کد خبر: 28706
A

۵ دلیل برای معرفی ضیا هاشمی به عنوان وزیر پیشنهادی علوم

بالاخره قطار انتخابات به ایستگاه پایانی رسید و رییس جمهور روحانی با اقتدار و درایت ستودنی کابینه دوازدهم را تشکیل داده و اکنون با تجربه چهارساله از دولت قبل با ایجاد انسجام در تیم کاری خود بیشتر از گذشته با سایر ارکان حکومت به تمشیت امور اجرایی کشور مشغول شده است.

۵ دلیل برای معرفی ضیا هاشمی به عنوان وزیر پیشنهادی علوم

به گزارش پایگاه خبری و تحلیلی دیده بان ایران؛ بالاخره قطار انتخابات به ایستگاه پایانی رسید و رییس جمهور روحانی با اقتدار و درایت ستودنی کابینه دوازدهم را تشکیل داده و اکنون با تجربه چهارساله از دولت قبل با ایجاد انسجام در تیم کاری خود بیشتر از گذشته با سایر ارکان حکومت به تمشیت امور اجرایی کشور مشغول شده است.

در این میان اما وزارت علوم، تحفیقات و فن آوری همچنان در مدار حرف وحدیث ها قرار داشته و با توجه به اهمیت این وزارتخانه جای تعجب نیست اگر هنوز تعیین تکلیف نشده است. چرا که وزارت علوم بعنوان متولی دانشگاه و دانشگاهیان مأموریت های خطیری را عهده دار است که سهل انگاری در انتخاب سکاندار آن هزینه های گزافی را به دنبال داشته و غفلت از حساسیت بالای آن می تواند مخاطرات جبران ناپذیری را برای جامعه ما و حتی نسل های آتی به بار آورد. اکنون جای أین پرسش است که سکاندار وزارت علوم باید واجد چه خصوصیت هایی باشد؟ آنچه که تاکنون مشاهده است رییس جمهور محترم با انتخاب سرپرست یعنی دکتر سید ضیاء هاشمی شرایطی را فراهم آورد تا کمترین خطا را در انتخاب خود رقم بزند.

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از انتخاب، انتخاب دکتر هاشمی به عنوان سرپرست وزارت علوم نشانه درایت مثال زدنی آقای رئیس جمهور است. چرا که سرپرست وزارت علوم واجد خصوصیاتی است که اگرچه در دیگر افراد به صورت پراکنده یافت می شود اما به جرأت می توان ادعا کرد جمع این خصوصیات در یک نفر به راحتی قابل مشاهده نمی باشد.

برای مثال چند نمونه از این موارد را فهرست وار می توان ذکر کرد:

۱. دکتر هاشمی از بدنه وزارتخانه است. ایشان که ۴ سال در دولت یازدهم معاونت فرهنگی- اجتماعی آن وزارتخانه را عهده دار بوده است، بهتر از هر کس دیگر با مسایل و موضوعات آن وزارتخانه آشنایی داشته و بهتر از هر کس دیگر حساسیت های سیاسی پیدا و پنهانی که متوجه وزارت علوم و محیط های دانشجویی است ، می باشد. از اینرو میتوان گفت وی با شناخت و تجربه ای که در این ۴ سال به دست آورد بهتر می تواند مسیر پیش رو را با کمترین تنش و چالشی به پیش ببرد.

۲. وجاهت علمی دکتر هاشمی: سرپرست وزارت علوم قبل از پذیرش مسئولیت در این وزارتخانه بعنوان استاد مبرز دانشگاه تهران که از قضا بعنوان « دانشگاه مادر» از آن یاد می شود مدارج علمی را از مقطع کارشناسی تا دکترا به پایان رسانید و در همان دانشگاه هم بعنوان عضو هیأت علمی مشغول تدریس و تحقیق و پژوهش گردید. بی شک دانشگاهیان چنین شخصیتی را  بعنوان سرمایه علمی نگریسته و بر مشروعیت آن صحه می گذارند.

۳. تحصیلات آکادمیک در علوم انسانی: دکتر هاشمی از این مزیت برخوردار است که در صورت معرفی شدن برای سکانداری وزارت علوم اولین وزیر علوم تحصیل کرده در علوم انسانی باشد. با احترام به سوابق علمی وزرای سابق و خدماتی که به دانشگاه و دانشگاهیان داشته اند باید این نقد دلسوزانه را پذیرفت که خلأ وزیر « علوم انسانی» برای این وزارتخانه غیرقابل انکار بوده و بعد از قریب به ۴ دهه که از پیروزی انقلاب اسلامی می گذرد نیاز داریم برای یک بار هم که باشد مدیریت علم و فرهنگ و پژوهش را به اساتید علوم انسانی بسپاریم. به یقین با راهبری چنین شخصیت هایی بهتر می توان به تحقق رسالت های دانشگاه چشم دوخت. مقام معظم رهبری همواره بر اهمیت این وزارتخانه در تحقق اهداف والایی چون « تولید علم» و « سیاسی بودن دانشحویان بدون سیاست زدگی» تاکید داشته اند و سرنوشت کشور را در گرو راهبری صحیح دانشگاه و دانشجو دانسته اند. امری که با راهبری نهاد دانشگاه توسط اساتید و صاحب نظران در حوزه های علوم انسانی همچون ایشان میسورتر می باشد.

۴. سابقه حوزوی دکتر هاشمی: سرپرست وزارت علوم پیش از تحصیل در مقطع دکترا به سبب علایق شخصی به تحصیل دروس دینی پرداخت و سطح قابل قبولی از معارف دینی را کسب نمودند. به یقین در صورت سکانداری وزارت علوم از جانب ایشان، بیش از هر زمان می توان به وحدت حوزه و دانشگاه امیدوار بود. تفصیل این مطلب مجالی دیگر می طلبد اما به اجمال می توان گفت حوزه و دانشگاه بعنوان دو نهاد متولی علوم و معارف در جامعه ما کارویژه های مشترکی دارد که با حفظ استقلال آن دو، نیازمند تبادل اندیشه ها و تعامل سازنده شان بوده و خواهیم بود. وحدت حوزه و دانشگاه به معنای ادغام آنها نیست اما برای طرح مسایل و معضلات امروزین جامعه ایران و یافتن راه های برون رفت از آن همدلی پژوهشگران و محققان دانشگاهی و حوزوی ضرورتی غیرقابل انکار می باشد. شناخت بلافصل دکتر هاشمی از این دو محیط فرصتی گرانسنگ برای تحقق أین مهم می باشد.

۵. شخصیت فردی دکتر هاشمی: سرپرست وزارت علوم به گواهی تمامی کسانی که از نزدیک با ایشان مراوده داشته اند و او را می شناسند شخصیتی است عالم و فروتن، متدین و با پرنسیب،آرام اما پرکار و معتدل اما مستحکم و قاطع.
دکتر هاشمی در انتخاب راه عالمانه تأمل می نماید و با صاحب نظران به مشورت می نشیند اما چون به تصمیم رسید در پیگیری آنچه به صلاح ملک و ملت ببیند، اراده ای پولادین و مستحکم دارد.
نکته آخر: همه ما معتقد هستیم در انتخاب کابینه اصل بر شایسته سالاری است. به قول معروف کابینه شرکت سهامی نیست و هیچ قوم و جماعتی نباید با اولویت دادن به مطالبات قومی و اختصاصی خود خواهان سهمی از کابینه شود اما با لحاظ همه خصوصیات مثبت و کم نظیری که در آقای دکتر سید ضیاء هاشمی جمع شده است انتخاب فرزندی شایسته از منطقه ای محروم این پیام را به جامعه می دهد که حتی بدون پشتوانه تشکیلاتی و یا بهره گیری از رانت صرفا با تلاش و پشتکار شخصی می توان پله های ترقی را طی کرد و در بالاترین مناصب حکومتی قرار گرفت.

به یقین انتخاب دکتر هاشمی از تمام جهات قابل قبول می باشد و همانگونه که از فضای دانشگاه ها اعم از اساتید و و دانشجویان قابل مشاهده است با استقبال خوب افکار عمومی بویژه نخبگان دانشگاهی رو برو خواهد شد.

 

کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

اخبار مرتبط

ارسال نظر