مروری بر روزنامه های شنبه شانزدهم بهمن ماه
روزنامه های امروز نسبت به اقدامات ضد ایرانی ترامپ واکنش گسترده ای نشان داده اند. این روزنامه ها از جناح های مختلف از جهات مختلف نسبت به این اقدامات از جمله تحریم های جدید واکنش نشان داده اند. این در حالی است که برخی موضوعات سیاست داخلی نیز از دیگر موضوعات مهم امروز بوده است.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی دیده بان ایران، اقدامات ضد ایرانی ترامپ در کانون توجه قرار دارد.
روزنامه اعتماد در گزارشی با عنوان« آتشبازی ترامپ » با اشاره به جنجالهای رییسجمهور جدید آمریکا تمامی ندارد از تحریمهای تازه تا تهدیدهای پیاپی ایران نوشت:« تکههای پازل در حال در کنار هم چیده شدن هستند. رابطه ایران و ایالات متحده در دولت باراک اوباما، چهل و چهارمین رییسجمهور امریکا رنگ و بوی دیگری به خود گرفته بود. برای نخستینبار کانالهای ارتباطی مستقیم میان وزارت امور خارجههای دو کشور ایجاد شد، مذاکرات هستهای دامنهدار جای خود را به توافق هستهای داد که در آن برای هرکدام از طرفین امتیازی وجود داشت. برجام در امریکا با مخالفتهای بیشمار روبه رو شد اما سرانجام از سد تایید در کنگره به هزار ترفند دولت دموکرات اوباما گذشت. در همان زمان هم مخالفان برجام آن را بدترین توافقی میدانستند که پس از ٤ دهه قطع رابطه دیپلماتیک میان ایران و امریکا در قالب یک توافق چندجانبه به دست آمده بود. جان کری، وزیر امور خارجه وقت در جامه مذاکرهکننده امریکایی بارها و بارها به کمیتههای متعدد در مجلس سنا رفت و از فواید توافق هستهای با ایران سخن گفت. وی برای نجات دادن مهمترین میراث مافوقش در حوزه سیاست خارجی تعابیر امریکایی از توافق هستهای را مطرح میکرد تا ثابت کند که در این توافق هستهای برای واشنگتن نیز خیریتی نهفته است. با این همه شاید بدشانسی نخستین توافق میان ایران و امریکا در چهار دهه گذشته زمان حصول آن بود. تنها یک سال از عمر برجام در دوره باراک اوباما گذشت و حیات ٩ سال باقی مانده از آن به دولت بعدی امریکا سپرده شد؛ دولتی که تصور میشد سکاندار آن هیلاری کلینتون باشد اما ناگهان ورقها برگشت و در عین ناباوری قرعه به نام دونالد ترامپ از حزب جمهوریخواه افتاد.»
روزنامه کیهان با عنوان« آقای ترامپ! آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند» با اشاره به سخنان رئیسجمهور آمریکا که گفته بود، همه گزینهها علیه ایران روی میز است می نویسد:« تحلیلگران سیاسی- نظامی گرچه همیشه در مقابل داعیه معتقدان به لزوم برخورد سخت با ایران اعتراف کردهاند که لفاظی همیشگی مبنی بر روی میز بودن گزینه نظامی علیه ایران، امکان عملیاتی شدن ندارد و البته دلیل آن، پاسخهای نامتقارن و بسیار سختی است که ایران میتواند به هر نوع حمله نظامی احتمالی بدهد اما همچنان از بودن همه گزینهها روی میز سخن میگویند و ظاهرا تکرار عبارت «همه گزینهها روی میز است» در باره ایران، تقریبا به یک سنت در میان مقامات آمریکایی تبدیل شده است.
این در حالی است که هفتهنامه آمریکایی «ویکلی استاندارد» چندی پیش در ارزیابی موقعیت آمریکا در مقابل ایران نوشته بود که «تمامی روسایجمهور آمریکا از کارتر تا اوباما در یک نقطه با امام خمینی(ره) اشتراک نظر دارند و آن، این که آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند».
حالا «دونالد ترامپ» رئیسجمهور جدید آمریکا نیز در بدو ورود خود به کاخ سفید برای اینکه نام خود را در فهرست «ویکلی استاندارد» و در کنار روسای جمهور پیش از خود ثبت کند در تازهترین لفاظی خود ایران را تهدید کرد و گفت که هیچ گزینهای علیه ایران از میز خارج نیست.ترامپ این اظهارات را در جواب سؤالی درباره اینکه آیا گزینه نظامی علیه ایران مطرح است عنوان کرد.وی همچنین در توئیت خود علیه ایران اعلام کرده است: ایران با آتش بازی میکند؛ آنها قدر محبتهای اوباما را ندانستند من مثل اوباما مهربان نیستم!»
حسین واله نیز در یادداشتی در روزنامه ایران با عنوان« تحریم <واشنگتن>، سیاست <تل آویو>» نوشت:
اسرائیل تلاش برای کشاندن ایالات متحده به جنگی علیه ایران در خاورمیانه را از سر گرفته است. انگیزههای زیر دلایل اصلی اند: 1- تل آویو از راهبرد مشت آهنین در منطقه و مظلوم نمایی در غرب دست نکشیده ولی در دوره اوباما با سدی مواجه بود که اکنون گمان میکند از میان رفته است: کاخ سفید راه حل دو دولت را بر سیاست از نیل تا فرات ترجیح میداد لذا حاضر نبود اسرائیل یک پیروزی نظامی بزرگ دیگر به دست آورد.
2- موقعیت اسرائیل در افکار عمومی اروپایی رو به وخامت نهاده است. محکومیت اخیر در شورای امنیت سازمان ملل متحد نشانهای پر رنگ است. از نظر تل آویو، یک درگیری نظامی اروپاییان را وادار میکند مجدداً پشت اسرائیل صف و از اعتراضهای خود دست بکشند و به سیاست پیشین حمایت بیچون و چرا بازگردند.
3- جنگ داخلی در جهان عرب ،تل آویو را به این نتیجه رسانده که ضربهای کارساز به ایران قادر است آخرین مقاومتها در جهان عرب را از میان ببرد. نه تنها اعراب بیش از آن گرفتارند که بتوانند در این درگیری نقشی علیه اسرائیل ایفا کنند بلکه بهار عربی بخشی از نیروهای فعال نظامی شده در صحنه عربی را از دشمنی با اسرائیل به دشمنی با ایران سوق داده است و طبعاً چنان درگیری به پیشبرد رادیکال راهبرد تل آویو کمک خواهد کرد. ایده انتقال سفارت ایالات متحده به بیت المقدس نشان از آن دارد که تل آویو توانسته این پندار را به کاخ سفید بفروشد.
4- تحولات اخیر در سوریه و عراق طلیعه فروکش بحران امنیتی در منطقه را نوید میدهد. در نتیجه، فرصتهای بهرهبرداری از نگرانی امنیتی جهان صنعتی برای تل آویو رو به پایان میرود.
اگر نتانیاهو نتواند پیش از استقرار سازمان امنیتی تازه ای در منطقه که نقش باثباتی برای دولت وملت های منطقه تعریف میکند، مسأله خود را حل و فصل کند، بافشارهای فزاینده از داخل و خارج در آینده مواجه خواهد بود.
5- انتقال کانون سیاست خارجی امریکا از خاورمیانه و اروپا به چین و آسیا در درازمدت سبب افزایش انزواگرایی واشنگتن در خاورمیانه و موضوع اسرائیل میشود. این تغییر این بار به زیان تل آویو است چون حامیان سنتی دیگر دولت یهودی دیری است که زاویه گرفتهاند. ناگزیر باید تا هنوز جشن های پیروزی انتخابات در جریان است، دست کاخ سفید را در حنا گذاشت. داد وستدهای ترامپ – پوتین و تعهد او به اجرای برجام در گفت وگو با ملک سلمان زنگهای خطر را برای تل آویو به صدا در میآورد.
آیا خواب های نتانیاهو چنان که او میخواهد تعبیر خواهند شد؟ تجربه او از سرخوردگیهای پیشین کم نیست،اما راز آن شکستها در واکنش دقیق حریفان بوده است. روزی تل آویو زمین داد تا زمان بخرد؛امروز نگران است که حریف زمان بخرد چرا که گذشت زمان به خودی خود زیرپایش را سست و سستتر میکند. هنگامی که تب انتخابات فرو نشست، ترامپ در کاخ سفید تمام و کمال در مسائل اصلی فرو رفت، مؤسسات نقشهای خود را در سیاست واشنگتن بازپس گرفتند، آنگاه برای تل آویو خیلی دیر خواهد بود.»
مدیریت بحران سرما
روزنامه وقایع التفاقیه در گزارشی با عنوان« بحران در مدیریت بحران » با اشاره به اینکه واکنش مسئولان به اتفاقات طبیعی، غافلگیری است نوشت:« بحران پشت بحران؛ شاید این بهترین توصیف از وضعیت نزدیک به یک ماه گذشته کشور باشد. آتشسوزی در پلاسکو که داغش هنوز تازه است، سیل و آبگرفتگی گسترده در شهرهای شرقی کشور که بیشترین تاوانش را مردم سیستانوبلوچستان با آوارگی دادند. گردوغبار مختلکننده در شهرهای جنوبغربی که نفس مردم چند شهر بهویژه اهواز را بند آورده، کولاک و برف در استانهای غربی که کولبرها نماد قربانیان آن شدند و حالا کولاک و بهمن در محورهای شمالی کشور بهحدی جدی شده که خبر جاندادن عدهای در جادهها میرسد. روزهاست که مردم، صبح خود را با خبرهای بد شروع میکنند؛ آنهم درحالیکه نه آتشسوزی اتفاق غریبی است، نه بارندگی و کولاک، آنهم در زمستان که میتواند غافلگیرکننده باشد. آیا از زمستان انتظاری غیر از بارش برف و باران میرود؟ قطعا جواب منفی است؛ پس چرا هر بار مسئولان رفتارهای حاکی از غافلگیری میکنند، چرا بارش برف در میانههای زمستان میتواند چنان بحرانی درست کند که خیلیها گرسنه و سرمازده ساعتها در جاده سرگردان باشند و حتی بیم ازدستدادن جانشان هم باشد؟ این ماجرا آنقدر تکراری است که به خیلیها ثابت شده، بروز کوچکترین اتفافی در کشور میتواند بهسادگی تبدیل به بحرانی مختلکننده یا حتی کشنده شود. »
طرح از روزنامه قانون
کوله بران
روزنامه قانون در گزارشی با عنوان« حکایت این کولبران وآن پولبران » نوشت: «با توجه به وضع معیشت کولبران و محرومیت مناطق مرزنشین، دولت و دستگاههای ذیربط باید برای حمایت از آنها اقداماتی انجام دهند.این حقوقدان درباره ارگانهایی که باید از کولبران حمایت کنند افزود: «با وجود اینکه کولبران صنفی ندارند، این امر به عهده فرماندار و استاندار است. اینها متولی برقراری نظم در آن مناطق هستند. در گام اول بایدمسئولیت را به عهده فرماندار و استاندار این محل بگذاریم. در واقع آنها موظف هستند که این کولبران را تحت پوشش حمایتی خود قرار دهند و اقداماتی را برای رفاه آنها فراهم کنند. میتوانند کارتهایی صادر کنند و آنها را به مرزبانی و نیروی انتظامی معرفی کنند تا از بروز مشکلات جلوگیری کنند و بتوانند بدون مشکل از محل عبور کنند و رفت وآمد خود را انجام دهند. در اینکه بسیاری از آنها از سر ناچاری شانههای خود را زیر بار سنگین کالا ستون میکنند، شکی نیست اما این نکته که هیچ نهاد دولتی یا غیردولتی هم وجود ندارد که از کولبرها به ویژه در مواقعی که آسیب میبینند حمایت کند، باعث تاسف است. مردم این نواحی تنها نگاهشان به دست مسئولان است تا باری از شانههایشان برداشته شود. آنها نیاز به برخورد قانونی ندارند. نیاز به تدبیر و سیاست و سرمایهگذاری دارند تا شاید قامت خمیدهشان دوباره راست شود.»