اگر چه در طول یک سال حضورش در معاونت مطبوعاتی تنها یک بار نشست خبری با خبرنگاران برگزار کرد، اما دستکم اظهاراتش در ابتدای تصدی این مسئولیت، حکایت از آن داشت که دغدغه خبرنگاران، بیمه آنها و وضعیت معیشتی اهالی رسانه را دارد. از وعدههایش برای بهبود وضعیت بیمه که نهایت رویه سابق وزارت ارشاد را هم تغییر داد، تا خبر اعطای وام 4 درصدی به خبرنگاران که محقق نشد، همگی حکایت از آن داشت که او در نظر حرفهای خوبی را تحویل میدهد اما در عمل، از ارائه راهکارهای اجرایی و تحقق وعدهها ناکام است.
سلطانیفر در مورد بیمه خبرنگاران نیز، روند دوره انتظامی را تغییر داد، پیش از سلطانیفر بیمه خبرنگاران بر عهده معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ بود به طوری که رسانهها فهرست خبرنگاران خود را به معاونت مطبوعاتی ارائه میدادند و این معاونت 23 درصد از بیمه خبرنگاران را بر عهده میگرفت. اما سلطانیفر تصمیم گرفت این موضوع را به مدیران مسئول واگذار کند و حق بیمه را در قالب یارانه به آنها بپردازد در حالی که این موضوع در عمل موجب شد در برخی از رسانهها، خبرنگاران از حق بیمه محروم شوند و مدیران مسئول از زیر بار بیمه کردن خبرنگاران شانه خالی کند.
به گزارش
پایگاه خبری و تحلیلی دیده بان ایران ؛ محمدسلطانیفر معاونت مطبوعاتی وزیر فرهنگ در حالی از سمت خود استعفا داد که کمتر کسی به دلایل این کنارهگیری پرداخت، به طوری که اکثر رسانهها تنها به همان خبر کوتاه موافقت وزیر با استعفای سلطانیفر اکتفا کردند. با این حال شاید مروری بر عملکرد سلطانیفر در طول یک سال تصدیگریاش، بتواند بخشی از پشت پرده استعفای او را عیان کند.
سلطانیفر که پیشتر به عنوان چهره دانشگاهی در کسوت استاد ارتباطات، برای بسیاری از اهالی رسانه شناخته میشد، از دیماه سال 96 معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد را برعهده گرفت؛ هر چند پیش از آن مدیریت گروه مطالعات رسانهای مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام و مدیرکلی دفتر مطالعات و برنامهریزی رسانهها در وزارت ارشاد را هم در کارنامه خود داشت اما شاید معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ، جدیترین پست مدیریتی و اجرایی بود که او را در محک قضاوت رسانهها قرار میداد.
او اگر چه در طول یک سال حضورش در معاونت مطبوعاتی تنها یک بار نشست خبری با خبرنگاران برگزار کرد، اما دستکم اظهاراتش در ابتدای تصدی این مسئولیت، حکایت از آن داشت که دغدغه خبرنگاران، بیمه آنها و وضعیت معیشتی اهالی رسانه را دارد. از وعدههایش برای بهبود وضعیت بیمه که نهایت رویه سابق وزارت ارشاد را هم تغییر داد، تا خبر اعطای وام 4 درصدی به خبرنگاران که محقق نشد، همگی حکایت از آن داشت که او در نظر حرفهای خوبی را تحویل میدهد اما در عمل، از ارائه راهکارهای اجرایی و تحقق وعدهها ناکام است.
این مسئله در مورد بحران کاغذ هم که دامن مطبوعات را گرفته بود، مصداق پیدا میکرد. هر چند ناگفته پیداست که بخشی از این مسئله چندان در حیطه اختیارات او نبود و به وضعیت اقتصادی کشور و تحریمها مرتبط میشد اما مدیریت بحران در شرایط فعلی، انتظاری است که از مدیران کشور میرود.
سلطانیفر در مورد بیمه خبرنگاران نیز، روند دوره انتظامی را تغییر داد، پیش از سلطانیفر بیمه خبرنگاران بر عهده معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ بود به طوری که رسانهها فهرست خبرنگاران خود را به معاونت مطبوعاتی ارائه میدادند و این معاونت 23 درصد از بیمه خبرنگاران را بر عهده میگرفت. اما سلطانیفر تصمیم گرفت این موضوع را به مدیران مسئول واگذار کند و حق بیمه را در قالب یارانه به آنها بپردازد در حالی که این موضوع در عمل موجب شد در برخی از رسانهها، خبرنگاران از حق بیمه محروم شوند و مدیران مسئول از زیر بار بیمه کردن خبرنگاران شانه خالی کند.
خبرنگاران و اهالی رسانه هر چند در طول یک سال حضور سلطانیفر در معاونت مطبوعاتی از نمایشگاه مطبوعات هم محروم بودند و نتوانستند گردهمایی سالانهای داشته باشند تا بتوانند از نظرات هم از نزدیک آشنا شوند اما دورادور زمزمههای نارضایتی آنها به گوش میرسید و این مسئله به دولت نیز منتقل شده بود. تا جایی که این نارضایتی به رئیسجمهوری نیز منتقل شده بود و به نظر میرسید سلطانیفر نتوانسته انتظارات را برآورده کند. این نارضایتیها موجب شد که معاون مطبوعاتی پیش از آنکه از کار برکنار شود، خودش استعفا بدهد و کرسی معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ را تحویل دهد.
کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام