کد خبر: 120325
A
در گفت وگو با دیده بان ایران مطرح شد:

مصطفی تاجزاده: از نظر من، ورود نظامیان به امور اجرایی یعنی آماده برخورد با اعتراضات هستیم

فعال سیاسی اصلاح طلب گفت: اگر چه دولت ها در سخنرانی‌ها تاکید می‌کند که ما بسیار قدرتمند هستیم اما رفتار او نشان دهنده ترس اوست. مگر یک ابرقدرت منطقه می‌رود یک مادر ستاربهشتی که بالای 70 سال سن دارد را بازداشت کند؟ وقتی اقدام به انجام چنین کاری می‌کند نشان می‌دهد که حاکمیت به شدت احساس ترس می‌کند. چرا به‎‌جای این همه سرکوب مردم در پی جلب رضایت آن‌ها نیستید؟ راه‌حل مشکلات واقعا سخت نیست. برای حل مشکلات اقتصادی کشور برجام را به نتیجه برسان؛ برای مشکلات داخلی به مردم اجازه وارد شدن در سیستم را بده. آقای احمد خاتمی اظهار کردند که بله فساد و اختلاس و دزدی در کشور وجود دارد اما مگر در حکومت حضرت امیر فساد نبود؟ یعنی برای توجیه کار خودش حتی حاضر هستند که حکومت حضرت امیر را هم زیر سوال ببرند!

مصطفی تاجزاده: از نظر من، ورود نظامیان به امور اجرایی یعنی آماده برخورد با اعتراضات هستیم

دیده بان ایران- «نظامی شدن» عبارتی که این روزها بیشتر از همیشه به گوش می‌رود. انتصاب نظامیان به ریاست استانداری و فرمانداری‌های کشور نوید خبرهای خوبی را به مردم و البته تحلیلگران نمی‌دهند. به اعتقاد مصطفی تاجزاده، فعال سیاسی اصلاح‌طلب این انتصابات نظامی در جهت سرکوب کردن هرگونه اعتراض از جانب مردم تلقی می‌شود.

در خصوص سیاست داخلی و مشکلات اقتصادی موجود در کشور با مصطفی تاجزاده، فعال سیاسی اصلاح‌طلب به گفت‌وگو نشستیم که مشروح این گفت‌وگو را در ادامه به‌صورت کامل می‌خوانید.

*آقای تاجزاده شما از جمله افرادی بودید که از ماه‌ها قبل از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری نسبت به روی کار آمدن دولت نظامی هشداد می‌دادید، دولت نظامی در صورت روی کارآمدن چه ویژگی‌هایی داشت که دولت نظامی آقای رئیسی ندارد؟

 متاسفانه خیلی باهم تفاوتی ندارند؛ دلیل آن هم این است که آقای رئیسی در سطح وسیعی نظامیان را به کار گرفته و نگاهش به مسائل هنوز نگاه مدنی نیست. وی بدین مسئله توجه ندارد که اگر می‌خواهد مشکلات را حل نماید هیچ راهی جز جذب اعتماد و رضایت مردم ندارد که وقوع چنین اتفاقی مستلزم این است که هم در انتخاب مسئول دایره انتخابات‌اش را گسترش دهد و هم در سطح جهانی به سمت تعامل پیش برود تا راه برای سرمایه‌گزاری در ایران باز شود که مهم‌ترین قدم آن لغو شدن تحریم‌ها است تا مقداری امید مردم افزایش یابد. متاسفانه تا به الان در همه این زمینه‌ها عکس این مسیر را رفته‌اند این‌که تا کی قرار است این روند ادامه داشته باشد، نمی‌دانیم اما امیدوارم آقایان سریع‌تر متوجه شوند و مسیر خود را درست پیش ببرند.

*به‌نظر شما استفاده بیش از اندازه دولت سیزدهم از انتخاب نظامیان برای استانداری و مناصب مهم دولتی می‌تواند به معنای جلوگیری از شکل‌گیری اعتراضات مردمی همانند اعتراضات آبان 98 باشد؟

به طور طبیعی در هر کشوری از دنیا زمانی‌که نظامیان حکومت را در دست می‌گیرند، نشان دهنده بدون پشتوانه بودن دولت است. قطعاً اگر تا این اندازه ناامید نبودند دلیلی نداشت نظامیان دولت را در دست بگیرند! این رویه نشان دهنده این است که دولت به احزاب و سیاستمداران موجود اعتماد ندارد. از طرفی دیگر یک معنای دیگر که دارد این است که دولت سیزدهم می‌خواهد این را بگوید که ما آماده برخورد با هرگونه اعتراضی هستیم. بنابراین بله درست است این قضیه یک پیام منفی هم به مردم و هم به کل دنیا است. الان شما مشاهده کنید وقتی از طالبان انتقاد می‌کنند، نوع انتقاد به جمهوری اسلامی برمی‌گردد. وقتی به آن‌ها می‌گویند چرا دولت فراگیر تشکیل نمی‌دهید جوابشان این است که مگر در ایران دولت فراگیر تشکیل شده است؟! یا چرا از وزیر شیعه در کابینه استفاده نمی‌شود می‌گویند مگر ایران از وزیر سنی در اداره دولتش استفاده کرده است! یعنی دنیای امروز به سمتی پیش رفته است که ما هر کاری انجام دهیم، دنیا آن را مشاهده کرده و تاثیر خودش را هم می‌گذارد

*ایران بالاخره پس از نمایش آن‌چه که قدرت‌نمایی دریایی مقابل آمریکا می‌خواند، قبول کرد به میز مذاکره برگردد. تحلیل شما از رویارویی اخیر ایران و آمریکا در دریای عمان چیست؟ آیا جمهوری اسلامی قرار است زین پس این‌گونه به مذاکرات آتی برگردد و یا این‌که به واقع دنبال راه افتادن یک جنگ تمام عیار است؟ البته آقای سلامی روز پنجشنبه گفتند ما منتظر بودیم آمریکایی‌ها واکنش نشان دهند؛ این یعنی این‌که آماده نبرد بودند. نظر شما چیست؟

آنقدر اطلاعات در این زمینه پراکنده و مبهم است که دقیقاً مشخص نیست چه اتفاقی افتاده است. فرض را بر این می‌گذاریم که سپاه پاسداران یک قدرت‌نمایی کرده و اجازه نداده است نفت ایران به سرقت برود. اما مسئله این است که ما جزء کشورهایی هستیم که اگر منابع نفتی‌مان در دنیا اول نباشد، قطعا جزء 3 کشور اول دنیا هستیم! الان ما باید کارمان به اینجا برسد که یک کشتی نفت را بخواهیم به جایی بفرستیم باید بترسیم از این‌که توقیف شود؟! این روند بسیار خفت‌بار است. اسم این را نباید قدرت بگذاریم، این یک ضعف است. با چنین شرایطی سرمایه‌گذار نمی‌آید در ایران سرمایه‌گذاری کند. وقتی کشوری قدرت فروش یک کشتی نفت را ندارد طبیعی است چنین کشوری مناسب سرمایه‌گذاری نیست. امروزه ایران به لحاظ تورم بالا رتبه اول جهان را دارد و فشار بسیار زیادی بر مردم وارد می‌شود؛ به بیان ساده‌تر ما دچار یک رشد کاریکاتوری شده‌ایم از این حیث که از طرفی ادعای ابرقدرتی منطقه را داریم، از طرفی حتی نمی‌توانیم نفت خودمان را به فروش برسانیم یا حتی اگر هم به فروش برسانیم نمی‌توانیم پول آن را از نزدیک‌ترین کشور منطقه یعنی عراق بگیریم! بنابراین به نظر بنده این یک ضعف بزرگ است البته این صحبت‌ها برای زمانی‌است که ما تصور کردیم که همه صحبت‌های مقامات جمهوری اسلامی واقعیت دارد. در مجموع بنده اقدام نظامیان را در این زمینه نه تنها قدرت‌نمایی نمی‌دانم بلکه آن را نقطه ضعف او می‌دانم. تصور من این است که این نمایش و قضایا را مطرح کردند تا بگویند ما مایل هستیم که به مذاکرات برجامی برگردیم زیرا همین افراد در گذشته بعد از ترور سردار سلیمانی مذاکرات را خیانت‌بار می‌خوانند! واقعیت این است که در حال حاضر ایران در شرایطی قرار گرفته است که همان‌طور که آقای محسن رضایی اعلام کردند که ما محاصره هستیم؛ بنابراین ما هیچ راهی جز لغو تحریم‌ها نداریم. 

*دولت آقای رئیسی تاکید می‌کند که بدون مذاکرات هم می‌شود کشور را از این حالت تورم و ورشکستگی نجات داد. باتوجه به اظهارات مقامات دولت سیزدهم و یا به طور کلی حاکمیت جمهوری اسلامی آیا توافقی صورت خواهد گرفت؟

من فکر می‌کنم تصمیم این‌که ایران به برجام برگردد یا خیر با رهبری است نه دولت آقای رئیسی. بنده در این خصوص زیاد دولت را دارای نقش نمی‌دانم. دولت رئیسی مثل دولت حسن روحانی نیست؛ آقای روحانی نسبت به برجام موضع داشت. درست است که رهبری مخالف برجام بود اما همه می‌دانستند که موضع دولت مذاکره است و رهبری موافق نیست اما الان دولت اصلاً موضعی در این خصوص ندارد. نقش اول و آخر در مذاکرات برجامی را رهبری ایفا می‌کند. البته در همین مدت اخیر لحن جمهوری اسلامی عوض شده است گویی بدین نتیجه رسیده‌اند که اگر تحریم ها لغو نشود نمی‌توانند مشکلات اقتصادی را حل کنند. این را هم می‌دانیم که شروع دولت جدید در کاهش قیمت ها هیچ تفاوتی ایجاد نکرد چه بسا گرانی‌ها بیشتر هم شد؛ بنابراین جمهوری اسلامی اگر تنها گزینه‌اش رفتن به سمت نظامی شدن حاکمیت نباشد هیچ راهی جز نشستن پای میز مذاکره و به نتیجه رساندن آن ندارد. این اظهاراتی که برخی از مقامات هم می‌گویند که ما اقتصاد کشور را بر برجام گره نمی‌زنیم الکی است فکر می‌کنند واقعیت‌های اقتصادی منتظر اظهارات آقای رئیسی می‌ماند. بنده باید بگویم که اتفاقا اقتصاد کشور کاملا به برجام گره خورده است. مهم‌ترین گره آن هم این است که شما اگر به توافق کنید، ارز کاهش و اگر این کار را نکنید ارز به بالاترین حد خودش می‌رسد! بنابراین این اظهارات درست نیست. جمهوری اسلامی اگر می‌خواست که اقتصاد ایران به تصمیمات آمریکا گره نخورد نباید اجازه می‌داد که پرونده ایران در زمان احمدی‌نژاد به شورای امنیت برود.

*سیاست داخلی دولت رئیسی به نظر‌ می‌رسد در شعار خلاصه شده است. به نظر شما این رفتار دولتی که با شعارهای انقلابی روی کار آمده تا چند ماه دیگر می‌تواند مردم را قانع کند یا به عبارتی دیگر تا چند وقت دیگر دولت می‌تواند شعار روی شعار بگذارد و دیوار مقابل انتقادهای موجود بگذارد؟

مردم به شعار کاری ندارند؛ ظرف یکسال آینده اگر مردم مشاهده کردند که مشکلات و مسائل اقتصادی رو به کاهش رفته است، حتی کسانی‎‌که رای نداده‌اند از دولت حمایت خواهند کرد اما اگر وضعیت از این چیزی که وجود دارد بدتر شود حتی آن‌هایی که رای دادند هم به جمع منتقدین اضافه می‌شوند. آقای رئیسی باید بدین نکته توجه کند که با سفر و رو در رو صحبت کردن با تعدادی از مردم مشکلات اقتصادی کشور را حل نمی‌کند. دولت سیزدهم باید به سمت لغو تحریم‌ها حرکت کند تا مردم بتوانند مقداری نفس بکشد.

*آقای تاجزاده در ماجرای حمله سایبری اخیر یکی از مسئولان اظهار کرد که انتقادهای مردم و اساس کنش مردم در برابر این ماجرا و به نوعی اعتراض آن‌ها معنوی بود! مقامات هم می‌گویند این حادثه برای این رخ داد که ماجرای آبان 98 تکرار شود. با این‌که حدود 6 روز مردم مجبور شدند بنرین سه هزار تومانی مصرف کنند و دست آخر هم دولت فقط 10 لیتر صدفه به آن‌ها داد، چرا این حادثه منجر به اعتراض مردم نشد؟ آیا مردم دست از اعتراض کشیده و از فریاد زدن خسته‌شده‌اند؟

این داستان به طور کلی با آبان98 متفاوت است. در آبان 98 مردم صبح بیدار شدند  فهمیدند بنزین 3 برابر شده است! اما در حادثه چندوقت اخیر احساس کردند یک جریان خارج از کشور به سیستم سوخت ایران حمله سایبری کرده است. اگر در آبان 98 اعلام می‌شد که ما قیمت بنزین را در دستور مجدد مجلس قرار می‌دهیم من مطمئن بودم که مردم از اعتراضات دست می‌کشیدند. اگر دولت چنین پیش فرضی داشته باشد که مردم چون ناامید شدند به خیابان‌ها نیامدند بیاید بنزین را دوباره 3 برابر کند ببیند مردم به خیابان‌ها می‌آیند یا خیر. بنابراین این‌که چند روز یک اختلال در سیستم سوخت پیش بیاید اصلا قابل قیاس با افزایش 3 برابری بنزین نیست.

*چرا حاکمیت سال 98 منعطف‌تر با مردم رفتار نکرد و یا به گفته شما این افزایش قیمت را در دستور مجدد مجلس قرار نداد؟

اشتباه کرد. البته جمهوری اسلامی برای جبران تحریم‌ها این افزایش قیمت را اعمال کرد اما مسئله‌ای که در حال حاضر مطرح است این است که چرا به‌جای این‌که بروید تحریم‌ها را لغو کنید به مردم فشار می‌آورید؟ این چه عزتی است که حاضرید مردم خودتان را سرکوب کنید تا در مقابل آمریکا عزت داشته باشید؟! عزت برای زمانی است که مردم از روند مملکت‌داری شما راضی باشند در این صورت خود همین مردم با زیاده‌خواهی آمریکا و یا هر دولت دیگری مقابله می‌کنند. شما هر چقدر هم با آمریکا لجبازی کنید تازه تبدیل به کره شمالی می‌شوید در حال حاضر هیچکس کره شمالی را به عنوان یک کشور موفق قبول ندارد. ایران اگر عزت می‌خواهد باید به در جهت مسیر مردم و ارزش‌هایی که بخاطرش انقلاب کرد، برود اما متاسفانه در یک چاه لجبازی با آمریکا افتاده‌ایم که همین لجبازی باعث شده است که جامعه ما روز به روز ناراضی‌تر و ناامیدتر شود.

 

*کابینه سیزدهم تا اینجای کار تنها به نظر می‌رسد بیش از این‌که در پی حل مشکلات مردم باشد به دنبال بازی دادن فامیل‌ها و دامادها در داخل دولت خودش است. آیا نمونه این تفکر را در طی چهل سال گذشته سراغ دارید؟ آیا نوع چینش دولت ممکن است باعث لبریز شدن کاسه صبر و شکل‌گیری اعتراضات شود؟

 

مردم بیشتر به نتیجه کار دولت کار دارند نه چینش آن. البته از طرفی برای‌شان مهم است که تا چه اندازه یک دولت از شیوه خویشاوندسالاری استفاده می‌کند اما مهم‌تر از این‌ها مردم به دنبال تغییر وضعیت موجود هستند. اگر این دولت بتواند مشکلات را حل کند، مردم چشم‌شان را بر روی واقعیت می‌بندند.

 

*اما به نظر نمی‌رسد که دولت ابراهیم رئیسی برنامه‌ای برای حل مشکلات مردم داشته باشد.

 

بله بنده هم با شما هم نظر هستم.  از طرفی دیگر اگر دولت نتواند مشکلات کشور را کاهش دهد حتی اگر یک مورد از انتصاباتش هم خویشاوندی نباشد، باز مردم ناراضی خواهند بود. مهم‌تر از انتصابات، سیاست های دولت است که اگر این سیاست‌ها اصلاح نشود به ویژه در بحث سیاست خارجی، به نظر بنده مشکلات بیشتر خواهد شد.

 

 

*نامزدی شما در انتخابات یک دوگانگی را در بین اصلاح‌طلبان به‌وجود آورد. آینده اصلاح‌طلبان را باتوجه به این شرایط چگونه ارزیابی می‌کنید؟ آیا هشت سال دیگر و به فرض شکست انقلابیون در کسب رضایت مردم، اصلاح‌طلبان باز هم می‌توانند به قدرت برگردند؟

 

بستگی به عملکرد اصلاح‌طلبان دارد. اگر اصلاح‌طلبان انگشت بر روی مشکلات واقعی جامعه بگذارند. جامعه ما در حال حاضر گرفتار گرانی، تورم و بیکاری شدیدی است، این چیزی نیست که کسی بتواند آن را نادیده بگیرد. مردم انتظار دارند که اصلاح‌طلبان یک تحلیل و تبیین درست از مشکلات کشور ارائه دهند، چون مردم بهتر از سیاستمداران واقف به این مشکلات هستند. اگر اصلاح‌طلبان به میدان بیایند ضمن تصویه با افرادی که در درون این جریان آلوده فساد شدند، سخنگوی مطالبات مردم شوند و قدرت را مجبور به پاسخگویی کنند بنده بعید نمی‌دانم که این اتفاق صورت گیرد. ما حداقل دو بار بعد از رهبری آیت‌الله خامنه‌ای از عرصه سیاسی کنار زده شدیم البته بازگشتن به عرصه سیاسی این بار مقداری متفاوت است چون آگاهی مردم بیشتر شده و جلب اعتماد آن‌ها بسیار سخت‌تر از قبل است.

 

*تحلیل شما از اتفاقات و رویدادهای آبان 98 چیست؟

 

این اعتراضات یک اعتراضات کاملا مردمی، خودجوش بود. مردمی که به حق از سیاست‌های جمهوری اسلامی ناراضی بودند. مردم نمی ‌دانستند که چرا باید بار برخی از کشورها بر دوش ملت ایران باشد که البته حکومت هم پاسخگوی نارضایتی‌های مردم نبود و متاسفانه در مواجهه با این نارضایتی‌ها سعی کرد با سرکوب خشن مردم را مجبور به سکوت کند؛ به همین دلیل ما  بلافاصله یک بیانیه‌ای صادر کردیم که بعدها به بیانیه 77 نفر مشهور شد که در آن به صراحت تیراندازی به مردم را محکوم کردیم. از نیروهای امنیتی خواهش کردیم که به خشونت دست نزنند چون خشونت خط قرمز ماست. اگر خدایی نکرده ایران وارد چنین اعتراضاتی شود حداقل 10 سال چنین تظاهراتی ادامه پیدا خواهد کرد. بنابراین حکومت باید تحمل می‌کرد و خطا کرد. بنده امیدوارم اگر در آینده مردم به هر دلیلی به خیابان‌ها امدند، جمهوری اسلامی دیگر اشتباه آبان 98 را تکرار نکند.

*اما واقعیت چیز دیگری را می‌گوید؛ انگار به نوعی حاکمیت سر سازش با مردم را ندارد. در همین آستانه سالگرد آبان 98، چند روز گذشته مادر و خواهر زنده‌یاد ستاربهشتی را بازداشت کردند.

 

اگر چه حاکمیت در سخنرانی‌ها تاکید می‌کند که ما بسیار قدرتمند هستیم اما رفتار او نشان دهنده ترس اوست. مگر یک ابرقدرت منطقه می‌رود یک مادر ستاربهشتی که بالای 70 سال سن دارد را بازداشت کند؟ وقتی اقدام به انجام چنین کاری می‌کند نشان می‌دهد که حاکمیت به شدت احساس ترس می‌کند. چرا به‎‌جای این همه سرکوب مردم در پی جلب رضایت آن‌ها نیستید؟ راه‌حل مشکلات واقعا سخت نیست. برای حل مشکلات اقتصادی کشور برجام را به نتیجه برسان؛ برای مشکلات داخلی به مردم اجازه وارد شدن در سیستم را بده. آقای احمدی خاتمی اظهار کردند که بله فساد و اختلاس و دزدی در کشور وجود دارد اما مگر در حکومت حضرت امیر فساد نبود؟ یعنی برای توجیه کار خودش حتی حاضر هستند که حکومت حضرت امیر را هم زیر سوال ببرند! جمهوری اسلامی اگر می‌خواهد با سرکوب شدید و یک آبروریزی جای خود را به حکومتی دیگر ندهد باید مشکلات را سر و سامان بدهد.

 

*حتما عکس‌های امیرحسین مرادی از زنداینان آبان 98 را مشاهده کرده‌اید. عکس‌های حال حاضر امیرحسین اصلا شبیه به آن امیرحسینی که ما در سال 98 دیدیم، نیست. نظر شما در این باره چیست؟

امیرحسین مرادی یک موضوع استثنایی است. بلاخره وقتی کسی به اعدام محکوم می‌شود با وجود این‌که بداند که بی گناه است، حتی اگر سکته کند چیز غیرطبیعی‌ای نیست. بنابراین بنده حدس می‌زنم در خصوص بقیه زندانیان به این شدت ظلم نمی‌شود. اصل ظلم محکوم است اما موضوع امیرحسین یک موضوع استثنایی بود. 

 

منبع: دیده بان ایران- نازیلا معروفیان

کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

اخبار مرتبط

ارسال نظر