کد خبر: 19646
A

مروری بر روزنامه های دوشنبه یازدهم اردیبهشت ماه

روزنامه های امروز، بیانات دیروز رهبر انقلاب در جمع کارگران پیرامون انتخابات و همچنین موضوع جنگ را در کانون توجه قرار داده اند. این در حالی است که موضوع انتخابات و کشمکش میان جناح های سیاسی بر سر نامزدهای انتخاباتی همچنان از موضوعات مهم امروز بوده است.

مروری بر روزنامه های دوشنبه یازدهم اردیبهشت ماه

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی دیده بان ایران؛ بیانات دیروز رهبر انقلاب در کانون توجه قرار گرفته است.

 

 
 
 
 
 
 
 
 

4 درصدی ها چه کسانی هستند؟

عبدالله گنجی در یادداشتی در روزنامه جوان با تیتر «مفهوم 4 درصدی چیست؟» نوشت: «محمدباقر قالیباف از کاندیداهای این دوره انتخابات ریاست جمهوری مفهوم و قطب‌بندی جدیدی را طرح کرد و آن تقسیم‌بندی اقتصادی کشور به طبقه 4 درصدی در مقابل طبقه 96 درصدی است. اگرچه قالیباف این تقسیم‌بندی را به صورت موّسع تفسیر نکرد، اما تفسیرهای متفاوتی از آن صورت می‌گیرد که تبیین چیستی آن ضروری است. اولین نقد به قالیباف از سوی اصلاح‌طلبان این است که دوگانه‌سازی مذکور یک کپی‌برداری از جنبش 99 درصدی امریکا در مقابل یک درصد سرمایه‌دار است. برخی دیگر برایشان باورپذیر نیست که ثروت کشور در اختیار 4 درصد باشد. انگاره ذهنی ایرانیان معمولاً این بوده است که حدود 30 درصد مردم از تمکن «خیلی خوب» برخوردارند. قطعاً منظور از 4 درصد این نیست که دولت فقط به 4 درصد مردم خدمات‌ می‌‌دهد. نظام جمهوری اسلامی خدمات گسترده‌ای در سالیان پس از انقلاب داشته است.

در برخی استان‌ها که یک کارخانه نبود، اکنون دهها قطب صنعتی وجود دارد و به حوزه عمومی توجه صورت گرفته است. پس مفهوم 4 درصدی چیست؟ برداشت نگارنده از مفهوم‌سازی دکتر قالیباف این است که از سال 1368 تاکنون یک دالان ویژه برای تصاحب مزیت‌‌های نسبی کشور در حوزه اقتصادی به وجود آمده است که پرچم‌داران عیان و نهان آن کسانی هستند که در دولت‌‌های سازندگی، اصلاحات و اکنون مدیریت‌‌های کلان نظام را بر عهده دارند. ایده تعدیل اقتصادی در دولت هاشمی منجر به انتقال ظرفیت‌‌های اقتصادی از بخش دولتی به بخش خصوصی شد و مزیت‌‌های نسبی آن همچون صادرات و واردات و سرمایه‌گذاری‌های استراتژیک یا تولیدات پردرآمد (مثل پتروشیمی) که لقمه‌‌های پرچربی هستند به جای خصوصی‌سازی «اختصاصی‌سازی» شدند. حجت قالیباف و دیگر مدعیان در این باره چیست؟ مهم‌ترین حجت برای قضاوت در این باره میلیاردر شدن تعدادی از مدیران و کارکنان دولت سازندگی از 68 تا امروز است. چندین وزیر میلیاردر اکنون وجود دارد که در دولت‌‌ هاشمی (و کمتر در دولت خاتمی) بوده‌اند. سؤال این است که یک کارمند نظام – حتی اگر وزیر باشد - چگونه طی 35 سال می‌تواند ثروت خود را به هزار میلیارد افزایش دهد؟ قطعاً این افزایش از راه‌‌های عرفی حرام و دزدی‌‌های مصطلح نیست.

اما راز آن «رانت اطلاعات» است و مفهوم دیگر آن شناسایی مزیت‌های اقتصادی کشور در حوزه دولتی و انتقال آن به بخش خصوصی برای دوران پساقدرت است. در کابینه فعلی وزرایی هستند که 25 سال وزیرند. وزیر 12 ساله، 15 ساله، 18 ساله و. . . نیز وجود دارد. این «محفظه مدیریتی» میعادگاه رشد طبقه 4 درصدی و اطرافیان است. کمتر وزیری را می‌توان از دولت سازندگی نام برد که صاحب چندین شرکت نباشد. کمتر مدیر ارشد دولت سازندگی را می‌توان نام برد که دستی در پتروشیمی یا مناطق آزاد یا انحصار صادرات و واردات استراتژیک نداشته باشد. این افراد با تابعین، برخی استانداران، مدیران ارشد وقت و خانواده‌ها همان 4 درصدی هستند که قالیباف آنان را طبقه اشراف می‌داند. این جماعت قابل تعقیب حقوقی نیستند چرا که همه ضوابط حقوقی را رعایت می‌کنند. راز میلیاردرهای 4 درصدی فقط رانت اطلاعات است. فرض کنید دولت مصوب می‌نماید فلان نقطه کشور منطقه یا بندر آزاد تجاری شود. قبل از رسانه‌ای شدن این مصوبه چه کسانی زمین‌های منطقه مد نظر را سریعاً می‌خرند و به نام خود می‌کنند؟ همان‌هایی که اولین مطلعین از مصوبه هستند. زمین منطقه قبل از اعلان عمومی خریداری می‌شود و بعد از اعلان یک‌شبه20-10 برابر رشد قیمت می‌نماید و عده‌‌ای یک‌شبه میلیاردر می‌شوند.

 

تأثیر این میلیاردر شدن در زندگی یک کارمند (حتی کارمند ارشد دولت) برای اطرافیانی که می‌بینند منزل ایشان یک مرتبه از یک ساختمان ویلایی به برجی بزرگ تبدیل شد همچون دودی بر چشم نظام است. 4 درصد فربه می‌شوند و 96 درصد نظام را به بی‌توجهی به عدالت اجتماعی و اقتصادی متهم می‌کنند. این قاعده در دولت احمدی‌نژاد به صورت نسبی مسکوت ماند اما با دولت روحانی مجدد سرحلقه‌های دیروز احیا و میلیاردرها بین حوزه خصوصی و دولتی دالان مدرن‌تری ایجاد کردند. شرط کم‌رنگ کردن 4 درصدی‌ها حذف آنان از قدرت و توزیع عادلانه فرصت‌ها و مزیت‌‌های نسبی درآمدهای کلان کشور است. این کار از کسانی بر می‌آید که خود به رانت آلوده نباشند. »

خودکفایی بنزین

4 درصدی ها چه کسانی هستند؟/ پالایشگاه ستاره خلیج‌فارس ایرانی است؟

روزنامه ایران در گزارشی با تیتر «رؤیای ۳۶ ساله خودکفایی بنزین به واقعیت پیوست» نوشت: «امروز ایران بعد از 36 سال طعم واقعی خودکفایی در تأمین بنزین مصرفی کشور را چشید. به طوری که بنزین مصرفی کشور برای نخستین بار بعد از انقلاب از تولید پالایشگاه‌های داخلی تأمین شد؛ آرزویی دیرینه که بالاخره با افتتاح فاز اول پالایشگاه ستاره خلیج فارس به واقعیت پیوست.

برای افتتاح فاز اول این پالایشگاه که 12 میلیون لیتر به حجم تولید بنزین کشور افزود، رئیس جمهوری روز گذشته به بندرعباس رفت. حسن روحانی در مراسم افتتاح این پالایشگاه از تمام کارگران، زحمتکشان، مهندسان، سهامداران طرح، پیمانکاران و تأمین‌کنندگان مالی طرح تشکر کرد و آن را میوه برجام برشمرد. چراکه تجهیزات این پالایشگاه در کشورهای دیگر توقیف شده بود و اگر برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) نبود این پالایشگاه هیچ‌گاه راه‌اندازی نمی‌شد. روحانی می‌گوید «آنهایی که می‌گویند آثار برجام را ندیده‌ایم امروز به این پالایشگاه بیایند و ببینند که همه تجهیزات خریداری شده نه تنها به ایران آمده بلکه نصب هم شده است.»

البته کلنگ ساخت پالایشگاه ستاره خلیج فارس سال 85 به زمین زده شد و تا سال 92 کمتر از 65 درصد پیشرفت داشت. اگر برجام اجرا نمی شد هنوز هم فاز اول آن افتتاح نشده بود. این پالایشگاه در راستای استفاده حداکثری از تولیدات میعانات گازی استحصال شده در پالایشگاه‎های پارس جنوبی و پرهیز از خام فروشی، خودکفایی در تولید بنزین با کیفیت، ایجاد ارزش افزوده بالاتر و افزایش درآمد ناخالص ملی در منطقه‌ای راهبردی از لحاظ دسترسی آسان به امکانات و تأسیسات بندری ساخت شده است.

این پالایشگاه 3 فاز با ظرفیت تولید 36 میلیون لیتر در روز دارد که فاز اول آن اکنون به بهره‌برداری رسیده است. با افتتاح فاز اول این پالایشگاه و واحد جدید بنزین‌سازی پالایشگاه نفت بندرعباس، ایران به جرگه کشورهایی پیوست که نیازی به واردات بنزین ندارند. پالایشگاه نفت بندرعباس نیز با ظرفیت 3 میلیون لیتر در روز این هفته به بهره‌برداری رسید. ناگفته نماند که تا دو هفته دیگر واحد بهینه‌سازی پالایشگاه لاوان هم افتتاح خواهد شد که روزانه 700 هزار لیتر به تولید بنزین این پالایشگاه می‌افزاید و میزان تولید آن را به 2 میلیون و800 هزار لیتر در روز خواهد رساند. ناگفته نماند که تا پایان سال‌جاری با افتتاح فاز دوم و سوم پالایشگاه ستاره خلیج فارس حتی ایران به باشگاه صادرکنندگان بنزین خواهد پیوست.اما چرا با وجود سابقه 108 ساله صنعت نفت ایران تازه به خودکفایی در بنزین دست یافته ایم؟ آیا برای کشوری که از بزرگترین تولید‌کنندگان نفت خام و میعانات گازی است، سال‌ها وابستگی به واردات بنزین قابل قبول است؟ چه عواملی در وابسته بودن ایران به واردات بنزین نقش داشته است؟ کار دلالان واردات بنزین بود یا خودمان؟»

 

رضا زندی نیز در گزارشی در روزنامه اعتماد پیرامون این موضوع با تیتر «ستاره‌ خلیج‌فارس چطور شروع‌ شد، چگونه‌ تمام شد؟» نوشت: «اگر ادعا می‌شود که ٧٤ درصد پروژه پالایشگاهی ستاره خلیج‌فارس ایرانی است، به این دلیل است که حدود ٧٠ درصد طراحی آن توسط مهندسان ایرانی انجام شده است. جالب است بدانید که ٣٠٠ هزار نقشه برای طراحی پالایشگاه رد و بدل شده است.

٦٠ درصد تجهیزات پالایشگاه ایرانی است و ١٠٠ درصد ساخت آن توسط شرکت‌های ایرانی انجام شده است. حتی تجهیزات پیچیده هم توسط مهندسان ایرانی نصب شده است. پالایشگاه ستاره خلیج‌فارس در فاز اول و از دیروز روزانه ١٢ میلیون لیتر بنزین تولید کرده است. پس از تکمیل سه فاز این پالایشگاه ٣٦ میلیون لیتر بنزین یورو چهار، ١٤ میلیون لیتر گازوییل یورو چهار، ٤ میلیون لیتر گاز مایع (LPG) و ٣ میلیون لیتر سوخت جت تولید خواهد کرد. جالب است بدانید که تاکنون (پیش از افتتاح) ١ میلیون و ٤٠٠ هزار لیتر گازوییل مرغوب و ١ میلیون و ٢٠٠ هزار تن نفتا از پالایشگاه ستاره خلیج‌فارس به کشورهایی نظیر ژاپن، هند و... صادر شده است. راندمان پالایشگاه ٦٠ درصد است به این معنا که ٦٠ درصد میعانات گازی را به بنزین تبدیل می‌کند. با ساخت کامل این پالایشگاه تنگنای ایران در تولید میعانات گازی برطرف می‌شود. ایران در فاز اول و از دیروز از واردات بنزین بی‌نیاز شده است و پس از تکمیل دو فاز دیگر، صادر‌کننده بنزین می‌شود. این دو، قدرتی بزرگ در خاورمیانه و آسیای میانه به ایران می‌دهد. یک قدرت استراتژیک. پالایشگاه ستاره خلیج‌فارس برای عزت ملی ایران بسیار مهم بود. ارزش اقتصادی بزرگی هم دارد."»

عملکرد 100 روزه ترامپ

روزنامه قانون در گزارشی با عنوان «تقویت محور عربی صهیونیستی» به بررسی عملکرد 100 روزه ترامپ پرداخته و می نویسد: «اردیبهشت که رسید، 100 روز آزادی سوگند دونالدترامپ، چهل وپنجمین رئیس جمهور آمریکا، درمراسم تحلیفی که در محوطه کنگره این کشور برگزار شد، ‌گذشت. چند روزی است که تحلیلگران و رسانه‌های مختلف جهان به این مناسبت، بیش از همیشه به بررسی عملکرد مسن‌ترین فردی که تاکنون به عنوان رئیس‌جمهور آمریکا و با شعار «دوباره عظمت را به آمریکا بازمی‌گردانیم» برگزیده شد، می‌پردازند. رشد جریان‌های افراطی و تروریستی،وجود چهار دولت شکست‌خورده، بحران مهاجران و البته مسائل مربوط به توافق هسته‌ای 6 قدرت‌ جهانی وایران، به اندازه‌ای خاورمیانه و شمال آفریقا را مهم کرده است که ترامپ باوجود اینکه این منطقه را «یک باتلاق بزرگ که ایالات متحده باید از آن دور بماند» می‌داند اما در عمل، نه تنها از این منطقه بحران‌زده فاصله نگرفته بلکه به نظر می‌رسد فعالانه‌تر از دولت قبلی واشنگتن، در آن مداخله می‌کند؛ هرچند مداخله فعالانه‌تر الزاما به معنای عمل‌کردن در چارچوب یک استراتژی کلان نسبت به منطقه نیست. حال که تقریبا چهار ماه از تصدی قدرت ترامپ در کاخ سفید می‌گذرد، اندکی از ابهامات نسبت به سیاست خارجی دولت او کاسته شده است؛ هرچند همچنان برخی اظهارات متناقض مقامات ارشد دولت در خصوص موضوعی واحد باعث سردرگمی ناظران می‌شود. در میان موضوعات متعدد مربوط به خاورمیانه، این یادداشت درصدد بررسی سیاست‌های رییس جمهور جدید واشنگتن در قبال متحدان سنتی خود در منطقه است. »

 

طرح از روزنامه شهروند
 
4 درصدی ها چه کسانی هستند؟/ پالایشگاه ستاره خلیج‌فارس ایرانی است؟
 
کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

اخبار مرتبط

ارسال نظر