کد خبر: 110978
A

فعال سیاسی اصولگرا: بدون جمهوریت نمی توانیم به دولت اسلامی برسیم

سلیمی نمین: رشد قطعا در جمهوریت حاصل خواهد شد و اصلا این اعتقاد بسیار پرمسئله است که بگوییم ما می توانیم به دولت اسلامی برسیم بدون جمهوریت. چون رشد و حرکت رو به جلوی جامعه مبنای دولت اسلامی است که قطعا ارتباط تنگاتنگ با انتخابگری جامعه دارد. یعنی تصور غلطی است که دیگران برای جامعه تصمیم بگیرند و انتظار داشته باشیم جامعه رشد کند. پیامبر هم چنین کاری را نمی کرد. ایشان برای اداره جامعه اجازه اظهار نظر و مشارکت (وشاورهم فی الامر) می داد تا اینکه جامعه رشد کند و بدون انتخاب مردم هیچ کسی نمی تواند در یک جایگاه قرار بگیرد.

فعال سیاسی اصولگرا: بدون جمهوریت نمی توانیم به دولت اسلامی برسیم

به گزارش دیده بان ایران؛ گرچه انتخابات ریاست جمهوری تمام شد اما برخی افراد طوری موضع گیری می کنند که گویی دوره جدیدی از اداره کشور با ویژگی های متفاوت از گذشته شروع شده است. مهدی فضائلی عضو دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به مراحل «انقلاب اسلامی، نظام اسلامی، دولت اسلامی، جامعه اسلامی و نهایتا تمدن اسلامی» اعلام کرد: «اکنون ما در مرحله دولت اسلامی قرار داریم و مرحله سختی است و باید برای تحقق تمدن اسلامی تلاش کنیم». از طرفی سیدامیرحسین قاضی زاده هاشمی عضو جبهه پایداری و از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری نیز بیان کرد «باید کشور به مدت 10 سال یکدست اداره شود». درباره این نوع اظهارنظرها با عباس سلیمی نمین گفتگو کردیم.

 

*بعد از انتخابات ریاست جمهوری اظهارنظرهایی انجام شد که تعبیر تشکیل حکومت اسلامی را در ذهن تداعی کرد. برخی از تشکیل دولت اسلامی و لزوم یکدست اداره کردن کشور طی 10 سال آینده سخن گفتند. نظر شما چیست؟

این حرف را خیلی به جا نمی دانم، اگر یک دست شدن به معنی آن است که افراد دارای یک سلیقه و رویکرد باشند، خیر، این صحبت خیلی درست نیست اما اگر به معنی آن است که افرادی به مصالح ملی معتقد و پایبند باشند، هرچند ممکن است سلایق مختلفی داشته باشند، این می تواند مبنای یک بحث سازنده باشد. اما اینکه یک طیف سیاسی همه جایگاه ها را بگیرند، خود این جامعه را غیرمتوازن می سازند و دچار مشکل می کند چون در عین حال برخی فعالان سیاسی جایگاهی نخواهند داشت و امکانات جاری را از دست خواهند  داد. این خیلی مناسب نیست چون در دوره ای یک جریانی را خارج از تمام مناصب داشتیم انحرافاتی ایجاد شد که این انحرافات بعدها قابل ترمیم نبود یا خیلی برای نظام و ملت پرهزینه شد. امور جامعه باید طوری باشد که همه احساس آینده برای خودشان داشته باشند. ضمن آنکه یکدست شدن خودش آفاتی دارد و البته یکدست هم نخواهد شد چون در درون همان طیف فکری اختلافاتی شکل خواهد گرفت، منتها اختلافات سطحی تر خواهد شد، یعنی بگونه ای تنزل خواهد یافت. والا اختلافات بروز می کند حالا مبنای آن اختلافات چه خواهد بود مبنای فکری خواهد داشت یا مبنای منفعت طلبی و سهم خواهی، هر کدام از جنبه خودش قابل تحلیل است. اگر اختلافات مبنایش فکری باشد قطعا سطح مباحث با زمانی که مبنای اختلافات منفعت طلبی باشد متفاوت خواهد بود. اگر افراد را براساس اندیشه در سطح نیروهای متنوع داشته باشیم طبیعتا سطح تبادلات یا تقابلات فکری افزایش خواهد یافت تا زمانی که ما در یک طیف محدود شویم و آنها مباحث اختلافی را رصد کنیم. از این لحاظ معتقدم حالت دوم سازنده نخواهد بود. ضمن آنکه سطح اختلافات قطعا به مباحث منفعت طلبانه تنزل خواهد کرد. در مجموع چنین حالتی را خیلی سازنده نمی دانم. البته یک زمانی خود این حالت براساس انتخاب مردم اتفاق می افتد یعنی اکثریت مردم یک جریان را صالح و صادق می دانند و زیان هایش را کمتر می دانند بنابراین به آن رأی می دهند و یک حالت یکدستی هم در اداره کشور ایجاد می شود اما یک زمان ما خودمان به سوق دادن جامعه به طرف یکدستی حرکت می کنیم، این دو مقوله است. هرگز جامعه را به سمت یکدستی بردن سازنده نخواهد بود.

*یکسری اظهارنظرهایی را در این مدت به شنیده می شود که خوب شد مردم نیامدند چون تکلیف روشن شد و می توانیم وارد حکومت اسلامی شویم، در واقع برخی می خواهند به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری سال 1400 جنبه تئوریک دهند و بگویند «وارد یک فازی از دولت اسلامی شدیم». آیا این دولتی که قرار است مسئولیت اداره کشور را به دست بگیرد و قطعا با مشکلات فراوانی در حوزه اجرایی مواجه خواهد بود، می تواند چنین دیدگاهی را جلو ببرد یا اساسا تفکر آقای رئیسی این است؟

نمی توان قضاوتی زودهنگام داشت. باید اجازه داد آقای رئیسی دولت را تشکیل دهد و ببینیم تا چه موفق خواهد شد. قطعا آقای رئیسی در میان دلسوزان جامعه امید ایجاد کرده است اما باید اجازه داد تا ببنیم ایشان در این مسیر چقدر گام های بلندی بر می دارد، آیا موفق می شود یا خیر؟ بنابراین الان نباید انتظارات را خیلی بالا برد و کار درستی به نظر من نیست. ما در باره همه کسانی که توسط مردم انتخاب می شوند همین انتظار را داریم منتها برخی اوقات مسیر کاملا متفاوتی را طی می کنند بنابراین آرزوهایی که درباره دولت ها داریم باید متناسب با حرکت آنها تنظیم شود. آرزوهای خودمان را به گونه ای مطرح نکنیم که بعد شاید محقق نشوند. همه ما آرزو داریم آقای رئیسی در حوزه ریاست جمهوری موفق شود منتها قطعا عواملی در این مسئله تأثیر خواهند داشت. ترکیب هیأت وزیران، نوع تعامل آقای رئیسی با مدیریت کلان کشور و میزان افزایش ظرفیت ها در حل مشکلات و پیشبرد امور موضوعاتی هستند که با همدیگر پیوند دارند. امیدواریم آقای رئیسی بهترین گزینه ها را در کابینه خودش جمع کند. امیدواریم ایشان با مسائل کلان کشور بتواند بهترین نوع مواجهه را داشته باشد. در آقای رئیسی هم زمینه های خوبی برای تحقق بخشی به این آرزوها دیده می شود ولی باید دید در عمل چه اتفاقاتی رقم می خورد چون آقای رئیسی برای نخستین بار است که در حوزه مسائل کلان و سنگین اجرایی وارد می شود. امیدواریم خداوند به ایشان کمک کند تا بتواند از عهده وظایف سنگین و دشوار برآید.

 

*علت اصرار برخی به اینکه دولت اسلامی تشکیل بدهیم، چیست و این دولت اسلامی چه نسبتی با جمهوری اسلامی دارد؟ آیا واقعا در این مقطع قرار داریم؟

نمی توان پاسخ دقیقی به این موضوع دهم. اینکه برخی عزیزان نظرشان در این وادی است خیلی اطلاع ندارم و باید از خودشان سئوال شود. قطعا می توانیم در آن مسیر گام برداریم اما باید واقعیت ها را هم دید چون هر کسی که حتی خیلی هم اشرافی بر مسائل جاری جامعه ندارد، می داند که با آن سطح فاصله داریم. البته در برخی عرصه ها فاصله ما کم است اما در برخی عرصه ها فاصله ما زیاد است. به عنوان مثال در حوزه عدالت اجتماعی و فرهنگی فاصله ما خیلی زیاد است بنابراین قضاوت درباره این موضوع که توانستیم وارد این وادی شویم یا خیر سخت است. آنچه مسلم است اگر یک ارزیابی دقیقی از مسائل جامعه داشته باشیم می توانیم بگوییم هنوز نمی شود در تغییر این دولت، این موضوع را تحقق یافته دید. باید قدری صبوری به خرج داد بعد اظهار نظر کرد.

 

*جایگاه جمهوری در دولت اسلامی چگونه تعریف می شود، آیا جمهوریت می خواهد از داخل حکومت جدا شود یا در داخل آن است؟

قطعا جمهوریت قالبی است که رهبری و همه ما بر آن تأکید داریم. اینکه ما چقدر قادر خواهیم بود ارزش های نظام اسلامی را حاکم کنیم، آن یک بحث مستقلی است؛ قطعا ما راهی جز جمهوریت برای تحقق خواسته های ملت نخواهیم داشت. یعنی گرایش و مطالبات ملت و تمایل ملت باید از طریق جمهوریت دنبال شود و اگر ما می خواهیم گامی به جلو برداریم باید بر مطالبات ملت تأثیر بگذاریم. یعنی سطح آرزوها، سطح نگرش و نگاه جامعه را ارتقا ببخشیم. یعنی اگر می خواهیم تأثیری هم در نوع نگاه مردم و نوع مطالبات مردم داشته باشیم باید تلاش کنیم در این وادی گام برداریم. یعنی آرزوها و ایده آل های جامعه را در مسیر تعالی قرار دهیم. این یک امری است که می تواند جمهوریت را تعالی ببخشد و جمهوریت را در مسیر آرمان ها جلو ببرد. آن زمان است که ما به جامعه دینی نزدیک می شویم. زمانی که مطالبات مردم 100 در صد با آرمان هایی که می خواهد محقق شود، تطبیق پیدا کند. این بستگی به تلاش ما برای تأثیرگذاری در انتخاب مردم یا آرمان های مردم یا پرواز ذهنی مردم دارد. اینها بر هم تأثیر می گذارد منتها باید از طریق جمهوریت بروز و ظهور بیرونی داشته باشد.

 

*در واقع می فرمایید ما دولت منهای جمهوریت نخواهیم داشت؟

خیر قطعا نخواهیم داشت. متنها تطبیق آرمان های ذهنی جامعه با ارزش های دینی کاری است که باید توسط دولت ها صورت بگیرد اما در مقاطع مختلف بیان این مسائل از طریق جمهوریت محقق خواهد شد.

 

*برخی دنبال این هستند که دولت را به سمت «دولت منهای جمهوریت ببرند»، اگر این اتفاق بیفتد، چه پیامدهایی خواهد داشت؟

این یک فاجعه است، اگر چنین چیزی صورت بگیرد. یعنی اگر ما نتوانیم مسائل جامعه را از طریق رأی مردم پیش ببریم ارتباط دولت با پایگاه خودش قطع می شود. در حکومت هایی که حرکت شان براساس تحول فرهنگی نبوده است شاید از این جهت خیلی نگرانی درباره آنها وجود نداشته باشد اما نظام اسلامی براساس یک تحول و رشد فکری رقم خورد، تداومش هم باید براساس همین مسئله باشد، یعنی نیل به دولت دینی و دولت اسلامی باید از مسیر رشد ملت محقق شود، رشد ملت بدون انتخاب محقق نخواهد شد. یعنی اگر ملت را از حرکت جامعه بگیریم رشدی نخواهد کرد. او باید بتواند انتخاب گر باشد تا رشد برای او معنا پیدا کند والا رشد نمی کند. رشد قطعا در جمهوریت حاصل خواهد شد و اصلا این اعتقاد بسیار پرمسئله است که بگوییم ما می توانیم به دولت اسلامی برسیم بدون جمهوریت. چون رشد و حرکت رو به جلوی جامعه مبنای دولت اسلامی است که قطعا ارتباط تنگاتنگ با انتخابگری جامعه دارد. یعنی تصور غلطی است که دیگران برای جامعه تصمیم بگیرند و انتظار داشته باشیم جامعه رشد کند. پیامبر هم چنین کاری را نمی کرد. ایشان برای اداره جامعه اجازه اظهار نظر و مشارکت (وشاورهم فی الامر) می داد تا اینکه جامعه رشد کند و بدون انتخاب مردم هیچ کسی نمی تواند در یک جایگاه قرار بگیرد. این به معنای رشد و رو به جلو بودن است، منهای این مسئله قطعا دیگر جمهوری اسلامی و به طبع دولت اسلامی نخواهیم داشت. دولت اسلامی که یک مرحله بالاتری از جمهوری اسلامی است با همان روند و همان جهت گیری محقق خواهد شد.

 

کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

اخبار مرتبط

ارسال نظر