کد خبر: 23124
A

پرویز سروری: اصول‌گرایی نمرده، ریزش رأی هم نداشته است

دبیرکل جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی گفت: جریان اصولگرایی این ظرفیت را از خود نشان داده که بتواند با توجه به مقتضایاتی که الان جامعه با آن مواجه است خود را تطبیق دهد و با حفظ ارزش‌ها و آرمان های انقلاب اسلامی خود را برای آینده تقویت کند.

پرویز سروری: اصول‌گرایی نمرده، ریزش رأی هم نداشته است

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی دیده بان ایران به نقل از خبرآنلاین؛ فضای پسا انتخابات ریاست جمهوری حال و هوای خاص خود را دارد، طرف پیروز انتخابات به چینش کابینه فکر می کند و بازنده نیز به دنبال آسیب شناسی و یافتن علل باخت خود می رود، بر این اساس آنچه امروز در اردوگاه اصولگرایان بعد از تحمل سه شکست پیاپی مطرح می شود لزوم بازنگری در گفتمان انتخاباتی است که بتواند جاذب آرای خاکستری در هفته منتهی به انتخابات باشد.

پرویز سروری عضو جبهه مردمی انقلاب معتقد است: اصولگرایان می توانند با حفظ ارزش ها و آرمان های انقلاب اسلامی گفتمان سیاسی خود را با مقتضایات جامعه تطبیق دهند.

مشروح این گفتگو را در ادامه بخوانید.

***

انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم به پایان رسید اما امروز آنچه در حوزه اصولگرایی مطرح می شود، آسیب شناسی رویکرد و سازوکار انتخاباتی است که به کار گرفته شد. برخی معتقدند مکانیزم ساماندهی درون تشکیلاتی اصولگرایان باید اصلاح و پارلمان اصولگرایی جایگزین آن شود اما در مقابل کسانی هم هستند که می گویند اولویت اصلی آسیب شناسی باید گفتمان سیاسی-انتخاباتی اصولگرایان باشد و ضرورت دارد این گفتمان دستخوش اصلاح و به‌روزرسانی شود تا مانند دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی و دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری وضعیتی به وجود نیاید که رقیب اصلاح طلب بتواند از تاکتیک های تبلیغاتی برای جذب آرای خاکستری در هفته آخر منتهی به انتخابات بهره گیرد و ورق را به نفع خود برگرداند. نظر شما چیست؟

مدلی که تحت عنوان جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی اتخاذ شد موفق بود چون توانست ظرفیت سازی خیلی مناسبی را انجام دهد. برخلاف ادعای رقبا که می گفتند، اصولگرایان نمی توانند به انسجام و وحدت برسند اما آنها توانستند روی حمایت از یک نامزد اجماع و فرایند متکثر را به فرایند مبتنی بر وحدت تبدیل کنند. با توجه به سوابقی که از انتخابات ریاست جمهوری داشتیم، برآورد این بود که رئیس جمهور مستقر برای دوره دوم با چالش جدی مواجه می شود و رقیب می تواند آرای بسیار خوبی را به دست بیاورد اما حجم تخلفات گسترده ای که صورت گرفت و از همه امکانات دولتی به نفع یک کاندیدا استفاده شد، بی سابقه بود. در مجموع فرایند خوبی دنبال شد، البته همانطور که در سئوال هم آمد، هم در بحث گفتمان و هم در بهبود ساختار تشکیلات جبهه باید بررسی ها و آسیب شناسی های دقیقی صورت گیرد تا بتوانیم با یک نگاه رو به جلو برآیند را بهسازی کنیم و گفتمان را با مقتضیات موجود جامعه تطابق بدهیم بدون آنکه به ارزش های حاکم بر انقلاب لطمه ای زده شود.

البته الان زود است بتوان قضاوت کرد که پارلمان شکل مناسب است یا بحث گفتمان به چه صورت باید ترمیم و اصلاح شود. این موارد نیاز به مطالعه و آسیب شناسی دقیق تری دارد. در مجموع معتقدم روند و فرایند طی شده مناسب بود اما برای اکمال و تکمیل آن باید اقداماتی انجام شود.

برخی از درون اردوگاه اصولگرایی معتقدند اصولگرایی پایان یافت و اصولگرایی مُرد چون جریان های سیاسی دچار تغییر ماهوی و ماهیتی شدند و از این به بعد باید دنبال عناوین و تابلوهای جدید بود، نظر شما چیست؟

اسم که خیلی موضوع مهمی نیست، الان بخواهیم درباره آن بحث کنیم. به عبارت دیگر عنوان اصولگرایی موضوعی نیست که ما روی آن جزمیّت داشته باشیم. آنچه مشخص است دو جریان عمده سیاسی کشور، جریاناتی نیستند که بمیرند یا از بین بروند. همانطور که مدت ها اصلاح طلبان همین بحث را در درون خودشان داشتند یا قضاوت هایی که از بیرون صورت می گرفت حاوی چنین مطالبی بود اما ما همان موقع می گفتیم جریان اصلاح طلب در کشور ما یک جریان ریشه دار است، هر چند نقد و انتقاد به آن جریان داریم اما این جریان ریشه دار از بین رفتنی نیست بلکه باید خودش را با شرایط جامعه تطبیق دهد و بتواند متناسب با ارزش های حاکم بر انقلاب اسلامی رویکرد اصلاح طلبی را مطرح کند.

البته معتقدیم جریان اصلاح طلب از این مسیر دور شده است اما جریان اصولگرا یا جریان نیروهای انقلاب، یک جریانی نیست که با این موضوعات از بین برود. ممکن است یک زمانی سیر نزولی پیدا کند اما بعد سیر صعودی پیدا می کند. در واقع نمی شود براساس آنکه ما در یک یا دو انتخابات شکست خوردیم، دلالت را بدهیم به اینکه جریان اصولگرا مرده است. البته نکته ای اساسی وجود دارد و آن اینکه جریانی شکست خورده، باید شکست را بپذیرد بعد از آسیب شناسی درست، اصلاح سیستم را به گونه ای انجام دهد که به مقبولیت اجتماعی برگردد؛ این مسئله مهمی است. من فکر می کنم جریان اصولگرایی این ظرفیت را از خود نشان داده که بتواند با توجه به مقتضایاتی که الان جامعه با آن مواجه است خود را تطبیق دهد و با حفظ ارزش ها و آرمان های انقلاب اسلامی خود را برای آینده تقویت کند.

نکته دیگر ریزش پایگاه اجتماعی اصولگرایان است چون سال 84 آقای احمدی نژاد 18 میلیون و سال 88 ، 24 میلیون و 500 هزار رأی آورد، سال 92 نیز مجموع آرای نامزدهای اصولگرا 18 میلیون رأی بود؛ حال آنکه مجموع آرای آقایان رئیسی و میرسلیم در انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم 16 میلیون و 200 هزار رأی شد آیا این تحلیل را شما قبول دارید که پایگاه اجتماعی اصولگرایان دچار ریزش شده است؟

خیر من این تحلیل را قبول ندارم. همواره انتخابات ریاست جمهوری در زمانی که رئیس جمهور مستقر یکی از نامزدهای حاضر در صحنه رقابت است با دوره ای که رئیس جمهور مستقر حضور ندارد متفاوت است. تحلیل مردم ما این است که چهارسال برای ریاست جمهوری یک نفر کافی نیست و به همین دلیل با همه نقاط ضعفی که می بینند عمدتا بر این تحلیل هستند که رئیس جمهور مستقر بتواند یک دوره 8 ساله را برای اجرای برنامه هایش در اختیار داشته باشد بنابراین باید نتایج برگزاری انتخابات ریاست جمهوری را در دوره دوم که رئیس جمهور مستقر حضور دارد با هم بسنجیم. در همه مراحلی که نامزدها با رئیس جمهور مستقر رقابت داشتند چه رئیس جمهور منسوب به ما بود و چه منسوب به آنها، آرا متفاوت است، با زمانی که رئیس جمهور مستقر در عرصه انتخابات نبود.

برخی معتقدند سال 1400 ، سال آقای رئیسی خواهد بود، آقای رئیسی در انتخابات ریاست جمهوری 15 میلیون و 700 هزار رأی آورد، آیا همه این آرا متعلق به او بود یا آنکه آقای رئیسی فقط از طرف تشکیلات جریانی پایگاه رأی اجتماعی اصولگرایان را نمایندگی کرد و هر کسی هم در این موقعیت قرار بگیرد می تواند این آرا را تکرار کند؟

این آرا برآمده از هر دو عامل است. هم خود آقای رئیسی به عنوان نامزد ظرفیت داشت و هم جبهه مردمی نیروهای انقلاب به عنوان یک جریان قدرتمند و موفق توانست مدیریت و سبد رأی اصولگرایان را تقویت کند. بنابراین هر دو عامل موثر بود.- امیدکرمانی ها

کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

اخبار مرتبط

ارسال نظر