کد خبر: 11005
A

آرای قالیباف در پایتخت،حتی از احمدی نژاد هم کمتر است

قالیباف در سال 84، سرداری بود که از سپاه وارد نیروی انتظامی شده بود و اندکی بیش از 4 میلیون رأی آورد؛ اما در انتخابات سال 92 که شهرداری نام آشنا بود، توانست 2 میلیون رأی به سبد خود اضافه کند.

آرای قالیباف در پایتخت،حتی از احمدی نژاد هم کمتر است

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی دیده بان ایران، در انتخابات سال 84 از بین 5 میلیون و 241 هزار تهرانی که پای صندوق رأی آمدند، ۶۱۴ هزار و ۳۸۱ نفر به او رأی دادند. در انتخابات سال 92 و بعد از هشت سال شهرداری تهران، سبد رأی وی در پایتخت تنها دو برابر شد و روی عدد یک میلیون و 266 هزار رأی ایستاد. در حالی که حسن روحانی توانست در شهری که قلمرو قالیباف محسوب می‌شد، 2 میلیون و 385 هزار رأی یعنی دو برابر شهردار تهران رأی بیاورد.
این در شرایطی بود که محمود احمدی‌نژاد بعد از اتمام دوران شهرداری‌اش در تهران و حضور در رقابت‌های سال 84، رأی اول تهران را به دست آورد. چه احمدی‌نژاد در دور اول انتخابات ریاست جمهوری نهم در تهران یک میلیون و 500 هزار رأی جذب کرد. آماری که نشان می‌دهد آرای قالیباف در تهران سال 92، از آرای احمدی نژاد در تهران سال 84 نیز پایین‌تر است و شهردار پایتخت در شهری که می‌توانست اصلی‌ترین اردوگاه رأی او باشد، چندان محبوب نیست ولو این که به عنوان هشتمین شهردار برتر دنیا معرفی شده باشد.

نکته قابل تأمل این است که در این سال‌ها تحلیلگران متعددی از زوایای مختلف به این موضوع نگریسته‌اند و عدم موفقیت قالیباف در جذب آرا را بیش از هر چیز در پارادوکس‌هایی که بر سر راه او سبز شد، می‌دانند. به اعتقاد این طیف، شمار زیادی از منتخبان مردم در انتخابات‌ گوناگون، از پایگاه‌های نظامی و انتظامی آمده‌اند و در نهایت رخت سیاست به تن کردند؛ اما قالیباف همواره بین نظامی‌گری و سیاست‌پیشگی در رفت و آمد بوده و روی هیچ کدام از این نقاط ثابت نمانده است تا رأی آن اردوگاه را کسب کند.  هر چند که طیفی از رسانه‌های منتسب به اصولگرایان از جمله سایت‌ها، خبرگزاری و روزنامه شهرداری، قالیباف را مدیری تکنوکرات معرفی می کنند نه سردار.   شاید بر  همین اساس بود که در جریان مناظره های انتخاباتی سال 92، حسن روحانی کلید واژه ای چون «حملات گازانبری» وجمله ای مبنی بر اینکه  «من سرهنگ نیستم،حقوقدانم» را وارد فرهنگ سیاسی ایران کرد.
به اعتقاد ناظران، قالیباف کمتر توانسته است بین دو مسئولیت پیشینی و امروزی‌اش جایگاه باثباتی بیابد یا به گونه‌ای آنها را تلفیق کند. نتیجه نیز این می‌شود که روزی بنر «صداقت امریکایی» و «آشنایی با یزید زمان» شهر را  می‌پوشاند و روز دیگر تصاویر مشهور نقاشان اروپا و امریکا یا روزی در ثنا و روزی در رثای «برجام» سخن بگوید.

منبع: روزنامه ایران

کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

اخبار مرتبط

ارسال نظر