کد خبر: 66179
A

سعید شهلاپور از معضل ساخت تندیس بزرگان فرهنگ و هنر، از سعدی تا جمشید مشایخی می‌گوید: پای آقازاده‌ها و ژن خوب‌ها به ماجرای مجسمه‌ مشاهیر باز شده است

سعید شهلاپور معتقد است که در کنار تمامی مباحث فنی، هنری و اجتماعی، پای آقازاده‌ها و ژن خوب‌ها به ماجرای ساخت مجسمه‌های شهری باز شده است و این اتفاق هم در افت کیفیت آثار نقش دارد. در این مسئله همچون سایر حوزه‌ها ژن خوب، آقازاده‌ها و ... هم وجود دارد و پای‌شان به این قضیه هم باز شده است، تازه‌ترین نمونه این اتفاق هم مجسمه پرتره سعدی است که به نظر من فردی که این را ساخته است یک هنرمند آماتور هم نیست، چرا که مجسمه مدنظر هیچ جنبه هنری ندارد. باید قبول کنیم هرکسی هر کاری را نمی‌تواند انجام دهد، در حوزه مجسمه‌سازی هم همه نمی‌توانند پرتره بسازنند.»

سعید شهلاپور از معضل ساخت تندیس بزرگان فرهنگ و هنر، از سعدی تا جمشید مشایخی می‌گوید: پای آقازاده‌ها و ژن خوب‌ها به ماجرای مجسمه‌ مشاهیر باز شده است

به گزارش پایگاه خبری و تحلیلی دیده بان ایران ؛ این روزها وقتی به گوشه و کنار شهر نگاهی می‌اندازیم، نقطه‌ای نیست که در آن بحث و صحبت درباره مجسمه‌های بی‌کیفیت و بی‌شباهت به مشاهیر ایران زمین نباشد، آنقدر در سال‌های اخیر همواره در بازه‌های زمانی کوتاه به وفور شاهد این اتفاق بوده‌ایم که دیگر به امری عادی برایمان بدل شده است.

هنوز ماجرای سردیس جمشید مشایخی تمام نشده بود که یک‌باره عکسی از المان نصب شده از چهره سعدی در شیراز در فضای مجازی پخش شد، مجسمه‌ای که هیچ شباهتی به این شاعر بزرگ ندارد و به شکلی کاریکاتورگونه به جای آنکه زمینه ستایش و بزرگداشت او باشد، جنبه کمیک و طنز به خود گرفته است.

رخ دادن چنین اتفاقاتی در فواصل زمانی کوتاه این پرسش را در ذهن‌ها ایجاد می‌کند که در ایران مجسمه‌ساز خوبی برای ساخت یک پرتره آبرومند از یک چهره شاخص وجود ندارد؟ یا سفارش دهندگان به دنبال آن هستند که با هزینه خیلی کم و در زمان کوتاه سر و ته ماجرا را هم بیاورند.

سعید شهلاپور مجسمه‌ساز باسابقه که سابقه همکاری با سازمان زیباسازی شهرداری را هم در سال‌ها پیش داشته است، معتقد است که این اتفاق چند عامل دارد، نخست ضعف آکادمیک حوزه مجسمه‌سازی است، دوم حضور افراد غیرمختصص در راس اموری از این دست و سوم سپردن کار به هنرمندی که روح هنری ندارد.

این هنرمند که سال‌هاست دستی بر آتش مجسمه‌سازی دارد و آثار فراوانی را خلق کرده است، با اشاره به تعطیلی دانشگاه‌های تخصصی مجسمه‌سازی به خبرانلاین گفت: «تعطیلی دانشگاه‌های مجسمه‌سازی باعث شد تا شاهد ضعف آکادمیک در این حوزه باشیم و تنها در سه دانشگاه به شکل ویژه مجسمه‌سازی تدریس شود تا علاقه‌مندان بتوانند با آموزش مناسب رشد کنند و به یک هنرمند درجه یک تبدیل شوند. الان بسیاری از آدم‌هایی که در دانشگاه‌ها تدریس می‌کنند طبیعی است که آموزش ساخت پرتره ندیده‌اند و نمی‌توانند در این حوزه تدریس کنند. در دانشگاه هنر به دلیل حضور مجسمه‌سازی که روی این مسئله تاکید داشتند توانستیم عده‌ای از دانشجویان را تشویق کنیم تا به شکل درستی فعالیت آکادمیک انجام دهند و بتوانند مجسمه پرتره، تمام قد و ... بسازند. اکثر استادان فعال این حوزه هم خودآموخته هستند چون برنامه درسی ما بسیار سطحی است. بدون آموزش مگر می‌شود که توقع زیادی داشت؟»

از تراکنش‌های قابل قبول تا حضور آقازاده‌ها و ژن خوب‌ها

شهلاپور با تاکید بر اینکه مبالغ پیشنهادی برای چنین پروژه‌هایی برای افراد آماتور قابل توجه است، بیان کرد: «در کارهای اینچنینی به دلیل آنکه پول خوبی هست، البته نه پول به معنای خیلی زیاد اما تراکنش قابل قبولی وجود دارد آدمی که آموزش آکادمیک خوبی نگرفته است می‌پذیرد پیشنهاداتی از این دست را انجام دهد.»

او سومین عامل بروز چنین اتفاقاتی را اینچنین برشمرد: «نکته دیگر این است که در این مسئله همچون سایر حوزه‌ها ژن خوب، آقازاده‌ها و ... هم وجود دارد و پای‌شان به این قضیه هم باز شده است، تازه‌ترین نمونه این اتفاق هم مجسمه پرتره سعدی است که به نظر من فردی که این را ساخته است یک هنرمند آماتور هم نیست، چرا که مجسمه مدنظر هیچ جنبه هنری ندارد. باید قبول کنیم هرکسی هر کاری را نمی‌تواند انجام دهد، در حوزه مجسمه‌سازی هم همه نمی‌توانند پرتره بسازنند.»

نکته دیگر این است که در این مسئله همچون سایر حوزه‌ها ژن خوب، آقازاده‌ها و ... هم عمل می‌کند، تازه‌ترین نمونه این اتفاق هم مجسمه پرتره سعدی است که به نظر من فردی که این را ساخته است یک هنرمند آماتور هم نیست.

این هنرمند در پاسخ به اینکه راه‌حل‌های جلوگیری از بروز این مسئله چیست؟ توضیح داد: «سفارش دهنده باید مشاور و ناظر داشته باشد، فرض کنیم شهرداری می‌خواهد پرتره‌ای درباره یکی از مشاهیر کار کند، اول از همه باید فراخوان بدهند تا تمام کسانی که این کار را بلد هستند شرکت کنند و با بررسی روزمه افراد پروژه را در اختیارشان قرار دهند. اگر هم بنای فراخوان ندارند باید از یک مشاور استفاده کنند و از او بخواهند تا هنرمندی را جهت ساخت معرفی کند. گاهی اوقات استاد مطرحی ممکن است برای ساخت هزینه بالاتری پیشنهاد دهد و به همین دلیل می‌توان از نظر همان استاد استفاده کرد تا کار را به جوانی سپرد که با کیفیت کار می‌کند.»

شهلاپور ادامه داد: «یادم هست زمانیکه با سازمان زیباسازی شهرداری کار می‌کردم، فردی مجسمه‌هایی برای شهدا سفارش داده بود که در چین ساخته شده بود و قرار بود در نقاط مختلف تهران نصب شود اما ما نگذاشتیم، ببینید چنین افرادی در بین مسئولان این حوزه وجود دارند اما در کل متاسفانه مانند همه حوزه‌های دیگر وقتی پای پول به میان می‌آید، افرادی وارد این بازی‌ها می‌شوند و به همین دلیل کارها کمتر به افراد متبحر واگذار می‌شود و می‌خواهند با هزینه کم کار را تمام کنند.»

این مجسمه‌ساز با اشاره به توانمندی آکادمیک حوزه مجسمه‌سازی در کشور، بیان کرد: «با تمام کمبودهای آموزشی در این حوزه ما امروز ۲۰، ۳۰ هنرمند متبحر در زمینه ساخت مجسمه پرتره دارند و می‌توانند در زمینه ساخت و مشاوره آثار به سازمان‌های مربوطه کمک کنند. اما هر جایی که مشکل داریم در کشور به دلیل حضور افراد غیرمتخصص در آن حوزه است.»

مجسمه باید متناسب با حافظه بصری جامعه باشد

شهلاپور در پاسخ به پرسشی درباره کیفیت پایین پرتره جمشید مشایخی و هنرمندان مطرح دیگری چون عباس کیارستمی نظر خود را اینطور تشریح کرد: «این مسئله می‌تواند دلایلی داشته باشد، به عنوان مثال یک مورد که من هم شاهدش بودم ساخت پرتره یک شهید از روی یکی از عکس‌هایش بود که نتیجه کار خوب هم شد اما اثر ساخته شده با تصویری که در حافظه بصری مادر شهید بود تفاوت داشت و او قبول نمی‌کرد که این مجسمه فرزند اوست، چرا که تصویر ذهنی او از فرزندش با تصویری که مجسمه از روی آن ساخته شده متفات بود. این اتفاق در مورد مجسمه مشاهیر هم صادق است و اثری که از هنرمند ساخته می‌شود با آن تصویری که در حافظه بصری خانواده و مردم ثبت شده است تفاوت دارد و همین مسئله باعث انتقادها و اعتراض‌ها می‌شود.»

وقتی می‌خواهیم از  مشاهیر مجسمه‌ای بسازیم ابتدا باید بررسی کنیم که مردم از چه دوره زندگی او خاطرات زیادی دارند و در ذهنشان چه تصاویری از او وجود دارد؟ آن زمان به سراغ ساخت مجسمه برویم. ما مثلا اگر مجسمه ناصر ملک‌مطیعی یا بهروز وثوقی را می‌سازیم نباید مربوط به دوران میانسالی‌شان باشد بلکه باید مجسمه آن‌ها را از تصاویر مربوط به «قیصر» ساخته شود چون در حافظه بصری مردم آن تصویرها به یادگار مانده است.

او با ذکر مثالی اضافه کرد: «ما مثلا خاطره بصری از غلامرضا تختی داریم و اگر مجسمه مربوط به همان دوره را بسازیم برای همه ما تداعی کننده این قهرمان ورزشی است اما اگر از روی تصویر جوانی او مجسمه بسازیم هیچکس آن را به تختی نسبت نمی‌دهد. وقتی می‌خواهیم از  مشاهیر مجسمه‌ای بسازیم ابتدا باید بررسی کنیم که مردم از چه دوره زندگی او خاطرات زیادی دارند و در ذهنشان چه تصاویری از او وجود دارد؟ آن زمان به سراغ ساخت مجسمه برویم. ما مثلا اگر مجسمه ناصر ملک‌مطیعی یا بهروز وثوقی را می‌سازیم نباید مربوط به دوران میانسالی‌شان باشد بلکه باید مجسمه آن‌ها را از تصاویر مربوط به «قیصر» ساخته شود چون در حافظه بصری مردم آن تصویرها به یادگار مانده است. در مورد پرتره استاد مشایخی هم تا حدودی این مسئله نقش داشت.»

شهلاپور تاکید کرد: «ما وقتی می‌خواهیم مجسمه فردی مانند عباس کیارستمی را بسازیم باید فراخوان خاصی بدهیم تا با نظر استادان به هنرمندی سفارش بدهیم که هم کیفیت کارش خوب باشد و هم دارای شخصیت هنری باشد و بتواند رفتار هنری خود را در اثر نشان دهد تا در واقع مجسمه به مح دیالوگ یک هنرمند با یک هنرمند دیگر بدل شود. آقای محمدی یک مجسمه از مرتضی ممیز ساخته که در کیش نصب شده است، وقتی اثر را می‌بینیم متوجه می شویم ممیز است ولی نگاه و هنر محمدی هم در آن به خوبی یافت می‌شود. الان می‌توان با استفاده از دستگاه اسکن سه بعدی مجسمه مشاهیر را ساخت اما این اثر هنری نیست چون دیالوگی ندارد و مانند یک عکس است.»

اگر از کارهای خوب حمایت کنیم و روی آن‌ها تبلیغ کنیم دیگر به مبتدیان سفارش داده نمی‌شود و جوانان کم تجربه هم جرات پیدا نمی‌کنند که به سراغ ساخت چنین آثاری بروند.

در جامعه مدام نقاط منفی و ضعف‌ها برجسته می‌کنیم

این هنرمند با گلایه از فضای امروز جامعه که تنها نقاط منفی را بزرگ کرده و گسترش می دهد، بیان کرد: «در کشور هیچگاه کار خوبی که می‌شود را گسترش نمی‌دهیم و اگر کار اشتباهی انجام می‌شود سریع سر و صدا می‌کنیم. وقتی مجسمه‌سازان کار خوبی انجام می‌دهند مورد اقبال قرار نمی‌گیرد تا انگیزه ایجاد شود و هنرمندانی که کار خوب کردند بزرگ شوند و شناخته شوند، این اتفاق باعث می‌شود که سفارش دهندگان به سراغ آن‌ها بروند. اگر از کارهای خوب حمایت کنیم و روی آن‌ها تبلیغ کنیم دیگر به مبتدیان سفارش داده نمی‌شود و جوانان کم تجربه هم جرات پیدا نمی‌کنند که به سراغ ساخت چنین آثاری بروند. اما متاسفانه هنوز هم در کشور کار به غیرمتخصصان واگذار می‌شود.»

 

کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

اخبار مرتبط

ارسال نظر