کد خبر: 110935
A

جمهوری اسلامی: فقط یک قوه قضائیه مستقل می‌تواند فساد را ریشه‌کن کند

اگر امروز در جامعه ما فساد مالی، فساد اخلاقی، فساد سیاسی، فساد فرهنگی و انواع فسادها وجود دارند و متأسفانه در حال رشد هستند، به این دلیل است که قوه قضائیه بر موانع فائق نیامده و نتوانسته نتیجه زحمات قضات خدوم خود را به بار بنشاند.

جمهوری اسلامی: فقط یک قوه قضائیه مستقل می‌تواند فساد را ریشه‌کن کند

به گزارش دیده بان ایران؛ روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: شهید مظلوم آیت‌الله بهشتی ازجمله افرادی بود که وقتی در مسئولیتی قرار می‌گرفت، زینت‌بخش مجموعه تحت مسئولیت خود بود. آخرین مسئولیت او ریاست قوه قضائیه بود که از چهارم اسفند 1358 تا هفتم تیر 1360 یعنی روز شهادت طول کشید.

آیت‌الله بهشتی در این مدت کوتاه یکسال و چهار ماه، تحول قابل توجهی در دستگاه قضائی به وجود آورد و همزمان با ایجاد این تحول، خط‌مشی انقلابی بر مدار عدالت را نیز ترسیم کرد و با برجا گذاشتن میراث گرانبهائی از معیارهای اصولی و ارزشی، افق روشنی از اسلام ناب محمدی را پیش چشم نسل‌های آینده گشود. این جمله از گرانبهاترین میراث‌های برجای مانده از این متفکر بزرگ است که:
«دین، یعنی عدل و عدل یعنی دین. هرجا که دیدید می‌گویند دین و اسلام هست اما عدالتی نیست، شک نکنید دین و اسلامشان قلابی است».
این نگاه عدالتخواهانه به دین، فقط می‌تواند نتیجه پرهیز از افراط و تفریط و عمل بر مدار تعادل باشد. بهشتی اینگونه بود. او توانست در مدت کوتاه مسئولیت، قوه قضائیه را به نصاب و تراز قضاء اسلامی نزدیک کند و عدالت را به عنوان جان‌مایه حکمرانی اسلامی در جامعه به جریان بیاندازد.
عدالت را بهشتی فقط عدالت قضائی نمی‌دانست. عدالت اقتصادی را نیز به تنهائی کافی نمی‌دانست. او عدالت اخلاقی را نیز مطرح می‌کرد که محور عدالت اجتماعی است و عدالت اجتماعی شامل تمام شئون زندگی می‌شود و جامعه را به اعتدال می‌رساند. جامعه‌ای که فاقد اعتدال باشد، نمی‌تواند افراد خود را به سعادت برساند. حتی سعادت مادی که محور اصلی آن رفاه است نیز در سایه اعتدال قابل تأمین است.
دستگاه قضائی نظام جمهوری اسلامی نتوانست بعد از شهادت آیت‌الله بهشتی به راهی که او باز کرده بود ادامه دهد. مسئولان این دستگاه، بر اعتبار آن نیفزودند و استقلال قوه قضائیه، که جوهر قضاء اسلامی است، در کشاکش نشیب و فرازها مخدوش شد. این خسران، فقط به قضاء لطمه نمی‌زند، بلکه جامعه را دچار عدم تعادل می‌کند. قضات شریف و مسئولان با حمیت قوه قضائیه همواره تلاش می‌کنند به وظایف قانونی و شرعی خود عمل کنند ولی موانع راه، بخش مهمی از زحمات آنها را به باد می‌دهد و اجازه نمی‌دهد این تلاش‌ها به ثمر بنشینند.


این تصور که عملکرد قوه قضائیه فقط آثار قضائی در دایره رفع خصومت دارد، تصور درستی نیست. قوه قضائیه اگر در کار خود موفق باشد، جامعه‌ای سالم و متعادل خواهد ساخت. اگر امروز در جامعه ما فساد مالی، فساد اخلاقی، فساد سیاسی، فساد فرهنگی و انواع فسادها وجود دارند و متأسفانه در حال رشد هستند، به این دلیل است که قوه قضائیه بر موانع فائق نیامده و نتوانسته نتیجه زحمات قضات خدوم خود را به بار بنشاند.

این نظریه که کار قوه قضائیه مبارزه با «فاسد» است ولی در قوه مجریه می‌توان با «فساد» مبارزه کرد، نظریه درستی نیست. علاوه بر اینکه قوه قضائیه طبق بند 5 اصل 156 قانون اساسی موظف به پیشگیری از جرم و فساد هم هست، اصولاً مبارزه با «فاسد» را نمی‌توان از مبارزه با «فساد» جدا دانست. اگر با «فاسد» مبارزه شود بطور طبیعی «فساد» ریشه‌کن خواهد شد. علت اینکه امام خمینی، بهترین، قوی‌ترین و باتقواترین یار خود را به ریاست قوه قضائیه منصوب کرد این بود که می‌دانست با عملکرد صحیح قوه قضائیه می‌توان کشور را به سوی صلاح و سداد برد. در هفته‌ای که یاد آیت‌الله بهشتی و قوه قضائیه در آن گرامی داشته می‌شود، توجه به این واقعیت ضرورت دارد که فقط قوه قضائیه مستقل می‌تواند جامعه‌ای سالم و متعادل بسازد و فساد را ریشه‌کن کند. چنین قوه قضائیه‌ای مطلوب شهید بهشتی بود.

 

کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

اخبار مرتبط

ارسال نظر