کد خبر: 82175
A

پشت پرده اختلاف بلاژوویچ و خداداد عزیزی از زبان چلنگر

دیروز برحسب اتفاق با آقارضا تماس گرفتیم. بحث به خداداد عزیزی و اصل ماجرای اختلاف او با میروسلاو بلاژوویچ سرمربی سابق تیم ملی ایران کشیده شد.

پشت پرده اختلاف بلاژوویچ و خداداد عزیزی از زبان چلنگر

به گزارش سایت دیده بان ایران؛ اغراق نیست اگر رضا چلنگر را منبع تمام‌نشدنی خاطرات شنیدنی فوتبالی بنامیم؛ مترجم دوست‌داشتنی و خاطره‌انگیز کروات‌ها در فوتبال کشورمان از دوران همکاری با میروسلاو بلاژوویچ و برانکو در تیم ملی خاطرات جالبی دارد که شنیدن آن خالی از لطف نیست.

دیروز برحسب اتفاق با آقارضا تماس گرفتیم. بحث به خداداد عزیزی و اصل ماجرای اختلاف او با میروسلاو بلاژوویچ سرمربی سابق تیم ملی ایران کشیده شد. رضا چلنگر که حافظه بسیارخوبی هم دارد برای ما تعریف کرد: «هنوز هم حسرت می‌خورم که چرا نتوانستیم خداداد عزیزی را در تیم ملی حفظ کنیم. شاید با او حتی به جام جهانی ۲۰۰۲ صعود می‌کردیم، اما جرقه اختلافش با بلاژوویچ در بازی دوستانه با تیم صنعت زده شد. آن بازی خیلی اهمیتی نداشت و چیرو هم پیراهن شماره ۱۱ را به رحمان رضایی داد. همه ما احساس کردیم خداداد عزیزی ناراحت شده است و موضوع را به بلاژوویچ انتقال دادیم و چیرو هم پیراهن شماره ۱۱ را از رحمان گرفت و به خداداد داد. من نمی‌دانم و نمی‌گویم به بلاژوویچ اطلاعات غلط در خصوص خداداد عزیزی داده بودند یا نه، اما پس از پایان آن بازی دوستانه خداداد مصاحبه تندی انجام داد. ماجرای مصاحبه خیلی سریع به گوش چیرو رسید و وقتی وارد هتل محل اقامت تیم ملی شدیم بلاژوویچ همه را جمع و سخنرانی کرد. او رو به همه بازیکنان گفت که ما ۲۵ روز اردوی جهنمی پیش رو داریم و تمرینات بسیار پرفشارخواهد بود. اگر کسی نمی‌تواند شرایط تیم من را تحمل کند همین الان از ما جدا شود و برود!

بلاژوویچ منظور خاصی نداشت و به قول معروف می‌خواست جدیت اردوی تیم ملی و نظم و انضباط خودش را گوشزد کند. بلافاصله پس ازاین صحبت بلاژوویچ، خداداد دستش را بلند کرد و داوطلبانه گفت من نمی‌توانم! من به سبک فوتبال خداداد خیلی علاقه داشتم و خیلی دلم می‌خواست می‌توانستم جلوی این جدایی را بگیرم. بلاژ هم سه بارگفت بمان تا از تو یک پلی‌میکر تمام‌عیار بسازم، اما نشد که نشد! کاش می‌ماند، چون ما به تجربه خداداد خیلی نیاز داشتیم. بعدها و قبل از بازی حساس با اردن در مقدماتی جام جهانی ۲۰۰۶ برانکو خداداد را دعوت کرد که یک خاطره جالب هم از آن دوره دارم. یک روز تمرین سرعتی داشتیم و برانکو کنار زمین بازیکنان را در دسته‌های ۶ نفره تقسیم کرده و فرمان استارت می‌داد. خداداد و علی دایی هم در یک گروه بودند و برانکو داد زد که به تمرین شور بیشتری بدهد و من هم با حرارت بیشتری داد زدم که خداداد با خنده و لحنی شوخ گفت که رضا اینقدر داد نزن من و دایی و یحیی روی هم هزارساله هستیم و نمی‌توانیم مثل این جوان‌ها استارت بزنیم... خداداد عزیزی هم از لحاظ فنی و هم اخلاقی یکی از فراموش‌نشدنی‌ترین بازیکنان تاریخ فوتبال ایران است.»

 

کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

اخبار مرتبط

ارسال نظر