کد خبر: 68482
A

حکایت "پادویی سیاسی "یا "کیف کشی" روشی که برای جوانان اصلاح طلب و اصول گرا شغل ایجاد می کند / نمونه ای از هزاران نفر مانند برادران دلاویز !

احسان، محسن و ساسان دلاویز سه نامی که به واسطه حضور یک آنها در کنار چهره های شاخص مانند رئیس دولت و یک نماینده مجلس فرصتی برای عرض اندام در عرصه اقتصاد کشور پیدا کردند.

حکایت "پادویی سیاسی "یا "کیف کشی" روشی که برای جوانان اصلاح طلب و اصول گرا شغل ایجاد می کند / نمونه ای از هزاران نفر مانند برادران دلاویز !
به گزارش سایت خبری و تحلیلی دیده بان ایران ؛  احسان، محسن و ساسان دلاویز  سه نامی که به واسطه حضور یک آنها در کنار چهره های شاخص مانند رئیس دولت و یک نماینده مجلس فرصتی برای عرض اندام در عرصه اقتصاد کشور پیدا کردند. 

 

حکایت این سه عضو یک خانواده؛ روشی است که امروز در کشور باب شده ؛ وسیله ای برای پرش از جایگاهی به جایگاه دیگر و استفاده از مواهب نزدیکی به چهره سیاسی و یا دولتمرد؛ این همراهی به معنای انجام یک کار خاص مانند رئیس دفتری  یا مشاوره بر اساس تخصص نیست (هر چند این روزها مشاوره و دستیاری هم کاری بر اساس تخصص و دانش نیست!) کافی است همراه یک دولتمرد یا چهره سیاسی باشید. شرایط تعریف و تمجید از او را فراهم کنید؛ یا مجرا و رانتی باشید برای کارهای مخفیانه آن فعال سیاسی یا دولتمرد که از شما با عنوان خواجه محرم اسرار استفاده می کند.

ممکن است در مسیر یک نشست راننده او شوید اما شغل شما رانندگی نیست! در جلسات رسمی او را همراهی کنید مثلا ً "کیف او را بگیرید" تا نسبت به اطرافیان مراتب  اخلاص خود را نشان دهید. به او در زمینه وفاداری خود حرف هایی بزنید که واقعی نیست. "تملق، چاپلوسی وحتی دروغ  همه از لوازم دستیابی و شرایط این شغل است"

ممکن است این موضوع شامل افراد خانواده هم شود کم نیستند و حتماً نمونه های آن را دیده اید  برادران و خواهرانی که برای رسیدن یکی از افراد خانواده با  نزدیکی به یک چهره سیاسی، دولتمرد و... خود را فدا می کنند و حتی از فدا کردن اعتقادات خود هم هیچ ابایی ندارند.

دلمان بخواهد یا نخواهد اینها همه از لوازم فساد اداری و سیاسی است. همه اینها بی شک زمینه فساد اقتصادی را فراهم خواهد کرد. ایجاد شغل مدیریتی یا چیزی شبیه به آن برای افرادی از خانواده که هیچ چهره و سابقه ای ندارند؛ قطعاً زمینه ساز فساد است.  

به دلیل فقدان احزاب و فراهم نبودن شرایط شایسته سالاری در جامعه و مهم تر جامعه سیاسی ایران، مدت هاست روشی در کشور باب شده با نام "پادویی سیاسی " این روش نه بر اساس شایسته سالاری است و نه بر اساس احساس مسئولیت اجتماعی بلکه بر اساس "رابطه" و" سفارش " شکل می گیرد. یک فعال سیاسی به خوبی می داند که "خواجه گان محرم اسرار " قطعاً در قبال سکوت خود مسائل و مشاغلی را برای خود، خواهران و برادرانش طلب خواهد کرد. 

"پادویی" افراد شناخته شده (مانند نماینده مجلس، وزیر و ...) از قدیم الایام یا حداقل از زمانی که دولت مدرن در ایران شکل گرفت وجود داشته؛اما این نوع نگرش این روزها بیشتر از گذشته به چشم می خورد یا اینکه بیشتر به واسطه افزایش رسانه ها و شبکه های اجتماعی به چشم می آید. 

شاید آنچه باعث شد  پدیده کیف کشی یا پادویی سیاسی بیشتر به چشم بیاید شعاری با نام جوانگرایی بود؛ شعاری که برای طراحان و شعار دهندگان آن اساس اش شایسته سالاری نیست. تشکیل گروه، گعده، حزب و در نهایت رانتی است که نصیب طراحان شده و می شود. (ذکر مثال افراد و گعده ها از حوصله گزارش خارج است)

 

روشی که ما به اصطلاح به آن "پادویی سیاسی" می گوییم؛ می توان تعریف آن را در چند جمله خلاصه کرد "پادویی سیاسی "فعالیت رانتی  در اطراف یک چهره شناخته شده مانند وزیر یا رئیس یک دولت است. این فعالیت نه فعالیت موثر و مشاوره بلکه تعریف، تمجید، کارچاق کنی و به اصطلاح فعالیت هایی است زمینه ساز رشد غیر طبیعی برخی افراد و جریان هاست. فعالیتی که در نهایت نوعی" باج گیری " و "سوء استفاده " از آن چهره سیاسی و ایجاد گعده های منفعت طلبانه ختم می شود.

هم اکنون هم افرادی از طریق بستگان و وابستگان برای خود جایگاهی در عرصه اقتصادی و مدیریتی دست و پا کردند. هر چند باید دانست آخر و عاقبت کسی که بیشتر برای بقیه و اعضای خانواده اش رانت فراهم می کند  فدا شدن است!

جایگاهی که ربطی به تخصص، تجربه و دیگر ویژگی های دیگر ندارد. داستان برادران دلاویز را بایستی در فهرست ژن خوب های کشور در دو دهه اخیر قرار داد . نمونه این رویکردها هستند. 

 

احسان دلاویز که از جوانی، مشاور سید محمد خاتمی در امور جوانان بود!  و اکنون ،‌ یک میلیاردر جوان است که به واسطه رانت های اطلاعاتی و مدیریتی برداران و دوستانش، در دولت های مختلف، با مجموعه های دولتی و خصوصی همکاری داشته و ثروت هنگفتی جمع آوری کرد. سرمایه های که در نهایت، وی را به دادگاه ویژه جرایم اقتصادی کشاند و ده سال زندان را برای او رقم زد. 

 

هادی رضوی، سرمایه گذار سریال خانگی شهرزاد و احسان دلاویز هم سرمایه‌گذار سریال خانگی شاهگوش و لامپ صد و فردا بوده است. پرونده بانک سرمایه  ۴۰۰ متهم دارد و براساس مستندات پرونده بیش از ۱۴ هزار میلیارد تومان از سرمایه فرهنگیان کشور به یغما رفته است.

دلاویز، در شهریور ماه سال ۸۴ در گفتگویی با ایسنا، تصریح کرده: من به عنوان مشاور امور جوانان در کنار دولت اصلاحات هفت سال فعالیت داشته‌ام و در این مدت هفتاد طرح در حوزه  جوانان ارایه کردم که مصوب شورای عالی جوانان، شورای عالی انقلاب فرهنگی، مجلس ششم و سازمان ملی جوانان بود.

احسان دلاویز، برادر محسن دلاویز، مدیرعامل کنونی شرکت بهینه‎سازی مصرف سوخت کشور است. در سالیان اخیر و در مورد جابجا شدن محسن دلاویز در پست‌های مختلف اقتصادی از جمله در صنعت نفت حرف و حدیث‌های فراوانی مطرح بوده است.

این دو برادر گچسارانی، برادر دیگری به نام ساسان دلاویز دارند که از قضا، او هم در حال حاضر معاون برنامه ریزی، پشتیبانی و توسعه مدیریت شرکت پست ایران است.
 
ساسان دلاویز، معاون شرکت ملی پست که اتفاقاً کارنامه درخور توجهی هم ندارد از آن جمله افرادی است که خود را با نزدیک کردن به افراد شبه اصلاح طلب سعی دارد در مدیریت های بالاتر حضور پیدا کند

 

برادران دلاویز، همواره مورد حمایت "غلامرضا تاجگردون" نماینده مردم گچساران و باشت در مجلس شورای اسلامی و رئیس کمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات مجلس بوده‌اند.

 

محکومیت احسان دلاویز به تحمل ۱۰ سال حبس، اینک، یک پیام روشن داشته و دارد فراهم کردن فرصت رانت در نهایت قربانی خواهد گرفت. آیا باید منتظر مسائل دیگر در خصوص دو برادر دیگر و مشاوران باشیم. 

 

 

کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

اخبار مرتبط

ارسال نظر