سیاست شهری اجتماعی
موفقیت در اداره شهر بر مبنای سیاست اجتماعی شهری پیش از هر چیزی مستلزم فهم سیاستگذران از معنای «شهر زندگی»، چیستی مطالبات شهروندان و شیوه حکمرانی شهری است. شهر زندگی شهری است که در آن شهروندان از قِبَلِ اطمینان از تحقق مطالبات زیستی (سلامت فردی و اجتماعی)، اجتماعی ، فرهنگی و هویتی (آموزش و مصرف فرهنگی)، اقتصادی و سیاسی به طور ذهنی و عینی از شادی، رضایت، خوشنودی و خوشبختی برخوردار باشند. شیوه حکمرانی مناسب و مختار در سیاست اجتماعی شهری نیز حکمرانی خوب شهری به عنوان مدل مردمسالارانه اداره حکومتهای محلی است که شاخصهایی نظیر پاسخگویی؛ اجتماع محوری؛ شفافیت؛ مشارکت جویی؛ قانون محوری؛ مسئولیت پذیری؛ عدالت جویی؛ و کارایی و اثربخشی را در بر میگیرد.
دیده بان ایران: مجتبی بیات : پیروزی نسبتاً فراگیر اصلاحطلبان در پنجمین دوره انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا بار دیگر آزمون مهمکارآمدی را پیش پای ایشان قرار داده است. آزمونی که در دوران هشت ساله دولتهای سید محمد خاتمی سرافراز از آن بیرون آمدند. اداره کشور در چارچوب گفتمان اصلاحات که در سطوح اجرایی و مدیریتی عناصری چون توجه به جامعه مدنی، عقلانیت محوری و تخصصگرایی را در بر میگرفت یکی از مهمترین دلایل کارآمدی اصلاحطلبان در مدیریت کشور بود. در همان دوران علیرغم اینکه دولت اصلاحات برگزاری انتخابات شوراهای اسلامی را در راستای تحقق دموکراسی محلی یکی از مهمترین دستاوردهای خود میدانست؛ پیروزی قاطع اصلاحطلبان لزوما با کارآمدی حداکثری ایشان همراه نشد. به عنوان مثالبررسی و آسیبشناسی ضعف کارآمدی در شورای اسلامی شهر تهران نشان میدهد خلاء تشخیص ضرورت ترجمۀ اهداف اصلاحات به زبان قابل فهم در مدیریت شهری و متعاقب آن فقدان سیاست (خطمشی) اصلاحطلبانه برای اداره شهر تهران یکی از مهترین دلایلکم توفیقیشورای شهر اول در کارآمدی و پیشبرد اهداف اصلاحی بود.با تشکیل شورای اسلامی پنجم شهر تهران نیز به نظر میرسد که اصلاحطلبان کماکان با خلاء «سیاست شهری» روبرو هستند. به عبارت بهتر مشخص نیست که شورای پنجم چگونه و چه ترجمه و عناصری از گفتمان اصلاحات را مبنای سیاست شهری خویش قرار خواهد داد. نوشتار حاضر با هدف کمک به پر کردن این خلاء،سرخطهایایده «سیاست شهری اجتماعی» را به عنوان برگردانی از گفتمان اصلاحات در مدیریت شهریارئه میکند.
ضرورت اتخاذ یک سیاست عمومی مشخص در اداره شهر از آنجایی آغاز میشود که مطابق با کارویژههای شورا و شهرداری، شهروندان از منتخبان خود انتظار دارند به مسائل مختلف حیات اجتماعی شهریپاسخی کارآمد در حل مسئله ارائه کنند.از این روسیاست شهری همان تصمیمات و برنامههایی است که شهرداری با اجرایی کردن آنها به ارائه خدمات و حل مسائل شهر میپردازد. در شهر تهران و بسیاری از شهرها و روستاهای کوچک و بزرگ با توجه به پیروزی اصلاحطلبان در انتخابات شوراها، این سیاست مبتنی بر اهداف اصلاحطلبانه معنا میشود. در واقع شورا به عنوان پایینترین سطح دموکراسی یکی از مهمترین فرصتهای بروز مشارکت مردم در اداره امور عمومی شهر و روستا است. اهمیت و جایگاه مردم (شهروندان) در گفتمان اصلاحات این ضرورت را ایجاب میکند که مشارکت ایشان تنها در مرحله انتخاب اعضاء شوراها متوقف نشود. این به معنای اجتناب ناپذیر بود اصل قرار گرفتن مردم در تمام فرایندهای شهری است. از همین ضرورت است که «سیاست شهری اجتماعی» سر بر میآورد. به عبارت بهتر،نگاه اجتماعی به شهر همان مواجهۀ اصلاحطلبانه با آن است که در سیاست شهری اجتماعی متبلور میشود. در سیاست شهری اجتماعی تمامی تصمیمات و اقدامات مدیریت شهری به شرط ارتقاء کیفیت زندگی شهری، تحقق عدالت اجتماعیشهری و اعتلاء فرهنگ و هنر شهروندان که برگردان گفتمان اصلاحات در مدیریت شهری هستند؛ معنا و موضوعیت پیدا میکند. در این سیاست، اولویت بخشی، برنامهریزی، اجرا و نظارت بر تمام اقدامات شهرداری در تمام حیطههای عملکردی شامل اجتماعی و فرهنگی، حمل و نقل و ترافیک، خدمات شهری، محیط زیست، شهرسازیو معماری، اقتصاد شهری، زیرساختهای شهری، ایمنی و مدیریت بحران و دیپلماسی شهری؛ضرورتا باید بتواند تأمین کننده مطالبات شهروندان باشد.
موفقیت در اداره شهر بر مبنای سیاست اجتماعی شهری پیش از هر چیزی مستلزم فهم سیاستگذران از معنای «شهر زندگی»، چیستی مطالبات شهروندان و شیوه حکمرانی شهری است. شهر زندگی شهری است که در آن شهروندان از قِبَلِ اطمینان از تحقق مطالبات زیستی (سلامت فردی و اجتماعی)، اجتماعی ، فرهنگی و هویتی (آموزش و مصرف فرهنگی)، اقتصادی و سیاسی به طور ذهنی و عینی از شادی، رضایت، خوشنودی و خوشبختی برخوردار باشند. شیوه حکمرانی مناسب و مختار در سیاست اجتماعی شهری نیز حکمرانی خوب شهری به عنوان مدل مردمسالارانه اداره حکومتهای محلی است که شاخصهایی نظیر پاسخگویی؛ اجتماع محوری؛ شفافیت؛ مشارکت جویی؛ قانون محوری؛ مسئولیت پذیری؛ عدالت جویی؛ و کارایی و اثربخشی را در بر میگیرد.
به عنوان جمعبندی، سیاست شهری اجتماعی مبیین و برآمده از مواجهه اصلاحطلبانه با مدیریت شهری است. از این رو ضروری است که منتخبان اصلاحطلب شوراهای شهر و روستا در سراسر کشور، با هدف کارآمدی هر چه بیشتر در تحقق اهداف اصلاحطلبانه که در انتخابات اخیر بار دیگر مورد وثوق اکثریت شهروندان قرار گرفته است در اتخاذ و عمل بر مبنای آن کوشا باشند. هماهنطور که گفته شد محتوا و هدف سیاست شهری اجتماعی ارتقاء کیفیت زندگی شهری، تحقق عدالت اجتماعی شهری و اعتلاء فرهنگ و هنر شهروندان است و موفقیت در تحقق آن نیز مستلزم التزام عملی به حکمرانی خوب شهری است.
مجتبی بیات (دانشجوی دکتری سیاستگذاری فرهنگی دانشگاه خوارزمی) / همدلی