کد خبر: 21377
A

مروری بر روزنامه های یکشنبه ۳۱اردیبهشت ماه

روزنامه ها پس از یک دوره چند ماهه کشمکش انتخاباتی، امروز پیروز انتخابات را شناخته اند. روزنامه های طرفدار دولت و اصلاحات تقریباً همه صفحات خود را به این پیروزی اختصاص داده اند. با این حال، روزنامه های مخالف دولت به روش های مختلف پیروزی روحانی را کم جلوه داده اند.

مروری بر روزنامه های یکشنبه ۳۱اردیبهشت ماه

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی دیده بان ایران؛ روزنامه های مخالف دولت سعی کرده اند پیروزی روحانی در انتخابات را پوشش ندهند.

 
 
 
 
 
 
 
 
 

محمدجواد اخوان در سرمقاله روزنامه جوان درباره پیروزی روحانی نوشت: «هر رقابت انتخاباتی دو سر «کسب رأی اکثریت» و «عدم کسب آن» دارد و هرنامزدی که وارد این عرصه می‌شود و تا انتها می‌ماند با یکی از این دو حالت خارج می‌شود. از این رو خوشحالی مفرط از پیروزی یا اندوه فراوان از شکست به هیچ روی منطقی نیست. خوشبختانه جبهه رقیب آقای روحانی از ظرفیت بالایی برای مواجه شدن منطقی در این شرایط برخوردار است و تجربه چند دوره خصوصاً سال ۹۲، جای هیچ‌گونه نگرانی در این مورد نمی‌گذارد.

در نقطه مقابل بخشی از کسانی که در طیف حامیان آقای روحانی هستند، در فتنه ۸۸ کارنامه خوبی از خود به جای نگذاشته و ثابت کردند با الفبای مردم‌سالاری بیگانه‌اند. اکنون که شاد از یک حماسه ۴۱ میلیونی عظیم ملت ایران هستیم، تصور کنید اگر نتیجه انتخابات ۹۶ به گونه‌ای دیگر رقم می‌خورد، چه آسیب‌هایی ناشی از رویه این طیف را شاهد بودیم؟

‌آقای روحانی هرچند با رأی بالاتری از سال ۹۲ انتخاب شده است، اما باید بداند نزدیک به نیمی از شرکت‌کنندگان در انتخابات و حدود ۶۰درصد کل واجدان شرایط به او رأی نداده‌اند. این بدان معناست که نارضایتی جدی نسبت به وضع موجود به چشم می‌خورد. حتی می‌توان ادعا کرد که بخش قابل توجهی از رأی‌دهندگان به آقای روحانی نیز در زمره ناراضیان از وضع موجود بوده‌اند و تنها مطابق روال دولت‌ها، فرصتی چهار ساله دیگر برای حل مشکلات به وی داده‌اند.

 

 

حسین شریعتمداری در یادداشت روز کیهان با عنوان «40 در برابر 1440» نوشت: «همه امکانات و ظرفیت‌های فراوان قوه مجریه، از جمله ظرفیت‌های تبلیغاتی را در اختیار داشت و از این امکانات و ظرفیت‌ها  در بالاترین حد و اندازه ممکن بهره می‌گرفت و این در حالی است که آقای رئیسی نه فقط به هیچ یک از امکانات مورد اشاره دسترسی نداشت، بلکه با انبوهی از اتهامات ناروا و یکسویه که از تریبون‌های بی‌شمار دولت شلیک می‌شد نیز روبرو بود. رأی ۱۶ میلیونی آقای رئیسی، نشان می‌دهد که سخنان، برنامه‌ها و بینش و منش وی در میان توده‌های مردم خریداران فراوانی دارد به گونه‌ای که هر جا با مردم مواجه شده و به معرفی خود پرداخته‌اند، اقبال و رویکرد گسترده مردم را در پی داشته است. از این زاویه نیز می‌توان گفت؛ در صورتی که آقای رئیسی فرصت بیشتری برای ارائه نظرات خود به مردم داشت، به یقین توده‌های عظیم بیشتری از آنان را جذب می‌کرد.

اصلاح طلبان در اولین گام سعی در القاء این توهم دارد که اردوگاه انقلابیون باید در آموزه‌های خود تجدید‌نظر کند! این در حالی است که آرای ۱۶ میلیونی آقای رئیسی با توجه به شرایطی که به آن اشاره شد حاکی از پیروزی مثال‌زدنی این گفتمان است و نشان می‌دهد گفتمان مزبور وارد ریل اصلی خود شده و ادامه‌ای درخشان در پی دارد.

شادی بی حد و حصر موافقان دولت

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

صادق زیباکلام در یادداشتی در روزنامه قانون با عنوان «اصولگرایان واقعیت‌ها را ببینند» نوشت: «اصول‌گرایان دفعه اولی نیست که ظرف سال‌های اخیر با پدیده شکست مواجه شده‌اند. اولین باری که اصول‌گرایان با «نه» بزرگ مواجه شدند، دوم خرداد 1376 بود.اما از این شکست چنان درسی نگرفتند و همچنان به همان سبک و سیاق و روال گذشته ادامه دادند. بار دیگری که اصولگرایان با شکست مواجه شدند 24 خرداد سال 1392 بود و اسفند 1394 هم شکست دیگری در کارنامه اصولگرایان ثبت شد. حالا آن‌ها در 29اردیبهشت، بار دیگر طعم شکست را چشیدند. اصول‌گرایان در تمام این موارد به جای آنکه بنشینند و فکر کنند که آن‌ها را چه شده است که نسل‌های بعد انقلاب به آن‌ها باورجدی و اعتقاد ندارند و چرا ارزش‌های آنان برای بسیاری از دهه شصتی‌ها و هفتادی‌ها زیر سوال رفته، تقصیرکار را برگردن دیگران انداختند. یک‌بار سفارت انگلستان را متهم کردند و بار دیگرگناه را برگردن دیگران انداختند و اعلام کردند که بقیه قصد داشته اند کودتاهای مخملی به راه بیندازند. آن‌ها به جای دیدن واقعیت‌ها در پشت تئوری‌های توطئه سنگر گرفتند ولی این بار، آن‌ها نه می‌توانند فتنه‌گران و نه سفارت هیچ کشور دیگری را متهم کنند و بهانه کودتای مخملی توسط دیگران را هم ندارند. آن‌ها باید شکست را قبول کنند و بپذیرند که جامعه دست رد به سینه آن‌ها زده است. البته این به معنای ندیدن آن 15 میلیون نفر نیست اما اگر از منظر جامعه‌شناسی به نتیجه انتخابات نگاه کنند درمی‌‍‍یابند که آن 15 میلیون، اقشار و لایه‌های سنتی جامعه هستند و اقشارتحصیل‌کرده جامعه به آن‌ها نه گفته‌اند. بهتر است اصول‌گرایان واقعیت را بپذیرند. متاسفانه آن‌ها از امروز به جای پذیرفتن پیام نتیجه، پشت تبریک‌ها به نظام و جامعه بابت شرکت در انتخابات پنهان شده‌اند.جریان اصول‌گرا پشت این دست رفتارهای سیاسی سنگر گرفته‌اند و نمی‌خواهند که واقعیت‌ها را ببینند.»

 

 

عباس عبدی در گفت‌و‌گو با «ایران» با عنوان «حرکت به سوی تفاهم جناح ها آغاز شود» بیان داشت: «باید کابینه موجود تغییر کند. برخی سیاست‌ها باید روشن تر، شفاف‌تر و جدی‌تر پیگیری شود. مسأله شفافیت اطلاعات جدی‌تر پیگیری شود و اقتصاد و سیاست داخلی درچارچوب قول و قرارها و وعده‌ها دنبال شود. اگر وضعیت اشتغال همچون سال گذشته تکرار شود و 800 هزار یا 900 هزار شغل ایجاد شود، بسیار خوب است. به سیاست خارجی نیز باید ثبات بیشتری داده شود و از وضعیت ناپایدار بیرون بیاید.کمی هم به سیاست داخلی پرداخته شود و حرکت به سوی تفاهم آغاز شود تا از وضعیت ناپایدار که در انتخابات نیز خود را نشان داد فاصله بگیریم. اگر همین کارها انجام شود، مردم فوق‌العاده خوشحال خواهند بود. در سطوح دیگر هم بحث فساد و ناکارآمدی اداری فوق‌العاده مهم است که فکر نمی‌کنم سر راه دولت مانعی باشد که بخواهد برای این مسائل چاره اندیشی کند.»

 

 

فریدون مجلسی نیز در یاداشتی در روزنامه شرق با عنوان «هاشمی‌طبا؛ بازنده محبوب» نوشت: «بعید است امروز کسی آقای هاشمی‌طبا را به‌عنوان بازنده انتخابات بشناسد، چراکه او براساس گفته‌هایش، اصولا برای رأی‌آوردن در این رقابت انتخاباتی شرکت نکرده بود. اگر میزان رأی هر کاندیدا را ملاکی برای برد و باخت او در قیاس با دیگر کاندیداها به حساب آوریم، قرارگرفتن او در پایین این جدول، به این معنا نیست که مردم او را نمی‌خواستند و به او رأی ندادند، بلکه او اصلا انتظاری برای رأی‌گرفتن از مردم نداشت.مسائل داخلی گروه‌ها و جناح‌ها و دلایل دیگری باعث شده بودند که آقای هاشمی‌طبا در این دوره از انتخابات ریاست‌جمهوری شرکت کنند، اما همان‌طور که خودشان گفته بودند، برای رأی جمع‌کردن نیامده بودند و همین منجر به آن شد که ایشان نقشی بی‌بدیل را در این دوره از انتخابات ریاست‌جمهوری برعهده بگیرند و اخلاق‌مدارانه، تصویری یگانه از خود در اذهان عمومی به یادگار بگذارند. هم‌زمان با اعلام آرای کاندیداهای ریاست‌جمهوری، شاید برای بسیاری چون من، عجیب به نظر بیاید که چرا گروهی به ایشان رأی داده‌اند، چراکه ایشان به دنبال نقش دیگری فارغ از رأی‌آوری در این دوره از انتخابات بودند. منطقی‌بودن ایشان، ملایم‌بودن گفتمانشان و رعایت اصول انسانی و اخلاقی در روند مناظره‌ها، حضور مؤثر ایشان را در این دوره از انتخابات نشان می‌دهد تا جایی که توانستند در خنثی‌کردن رفتارهای تندوتیز برخی از نامزدها در روند انتخابات و خصوصا سه مناظره، بدرخشند. به همین دلیل است که به اعتقاد من، هاشمی‌طبا، بازنده محبوب این انتخابات و همه انتخابات‌های ایران بود و طبیعی است که پس از کارزار انتخابات، مردم از او به نیکی یاد کنند. او را نباید بازنده این انتخابات تلقی کرد، چراکه نه در آرزوی رأی‌آوردن بود و نه انتظار برنده‌شدن داشت.»

 

 

روزنامه آرمان در گزارشی  به شادی دیروز مردم به مناسبت پیروزی روحانی پرداخته و نوشته است: «جشن پیروزی حسن روحانی این بار متفاوت بود. در سال 92 برخی از هواداران روحانی در جشن پیروزی وی برخی شعارهای تحریک‌کننده دادند که البته با مخالفت غالب مردم مواجه شده بود، اما در جشن شب گذشته همه چیز رنگ‌و‌بوی اخلاقی داشت. مردم که با قدرت هرچه تمام در برابر بی‌اخلاقی‌های برخی از رقبای روحانی ایستاده بودند، در جشن پیروزی شب گذشته خود با اخلاق و مروت تنها به شادی می‌پرداختند. شب گذشته همه آمده بودند و به شادی می‌پرداختند؛ جشنی برای ایران 1400 تا ایرانی سرافراز را به رخ بکشند.»

 
طرح از روزنامه شرق

 

 
تفسیر مخالفان دولت از پیروزی روحانی در انتخابات/ بازنده محبوب انتخابات کیست؟
 

 

 
 

 

طرح از روزنامه شهروند

 

 

کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

اخبار مرتبط

ارسال نظر