کد خبر: 108998
A

آیت‌الله موسوی تبریزی: انتخابات را برای این گذاشته اند که رأی دهنده خودش انتخاب کند/ با زور نمی شود بگوییم مردم حتما باید این نظام را دوست داشته باشند

دادستان اسبق کل کشور گفت: نمی توانیم بگوییم ایها الناس ما این چهار نفر را گفته ایم و شما هم حتی اگر این چهار نفر را بد می دانید به یکی از آنها رأی بدهید. باید اطمینان داشته باشد و رأی بدهد. اصلا حرام است به کسی که به نظرش بد است رأی بدهد. انتخابات را برای این گذاشته اند که آقا یا خانم رأی دهنده خودش انتخاب کند.

آیت‌الله موسوی تبریزی: انتخابات را برای این گذاشته اند که رأی دهنده خودش انتخاب کند/ با زور نمی شود بگوییم مردم حتما باید این نظام را دوست داشته باشند

به گزارش دیده بان ایران؛ عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم با تأکید بر اینکه اگر مردم نبودند هیچ وقت این انقلاب پیروز نمی شد، گفت: انتخابات را برای این گذاشته اند که آقا یا خانم رأی دهنده خودش انتخاب کند. لذا امروز هم چند نفر اعلام شده اند و اگر کسی اطمینان دارد که خوب است باید نسبت به سرنوشت کشور حساس باشند و احساس مسئولیت کنند. اما اگر چون اصل نظام خوب است و واجب است که ما آن را حفظ کنیم به کسانی که قبولشان نداریم و یا خدای ناکرده ضعف های آنها را می دانیم رأی بدهیم، نه عقلانی و نه شرعی است.

مشروج گفت و گو با آیت الله سیدحسین موسوی تبریزی را در ادامه می خوانید:

نقش مردم در جمهوری اسلامی چیست؟

هرکسی کوچکترین اطلاعاتی از قبل پیروزی انقلاب اسلامی داشته باشد و در انقلاب شرکت کرده باشد متوجه می شود که این انقلاب هرگز بدون حضور مردم و حرکت جمعی مردم امکان پیروزی نداشت. با توجه به قدرتی که شاه ظالمانه و ضد انسانیت داشت و ساواک را بر جامعه مسلط کرده بود، اگر اکثریت مردم در راهپیمایی ها شرکت نمی کردند امکان نداشت که انقلاب پیروز شود.

سال 56 که صحبت از انقلاب می شد، وقتی جمعیت را می دیدیم خوشحال می شدیم که جمعیت هست و دلمان شاد می شد و حرکت انجام می دادیم. مثلا 19 دی 56، 29 بهمن و امثال اینها با حضور مردم واقع شد و اگر حضور مردم نبود اصلا امکان نداشت که این حرکت ادامه پیدا کند. وقتی که 17 دی در روزنامه به حضرت امام توهین کردند، هیچ کدام از شاه، طرفداران شاه، روزنامه نویس و مقاله نویس، به ذهنشان هم خطور نمی کرد که بعد از نوشتن این روزنامه حرکتی انجام بگیرد.

خود من یکی از مؤثرین حرکت 19 دی در قم بودم. یعنی تقریبا از خیلی ها مؤثرتر بودم؛ برای اینکه در جمع بزرگان، اساتید، مراجع معظم فعلی در منزل آیت الله العظمی نوری همدانی، آیت الله العظمی مکارم شیرازی، آیت الله العظمی وحید خراسانی و آیت الله العظمی سبحانی برای اطلاعیه دادن حضور داشتم ولی خدا می داند نه ما و نه هیچ کدام از کسانی که جمع شدند و اطلاعیه دادند فکر نمی کردند که با این اطلاعیه جمع کثیری حرکت کند و فقط 18 دی درس را تعطیل اعلام کردند.

مردم وقتی فهمیدند چنین اهانتی به مرجع تقلید شده 19 دی خودشان حرکت کردند و بیت آیت الله العظمی گلپایگانی، آیت الله العظمی نجفی، آیت الله العظمی هاشم آملی و امثال اینها جمع شدند و بعد هم منزل اساتید بزرگ آن زمان که الآن از مراجع هستند از جمله آیت الله العظمی مکارم، آیت الله وحید خراسانی و آیت الله العظمی نوری همدانی رفتند که بعد از ظهر منزل آقای نوری جمعیت کثیری آمدند و اول من و بعد آیت الله نوری سخنرانی کردیم.

این جمعیت کثیر آنقدر بود که نیروهای دولتی حساب کار خودشان را کردند و از تهران هم دستور آمده بود حرکت تندی انجام بدهند که مردم را به توپ بستند و در چهارراه ارم زدند و این مثال پیش آمد. ادامه آن در 29 بهمن تبریز غوغا بود و تمام خیابان ها را بستند و حرکت جمعی به طرف مسجد راه انداختند و این مسأله با جمعیت ادامه پیدا کرد. در چهلم تبریز، یزد این کار را کرد و در چهلم یزد، جای دیگر این کار را کردند و همه جا، شیراز، جهرم، کرمان و مشهد دنبال آن آمدند تا اینکه این انقلاب پیروز شد.

17 شهریور واقعا شاه می خواست تمام انقلابی ها را نابود و حرکت را خاموش کند اما با وجود مردم امکان نداشت. حضرت امام همیشه این را می فرمودند که اگر مردم نبودند هیچ وقت این انقلاب پیروز نمی شد. لذا حضرت امام از اول گفته اند که این انقلاب متعلق به مردم است و حکومت هم متعلق به مردم است.

در پاریس مصاحبه کردند و از امام پرسیدند شما چه حکومتی می خواهید؟ گفت ما جمهوری می خواهیم. گفتند جمهوری چگونه است؟ گفت همین جمهوری که شما دارید را با رأی مردم می خواهیم. ما می خواهیم مردم بیایند و هرچه خواستند همان را انتخاب کنند. وقتی به تهران هم تشریف آوردند در بهشت زهرا همین را فرمودند. همیشه فرمایششان این بود و لذا حتی در رابطه با اسم نظام هم گفت «جمهوری اسلامی؛ نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد». جمهوریت و اسلامیت هر دو در کنار هم باشند.

 

حاج آقا! اهمیت و توجه به عنصر زمان و مکان در اجتهاد امام خمینی(س) و خطراتی که امام به خاطر در نظر گرفتن این دو عنصر متوجه جمهوری اسلامی می دانستند کدام است؟

آنچه مسلم است اینکه در فقه ما هم شرایط زمان و مکان و مصلحت زمان و مکان دخالت داشت. حتی آن زمان بعضی از علما و بزرگان یا عمدا و بیشتر به خاطر خدا با امام مخالفت می کردند. امام می فرمود حتی اگر یک مسأله شرعی واجب را عمل کنیم و ممکن است به ضرر جامعه و اسلام تمام شود و مردم را از دین فراری دهد، آن موقع مصلحت نیست آن حکم اجرا شود.

آیت الله بهشتی رئیس قوه قضائیه و رئیس دیوان عالی کشور بود و در کرمان حدی برای خانم ها و آقایان اجرا شده بود و من عرض کردم اجرای حد برای خانم ها و یا بریدن انگشت دست دزد مردم را نسبت به دین بدبین می کند. خدا شاهد است امام فرمود الآن که باعث می شود آبروی اسلام و انقلاب برود و مردم دوری کنند، بگویید سنگسار اصلا نباشد و انگشت بریدن و دست بریدن را هم اعمال نکنند. نه اینکه اینها در احکام اسلام نیست، هست و بود؛ اما وقتی با اجرای این حکم اسلام عده زیادی از اسلام و انقلابی ها متنفر می شوند آن موقع مفسده اجرای این حکم از مصلحت آن خیلی بیشتر می شود و یک عاقل باید مفسده را درک کند و در برابر یک مصلحت کوچک نباید یک مفسده بزرگ انجام بدهد.

امام چنین دیدی داشت و این چیزی بود که در زمان خود امام هم گفته شد و به ما هم دستور دادند و من وقتی دادستان بودم تا آخر هم گفتم هرگز این مسأله دست بریدن و سنگسار را انجام ندهند و با زندان، توبیخ، تبعید و این چیزها احکام اسلام را پیاده کنند.

نظریه امام در رابطه با مسائل مستحدثه هم همین طور بود. مثلا یک روزی که دید شیعیان به مکه رفته اند تا اعمال حج را انجام بدهند و سعودی ها با اهانت با مردم ایران برخورد می کنند، فرمود حج رفتن حرام است و خیلی افراد نرفتند و بعد هم با عزت مسأله حل شد و رفتند. اینها چیزهایی است که در فقه امام بود و نوشته و اطلاعیه های آن هم آمده است. آن موقع هم بعضی ها با امام مخالفت می کردند و حتی بعضی ها نوشته اند که اگر امام کمی بیشتر زنده بماند از دین خبری نخواهد بود و نعوذبالله چنین اهانتی هم به امام کردند.

 

خطر قهر مردم با نظام اسلامی و مشارکت کم در انتخابات را چگونه می بینید؟

من تأکید می کنم که اگر کسی کوچک ترین فهم و درک سیاسی داشته باشد این را می فهمد که پشتیبان مهم هر نظامی دو چیز است؛ یا دل ها و حضور مردم و یا دیکتاتوری است. ممکن است با دیکتاتوری و بعد هم کشته و کشتار چند سال نگه دارند اما نهایت نخواهد داشت. مگر از رضا خان دیکتاتور هم داریم؟! آخرش چه شد؟ با چه ذلتی گذاشت و رفت؟ محمدرضا هم همین طور شد.

اما وقتی که ما بخواهیم اسلام را حفظ کنیم، حتی به خاطر اسلام هم که باشد باید کاری کنیم که اسلام را در دل های مردم نفوذ بدهیم و مردم با دید بسیار خوب و منفعت بردن از اسلام و آسایش و زندگی سالم بردن از اسلام به این دین رو بیاورند. پیامبر(ص) از اول بعثت شروع به جاری سازی حد کرد؟! مثلا مسأله رباخواری را دو سه سال قبل از رحلت پیامبر(ص) در قرآن مطرح شد و حضرت رسول(ص) مسأله حجاب را اواخر عمرشان به امر خدا و قرآن بیان کردند. حتی کسانی بودند که اصلا حجاب نداشتند ولی از اول دل های آنها را نسبت به خدا، پیامبر(ص)، شهادت روز معاد و عدالت توجه می داد تا این مسائل اخلاقی و عملی را به مرور مطرح کنند.

چرا خداوند عالم از اول یک پیامبر نفرستاد که همه احکام را بگوید و بعد هم به تمام دنیا بگوید همین را عمل کنید؟ برای اینکه ملت باید پیشرفت عقلانی داشته باشد و یواش یواش هر پیامبری آمد غیر از احکام اولیه چهار حکم دیگر را هم اضافه کرد تا اینکه به پیامبر ما رسید و اضافه شد تا رسید به جایی که آخرین سال ولایت کسی با شرایط امیرالمؤمنین را به جامعه معرفی کرد و آن وقت گفته شد که «الیوم اکملت لکم دینکم».

حرف های جوانان را که می شنویم خجالت می کشیم

ما باید مصلحت را توجه کنیم و با زور هم نمی شود بگوییم مردم حتما باید این نظام را دوست داشته باشند. به خدا من از خدا می خواهم همه جوانانی که امروز حرف دارند و گاهی با خجالت حرف هایشان را به ما می گویند و ما خجالت می کشیم تا چه رسد به عداوت بگویند، ما باید کاری کنیم که واقعا استدلالی مردم این نظام را قبول داشته باشند. البته وقتی استدلالی این نظام را قبول کردند دشمن ها کم نمی شود و شیطان ها از بین نمی رود ولی دیگر حرف دشمن ها و شیطان ها نفوذ پیدا نمی کند.

شیطان و مخالف وقتی حرفش نفوذ پیدا می کند که از من مسئول نظام نقطه ضعفی پیدا کنند و با آن نقطه ضعف بگویند اسلام شما همین است و شما این را می خواهید و ما این را نمی خواهیم. اما اگر ما خودمان را اصلاح کنیم و نظاممان درست و قابل قبول جوانان، پیرها، زنان و مردان باشد آن وقت هیچ کس نمی تواند هیچ کاری بکند.

ما الآن می گوییم همه باید در انتخابات شرکت کنند. شرکت در انتخابات به معنای سهیم شدن در سرنوشت کشور و خودمان است. اما نمی توانیم بگوییم ایها الناس ما این چهار نفر را گفته ایم و شما هم حتی اگر این چهار نفر را بد می دانید به یکی از آنها رأی بدهید. باید اطمینان داشته باشد و رأی بدهد. اصلا حرام است به کسی که به نظرش بد است رأی بدهد. انتخابات را برای این گذاشته اند که آقا یا خانم رأی دهنده خودش انتخاب کند. لذا امروز هم چند نفر اعلام شده اند و اگر کسی اطمینان دارد که خوب است باید نسبت به سرنوشت کشور حساس باشند و احساس مسئولیت کنند.

اما اگر چون اصل نظام خوب است و واجب است که ما آن را حفظ کنیم به کسانی که قبولشان نداریم و یا خدای ناکرده ضعف های آنها را می دانیم رأی بدهیم، نه عقلانی و نه شرعی است.

 

حضرتعالی سال های سال قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی با امام همراه بوده اید. چند نمونه از سیره امام ذکر کنید که در آن جایگاه مردم در اندیشه حکومتی امام نمایان شود.

امام گاهی در رابطه با انتخابات به شورای نگهبان و یا افراد دیگر عتاب می کند که شما چه کاره هستید؟! مردم این را می خواهند. در رابطه با رد صلاحیت ها که آن موقع تازه درباره چند نفر شروع شده بود. امام آنها را می خواست و عتاب می کرد و می گفت چرا این کار را می کنید؟ امام می گفت این حکومت متعلق به پابرهنه ها و کسانی است که به خیابان آمدند و فریاد «الله اکبر» زدند.

واقعا نظر امام این بود و هیچ کس، حتی حاج احمد آقا(ره)، جرأت نمی کرد یک کلمه بگوید که خلاف خواسته مردم صحبت شود. نظر امام این بود که باید رضایت مردم جلب شود و رضایت  آنها هم وقتی جلب می شود که احساس کنند برای رضای خدا، آزادی و استقلال این ملت حرکت می کند. من کم ندیده ام مادران شهیدی که در ملاقات با امام گریه می کرد و می گفت یک پسر دیگر هم دارم و دعا کنید که شهید شود. من الآن هم وقتی یادم می افتد خوابم نمی برد. خدا شاهد است چندین بار دیده ام جوانان دانشجو و غیر دانشجو خدمت امام می آمدند که می خواهیم به جبهه برویم و فقط آمده ایم خواهش کنیم دعا کنید ما در این راه شهید شویم. امام می فرمود بروید جنگ کنید و از خدا می خواهم که شهید نشوید و بیایید مملکت را اداره کنید.

شما آن تشییع پیکر چندین میلیون نفری را دیدید که اصلا کسی را نه زور کردند و نه تبلیغات آنچنانی کردند. مردم در تشییع امام از ته دل گریه می کردند.

 

آیا حضرت امام عصمت دائمی برای اعضای شورای نگهبان قائل بودند یا می شود عملکرد آن را نقد کرد؟

حضرت امام برای خودش هم عصمت قائل نبود و قائل نبود که نباید او را نقد کنند؛ چه رسد به شورای نگهبان. بارها به شورای نگهبان عتاب کرد که این کار را نکنید.

 

اسلامیت هم باید بر اساس مصلحت مردم باشد

با توجه به اینکه به ایام ارتحال حضرت امام هم نزدیک می شویم، امروز مهمترین میراث حضرت امام چیست و چه طور باید از آن مراقبت کنیم؟

مهمترین میراث امام «جمهوری اسلامی؛ نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد» است. جمهوری به معنای مردم است و اسلامیت هم این مردم باید احکام اسلام را یاد بگیرند و بر اساس اسلام حرکت کنند. حتی همان اسلامیت هم باید بر اساس مصلحت مردم باشد. اگر قانونی ولو به ظاهر اسلامی بر خلاف مصلحت، پیشرفت و اعتلای جامعه باشد، امام جلوی آن را می گرفت.

 

کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

اخبار مرتبط

ارسال نظر