کد خبر: 91088
A

مقایسه رفتار امام جمعه ملارد با رفتار حدادعادل و پناهیان توسط روزنامه اطلاعات/ مگر دین و اخلاق جز این می‌گویند؟

رند یا رندانی به امام جمعه ملارد کرج خبر می‌دهند چه نشسته‌اید که فرزند وزیر کنونی بهداشت در منافع پروژه‌های عمرانی و بهداشتی این منطقه دست دارد و یکی از علل تأخیر در اتمام بیمارستان ملارد وجود همین آقازاده است.

مقایسه رفتار امام جمعه ملارد با رفتار حدادعادل و پناهیان توسط روزنامه اطلاعات/ مگر دین و اخلاق جز این می‌گویند؟

به گزارش دیده بان ایران؛ روزنامه اطلاعات نوشت: رند یا رندانی به امام جمعه ملارد کرج خبر می‌دهند چه نشسته‌اید که فرزند وزیر کنونی بهداشت در منافع پروژه‌های عمرانی و بهداشتی این منطقه دست دارد و یکی از علل تأخیر در اتمام بیمارستان ملارد وجود همین آقازاده است.

او هم که یکی از رسالت‌های خود را طرح مسائل و مشکلات منطقه و نیز بیان خواست‌ها و مطالبات مردمی از جمله افشای مفاسد اقتصادی می‌داند در خطبه‌های نماز به این مسأله ورود می‌کند. وزیر بهداشت اما به جای پرخاش و دادن اطلاعیه و تهمت و جنجال و فضاسازی، نامه‌ای به دستگاه قضا می‌نویسد و ضمن تکذیب می‌خواهد که در این مورد تحقیق صورت گیرد که اگر درست است، فرزند خطاکار مجازات و اگر نادرست است با مفتری برخورد و اعاده حیثیت صورت گیرد.

امام جمعه، البته نه مثل بسیاری دیگر که خود را مستغنی از هر پاسخ و جواب می‌دانند، پس از آگاهی از اصل ماجرا و اینکه عده‌ای به قصد شیطنت یا هر نیت دیگری اطلاعات نادرستی به او داده‌اند، رفتاری از خود بروز می‌دهد که از چنین جامه‌دارانی هماره انتظار داشته‌ایم؛ قبول اشتباه، توضیح، اعتذار و از همه مهم‌تر ذکر این جمله که اگر از وزیر نامه‌ای مبنی بر قبول و حلالیت نبینند خود را از شمول عدالت خارج می‌دانند و چون شرط امامت عدالت است، این مسئولیت را به دیگری می‌سپارند. وزیر اما با سپاس از این برخورد، اعلام می‌کند که هیچ تکدری دیگر ندارد و دوست‌تر می‌دارد که ایشان همچنان به ارشاد و وعظ بپردازند.

اما چرا این ماجرا به مذاق بسیاری از مردمان و از جمله اهالی رسانه و حتی فعالان عرصه فرهنگ و دین خوش آمد؟ مگر قرار بود جز این باشد؟ و مگر دین و اخلاق جز این می‌گویند؟… خیر، جز این نمی‌گویند و رفتار اخلاقی و دینی همین است اما چون فرهنگ عذرخواهی و حلالیت طلبیدن متأسفانه بخاطر کج رفتاری‌های برخی داعیه‌داران دین و انقلاب که خود را فراتر از جایگاه عذرخواهی و حلالیت‌طلبی می‌دانند، بسی کمرنگ شده است؛ چنین حرکاتی عجیب می‌نماید. مگر کم دیده‌ایم صاحبان وعظ یا خطابه یا تریبون یا رسانه که بسی تهمت زدند و دل آزردند و حتی آنگاه که به نادرستی تهمت و خبر و گزارش و انتقاد خود پی بردند از یک عذرخواهی کوتاه و مختصر دریغ کردند؟ که اگر این ترس از خدا و قیامت و حتی‌ ترس از رواج بی‌اخلاقی و بی‌انصافی و بی‌مروتی و بی‌معرفتی، در همه ما بود و بیشتر از همه در میان واعظان و مقامات و منبرداران و حاکمان و مسئولان وکارگزاران و اصحاب رسانه و تریبون داران این کشور،(یا حداقل اگر به قدر کافی و محسوس بود) جامعه اخلاقی تر و بهتری می‌داشتیم و از همه مهم‌تر، اقتصاد و فرهنگ و بازار کار و تجارت و رسانه‌ها و روابط اجتماعی آدم‌ها حال و روز بهتری پیدا می‌کرد و جامعه اخلاقی‌تری می‌داشتیم که در آن شایعه پراکنی و تهمت‌زنی و غیبت این همه سهل و آسان نمی‌شد و حلالیت طلبی و عذرخواهی این همه سخت و دشوار نبود. این ماجرا اما پای یک ضرورت عینی را برای ده‌ها و صدمین بار جدای پرهیز از شایعه و تهمت و غیبت به میان آورد و آن ضرورت توجه به عنصر شفافیت و استقبال از آن است که هرچه بیشتر وعینی‌تر و واقعی‌تر و عادلانه‌تر و بی‌طرفانه‌تر باشد، اعتماد بیشتری می‌آفریند.

 وقتی به زیبایی این دوبرخورد و نامه‌های رد و بدل شده پی می‌بریم که آن را با برخوردهایی که در ماجرای مصاحبه دکتر فتاح با صداوسیما و واکنش‌های تندی که با آن شد به ویژه نامه جناب حداد و نیز سخنرانی و پاسخ خطیب نام آشنا جناب پناهیان در مورد منزل و خرید زمین سعادت آباد و مسائل مطرح شده پیرامون آن مقایسه می‌کنیم و تفاوت و تأثیرات این ماجراها را از منظر می‌گذرانیم.

 

کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

اخبار مرتبط

ارسال نظر