ۲۹ تا ۱۸۰ میلیارد دلار) در اختیار ایران قرار خواهد گرفت و به عنوان درآمد جاری مازاد قابل استفاده خواهد بود. در حالی که واقعیت این گونه نبود. جدول زیر ارقام مختلف اعلام شده توسط افراد مختلف درباره دارایی‌های بلوکه شده را نشان می‌دهد.
اگر چه همه افراد فوق، در اظهارنظر خود حرف از دارایی بلوکه شده ایران زدند، اما برای رمزگشایی باید به این واقعیت توجه کنیم که ماهیت دارایی‌ها متفاوت است. مثلا شش میلیارد دلار دارایی بلوکه شده دولت حاصل از فروش نفت است. رقم‌های بزرگی، چون ۱۸۰ میلیارد دلار هم هرگز تایید نشده است و گوینده نیز این موضوع را تکذیب کرد. رقم ۱۵۰ میلیارد دلاری نیز که بعضا اعلام شده بود، خالی از اغراق نیست. اگرچه ممکن است با در نظر گرفتن همه دارایی‌های همه نهاد‌های ایرانی (اعم از تجاری و سرمایه‌ای و اعم از دولت و بانک مرکزی ودیگر ایرانی ها) که از مدت‌ها قبل – و نه در ماجرای تحریم‌های هسته ای- بلوکه شده است، چنین رقمی قابل تصور باشد. جدول زیر تفکیک بهتری از دارایی‌های ایران در خارج از کشور را نشان می‌دهد که تا حدودی ابهام‌ها را بر طرف خواهد کرد.

آیا ولیعهد سعودی از ترس مخالفان به ریاض بازنمی‌گردد؟
وطن امروز در گزارشی با عنوان زندگی نیمه‌مخفی بن‌سلمان نوشت: دیکتاتور پوشالی سعودی که مدعی رهبری جهان عرب علیه ایران بود، حالا از ترس مخالفان داخلی‌اش، عمده یک ماه گذشته را در خفا روزگار گذرانده است. «مجتهد» افشاگر سرشناس عربستانی سرانجام پس از حدس و گمان‌های برخی رسانه‌ها که طی ۵ هفته پس از شبه‌کودتای کاخ الخزامی ریاض درباره وضعیت محمد بن‌سلمان مطرح شد، اطلاعاتی از حال و روز او منتشر کرد. مجتهد در آخرین توئیت حساب پرطرفدار خود نوشت: «بن‌سلمان از زمان ناپدید شدن، در یک کشتی در دریای سرخ در حال گشت و گذار است و در برخی اوقات به یکی از کاخ‌های ساحل در منطقه «رابغ» (نزدیک جده) می‌رود. نزدیکان بن‌سلمان و کسانی که با او ارتباط دارند می‌گویند وی بعد از حادثه الخزامی عمدا ناپدید شده تا چنین برداشت شود که او فوت شده و در نتیجه پسرعمو‌های او که قصد کودتا علیه او را دارند، کار خود را آغاز کنند، سپس بن‌سلمان بتواند آن‌ها را شناسایی کرده و از بین ببرد». این در حقیقت تاییدی است بر اخبار دیگر منابع سعودی که یک روز جلوتر اعلام کرده بودند بن‌سلمان از هنگام حمله الخزامی از ترس مخالفان به دفتر کار خود در ارگ سلطنتی ریاض نرفته است.
عناوین اخبار روزنامه وطن امروز در روز پنجشنبه ۱۰ خرداد :  توتالیتر ؛ تاریخچه بدعهدی و رمز پیروزی ؛ این «کبوتر» را بال پرواز نیست ؛ احساس حقارت به آدم دست می‌دهد ؛ همان همیشگی! ؛ شب عاشقان بیدل ؛ زندگی نیمه‌مخفی بن‌سلمان ؛ چرا گزینش در کار نبود؟ ؛ مشت آهنین بر غلاف غزه ؛
اخبار و تصاویر منتشر شده در خبرگزاری رسمی سعودی نیز حکایت از آن دارد که جلسات دولتی محدودی که او در این مدت در آن‌ها شرکت کرده در ارگ سلطنتی بندر جده برگزار شده است. آخرین حضور مشهود او مربوط به سه‌شنبه همین هفته و شرکتش در جلسه هیات وزیران و همچنین نشست اقتصاد و توسعه کابینه سعودی با هدف بررسی چشم‌انداز ۲۰۳۰ در قصر السلام یعنی ارگ حکومتی در جده بوده است؛ به علاوه حضور در جلسه امرای مناطق با ملک سلمان که در حاشیه یکصدوبیست‌وپنجمین همایش سالانه استانداران انجام شده است. اگرچه مخالفان ولیعهد در داخل خاندان حاکم فاش کرده‌اند برخی جلسات او که در ۵ هفته اخیر اخبارش منتشر شده، همانند دیدار با صالح الفوزان یکی از اعضای به اصطلاح علمای ارشد سعودی مربوط به پیش از حادثه الخزامی بوده و دستگاه رسانه‌ای رژیم می‌خواسته غیبت او را توجیه کند، اما این ادعا درست نیست، چون در موارد دیگر نظیر مراسم پرجمعیت افتتاحیه شهرک توریستی القدیه، عکس یادگاری بدرقه تیم‌ملی عربستان، یا جلسات شورای دولتی با حضور پدرش و نشست‌های عادی کابینه نظیر شورای امور اقتصادی، حضور او توسط صد‌ها شخصیت، مقام، ورزشکار و افراد عادی حاضر در آن جلسات تایید شده بود. همچنین نه‌تن‌ها هفته پیش کاخ الیزه فرانسه و دفتر نخست‌وزیری اتریش به طور رسمی محتوای گفت‌وگوی تلفنی امانوئل مکرون و سباستین کورتس با بن‌سلمان را منتشر کردند، این هفته فیفا نیز به همین شکل رسما از دیدار جانی اینفانتینو، رئیس فدراسیون جهانی فوتبال با ولیعهد سعودی خبر داد. طبیعی است که دولت‌ها و نهاد‌های بین‌المللی علاقه‌ای به اینکه اعتبارشان را به خاطر یک شیخ جوان و تضعیف شده عرب به خطر اندازند، ندارند.

 

کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

اخبار مرتبط

ارسال نظر