عضو شورای مرکزی کارگزاران: از نامه آیت الله موسوی خوئینی ها تعجب کردم/ ایشان اگر میخواست نامه بنویسد باید سه مخاطب را انتخاب میکرد، اما فقط مردم را نشانه گرفته است
علی محمد نمازی گفت: «آقای خوئینیها اگر میخواست نامه بنویسد باید سه مخاطب را انتخاب میکرد. یعنی اولا از وزارت کشور و شورای نگهبان میخواستکه اجازه دهند کاندیداهای حداکثری جناحها به میدان آید. دوما به احزاب توصیه میکردند که سر یک کاندیدا ائتلاف کرده و به وحدت برسند. در مرحله آخر نیز توصیه میکردند که مردم در صحنه حاضر باشند. اگر چنین میکردند، حتما خوب بود اما الان شاهدیم که همه را رها کرده و میگویند که مردم مشارکت کنند!»
به گزارش دیده بان ایران؛ موسوی خوئینیها انگار این بار جای سید محمد خاتمی را گرفته و قبل از آنکه کار به «تکرار» برسد تکلیف این جریان را در دو راهی مشارکت یا عدم مشارکت روشن کرد. او طی نامهای نوشت: «گفته میشود یکی از علل عدم مشارکت بعضی گروهها و برخی فعالان سیاسی رفتار ناصواب نهادهای مسئول و غیرمسئول و دخالتهای ناروای آنان در تمام مراحل انتخابات است. بنده این نگاه را تخطئه نمیکنم؛ اما آیا نباید به همین علت در انتخابات مشارکت فعال داشت تا هرچه بیشتر این رفتارها و دخالتهای ناروا آشکار شود و ملت را به تصمیمی مناسب برساند؟ اگر دیگران مرتکب رفتارهای ناصواب و دخالتهای ناروا شدهاند، چرا ما صحنه را ترک کنیم؟ آیا عرصه را ترک میکنید تا معلوم نشود که آنان چه بر سر انتخابات میآورند؟ هرگز چنین گمانی به شما گرامیان نمیرود. پس در انتخابات شرکت کنید تا به إِحْدَی الحُسْنَیَیْن دست یابید: یا پیروزی، یا افشای بیشتر چهرهٔ کسانی که انتخابات را به بازی گرفتهاند.»
حال باید دید که آیا اصلاح طلبان نیز این نامه را یک فرمان انتخاباتی در نظر گرفته و طبق گفته مرد خاکستری این جریان عمل میکنند؟ اینطور که به نظر میرسد اینطور نخواهد بود. شاهد این مدعا انتقاداتی است که علیمحمد نمازی عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران نسبت به رویکرد وی مطرح میکند.
او می گوید: « من از آقای موسوی خوئینیها و دیگرانی که مثل ایشان بدون توجه به ابعاد کاری که باید انجام شود و ابزار متناسب با کار و برنامه که نیاز است، توصیه میکنند؛ تعجب میکنم».
وی با طرح این سوال که «هدف از شرکت در انتخابات چیست؟» گفت: « انتخابات ابزار چرخش قدرت است. یعنی در نظامهای دموکراتیک به جای کودتا و رفتارهای خشونت آمیز دیگر ازطریق انتخابات، قدرت منتقل میشود. اگر ترکیب کاندیداها و شیوه برگزاری انتخابات و عواملی که به صورت قانونی یا غیرقانونی درآن دخیل است به نحوی باشد که چرخش قدرت واقعی صورت نگیرد و یا اثبات و تغییر افراد در داخل یک جناح خاص اتفاق افتاد، چه انگیزهای برای جناحهای دیگر باقی میماند که به این چرخش افراد کمک کنند؟!».
این فعال سیاسی اصلاح طلب ادامه داد: «عامل انگیزشی مهم در هر انتخابات کاندیداهای آن هستند و بعد هم مساله برگزاری آزاد، سالم و رقابتی انتخابات مهم است. در ادوار گذشته انتخابات مردم بسیار حوصله کردهاند تا آن طرف بالاخره پی ببرند که چرخش قدرت باید بر اساس خواست و اراده مردم صورت گیرد. اکنون اینطور نیست و برای همین هم دیدیم که مردم درانتخابات مجلس پای صندوق نیامدند.»
به گفته وی «تبعات بد دیگری که این فضای عدم رقابتی دارد، وضعیت اداره کشور است. همه قبول دارند که بخش عمدهای از عمران و آبادانی کشور در سایه حکمرانی خوب است و بدبختی وعقب ماندگی هم ازآثار یک حکمرانی نامطلوب است. درست است که ما دشمنانی هم داریم اما آن موضوع نیز باید با تدبیر حل شود و یک حکومت مطلوب میتواند این کار را انجام دهد. انتخابات و چرخش قدرت تا کنون منجر به تحقق این امر نشده و شاهد نبودهایم که منتخبین این گونه انتخاباتها روند تکاملی طی کرده باشند و روزبه روز کارای و توانمندی آنان افزایش یافته باشد»
وی تاکید کرد: «توصیه آقای خوئینیها نیز منجر به تغییر چگونگی حکمرانی در کشور نمیشود چون دولتی که باید برای تحقق این هدف سر کار بیاید، نخواهد آمد».
نمازی در ادامه گفت: «آقای خوئینیها اگر میخواست نامه بنویسد باید سه مخاطب را انتخاب میکرد. یعنی اولا از وزارت کشور و شورای نگهبان میخواستکه اجازه دهند کاندیداهای حداکثری جناحها به میدان آید. دوما به احزاب توصیه میکردند که سر یک کاندیدا ائتلاف کرده و به وحدت برسند. در مرحله آخر نیز توصیه میکردند که مردم در صحنه حاضر باشند. اگر چنین میکردند، حتما خوب بود اما الان شاهدیم که همه را رها کرده و میگویند که مردم مشارکت کنند!»
وی در واکنش به اینکه احتمالا مخاطب نامه احزاب اصلاح طلب هستند، گفت: « اگر هم نظراشان این بوده که احزاب علیرغم ردصلاحیتها در انتخابات شرکت کنند باید تاکید میکردند که احزاب اول تکلیف خود را با برگزارکنندگان انتخابات مشخص کنن و اعلام کنند که با کاندیدای خود وارد میشوند.»
این کارگزاران با اشاره به اینکه اکنون سه نظریه مشارکت بی قید وشرط، عدم مشارکت و مشارکت مشروط مطرح است، گفت: «اصلاح طلبان باید گزینه مشارکت مشروط را در دستور کار قرار دهد و صریحا اعلام کنند که با کاندیدای حداکثری خود وارد میشویم. اگر تایید صلاحیت شدند که با هم صحبت کرده و درباره یک کاندیدا به وحدت برسند. اما از اول به برگزار کنندگان انتخابات اعلام کنند که اگر کاندیدای ما از فیلتر عبور نکند و کاندید نداشته باشیم در انتخابات هم مشارکت نمیکنیم. دلیلش نیز این است که رای دهندگان جریان اصلاح طلب دیگر از این مرحله که به کاندیدای استیجاری رای دهند، عبور کردهاند. به خصوص بعد از تجربه دولت روحانی که دیدیم چرا اصولگرایان مدام روحانی را بر سر اصلاح طلبان زدند».
منبع: آزادی