کد خبر: 7420
A

سناریوی انتخاباتی اصولگرایان با محوریت عارف

روزنامه آرمان درباره انتخابات ریاست جمهوری سال 96 و گزینه انتخابی اصولگرایان به گفت و گو با فیض الله عرب سرخی پرداخت و نوشت: در شرایط کنونی گزینه اصلی اصلاح‌طلبان برای انتخابات ریاست جمهوری آینده آقای روحانی است و تقریبا همه اصلاح‌طلبان بر این مساله تاکید دارند.

سناریوی انتخاباتی اصولگرایان با محوریت عارف

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی دیده بان ایران، در ادامه این گزارش می خوانیم: فیض ‌ا... عرب‌سرخی فعال سیاسی با سابقه اصلاح‌ طلب است. عرب ‌سرخی از جمله چهره‌ های اصلاح‌ طلبی است که همواره دیدگاه‌ های موجهی داشته و به همین دلیل مورد احترام هواداران جریان اصلاحات قرار داشته است. به همین دلیل و برای تحلیل و بررسی آرایش سیاسی انتخابات ریاست جمهوری سال 96 با وی گفت ‌و گو کردیم. 

عرب‌سرخی معتقد است:«در شرایط کنونی گزینه اصلی اصلاح‌طلبان برای انتخابات ریاست جمهوری آینده آقای روحانی است و تقریبا همه اصلاح‌طلبان بر این مساله تاکید دارند. اختلاف‌نظری نیز که در این زمینه وجود دارد مبتنی بر چگونگی انتخاب استراتژی حمایتی از آقای روحانی است و روی اصل موضوع حمایت اصلاح‌طلبان از آقای روحانی شک و تردیدی وجود ندارد. 

آقای روحانی دارای برنامه‌هایی است که مورد دلخواه اصلاح‌طلبان است و به همین دلیل هر دو در یک مسیر مشترک در حال حرکت هستند». در ادامه ماحصل گفت‌وگوی «آرمان امروز» با فیض‌ا... عرب‌سرخی را می‌خوانید.

** وضعیت اصلاح‌طلبان در انتخابات ریاست جمهوری سال96 چه تفاوتی با سال92 پیدا کرده است؟ چرا برخی از اصلاح‌طلبان به دنبال رویکردی متفاوت از سال92 هستند و عنوان می‌کنند به آقای روحانی چک سفید امضا نخواهند داد؟
وضعیت اصلاح‌طلبان در سال96 با سال92 تفاوت‌های معنا داری پیدا کرده است. شرایط کشور نیز نسبت به چهار سال پیش تغییر پیدا کرده است. تفاوت مهم سال96 با 92 در روشن‌تر بودن شرایط سیاسی کشور است. در سال92 به دلیل مدیریت هشت‌ساله و سوال برانگیز آقای احمدی نژاد به سختی می‌شد تحلیل صحیحی از آینده ارائه داد. این در حالی است که درشرایط کنونی وضعیت بهتر از گذشته شده و مدیریت کارآمدتری در کشور وجود داشته است. 

در هشت سال ریاست جمهوری احمدی نژاد کشور با چالش‌های زیادی مواجه شد و دچار فرصت سوزی‌های بی شماری شد، اما در دولت اول آقای روحانی کشور با درایت و منطق مدیریت شد. در دولت آقای روحانی تهدیدهای بین‌المللی از بین رفت یا کاهش پیدا کرد و وضعیت داخلی کشور نسبت به گذشته دوران با ثبات و کم تنشی را پشت سر گذاشت. 

به همین دلیل کشور در انتخابات ریاست جمهوری96 «رو به هدف» قرار دارد در حالی که در سال‌های قبل از 92 «پشت به هدف» قرار داشت. امروز نیز کشور با مشکلات و چالش‌های جدی مواجه است اما جنس مشکلات با مشکلات دوران احمدی نژاد متفاوت است و راه حل دیگری را می‌طلبد.در شرایط کنونی گزینه اصلی اصلاح‌طلبان برای انتخابات ریاست جمهوری آینده آقای روحانی است و تقریبا همه اصلاح‌طلبان بر این مساله تاکید دارند. اختلاف نظری نیز که در این زمینه وجود دارد مبتنی بر چگونگی انتخاب استراتژی حمایتی از آقای روحانی است و روی اصل موضوع حمایت اصلاح‌طلبان از آقای روحانی شک و تردیدی وجود ندارد. آقای روحانی دارای برنامه‌هایی است که مورد دلخواه اصلاح‌طلبان است و به همین دلیل هر دو در یک مسیر مشترک در حال حرکت هستند.

** در شرایط کنونی برخی از شخصیت‌های اصلاح‌طلب به دنبال رویکرد حزبی در انتخابات ریاست‌جمهوری و شورای شهر هستند و در مقابل برخی تاکید بیشتری روی پتانسیل فردی شخصیت‌های اصلاح‌طلب دارند. به نظر شما این گونه اختلافات چه تاثیری در تصمیم‌گیری‌های انتخاباتی اصلاح‌طلبان خواهد داشت؟
بدون شک بخش بزرگی از ظرفیت‌های جریان اصلاحات در احزاب و تشکل‌ها ساماندهی شده است.از سوی دیگر بخش دیگری از پتانسیل جریان اصلاحات موفق نشده در قالب احزاب ظهور و بروز کند و به صورت چهره‌های منفرد اما تاثیرگذار تجلی پیدا کرده است.به نظر من برنامه ریزی جریان اصلاحات باید به سمتی حرکت کند که همه شخصیت‌های منفرد را در قالب احزاب طرح ریزی کند. 

این در حالی است که درشرایط کنونی چنین اتفاقی در جریان اصلاحات رخ نداده و ما هنوز نتوانسته‌ایم مساله احزاب را در کشور نهادینه کنیم. به همین دلیل عقل سیاسی حکم می‌کند که جریان اصلاحات در انتخابات ریاست جمهوری96 به صورت همزمان از همه پتانسیل‌های خود اعم از ظرفیت‌های حزبی و یا شخصیت‌های منفرد استفاده کند تا بتواند بازی را به سود خود تمام کند. هنگامی که بخشی از ظرفیت‌های کنونی جریان اصلاحات خارج از احزاب قرار دارد باید از آنها استفاده کرد و نباید اجازه داد این ظرفیت‌ها بلااستفاده شود.

** اصولگرایان در ماه‌های اخیر به شکل‌های مختلف به آقای روحانی چراغ سبز نشان داده‌اند. با این وجود در هفته‌های اخیر با یک تغییر استراتژی به سمت محمد باقر قالیباف گرایش پیدا کردند. دلیل این تغییر استراتژی چه بوده است؟ چرا اصولگرایان از روحانی ناامید شدند و به سمت قالیباف گرایش پیدا کردند؟
آقای روحانی در هر شرایطی گزینه مطلوب اصولگرایان معتدل است و این مساله را می‌توان به خوبی در مواضع اصولگرایان معتدل مشاهده کرد.همگرایی اصولگرایان معتدل با آقای روحانی به خصوص در رای اعتماد به سه وزیر پیشنهادی دولت بسیار چشمگیر و قابل توجه بود. با این وجود در شرایط کنونی جریان اصولگرایی را باید به سه گروه اصولگرایان سنتی، اصولگرایان معتدل و اصولگرایان افراطی تقسیم بندی کرد. اصولگرایان افراطی دوست ندارند اصولگرایان معتدل به سمت دیگر گرایش پیدا کنند. 

به همین دلیل می‌بینیم که در انتخابات مجلس امثال آقای لاریجانی را در لیست خود قرار نمی‌دهند اما در انتخابات هیات‌رئیسه مجلس از ایشان حمایت می‌کنند. برای افراطیون اصولگرا زیاد فرق نمی‌کند که گزینه نهایی اصولگرایان چه کسی اعم از آقای قالیباف،جلیلی و یا ضرغامی باشد. شرایط جریان اصولگرایی به شکلی است که اگر آقای روحانی در انتخابات حضور داشته باشند به راحتی به پیروزی دست پیدا می‌کنند. 

اصولگرایان فاقد نظم سیستمی و گزینه قابل توجه برای رای‌آوری هستند. شرایط به گونه ای است که اصولگرایان قادر نیستند با گزینه‌های دیگر اصلاح‌طلبان نیز رقابت کنند چه برسد با آقای روحانی که چهار سال رئیس‌جمهور کشور بوده و تریبون رسمی دولت را در اختیار داشته است.

** به نظر شما آقای قالیباف ریسک حضور در انتخابات و رقابت مجدد با آقای روحانی را خواهد پذیرفت؟
به نظر من حضور آقای قالیباف دیگر برای ایشان ریسک نیست و نمی‌توان عنوان کرد که ایشان با حضور در انتخابات ریسک می‌کنند. قالیباف اگر در انتخابات حضور پیدا کند براساس تکلیفی است که اصولگرایان برای وی مقدر کرده اند و وی نیز برای انجام تکلیف خود وارد انتخابات خواهد شد. از سوی دیگر آقای قالیباف دوبار در انتخابات شکست خورده و کسی که دوبار شانس خود را در انتخابات امتحان کرده اما به نتیجه نرسیده، نمی‌تواند دوباره بر امواج افکار عمومی سوار شود. به نظر من شرایط اصولگرایان به شکلی نیست که جبهه پایداری حاضر باشد از آقای قالیباف حمایت کند. 

از سوی دیگر جریان معتدل اصولگرایی نیز تلاش می‌کند همگرایی خود را با آقای روحانی حفظ کند و همچنان با ایشان در یک مسیر مشترک حرکت کنند. بنده تردید دارم که آقای لاریجانی حاضر باشد در انتخابات آینده از آقای قالیباف حمایت کند. در نتیجه تنها اصولگرایان سنتی و برخی از مخالفان روحانی حاضر خواهند بود از قالیباف در مقابل روحانی حمایت کنند که این گروه‌ها نیز به دلیل پایگاه رای ضعیفی که در اختیار دارند نمی‌توانند آقای روحانی را در انتخابات شکست دهند و به نتیجه خاصی دست پیدا نخواهند کرد.

** رقبای انتخاباتی آقای روحانی در فضای انتخابات و مناظرات انتخاباتی روی کدام نقاط ضعف دولت آقای روحانی تاکید خواهند کرد؟
یکی از مسائلی که رقبای انتخاباتی آقای روحانی روی آن تاکید خواهند کرد تیم رسانه ای دولت و اطلاع‌رسانی ضعیف دولت در طول دولت اول آقای روحانی بوده است. دولت آقای روحانی در بازتاب عملکردهای خود در جامعه عملکرد ضعیفی داشته است. از سوی دیگر تیم رسانه ای دولت موفق نشده به خوبی نقش یک سپر دفاعی را برای اعضای دولت بازی کند و به همین دلیل اعضای دولت مجبور شده‌اند در لحظاتی که نیاز بوده از خود دفاع کنند. 

این در حالی است که یک تیم رسانه‌ای چالاک و کارآمد می‌توانست آرامش بیشتری به اعضای کابینه برای پیشبرد برنامه‌های خود بدهد. از سوی دیگر مساله ای که در مناظرات انتخاباتی می‌تواند مورد توجه منتقدان دولت قرار بگیرد وضعیت اقتصادی نامناسب مردم جامعه است. این در حالی است که عملکرد تیم اقتصادی دولت قابل قبول بوده است. با این وجود دولت در وضعیت مالی نامناسبی قرار دارد و موفق نشده وضعیت اقتصادی مردم را بهتر از گذشته کند.

آقای روحانی میراث دار دولت احمدی‌نژاد بوده که نمی‌دانسته باید پول‌های خود را چگونه و در چه راهی هزینه کند.شاید مهم‌ترین چالش انتخاباتی آقای روحانی در سال96 همین مساله اقتصاد جامعه باشد که آقای روحانی باید در این زمینه سیاست‌های اقتصادی دولت را برای مخالفان و مردم تشریح و تبیین کند. 

اگر آقای روحانی موفق شود با استدلال‌های خود افکار عمومی را به خوبی از مشکلات به جای مانده از دولت گذشته و اقداماتی که در دولت وی در این زمینه صورت گرفته آگاه کند تا حدود زیادی شانس پیروزی خود را افزایش داده است. از سوی دیگر اگر ایشان موفق نشود اقدامات اقتصادی خود در طول چهار سال اول را به خوبی برای افکار عمومی تبیین کند با مشکلات جدی در پایگاه رای خود مواجه خواهد شد.

در انتخابات ریاست جمهوری سال92 یکی از کانون‌های اصلی رای آقای روحانی روشنفکران،هنرمندان و تحصیلکردگان جامعه بودند. 

** آیا آقای روحانی در طول دولت اول خود موفق شدند در راستای مطالبات این گروه‌ها از جامعه گام بردارند که انتظار داشته باشند دوباره مورد حمایت این گروه‌ها قرار بگیرند؟
به نظر من حمایت نخبگان و روشنفکران جامعه از آقای روحانی یک مزیت مثبت برای ایشان است. دلیل این مساله نیز این است که نخبگان جامعه به دلیل فهم و درک بیشتر از چالش‌های پیش روی دولت بهتر می‌توانند استدلال‌های دولت را درک کنند. بدون شک برای آقای روحانی ارتباط برقرار کردن با روشنفکران و نخبگان جامعه بسیار راحت‌تر از توده‌های مردم است. 

هنگامی که آقای روحانی بتواند روشنفکران و نخبگان جامعه را اقناع کند به صورت طبیعی عقبه مردمی روشنفکران نیز اقناع می‌شوند و در نتیجه شرایط مناسبی برای آقای روحانی فراهم می‌شود. از سوی دیگر آقای روحانی باید واقعیت‌های دولت را بدون هیچ پرده‌پوشی برای نخبگان بازگو کند. اگر آقای روحانی نتواند نخبگان جامعه را برای عدم کارایی در برخی زمینه‌ها اقناع کند با وضعیت دشواری مواجه خواهد شد که در نهایت به سود وی تمام نخواهد شد.

آقای روحانی در دولت اول خود همه تخم مرغ‌های خود را درسبد برجام قرار داد، به امید اینکه در چهار سال دوم بتواند مسائل سیاست داخلی را ساماندهی کند. 

** در شرایط کنونی با توجه به اینکه ترامپ به ریاست جمهوری آمریکا رسیده و احتمال کارشکنی در روند اجرایی شدن برجام وجود دارد آیا آقای روحانی می‌تواند برنامه‌های از پیش تعیین شده خود را عملیاتی کند؟
حل و فصل برجام در زمینه سیاست خارجی ایران صورت پذیرفته است. این در حالی است که برجام برای ایران تنها یک مساله مربوط به سیاست خارجی نبوده و با سیاست‌های داخلی نیزارتباط داشته است. هنگامی که با برجام امکان دوباره صادرات نفت پیدا می‌کنید یا هنگامی که با برجام سرمایه‌گذاری‌های خارجی روانه ایران می‌شود نمی‌توان برجام را تنها به یک مساله مربوط به سیاست خارجی تقلیل داد. 

اگر آقای روحانی موفق نمی‌شد تهدیدهای بین‌المللی را از سر کشور دور کند و زمینه‌های مراودات اقتصادی را فراهم کند هیچ گاه نمی‌توانست به سراغ دغدغه‌های داخلی بیاید و به آنها رسیدگی کند. البته بنده با برخی که عنوان می‌کنند آقای روحانی سیاست داخلی را رها کرده موافق نیستم. 

به نظر من در طول دولت اول آقای روحانی اقدامات مناسبی در زمینه سیاست داخلی شکل گرفته که قابل قبول بوده است.از سوی دیگر سخنان قبل از انتخابات و بعد از انتخابات آقای ترامپ نیز تغییر کرده و به نظر می‌رسد سخنان پرحاشیه ایشان بیشتر برای جلب نظر افکار عمومی آمریکا بوده و مصرف دیگری نداشته است. قبل از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا آقای ترامپ مدعی بود که اگر به ریاست جمهوری برسد برجام را پاره خواهد کرد. 

این در حالی است که وی پس از اینکه موفق شد به ریاست جمهوری آمریکا دست پیدا کند عنوان می‌کند نظارت آمریکا بر اجرایی شدن برجام سختگیرانه‌تر خواهد شد. در نتیجه نوعی تناقض بین مواضع ترامپ در قبل و بعد از انتخابات مشاهده می‌شود. نکته دیگر اینکه در سیستم سیاسی ایالات متحده آمریکا رئیس‌جمهور همه کاره نیست و نمی‌تواند هر سیاستی که دوست داشته باشد پیاده کند.

نکته دیگر اینکه سهم اقتصاد ایران از اقتصاد جهانی به میزانی نیست که با سیاست‌های آمریکا دچار خسران شود. اگر اقتصاد ایران مانند کشورهای چین یا حتی ترکیه و مالزی ارتباط گسترده‌ای با اقتصاد جهانی داشت ما باید نگران سیاست ورزی ترامپ می‌شدیم. این در حالی است که اقتصاد ایران ارتباط گسترده ای با اقتصاد جهانی ندارد و به همین دلیل سیاست‌های ترامپ تاثیر زیادی در اقتصاد ایران نخواهد داشت. با این وجود ما نباید از این نکته غافل شویم که فرصت اوباما هیچ گاه برای ایران تکرار نخواهد شد.

** آقای عارف به مرور زمان از انفعال روزهای ابتدایی مجلس به دلیل شکست در انتخابات هیات رئیسه خارج شده و حضور جدی تری در فضای مجلس و رسانه‌های کشور پیدا کرده است. از سوی دیگر زمزمه‌هایی مبنی بر تمایل آقای عارف برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری به گوش می‌رسد. ارزیابی شما از آینده سیاسی آقای عارف چیست؟
زمزمه‌های کاندیداتوری آقای عارف در انتخابات زمزمه‌های درونی نیست و بلکه زمزمه‌های بیرونی است که به صورت تعمدی از سوی کسانی مطرح می‌شود که به انشقاق و دو دستگی بین اصلاح‌طلبان امید بسته‌اند.آقای عارف به صراحت و از طریق رسانه‌های مختلف عنوان کرده‌اند که کاندیدای اصلی اصلاح‌طلبان در انتخابات ریاست جمهوری آینده آقای روحانی است. 

هنگامی که آقای عارف شخصا چنین دیدگاهی را مطرح می‌کند به منزله این است که هیچ گونه دغدغه ای برای حضور در انتخابات ندارند. به نظر من سناریویی از پیش طراحی شده از سوی عوامل ناشناخته و ضداصلاحات و همچنین برخی از اصولگرایان با محوریت آقای عارف تدوین شده تا به این وسیله در جریان اصلاحات دو دستگی و انشقاق به وجود بیاید. اصولگرایان به شکل‌های مختلف به دنبال این هستند که جریان اصلاحات با دو گزینه در انتخابات شرکت کند. 

از نظر اصولگرایان بهترین گزینه‌ای نیز که می‌تواند پایگاه آرای آقای روحانی را با چالش بسیار جدی مواجه کند آقای عارف است. در نتیجه تلاش می‌کنند با زمینه‌سازی‌های مختلف محمدرضا عارف را تشویق کنند که در انتخابات ریاست جمهوری حضور پیدا کند. اصولگرایان به خوبی به این نکته آگاهی دارند که حضور همزمان عارف و روحانی می‌تواند به سود گزینه اصولگرایان تمام شود.

 

کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

اخبار مرتبط

ارسال نظر