کد خبر: 50553
A

مهدی مطهرنیا: ارکستر سمفونی سیاست خارجی ایران هماهنگ نیست و هرکسی ساز خودش را می زند

ارکستر سمفونی موجود در تهران فالش می‌نوازد. اگر چه در یک ارکستر سمفونی در حوزه سیاست خارجی هرکدام از نوازندگان دستگاه‌های گوناگون موسیقی براساس نت تهیه شده به نواختن می‌پردازند اما با هدایت رهبری ارکستر همنوا و هماهنگ با یکدیگر پیش می‌روند. اما ارکستر سمفونی سیاست خارجی ایران نشان داده که نوازندگان منطبق با نت و حرکت‌های دست رهبری حرکت نمی‌کنند و هرکدام ساز خود را نواخته و تلاش دارند صدای خود را بیشتر و بلندتر به مردم برسانند و در چارچوب استفاده از سیاست خارجی منویات خود را بیشتر به نمایش بگذارند.

مهدی مطهرنیا:  ارکستر سمفونی سیاست خارجی ایران هماهنگ نیست و هرکسی ساز خودش را می زند

به گزارش دیده بان ایران؛ مهدی مطهرنیا کارشناس امور بین الملل در روزنامه آرمان نوشت: مجمع عمومی سازمان ملل متحد در هر سال مانند سفرهای رئیس‌جمهور سابق و سفر‌های غیرمستمر روسای جمهور اسبق به این سازمان فرصتی گرانسنگ برای اعلام دیدگاه‌های ایران در صحن عمومی سازمان ملل محسوب ‌شده و امری پسندیده در جهت گسترش دیپلماسی رسمی ایران به حساب می‌آمده است. اما این بار با توجه به موضع دونالد ترامپ در برگزاری یک جلسه در 4‌مهرماه در شورای امنیت سازمان ملل با موضوع تهران، این سفر در ابعاد جدیدی مورد توجه قرار گرفته است. به‌گونه‌ای که در شورای امنیت به شکلی کم‌نظیر رئیس‌جمهور آمریکا اعلام کرده که خود ریاست شورای امنیت را به‌عهده خواهد گرفت و موضوع یا پرونده تهران را به طرح و بررسی خواهد گذاشت. در این چارچوب باید به نکاتی چند توجه داشت؛ در وهله نخست اینکه بارها بیان شد دکترین ایالات متحده آمریکا در ارتباط با تهران قبل از ریاست جمهوری ترامپ نیز سمت‌وسوی محدودسازی همکاری‌های بین‌المللی با ایران در قالب تفسیر مضیق و محدود از برجام و همچنین محاصره منطقه‌ای تهران را به دنبال خواهد داشت. پیش از انتخابات 2016 و مناظرات میان هیلاری کلینتون و ترامپ این مطلب بیان شد و اکنون نیز آنچه بیان شده از صحن عمومی مسائل سیاسی در ارتباط با ایران در لایه‌های گوناگون برخورد ایالات متحده با تهران به خوبی قابل ملاحظه است. از این رو شاهد آن بودیم که آمریکا با پارادایم آشوب و دکترین بازیگر دیوانه هنری کیسینجر و سیاست پیچیدگی و ابهامی که به خوبی ترامپ نقش بازیگر دیوانه و اجرای این سیاست را به‌عهده گرفت؛ توانست با پاره کردن برجام ایران را به موضع تقابلی کشیده و در این موضع پس از به رسمیت شناختن جناح‌های تندرو در ایران تحت عنوان دلواپسان و با توجه به عملکرد افراطی آنها در چارچوب‌های گوناگون و در ارتباط با محدود‌سازی بهره‌برداری از برجام پیش از خروج آمریکا، زمینه‌هایی ایجاد کند که در قالب حرکت‌های تند و رادیکال در قالب رفتارهای سیاسی و کنش‌های منطقه‌ای و بین‌المللی، آمریکا به بهانه نادیده گرفته شدن روح برجام از این توافق خارج شود.

از طرفی به رغم آنکه ایران اعلام کرده بود با خروج آمریکا از برجام و پاره کردن آن برجام را آتش خواهد زد در برجام بر اساس آنچه که در برجام به عنوان نکات مثبت در مسیر منافع ملی تلقی شد باقی ماند و کار به جایی رسید که آمریکا در ارتباط با ایران تحریم‌های گذشته را احیا نمود و با احیا نمودن دور نخست تحریم‌ها علیه تهران اکنون در آستانه 13 آبان و تحریم‌های بیشتر علیه ایران و احیای آنها درپی گسترش حوزه این تحریم‌ها از منظر موضوعی از یک جهت و احیای مجدد اجماع بین‌المللی علیه ایران در شورای امنیت سازمان ملل متحد بر آمده است. فلذا سفر روحانی این بار به مجمع عمومی سازمان ملل می‌تواند وجوه گوناگون اهمیت را به دنبال داشته باشد و سناریوهای مختلفی را ترسیم کند. سناریوی نخست حضور او در سازمان ملل و اعلام مواضع ایران در حالی که آمریکا در آن مدیریت مستقیم را بر عهده خواهد گرفت و این تا حدود زیادی می‌تواند زمینه‌های فضای رسانه‌ای مثبت برای اعلام مواضع ایران فراهم کرده و در عین حالی که آمریکا در مجمع عمومی سازمان ملل و شورای امنیت تلاش دارد که مدیریت اجرای این دوره را به خوبی در مسیر اهداف خود قراردهد؛ بتواند مواضع ایران را به وضعیت قابل توجه‌تر محافل گوناگون سیاسی و بین‌المللی قرار دهد. از طرف دیگر اگر تهران در شورای امنیت سازمان ملل با ریاست آمریکا و شخص ترامپ شرکت کند به رسمیت شناختن این جلسه در چارچوب مسائل حقوقی مورد نظر قرار خواهد گرفت و خروجی این جلسه می‌تواند برای ایران دارای چالش‌های قابل توجهی باشد. چالش در اینجا به معنای اساسی و علمی آن به‌کار می‌رود. چالش به مجموعه موانعی گفته می‌شود که افراد را به رقابت فرا می‌خواند و در این رقابت شاهد وجود فرصت‌ها وتهدیدهای توامان هستیم. لذا شرکت روحانی در نشست 4 مهرماه شورای امنیت چالش است و معنای چالش در اینجا به معنای منفی مطلق نیست، بلکه ترکیبی از تهدیدها و فرصت‌هاست که بسته به نوع کنشگری و کنش‌ورزی و استفاده از این فرصت، برای بهره‌برداری در جهت منافع ملی مطرح است. اینکه آیا ایران دارای پتانسیل مناسب برای بهره‌برداری از فضای شورای امنیت به ریاست ایالات متحده آمریکا و شخص ترامپ هست، تردید وجود دارد. چراکه ارکستر سمفونی موجود در تهران فالش می‌نوازد. اگر چه در یک ارکستر سمفونی در حوزه سیاست خارجی هرکدام از نوازندگان دستگاه‌های گوناگون موسیقی براساس نت تهیه شده به نواختن می‌پردازند اما با هدایت رهبری ارکستر همنوا و هماهنگ با یکدیگر پیش می‌روند. اما ارکستر سمفونی سیاست خارجی ایران نشان داده که نوازندگان منطبق با نت و حرکت‌های دست رهبری حرکت نمی‌کنند و هرکدام ساز خود را نواخته و تلاش دارند صدای خود را بیشتر و بلندتر به مردم برسانند و در چارچوب استفاده از سیاست خارجی منویات خود را بیشتر به نمایش بگذارند. لذا بسیاری از رادیکال‌های موجود به جای حمایت از تهران در جهت اعلام مواضع آشکار و استفاده از این فرصت‌ها برای بهره‌برداری در عرصه منافع ملی با ادبیاتی تند و بدون دقت به ریزه‌کاری‌های عرصه سیاست خارجی تلاش دارند که با نواختن صداهای بلند، مخالفت خود را به نمایش بگذارند تا شاید با جلب توجه مردم بتوانند در عرصه سیاست داخلی از این کلاه برای خود نمدی بدوزند.

 

کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

اخبار مرتبط

ارسال نظر