مورچه
-
هادی غفاری: حکم زندان به کسی ندادم/ معینفر را من نزدم
هادی غفاری میگوید: عمده نقد من به بازرگان این بود که آقای بازرگان سال 57 مثل سال 32 میاندیشید و باور نمیکرد که سال 57 است. 57 را نمیتوانست بفهمد. بازرگان خودش را مصدق میدانست و امام را کاشانی. تا آخر هم دردش همین بود. نمیتوانست باور کند که نه خودش مصدق است نه امام، کاشانی.
-
گزارشی درباره وضعیت گورخواب ها؛ یک سال پس از ادعای ساماندهی آنان؛
گورخواب های شهریار بازگشتند
درست ١٢ماه بعد از هفت دی ٩٥، همه چیز و همهکس، سامان شدند، جز گورخوابها. آدرس قبرستان را همه میدانند، جاده باغستان، روستای نصیرآباد، مستقیم میرسد به قبرستان. قبرستان حالا اسم دارد. (بهشت فاطمه.) تابلوی طوسی با نوشتههای سفید، روی تن سبزرنگی نشسته. دیوارهایش نقاشی دارد، گلهای لاله: «هنوز معتادان میآیند اما داخل نمیروند. همین اطراف چرخی میزنند، آب میخورند و میروند.» یک سال پس از انتشار گزارش گورخوابها، معتادان راندهشده از گور، به نیزارهای نصیرآباد پناه بردند
-
هجوم مورچه ها به دو نوزاد رها شده در کنار سطل زباله بیمارستان
صدای گریه از محوطه بیمارستان شنیده میشد، نوزادهای دو قلو در یک پتو پیچیده شده و مورچهها به صورت آنها هجوم برده بودند.
-
گامهای کوچک برای ایجاد تغییرات بزرگ در فقیرترین محله اهواز
رابین هود شلنگ آباد !
شلنگآباد محله فقیرى است. نه این که فکر کنید حومه اهواز است. نه درست وسط شهر است. اما هیچکس این محله و محلههاى فقیر چسبیده به آن را جدى نمىگیرد. زبالهها دیربهدیر جمع مىشود. مردم هم آشغالهاى خود را درست وسط، وسط خیابان جمع مىکنند. براى همین است که شلنگآباد بوى بد مىدهد. ما کنار همین زبالهها زندگى مىکنیم. وسط بازارى که از کنار هم قرارگرفتن حلبىها درست شده. اینجا شلنگآباد است.