کد خبر: 117042
A

پایداری به دنبال فتحِ صداوسیما / تبدیل رسانه نیم بند ملی به رسانه‌ای با تفکر طالبانیسم

پایداری به خوبی می داند که صداوسیما سالها به روابط عمومی نهادهای خاص تبدیل شدن تجریه طولانی دارد. همچنین چهارسال گذشته به روابط عمومی قوه قضائیه تبدیل شد تا ابراهیم رئیسی که مردم در سال ۹۶ برای «نه گفتن» به او ساعت ها در صف ایستادند، به قدرت برسد. یا فرضا اگر از تبدیل شدن صداوسیما به «سخیف ترین ابزار سرگرمی» شکوه می کند، بدنیست پاسخ دهد ارتباط و همفکری جریان پایداری با مدیرعامل قبلی توسکا و مدیرعامل فعلی خبرگزاری دولتی ایرنا که صداوسیما را به قمارخانه (به تعبیر همین جریان) تبدیل کرده بود چیست؟

پایداری به دنبال فتحِ صداوسیما / تبدیل رسانه نیم بند ملی به رسانه‌ای با تفکر طالبانیسم

به گزارش دیده بان ایران، مدت هاست محافل نزدیک به پایداری به دنبال تصاحب صداوسیما هستند. روش آنها برای گرفتن هر امتیازی تغییری نکرده است. اول به آن بخش که هدف گذاری شده، انتقاد می کنند تا زمینه تغییر را فراهم کنند و در نهایت نیز سهم خود را به دست می آورند. حالا و بعد از کسب کرسی های قدرت در مجلس و دولت، به دنبال نفوذ در صداوسیما و شهرداری تهران هستند. نشریه نزدیک به پایداری ها نه تنها به دخالت یکی از نزدیکان علی عسگری (احتمالا آقازاده او) انتقاد کرده، بلکه صداوسیما را «کشتی به گل نشسته» ای معرفی میکند که دارای «مدیریت غیرانقلابی»، «ضعیف»، «غیراصولی» و «دارای معضلات اساسی» است.

هفته نامه ۹ دی که حمید رسایی آن را منتشر می‌کند از سردمداران این جریان است. آنها می دانند که صداوسیما از بودجه های خوب و قابل توجهی برخوردار است که با اتکا به آن و از درون می توانند به شبکه سازی حامیان خود بپردازند. از همین رو مدتی است که این رسانه‌ها به انتقاد از صداوسیما روی آوردند. اما انگار نه انگار که دستکم ۳۲ سال است صداوسیما دربست در اختیار همفکران آنها قرار دارد. حتی تا رده های فنی هم هیچ جنبده ای که بوی مخالف با تفکر مدعی انقلابی‌گری آنها را بدهد، امکان حضور در صداوسیما را ندارد. آخرین نمونه آن حذف پرسروصدای عادل فردوسی پور بود. دلیل آن را هم فروغی مدیر شبکه سوم به صراحت اینگونه اعلام کرد: «از مدار خارج شده بود» حالا تعیین کننده “مدار” در صداوسیما قرار است پایداری باشد.

۹ دی ضمن انتقاداتی که پیشتر در این نشریه علیه صداوسیما منتشر کرده بود، این بار در یادداشتی خبر می‌دهد که «جریان انقلابی» از مدیریت علی عسگری ناراضی هستند. تو گویی انگار آنها پیش از این از مدیریت سایر مدیران سیما راضی بودند؟ مثلا می‌توان به سرنوشت ورود و خروج علی لاریجانی، عزت الله ضرغامی و سرافراز در این نهاد حاکمیتی اشاره کرد. روسای سازمانی که با سلام و صلوات انتخاب و بعضا با حاشیه های فراوان و در افول محبوبیت از آنجا خارج شدند. و ایضا روسای قوه قضائیه.

این نشریه ۱۱ انتقاد را به صداوسیما وارد کرده است که هرکدام خودش طنزی است تلخ. در اولین انتقاد می نویسد: «مشخص نیست هدف و غایت کنش‌ها و رفتارهای رسانه ملی چیست؟! رسانه ملی در اینکه صدای مردم باشد یا روابط عمومی دولت به ویژه دولت حسن روحانی که از مقبولیت اجتماعی برخوردار نبود، تکلیفش با خودش مشخص نبود! یا صدا و سیما همواره در این دوگانه که دانشگاه عمومی باشد یا سخیفترین ابزار سرگرمی، سردرگم است!»

پایداری به خوبی می داند که صداوسیما سالها به روابط عمومی نهادهای خاص تبدیل شدن تجریه طولانی دارد. همچنین چهارسال گذشته به روابط عمومی قوه قضائیه تبدیل شد تا ابراهیم رئیسی که مردم در سال ۹۶ برای «نه گفتن» به او ساعت ها در صف ایستادند، به قدرت برسد. یا فرضا اگر از تبدیل شدن صداوسیما به «سخیف ترین ابزار سرگرمی» شکوه می کند، بدنیست پاسخ دهد ارتباط و همفکری جریان پایداری با مدیرعامل قبلی توسکا و مدیرعامل فعلی خبرگزاری دولتی ایرنا که صداوسیما را به قمارخانه (به تعبیر همین جریان) تبدیل کرده بود چیست؟

یا در جای دیگه از  «وجود انگیزه‌های شخصی و جناحی در پس قاطبه تصمیمات سازمانی» گلایه می کند. البته فکر نکنید که قرار است از حضور همه سلیقه ها دفاع کنند. به هیچ وجه. آنها معتقدند که «تیم مدیریت فعلی محافظه کار بود» و طبیعی است که پایداری با افکار سوپرانقلابی باید خود را به درون سازمان تزریق کند. آنها حتی صداوسیما را متهم می کنند که سخنرانی های رهبری را «بایکوت» کردند.

پایداری از اینکه کارشناسان منتسب به آنها در برنامه های صداوسیما (که یکدست در اختیار حاکمیت است) دعوت نمیشود شاکی است. از طرفی معتقد است که مدیران سیما با «فقدان پایبندی ایدئولوژیک به راهبردهای انقلاب اسلامی» و عدم داشتن «نگاه انقلابی‌ همواره در پی ساکت نگاه داشتن خط نفاق داخلی است.» به اعتقاد آنها «راهبرد صدا و سیما این است که نه میخواهد صدای ضدانقلاب باشد و نه البته میخواهد صدای انقلاب باشد»

از نگاه آنها مدیریت صداوسیما رویه اش این است که در مقابل «سلبریتی‌ها، شِبه روشنفکران و غربزدگان» خضوع مدیریتی دارد و در کنار آن « تیغ سانسور و حذف و بایکوت را بر « کارشناسان و نخبگان انقلابی» «کشیده است».

در یک کلام انتقاد پایداری از صداوسیما نه برای این است که این رسانه را به یک رسانه ملی و در تراز رسانه های بی‌طرف تبدیل کند، بلکه هدف اول تصاحب مدیریت صداوسیما و در ثانی تبدیل آن به رسانه ای است که هر وجهی آن با رسانه‌های طالبان تفاوتی نداشته باشد.اخبار نیز حاکی از آن است که با انتصاب فردی نزدیک به جلیلی درحال رسیدن به مقصود هستند./ امتداد

 

کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

اخبار مرتبط

ارسال نظر