کد خبر: 10409
A

توکلی: اصولگراها ریش سفید دارند؛حرف شنوی ندارند/قواعد کار جمعی در اصلاح طلبان عقلایی تر است تا اصولگرایان/قالیباف کارِ خوبی‌نکرد

احمد توکلی می‌گوید روحانی را اصولگراها رئیس‌جمهور کردند چون متوقع بودند و مردم گفتند اینها که با خود نمی‌سازند چه طور می‌خواهند کشور را اداره کنند. او این را هم گفت که اگر اصولگرایان می خواهند برنده شوند کسی غیر از جلیلی را باید به صحنه انتخابات بیاورند.

توکلی: اصولگراها ریش سفید دارند؛حرف شنوی ندارند/قواعد کار جمعی در اصلاح طلبان عقلایی تر است تا اصولگرایان/قالیباف کارِ خوبی‌نکرد
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی دیده بان ایران، احمد توکلی، نماینده ادوار مجلس که «مرد تذکرهای قانونی» مجلس شناخته می شد، این روزها، پس از آنکه همچون دیگر اصولگرایان تهران از ورود به مجلس دهم بازماند، خود را درگیر فعالیت‌های سازمان مردم نهاد دیده بان شفافیت و عدالت کرده است. سازمانی که خود پایه گذار آن بود. سازمان مردم نهاد شفافیت و عدالت چنان او را مشغول به خود کرده است که برای مصاحبه‌ ما را هم به ساختمان آجری این سازمان دعوت کرد.
 
این دل مشغولی جدید توکلی او را در حوزه سیاست کمی ساکت‌تر کرده است، هر چند او معتقد است که سیاست بازنشستگی ندارد اما وقتی حرف به اصولگرایان و انتخابات می‌رسد، جسته و گریخته اشاره می‌کند که «اصولگراها اشکالاتی دارند. من اما میل ندارم این روزها در این رابطه حرفی بزنم.»
 
گرچه توکلی ابتدا تمایلی به صحبت در مورد اصولگرایان نداشت اما در ادامه گپ و گفتمان، وقتی سخن از وحدت اصولگرایان به میان آمد، گفت که« وحدت حول یک شخص الان جواب نمی دهد. مقداری تعارف با هم می کنند. وحدت باید حول مفاهیم و اهداف اتفاق بیفتد.» او این نقد را هم به هم طیفان اصولگرایش داشت که حرف شنوی ندارند. 
 
او که معتقد است جامعه مدرسین مرجعیت گذشته را ندارد، همچنین در مورد محوریت قرار گرفتن جامعه روحانیت در انتخابات آتی، با قاطعیت گفت که این موضوع را قبول ندارد.
 
او تلویحا از قالیباف گلایه می کند که به گزارش سازمان دیده بان عدالت درباره شهرداری توجهی نکرد و البته احتمال می دهد آقای شهردار اطرافیان خوبی نداشته است.
 
از جُک های سیاسی مردم حرف زد، از بابک زنجانی که اعدام حقش است، از مهندس بازرگان که حاضر نبود مملکت را از بین ببرد، از اصلاح طلبانی که سریع جفت و جور می شوند و ...
 
در ادامه گزیده مصاحبه احمد توکلی را می خوانید: 
 
****
 
 
  • پرونده مجلس را نبستم، شاید دوره بعد وظیفه ای پیدا بشود.
  • متوسط سنی وزرای این دولت  نوبری است.(خنده). 
  • مرحوم بازرگان را انسان عاقلی میدانم، یک کمی دست و پا زد که حرف خودش را پیش ببرد، بعد وقتی دید نمیشود، با حکومت در نیافتاد، نخواست که از بینش ببرد، چون دید که بر فرض هم  اگر قدرتش را داشت این را از بین ببرد، چیز بهتری جایش نمی آید. ولی برخی دیگر نه، فکر میکردند که میتوانند تغییر دهند و توهم داشتند. مثل بنی صدر او نماد تکبر بود. خدا عاقبتش را به خیر کند. 
  • در واکنش به رای نیاوردن لیست اصولگرایان تهران: خب این کری خواندن ها که مهم نیست و واقعیت را تغییر نمیدهد. این افتخاری نیست مجلس را به پیاده نظام بسپاریم. آن افسران جوان به خاطر پیری این ژنرال ها نبود که رای آوردند، عوامل دیگری دخیل بود. من معتقدم که این ضعف در نیروهای انقلابی است و به نظر من با این عاداتی که ما داریم سخت است.
  • اصلاح طلبان یک طیف هستند مانند اصولگرایی اما اصلاح طلبان عمل گراتر هستند. زود با یکدیگر چفت میشوند و به هم نزدیک میشوند بنابراین تأثیر بیشتری بر آرای مردمی میگذارند. اما اصولگراها به خاطر همان روحیه ای که هر کسی احساس تکلیف میکند و می آید، در تفاهم سخت تر هستند و کوتاه نمی آیند.
  • مردم ناراحت می شوند و جُک را از سر ناراحتی و یأس می سازند.سر به بی خیالی می زنند. در واقع با ساختن جُک نمی خواهند موضوع فساد را مسخره کنند چون هیچ کس فساد را خوب نمی داند بلکه می خواهند نحوه مبارزه با فساد را به سخره بگیرند یعنی می گویند "شما اهل مبارزه با فساد نیستید".
  • یکی از مشکلات جدی همین(وحدت) است و اینکه اگر میل به وحدت نباشد، اختلافات بزرگ جلوه میکند و افراد از هم دور میشوند. خیلی هم واضح نیست که از یکدیگر چه می‌خواهند. اجمالا اینگونه است که اصولگراها پایبندیشان به شریعت و روحانیت بیشتر است و همین باعث دور هم جمع شدنشان می شود. اینکه چقدر این در همه جدی است و چقدر در عمل وفاداری را نشان میدهند. این ها جای سئوال دارد. اصولگرایان طیفی هستند از متشرعین وفادار به ولایت فقیه تا آدم هایی که اینگونه می نمایانند و برحسب ظرفیت زمانه رفتار می کنند. اصلاح طلبان هم یک طیفی هستند  که برخی شان نظام را قبول دارند تا ادم های سکولار. اما در میان اصلاح طلبان طیف سکولارش تسلط جوی دارند. این سمت در میان اصولگرایان طیف متشرع عقبه دارند. عمده اختلاف سر همین حدی از سکولاریسم بودن اصلاح طلبان و حدی از همین متشرع بودن اصولگرایان است. اگر دو سر طیف وفادار به تشرع و انقلاب  دو جناح به هم نزدیک تر شوند، به مردم هم نزدیک میشوند و وضعیت بهتری ایجاد می شود.
  • (در مورد ارتباط خانوادگی با آقای زیبا کلام) واقعا مسائل خانوادگی جدا از سیاست است. دو جوان یکدیگر را میبینند و می پسندند. طبیعتا عروس من همه عقاید پدرش را ممکن است نداشته باشد، که ندارد اما خب پدرش را خیلی دوست دارد. پسر من هم  ممکن است که همینگونه باشد. دو جوان مسلمان میخواهند با هم ازدواج کنند و ما قبول میکنیم.اما سیاست اگر سیاستمدار راستین باشد که لغزش نداشته باشد، با اعتقادات برخورد میکند و وارد بده و بستان نمی شود.
  • خلاصه این است که دو طرف-اصلاح طلبان و اصولگرایان- اشتراکاتی دارند که میتوانند به مردم کمک کنند. اگر این تنازع ادامه پیدا کند، برنده بازنده است. اگر تنازع ادامه پیدا کند برنده بازنده است.
  • پرونده بابک زنجانی را ندیدم اما اعدام حقش است.قبل اعدام به احتمال زیاد پول را از او می گیرند و البته شاید به همین دلیل اعدامش نکنند.
  • (برخی می گویند امیر منصور آریا قربانی یکسری افراد پشت صحنه شد، نظر شما چیست؟)نه من این حرف ها را قبول ندارم. همیشه دنبال پشت صحنه هستند روی صحنه را کار ندارند.
  •  اعتماد مردم نسبت به اخبار رسمی کم شده است بنابراین همیشه دنبال یک موضوع مبهم در پشت صحنه این نوع پرونده ها هستند. این نوع نگاه تقصیر خود حکومت و صدا و سیما و ارکانی است که نباید کاری کنند تا مردم به این نوع شک و تردیدها مبتلا شوند. بله همیشه ممکن است برخی افراد پنهان شوند و از مجازات فرار کنند ولی اینکه فرد روی صحنه از جرم مبرا می شود خیر این طور نیست. اگر ما قائل هستیم پشت پرده این پرونده ها ماجرایی وجود دارد نیروهای امنیتی همچون وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه هستند تا این موارد را روشن کنند که بعضی وقت ها می کنند و پشت صحنه را هم در می آورند.
  • معتقدم دستگاه قضا باید تدبیر بیشتری بکار می برد که متهم نشود ولی قوه قضائیه باید سینه بازتر باشد در غیر این صورت امر به معروف و نهی از منکر تعطیل می شود. البته در موردی که مشخص شود فرد دروغ گفته و از ابتدا هدفش بی آبرو کردن مخاطبش بود باید مجازات شود. کسی که در مجلس حرف می زند بنا بر فرض در حال ادای وظیفه نمایندگی اش است مگر آنکه نقضش ثابت شود. می گویند مصونیت نماینده از تعقیب قضایی برای زمانی است که جرم مرتکب نشود؛ خوب همه مردم عادی وقتی جرم مرتکب نشوند از تعقیب قضایی مصون هستند. پس این نشان می دهد اگر در راستای ادای وظایف نمایندگی، یکسری جرائمی از نماینده مجلس سر بزند و حسن نیتش زیر سئوال نرود مصون از پیگرد قضایی است. وقتی برخی نمایندگان وزیری را استیضاح می کنند همه حرف هایشان حق است؟ خیر. در زمان استیضاح حرف های تندی به وزیر نسبت داده می شود اما فرض کنید مجلس  دلائل استیضاح کنندگان را نمی پذیرد و رأی اعتماد دوباره به وزیر می دهد؛ آیا نماینده را بعد از جلسه استیضاح تعقیب قضایی می کنند؟ خیر. مثالی دیگر، فرض کنید نماینده ای از وزیر سئوال می کند که آقای وزیر طبق اسناد موجود شما این مقدار پول به پسرت دادی. وزیر در مقام دفاع، اسناد دیگری می آورد که پسرش نخبه بوده و از یکسری شرایط نخبگی استفاده کرده و وام گرفته بعد هم پس داده است. در چنین حالتی مدارک نماینده از سندیت می افتد نه آنکه دروغ است.
  • به نظرم آقای ناطق شخصیت قابل احترام و توانایی است به دلایلی فعلا از عرصه سیاسی کنار کشیده است.
  • کسی بالاتر از مرحوم مهدوی کنی می تواند باشد؟ اصولگراها ریش سفید دارند حرف شنوی ندارند.
  • یک وقتی جامعه مدرسین از نظر سیاسی مرجعیت داشت پیام خود را از این طریق منتقل می کردیم حالا از نظر سیاسی آن مرجعیت گذشته را ندارد، مرجعیت دینی است قبولش دارند ولی به لحاظ سیاسی مرجعیت قبلی را ندارد حالا اگر اصرار کنیم که با این آنتن پیام انتخاباتی خود را به مردم برسانیم طبیعتا نتیجه مثبتی عاید ما نخواهد شد.
  • (حالا اصولگراها می گویند با محوریت جامعه روحانیت این اتفاق بیفتد. نظر شما چیست؟)من قبول ندارم. فکر می کنم این کار منزلت روحانیت را بالا نمی برد چون جواب هم نمی دهد منزلت روحانیت را پایین هم می آورد.
  • وحدت حول یک شخص الان جواب نمی دهد. مقداری تعارف با هم می کنند. وحدت باید حول مفاهیم و اهداف اتفاق بیفتد. مصرح شود یعنی هر کسی بگوید برای چه هدفی می خواهد به این مکانیزم وحدت بپیوندد اگر نقطه مشترک پیدا کنند وحدت حاصل می شود. مثلا اگر طرف ها بگویند ما می خواهیم وضعیت اقتصادی کشور را اصلاح کنیم طبعا در چنین حالتی بیشترشان باید اقتصادی باشند. اگر بگویند می خواهیم اقتصاد را اصلاح کنیم اما چهره های غیر اقتصادی معرفی کنند چنین حالتی نمی شود چون اقتصادی ها باید وارد کار شوند و بالعکس. اگر وحدت حول مفاهیم انجام نشود به هم می زنند یعنی سر تبلیغات از هم زاویه می گیرند و به نقد یکدیگر می پردازند. قواعد کار جمعی در اصلاح طلبان عقلایی تر است تا اصولگرایان.
  • اصولگراها باید به یک نامزد برسند.اگر به وحدت نرسند شکست می خورند.
  • (احتمال دارد کسی ائتلاف را مثل دوره های قبل به هم بزند؟)احتمالش منتفی نیست اما کمتر است.
  •  در واقع آقای روحانی را اصولگراها رئیس جمهور کردند چون متوقع بودند و مردم گفتند اینها که با خود نمی سازند چه طور می خواهند کشور را اداره کنند.
  • معتقدم اگر اصولگرایان می خواهند برنده شوند کسی غیر از آقای جلیلی را باید به صحنه انتخابات بیاورند.
  • (*نظرتان درباره آقای نادران چیست؟)یکی از کسانی که می توان درباره او بحث کرد آقای نادران است.چون اقتصاد را یک بخش مهمی می دانم. مهم آن نیست که یک نفر از اصولگراها فقط برنده شود بلکه کسی باید برنده شود که بتواند برای مردم کار کند.
  • این دفعه توصیه نمی کنم.آقای قالیباف بیاید
  • (آقای قالیباف اول استقبال کرد که سازمان دیده بان شفافیت و عدالت وارد ماجرای واگذاری املاک شهرداری شود اما وقتی نظرتان را دادید، گفت ما منتظر نظر قوه قضائیه می مانیم. آیا انتظار چنین برخوردی را از آقای قالیباف داشتید؟)به نفع کشور و خودش بود که این کار را نمی کرد.ما هم گفتیم قوه قضائیه نظر دهد اما کار آقای قالیباف خوب نبود.
  • (وقتی شما در قضیه واگذاری املاک شهرداری اعلام تخلف کردید و بعد هم آقای نادران آن را تأیید کرد، برخی می گویند آقای قالیباف تصور کرد به عمد این کار را کردید تا او از انتخابات کنار برود و حضور آقای نادران تسهیل شود. پاسخ شما چیست؟)اینقدر هم وضع مان خراب نیست و بی دین نیستیم که این طوری باشیم. ضمن آنکه آقای نادران جزء موسسان سازمان دیده بان شفافیت است. اگر آقای قالیباف چنین تصوری داشت محال بود طرف ما بیاید.
منبع: خبرآنلاین

 

کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

اخبار مرتبط

ارسال نظر