کد خبر: 82438
A

آیت‌ الله ابراهیم امینی پس از درگذشت آیت الله هاشمی چه گفته بود؟

آیت‌الله ابراهیم امینی از روحانیون مبارز قبل از پیروزی انقلاب اسلامی بود که شخصیتی اعتدالی داشت. وی علاوه بر عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام و مجلس خبرگان رهبری مسوولیت‌های دیگری نیز برعهده داشت و در دوران فعالیت‌های خود از گروه‌گرایی‌ها و جناح‌بازی‌ها خودداری کرد.

آیت‌ الله ابراهیم امینی پس از درگذشت آیت الله هاشمی چه گفته بود؟

به گزارش دیده بان ایران؛ ابراهیم‌ امینی‌ در ۱۳۰۴ خورشیدی در نجف‌ آباد در خانواده‌ مذهبی‌ دیده‌ به‌ جهان‌ گشود. نام پدرش حسین‌ و شغل او کشاورزی‌ و مادرش‌ خانه‌دار بود. پنج‌ ساله‌ بود که‌ پدرش‌ را از دست‌ داد و زندگی‌ آن‌ها در آن‌ روزگار به‌ سختی‌ گذشت و تنها راه‌ معیشت‌ خانواده آن‌ها، اجاره‌بهای‌ ملکی‌ بود که‌ داشتند.

تحصیلات

وی تحصیلات خود را تا ششم‌ ابتدایی‌ در یکی‌ از مدارس‌ غیردولتی‌ و شبانه‌ به‌ پایان‌ رساند و همزمان هم در جلسه های قرآن که‌ در مساجد تشکیل‌ می‌شد، شرکت‌ می کرد تا اینکه در فروردین‌ ۱۳۲۱ خورشیدی به حوزه علمیه قم رفت و در مدرسه‌ حاج‌ ملا صادق‌ سکونت‌ اختیار کرد.

در همین زمان حضورش در قم بود که روزهای‌ پنج‌شنبه‌ و جمعه‌ در درس‌ اخلاق‌ امام‌ خمینی(ره) شرکت‌ می‌کرد و شب‌های‌ جمعه‌ نیز به‌ درس‌ اخلاق‌ آقا حسین‌ قمی‌ می‌رفت اما در سال‌ تحصیلی‌ بعد به‌ دلیل‌ کمبود و گرانی‌ ارزاق‌ عمومی‌ و مشکلات‌ معیشتی‌ نتوانست‌ به قم برود و به‌ سفارش‌ برخی از استادان‌ و دوستان‌ به‌ حوزه‌ علمیه‌ اصفهان‌ رفت‌ و در مدرسه‌ نوریه‌ ساکن‌ شد.

امینی‌ به مدت ۶ سال در حوزه علمیه اصفهان به‌ تکمیل‌ دروس‌ دوره سطح‌ مشغول‌ شد و همواره‌ از محضر استادان‌ اخلاق، همچون‌ حاج‌ میرزا علی‌ شیرازی‌ بهره‌ برد تا اینکه در ۱۳۲۶ خورشیدی بار دیگر به حوزه علمیه قم رفت.

وی در طول مدت تحصیل خود دروس‌ دوره مقدمات‌ را در محضر استادانی‌ چون‌ آقا شیخ‌ رمضانعلی‌ ملایی، آقا شیخ‌ هاشم‌ جنتی، آقا سید محمد هاشمی‌ قهدریجانی‌ فراگرفت‌ و بیشتر شرح‌ لمعه‌ و نیز معالم‌ الاصول‌ را نزد حاج‌ شیخ‌ محمدحسن‌ عالم‌ آموخت. برای‌ آموختن‌ منطق‌ منظومه‌ نیز به‌ درس‌ حاج‌ آقا صدر هاطلی‌ کوهپایی‌ رفت‌ و رسائل‌ را نزد آقا سید عباس‌ دهکردی‌ و حیدرعلی‌ برومند و قوانین‌ را نزد آقا سید علی‌اصغر محقق‌ و مکاسب‌ را نزد  شیخ‌ محمدحسین‌ جرقویه‌ای‌ و آقا شیخ‌ مرتضی‌ اردکانی‌ و حاج‌ آقا رحیم‌ ارباب‌ فراگرفت.

همچنین ادامه‌ رسائل‌ و مکاسب‌ را نزد آقای‌ سلطانی، حاج‌ آقا رضا بهاءالدینی‌ و آقای‌ مجاهدی‌ خواند. جلد اول‌ کفایه‌ را نزد آیت الله مرعشی‌ و جلد دوم‌ را نزد آیت الله گلپایگانی‌ و بخش‌ حکمت‌ منظومه‌ را در محضر آیت الله سید محمدحسین‌ طباطبایی‌ به‌ پایان رساند. در درس‌های‌ خصوصی‌ علامه طباطبایی که‌ در شب‌های‌ پنج‌شنبه‌ و جمعه‌ تشکیل‌ می‌شد، شرکت‌ می‌کرد و بخشی‌ از کتاب‌ اسفار و کتاب‌ تمهید القواعد و چند جلد از بحارالانوار و منطق‌ شفا را در آنجا فراگرفت. در درس‌های‌ خارج‌ فقه‌ و اصول‌ آیت الله بروجردی‌ و در درس‌ خارج‌ اصول‌ امام‌ خمینی(ره) شرکت‌ می کرد. وی‌ در سال‌های‌ تحصیل‌ خود از امر تدریس‌ نیز غافل‌ نماند و بسیاری‌ از کتاب‌ های درسی‌ را تدریس‌ می‌کرد.

مبارزه با رژیم پهلوی

وی فعالیت سیاسی خود را از ۱۳۴۱ خورشیدی شروع کرد؛ یعنی دوره ای که نهضت روحانیون به رهبری امام خمینی(ره) برای مبارزه با رژیم پهلوی آغاز شده بود. در همین زمان آیت الله امینی در جلسه‌ای‌ محرمانه شرکت کرد که‌ مفاد آن‌ اصلاح‌ حوزه‌ علمیه‌ قم، تبلیغ‌ اسلام، امر به‌ معروف‌ و نهی‌ از منکر و سعی‌ در اجرای‌ احکام‌ سیاسی، اجتماعی‌ و اقتصادی‌ اسلام‌ بود؛ جلسه ای که بعدها به‌ تشکیل‌ جامعه‌ مدرسین‌ حوزه‌ علمیه‌ قم‌ منجر شد و او نیز به عنوان یکی‌ از اعضای‌ فعال‌ آن‌ به شمار می رفت. خودش در خصوص اعضا آن جلسه می گوید: اعضای آن، آقایان حاج شیخ عبدالرّحیم ربّانی شیرازی، شیخ علی مشکینی، شیخ علی قدّوسی، شیخ حسینعلی منتظری، شیخ محمد تقی مصباح یزدی، شیخ مهدی حائری تهرانی، شیخ علی اکبر هاشمی رفسنجانی، شیخ احمد آذری قمی، سید محمد خامنه ای و سید علی خامنه ای بودند.

در همین سال ها امام خمینی(ره) بازداشت و به ترکیه تبعید شد که آیت الله امینی به عنوان رابط میان امام(ره) و برخی از علما بود که از طرف عوامل رژیم پهلوی نیز مورد تعقیب واقع شد. بنا به گفته خودش، او در این سال ها در دعوت به تشکیل جلسات مشترک، تشویق آنان به اقدامات مناسب، تهیّه اطلاعیه ها، تشویق به توقّف در تهران و اقدامات لازم برای آزادی امام(ره) و پیش گیری از تبعید و ادامه زندان و اعدام احتمالی امام(ره)، نقش فعّالی داشت.

آیت الله امینی در دوران‌ حضور امام‌(ره) در پاریس‌ به‌ دیدار ایشان رفت‌ و از جز ۱۱ فردی بود که‌ پس‌ از ارتحال‌ آیت الله حکیم، اعلامیه مرجعیت‌ امام‌ خمینی‌(ره) را امضا کرد.

 

فعالیت‌ها پس از انقلاب

پس از پیروزی انقلاب اسلامی آیت الله امینی نیز به مانند دیگر مبارزان خود را آماده خدمت به نظام نوپای جمهوری اسلامی کرد و همانگونه که خودش می گوید: ۱۵ روز بعد از پیروزی انقلاب از سوی امام مأموریّت یافتم که به استان هرمزگان بروم و به امور نهادهای نوپا و اوضاع ارتش و ادارات بندرعبّاس، جزیره کیش و دیگر جزایر استان و وضع علمای اهل سنّت و حوزه های علمیّه رسیدگی کنم. از این رو، چندماه در آن جا توقّف کردم و در بین طلاّب و علمای اهل سنّت مبلغی تقسیم نمودم که بعد از آن به دستور امام به صورت شهریّه مستمر در آمد. بعد از مراجعت از هرمزگان بار دیگر از سوی حضرت امام مأمور شدم به استان مازندران به ویژه ترکمن صحرا بروم و به امور آن جا رسیدگی کنم و به دستور امام اوّلین شهریّه رسمی را به طلاّب و علمای اهل سنّت پرداختم. برای اجرای فرمان عفو امام سفری به همدان، ملایر و نهاوند و مأموریّت دیگری نیز به نائین داشتم.

مسوولیت ها

آیت الله امینی از دوره اول تا سوم مجلس خبرگان رهبری، نمایندگی استان چهارمحال و بختیاری را برعهده داشت تا اینکه بنابه گفته خودش در دوره چهارم با همه اصراری که دوستان، در کاندیداتوری از تهران داشتند به عللی که مهمترین آنها عدم قدرت بر انجام وظیفه بود، امتناع ورزیدم.

 

 

 

وی همچنین در سال های پس از انقلاب اسلامی مسوولیت هایی از جمله نماینده‌ امام‌ در امور استان‌ هرمزگان؛ نماینده‌ امام‌ در امور استان‌ مازندران، نماینده‌ امام‌ در اجرای‌ فرمان‌ عفو در همدان، ملایر و نهاوند، عضویت‌ در شورای‌ بازنگری‌ قانون‌ اساسی‌ با حکم‌ امام، نایب‌ رییس مجلس‌ خبرگان، ریاست‌ دبیرخانه مجلس‌ خبرگان، عضویت‌ در هیأت‌ امنای‌ دانشگاه امام صادق(ع) و مجمع‌ جهانی‌ علوم‌ اسلامی، عضویت‌ در جامعه‌ مدرسین‌ حوزه‌ علمیه‌ قم‌ و امام‌ جمعه‌ قم را برعهده داشت.

آخرین دیدار با امام(ره)

آیت الله امینی که در سال های دهه ۶۰ خورشیدی به عنوان عضو از مجلس خبرگان رهبری در جریان بسیاری از امور قرار داشت، در خصوص آخرین دیدار خود با امام خمینی(ره) می گوید: آخرین دیدار من با ایشان زمانی بود که برای آخرین بار در بیمارستان بستری شدند و قلب ایشان با دستگاه مصنوعی کار می‌کرد. واقعیت این است که من هرگز به لحظه‌ای که امام نباشند و جانشین ایشان هم مشخص نباشد، فکر نکرده بودم، لذا احتمال وقوع توطئه‌های داخلی و خارجی ذهنم را پریشان کرده بود. در چند قدمی بستر امام ایستاده بودم و به ابر مردی نگاه می‌کردم که پانزده سال قبل، در شرایطی که نفس کسی در نمی‌آمد، بر سر شاه فریادزده بود: «کاری نکن که بدهم مردم ایران گوش تو را بگیرند و بیرونت کنند!» ابر مردی که گفته بود: «امریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند» و یک‌تنه و مردانه ایستادگی کرده و سرانجام پوزه استکبار را به خاک مالیده بود و حالا برای نجات آن بزرگمرد، از دست کسی کاری ساخته نبود. مارا به اتاق مجاور راهنمایی کردند و چند ساعت بعد حاج احمد آقا آمد و خبر رحلت آن بزرگوار را به اطلاع همه رساند.

تالیفات و فعالیت‌های فرهنگی

آیت الله امینی علاوه بر فعالیت های سیاسی و اجرایی از فعالیت‌های‌ علمی‌ و فرهنگی‌ نیز غافل نبود. به این صورت که به سفرهای تبلیغی می رفت و در سمینارهای داخلی و خارجی سخنرانی داشت که همانگونه که خود وی می گوید: یکی از توفیقات من این بوده که برای تبلیغ اسلام و تبیین ارزش های جمهوری اسلامی ایران و روشن کردن افکارعمومی و دفاع از حکومت اسلامی به چند کشور خارجی سفر کرده ام و در بعضی سمینارها و کنگره ها و مجامع علمی شرکت نموده ام و با لطف خدا موفق بوده ام که می توان به کشورهای نیجریه، ساحل عاج، گابون، سرالئون، گینه، اتیوپی، غنا، زیمباوه، کنیا، اوگاندا، اندونزی، بنگلادش، تایلند، سوریه، سریلانکا، هندوستان، پاکستان، چین، مالزی، سنگاپور، استرالیا، زلاندنو، فرانسه، انگلستان، ایرلند، اتریش، آلمان، کانادا و ژاپن اشاره کرد.

وی کتاب هایی همچون دادگستر جهان، بررسی‌ مسائل‌ کلی‌ امامت، همه‌ باید بدانند، بانوی‌ نمونه اسلام، اسلام‌ و تمدن‌ غرب، آموزش‌ دین‌ (۴ جلد)، آیین‌ همسرداری، آیین‌ تربیت، خودسازی، دروس، من‌ الثقافه الاسلامیه، انتخاب‌ همسر، اسلام‌ و تعلیم‌ و تربیت، آشنایی‌ با مسائل‌ کلی‌ اسلام، وحی‌ در ادیان‌ آسمانی، در کنفرانس‌ها، تعلیمات‌ دینی‌ دوره ابتدایی‌ و راهنمایی‌ تحصیلی، الگوهای‌ فضیلت، خداشناسی، پیامبرشناسی‌ و پیامبر اسلام‌(ص)، زن‌ در اسلام‌ و آشنایی‌ با مسائل‌ کلی‌ اسلام‌ را تالیف کرده است.

درگذشت

سرانجام این عالم ربانی پس از چند روز بستری شدن در بیمارستان شهید بهشتی قم، در شامگاه پنجم اردیبهشت ۱۳۹۹ خورشیدی چشم از جهان فروبست.

 

آیت الله امینی در پیام تسلیت خود پس از درگذشت آیت الله هاشمی نوشته بود:

انا لله و انا الیه راجعون.
حضرت آیت الله هاشمی رفسنجانی!
خبر درگذشت و فقدانت را به من دادند. خدا می داند آنچنان این مصیبت اندوه بار، جانکاه، ناگوار و دردآور بود که ساعت ها گریستم ؛ زیرا برادری بصیر، سنگ صبوری مدبر، همسنگری صمیمی و یار و رفیقی شصت ساله را از دست داده‌ام.
گرچه متاسفانه ظاهرا جسم شما دیگر در کنار ما نیست، اما شما را همچون همیشه “زنده” می دانم ؛ چون انقلاب باید”زنده” بماند.
شما در هسته اصلی مبارزات قبل از انقلاب بودید، زندانی شدید، تبعید شدید، شکنجه شدید، ولی دست از همراهی امام عزیز و بزرگوارمان برنداشتید و پس از پیروزی انقلاب به عنوان یکی از استوانه های نظام در سمت های مختلف ؛ از جمله فرماندهی جنگ، ریاست قوه مقننه، ریاست قوه مجریه در دوران پس از جنگ و عصر سازندگی، ریاست مجلس خبرگان و ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام، وفادارترین و دلسوزترین فرد به نظام، رهبری و مردم بودید.

علی رغم آنکه همه دنیایت را فدای انقلاب و نظام کردی، در این اواخر به شما بی مهری های فراوان شد، مظلوم تر از شهید بهشتی بودی و تحمل و صبر کرده و مکررا در ناملایمات روزگار می فرمودید: “اگر صبر نکنم چه کنم؟! اصل نظام به خطر می‌افتد”، اما از شما در مقابل عوام فریبان و دشمنان حقیقی و پنهان انقلاب که طرفدار دین منهای روحانیت بودند، حمایت نکردند.

مصیبت بزرگ فقدان شما را به حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، مقام معظم رهبری (مدظله العالی)، مراجع عظام تقلید و علمای اعلام، بیت شما؛ به ویژه همسر و آقازادگان محترم و عموم علاقمندانتان تسلیت عرض می نمایم و از خداوند متعال علو درجات و صبر و اجر به بازماندگان مسئلت دارم.

خداحافظ رفیق بی بدیل روزهای سخت و بحرانی ایران!
سلام مرا به امام و رفقای شهیدمان برسان.
دور نیست آن زمان که من نیز به شما ملحق شوم.

ابراهیم امینی ۲۰دی ماه [۹۵] قم

 

 

 

 

کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

اخبار مرتبط

ارسال نظر