کد خبر: 25506
A
خاطرات خانجانی از ستاد انتخاباتی حسن روحانی:

ما در تشکیل دولت نقش «کولبرها» را داریم

خانجانی: من همان روزها وقتی به یکی از دستگاه‌های مسئول برای ارائه توضیحاتی رفتم، گفتم که ما وطن‌مان را دوست داریم، به قانون اساسی و میراث امام اعتقاد داریم، به رهبری معظم نظام هم علاقه‌مند و ملتزم هستیم، پس طبیعی است که دلمان بیشتر از برخی مدعیان برای کشور و مردم می‌سوزد.

ما در تشکیل دولت نقش «کولبرها» را داریم

دیده بان ایران: او می‌گوید: «استرس کار ستاد، خبرسازی‌های جعلی رقبا بود. رقیب هر لحظه خبر‌سازی جعلی می‌کرد و ما باید با آن مقابله می‌کردیم». این عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی در پاسخ به اینکه از تکرار ناملایمات‌ سال ٨٨ نگران نشدید، تأکید می‌کند: «حامیان حسن روحانی با خط قرمزهای سال‌های اخیر آشنا بودند و به‌همین‌دلیل نه تحریک شدند و نه ملتهب». به روز برگزاری که می‌رسد چهره‌اش کاملا جدی می‌شود و می‌گوید که آن روز من همه فعالان خبری و اطلاع‌رسانی ستاد و شبکه‌های مجازی را کنار هم جمع کردم و لحظه‌ای تصمیم می‌گرفتیم در برابر دروغ و خبرسازی‌ها و البته کاستی‌های وزارت کشور در اخذ رأی مردم چگونه اطلاع‌رسانی کنیم و به مردم امید بدهیم.

‌ حضور پی‌درپی شما در ستادهای انتخاباتی رؤسای جمهور یا کاندیداهای ریاست‌جمهوری در ادوار گذشته شما را به چهره‌ای ستادی بدل کرده است، علت این حضورهای پیاپی چیست و چه شد که در این دوره از رقابت‌ها هم در ستاد حسن روحانی فعال شدید؟


سابقه و سبک مدیریتی من سبب شده است در ادوار مختلف انتخابات یا خودم در ستادهای انتخاباتی مسئولیت داشته‌ باشم و از دوستان دعوت به همکاری کنم یا اینکه دوستان از من برای حضور در کارهای ستادی دعوت کرده‌اند، شاید به این واسطه است که همه من را به نوعی یک چهره انتخاباتی می‌دانند. به شوخی به دوستان می‌گویم ما هم شبیه «کولبر»ها شده‌ایم، بار می‌خورد، روی دوش ما بالا می‌رود؛ ولی پس از انتخابات عده‌ای دیگر از موهبتش بهره‌مند می‌شوند. جدای از این شوخی واقعیت این قصه این است که من یک دغدغه عمومی و کلی دارم و آن این است که فرایند توسعه‌گرایی را به مدار سیاست و اقتصاد بازگردانیم. من فکر می‌کنم فرایند توسعه‌گرایی در کشور دچار اختلال شده است و عناصر توسعه‌یافته کم هستند، این بحث صرف‌نظر از حضور اصلاح‌طلبان یا اصولگرایان در اریکه قدرت است. من معتقدم در پی تأکیدهای بزرگان نظام برای حرکت به‌سوی پیشرفت و تحول باید به سمت یافتن و روی‌کارآوردن عناصر توسعه‌گرا باشیم، عناصری که فهمشان از دولت و ملت فهم درستی باشد.
یک نکته دیگر هم که سبب شده من به عنصر مشترک ستادهای انتخاباتی وابسته به جریان اصلاحات بدل شوم، به سال‌های خدمتم در وزارت کشور بازمی‌گردد و نگاه و ارتباطی که با جامعه سیاسی به دست آوردم. براساس یافته‌ها و تحقیقات من عناصری باید وارد عرصه قدرت شوند که دل در گرو مردم دارند و صرفا مشتاق رسیدن به قدرت نیستند. عشق خدمت به مردم مهم‌ترین فاکتوری است که سبب فعالیت‌های ستادی و سیاسی من شده است. من از سال ٧٥ به‌صورت علنی و شفاف وارد عرصه فعالیت حزبی شدم (هرچند از دوران دبیرستان فعال سیاسی بودم و سال‌ها بعد به عضویت انجمن‌های اسلامی و شورای مرکزی تحکیم وحدت درآمدم). در تمام این سال‌ها در ستادهای انتخاباتی سیدمحمد خاتمی، اکبر هاشمی‌رفسنجانی، میرحسین موسوی و درنهایت حسن روحانی حضور فعال داشته‌ام و به‌صورت مستقیم و غیرمستقیم صاحب سمت و مسئولیت شده‌ام.
به‌همین‌دلیل در انتخابات اخیر هم احساسم این بود که باید انتخابات را در مسیری قرار دهیم که به‌واسطه آن مردم از فرایند آنچه قرار است در آینده رخ دهد آگاه شوند، به عقیده ‌من در عرصه سیاسی کشور دو جریان تأثیر‌گذار وجود دارد؛ یکی جریان توسعه‌گراست و جریان دیگر هم اگر نگوییم ضدتوسعه است حداقل غیرتوسعه‌گراست. من حسن روحانی را در این انتخابات کاندیدای جریان توسعه‌گرا دیدم - اگرچه تا رسیدن به نقطه امید ما فاصله بسیار است – به‌همین‌دلیل وقتی دعوت به همکاری شدم وظیفه خودم دیدم که در ستاد انتخاباتی حسن روحانی حاضر شوم و برای گسترش توسعه‌گرایی در کشور تلاش کنم.


‌ برای فعالیت در ستاد انتخاباتی حسن روحانی از طرف چه کسی دعوت شدید و مسئولیت ستاد خبری را پذیرفتید؟


من رسما از طرف آقای علی جنتی که معاونت تبلیغات و اطلاع‌رسانی ستاد انتخاباتی به او محول شده بود دعوت به کار شدم. بعد از حضورم در ستاد خبری از طرف مرتضی بانک هم به یک اتاق فکر دعوت شدم و بعد هم محمد شریعتمداری وظایف دیگری به من سپردند.


حضور در ستاد انتخاباتی و همکاری با مردان مورد اعتماد حسن روحانی چگونه بود؟


من تا پیش از این همکاری مستقیم انتخاباتی با محمد شریعتمداری را تجربه نکرده بودم؛ اما حضورم در ستاد تجربه خوبی بود، محمد شریعتمداری انسان فهیم، توسعه‌یافته و بااخلاق و نجیب و با سعه‌صدر بسیار است. او به‌عنوان رئیس ستاد انتخاباتی فشارهایی که به ستاد وارد می‌شد، اهانت‌ها و تخریب‌ها و شلوغ‌کاری‌هایی را که می‌شد و در ستادهای دیگر رخ نمی‌داد یا حداقل کمتر دیده می‌شد با سعه‌صدر بالایی رفع و رجوع می‌کردند.


‌ از این حواشی که اشاره کردید می‌توانید چند نمونه‌ای را شرح دهید؟


نه، چون نمی‌توانم تاوانشان را بپردازم.


‌ پیش از اردیبهشت‌ ٩٦ آخرین حضور شما در ستاد‌های انتخاباتی به سال ٨٨ بازمی‌گشت که بابت مسئولیت و اموری که در آن ایام هم بر عهده داشتید، بازداشت و محکوم شدید، این محکومیت برای شما محرومیت‌های سیاسی - اجتماعی به همراه آورد و خانواده‌تان نیز در این مسیر تجربه ناخوشایندی داشتند، آیا از تکرار این تجربه نگران نبودید؟


نگرانی که وجود داشت و دارد، اما تحلیل ما این بود که آقای روحانی در این شرایط «خیرالموجودین» بود، نه اینکه بگوییم او تمام خواسته‌های ما را هم‌پوشانی می‌کند، اما شرایط انتخابات به‌گونه‌ای بود که باید می‌دیدیم کدام کاندیدا بیشترین هم‌پوشانی را با اصول مورد نظر ما داشت و در‌عین‌حال انتخاب او کمترین تبعات منفی را به ارمغان می‌آورد. در این شرایط بود که حسن روحانی مورد تأیید احزاب اصلاح‌طلب، شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان و اصولگراهای معتدل قرار گرفت. البته همین اعلام حمایت گسترده هم برای امور تبلیغاتی و انتخاباتی حسن روحانی مشکلاتی ایجاد کرد؛ اما دو عامل مانع تکرار حوادث ٨٨ شد؛ یکی اینکه ما اجازه ندادیم تحریکات رقیب بر ما تأثیر بگذارد و به تعبیری در دام آنها نیفتیم. دومین دلیل هم اینکه تدبیر خوب آقای شریعتمداری و دیگر رؤسای ستاد یعنی آقایان بانک و جنتی برای رعایت معیار‌های اخلاقی بیش‌از‌پیش و در راستای پیشگیری از فضا‌سازی رقیب بود.


‌ در این فضا برای شما حاشیه‌ای ایجاد نشد؟


حواشی که همیشه هستند، من همان روزها وقتی به یکی از دستگاه‌های مسئول برای ارائه توضیحاتی رفتم، گفتم که ما وطن‌مان را دوست داریم، به قانون اساسی و میراث امام اعتقاد داریم، به رهبری معظم نظام هم علاقه‌مند و ملتزم هستیم، پس طبیعی است که دلمان بیشتر از برخی مدعیان برای کشور و مردم می‌سوزد.
‌ فعالیت در ستادهای انتخاباتی به دلیل گشایش فضای سیاسی و رقابت بین کاندیداها و حامیانشان که در ایام انتخابات شاهد آن هستیم، خاطره‌ساز و به‌یادماندنی می‌شود، از جمله برنامه‌های ماندگار ستاد روحانی برگزاری همایش «سلام آزادی» بود که پس از آن، تصویر خندان و همنوایی شما با جمعیت در فضای مجازی دست‌به‌دست شد، از آن روز و حواشی آن برنامه خاطره‌ای دارید برای ما بگویید؟
آن همایش را جوانان و هنرمندان برگزار کردند و ما هم سعی کردیم در بخش رسانه‌ای و انعکاس خبری به آنها کمک کنیم، من از سال ٧٤-٧٥ همراه جوانان بودم به همین دلیل هم برنامه‌ای نیست که از سوی جوانان برگزار شود و من نقشی در آن نداشته باشم. من همواره خودم را با جوانان همراه و همگام کرده‌ام. چون جوانانی که مسئول برگزاری این دست مراسم می‌شوند به نوعی با من در ارتباط‌ هستند.
خب، طبیعی بود که وقتی برگزاری همایش سلام آزادی در دستور کار قرار گرفت، من هم فعال شدم و با آقایان کبیری و شیرزاد همکاری کردم و در آنجا حضور یافتم. در همایش آزادی، فضای لذت‌بخشی حاکم بود، حضور غرورآمیز جوانان در حمایت از کاندیدای محبوبشان بی‌نظیر بود، من آن روز خیلی خوشحال بودم چون چنین حضورهایی نقطه اتکای اقدامات انتخاباتی است.
گذشته از اهمیت سیاسی – تبلیغاتی آن گردهمایی، همایش سلام آزادی برای من خاطرات گذشته را زنده می‌کرد. این همایش اما در زمانی سبب گریه‌کردنم در اوج شادی آن روز شد. پخش تصاویری از آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی در نماهنگی انتخاباتی من را دلتنگ آیت‌الله کرد و جای خالی آیت‌الله هاشمی بیشتر از هر زمانی احساس شد. آیت‌الله هاشمی از معدود روحانیون سده اخیر بود که توسعه‌یافته فکر می‌کردند و توسعه‌گرا بودند.
یادم هست که در آخرین دیداری که با آیت‌الله داشتم طرحی را درباره توسعه‌گرایی و لزوم برنامه‌ریزی برای توسعه‌گرایی با او مطرح کردم. آیت‌الله از کلیت طرح من خیلی خوشحال شدند و گفتند: «خیلی خوشحالم که شما به این مرتبه رسیدید که بنشینید و برای ٥٠ سال آینده کشور برنامه‌ریزی کنید».


‌ از برهم‌خوردن نظم همایش و کارشکنی جمعی علیه آرامشی که وجود داشت نگران نبودید؟


نه، به نظرم بخشی‌هایی که مسئولیت امنیت را برعهده داشتند، خیلی تلاش می‌کردند که فضا را آرام کنند و هم‌زمان از ورود عناصر ملتهب‌کننده هم جلوگیری می‌کردند، از سوی دیگر خود مسئولان ستاد و فعالان ستاد هم رعایت می‌کردند، درست است که مسائلی مثل رفع حصر مطرح می‌شد، اما حامیان حسن روحانی با خط قرمزهای سال‌های اخیر آشنا بودند و به‌ همین‌ دلیل نه تحریکی اتفاق افتاد و نه فضا ملتهب شد.


‌ ستاد انتخاباتی حسن روحانی در روز رأی‌گیری با یک چالش بزرگ مواجه شد و آن زمان‌بر‌ بودن پروسه رأی‌گیری و ازدحام جمعیت در حوزه‌های اخذ رأی بود و بعد هم تعلل برای استمرار زمان رأی‌گیری پس از نیمه‌شب و دلسردی مردمی که پای حوزه‌های رأی‌گیری رفته بودند. حال‌وهوای آن روز و شب شما در ستاد انتخاباتی چگونه بود؟


من به‌واسطه تجربه‌هایم- مدیرکل روابط‌عمومی وزارت کشور و دبیری شورای اطلاع‌رسانی وزارت کشور- در شوراهای مهم این وزارتخانه شرکت می‌کردم؛ به همین دلیل هم حدس می‌زدم که استقبال از انتخابات چنین باشد و حتی این پیش‌بینی را در ملاقات‌های حضوری و حتی تلفنی به مسئولان وزارت کشور اعلام کردیم تا برای اخذ رأی مردم تدابیر و تسهیلات بیشتری اتخاذ شود. متأسفانه یک بی‌تدبیری بزرگی صورت گرفت و عدم پیش‌بینی آن حجم مردم، آن هم در ساعت‌های اولیه رأی‌گیری مسئولان وزارت کشور را غافلگیر کرد و نتیجه هم خستگی و انتظارهای طولانی مردم بود. جالب بود که فرماندار اعلام کرده بود برای تأیید هویت رأی‌دهندگان یک دقیقه زمان لازم است و معطلی مردم برای دست‌اندرکاران برگزاری انتخابات قابل پیش‌بینی بود؛ یعنی براساس گفته فرماندار وقتی در ساعت‌های اولیه رأی‌گیری ٢٠٠ نفر در حوزه‌های اخذ رأی حضور یافتند، برای اخذ نفر دویستم حداقل ٢٠٠ دقیقه زمان معطلی وجود داشت. که همین هم شد.
من ساعت ٩ صبح روز انتخابات وقتی به نزدیک‌ترین حوزه اخذ رأی به ستاد یوسف‌آباد رفتم، ٢٠٠ نفر در صف رأی‌گیری بودند، همان موقع بلافاصله با استاندار، فرماندار و معاونان وزیر کشور تماس گرفتم و به‌عنوان کسی که مسئولیتی در ستاد داشتم و تجربیاتی که در وزارت کشور کسب کرده بودم به آنها گفتم که فرایند رأی‌گیری دچار اختلال می‌شود و مردم اذیت می‌شوند.
اگر نهادهای مرتبط روند و ثبت کد ملی را در همان ابتدا تسهیل می‌کردند یا تعداد صندوق‌های سیار را با رعایت قواعد و قوانین افزایش می‌دادند، طبیعتا چنین مشکلی پیش نمی‌آمد. متأسفانه در برخی مناطق تهران، افراد شش، هفت ساعت رأی‌گیری‌شان طول کشیده بود؛ مثلا خانواده من شش ساعت در صف بودند، رأی‌دادن خودم من در یکی از خلوت‌ترین حوزه‌های رأی‌گیری نزدیک به سه ساعت طول کشید. جالب این بود، وقتی که در صف به یک پیرمرد برخوردم و گفتم که این صف باعث آزار شما شده است و خواستم به نحوی از او دلجویی کرده باشم، او خیلی قاطع و شعارگونه گفت: «آینده کشور می‌طلبد که من چند ساعت در صف رأی باشم و بمانم».
مسئله دیگری که در زمان انتظار برایم خاطره‌ساز شد، این بود که خانمی ناراحت و خسته از صف طولانی و کندی روند رأی‌گیری با حالت اعتراض می‌خواست حوزه رأی‌گیری را ترک کند؛ اما خانم دیگری با نهیب و فریاد به او گفت: «نرو، چرا می‌روی، فکر می‌کنی اگر بروی معلوم نیست چه کسی رأی می‌آورد و آینده ما را خراب می‌کند!». این زیبا‌ترین صحنه در تمام مدت حضورم در ستاد انتخاباتی بود. در کنار این دلگرمی‌ها؛ اما استرس کار ستاد، خبرسازی‌های جعلی رقبا بود. رقیب هر لحظه خبر‌سازی جعلی می‌کرد و ما باید با آن مقابله می‌کردیم.
آن روز من همه فعالان خبری و اطلاع‌رسانی ستاد و شبکه‌های مجازی را کنار هم جمع کردم و لحظه‌ای تصمیم می‌گرفتیم در برابر دروغ و خبرسازی‌ها و البته کاستی‌های وزارت کشور در اخذ رأی مردم چگونه اطلاع‌رسانی کنیم و به مردم امید بدهیم، تمام تلاش ما در ستاد خبری این بود که سلبی عمل نکنیم و ایجابی مردم را به ماندن در حوزه‌های رأی‌گیری تشویق کنیم. در همین‌ راستا هم ارتباط خوبی بین حوزه رسانه و اطلاع‌رسانی و بخش شبکه‌های مجازی ایجاد شده بود که عملکرد منحصر‌به‌فردی را از خود به یادگار گذاشتند.


‌ تمدید زمان رأی‌گیری و تعلل دستگاه‌های مربوطه برای اعلام قاطع آن به حاشیه روز آخر رأی‌گیری بدل شده بود، از آن حال‌وهوا برای ما بگویید.


وزیر کشور باید پاسخ دهند به چه دلیل و چرا وزارت کشور در تمدید زمان رأی‌گیری تعلل می‌کرد؟ وزارت کشور باید پاسخ دهد که چرا وقتی خبر تمدید زمان رأی‌گیری را رسما اعلام می‌کرد، در برنامه‌های صداوسیما زیرنویس می‌شد که رأی‌گیری پایان یافت! این حرکت خیلی بدی بود، من اصلا در باب صداوسیما وارد نمی‌شوم؛ چون بعید می‌دانم در شرایط فعلی تأثیری داشته باشد؛ ولی وزیر کشور طبق آیین‌نامه موظف به تمدید زمان رأی‌گیری بود. عین عبارت آیین‌نامه این است: «پس از اتمام ساعت رأی‌گیری همه کسانی که در شعب حضور دارند، به داخل شعبه‌ها هدایت می‌شوند و سپس درهای شعب بسته می‌شود و پس از اطمینان از اخذ رأی از همه کسانی که در شعب حضور دارند، در صندوق‌ها باز می‌شوند و آرا شمرده می‌شود». این در حالی است که طبق اطلاع موثق و براساس اظهارات خود اعضای شورای نگهبان و وزارت کشور، بعد از ساعت ٢٤ از خیل عظیمی از مردم و طبق گفته رئیس‌جمهور حداقل چهار میلیون نفر رأی گرفته نشد. من خودم در سرکشی از ستادهای یوسف‌آباد ناراحتی و حتی گریه مردمی را که از آنها رأی گرفته نشده بود، دیدم.
این اشتباه و خسران بزرگی برای ما بود که نتوانستیم رأی مردم را اخذ کنیم. آنچه این خسران را بزرگ‌تر می‌کند، این است که بخشی از این آرا، آرای خاموشی بودند که تابه‌حال در انتخابات گذشته شرکت نکرده بودند و در این دوره احساس تکلیف کردند و پای صندوق رأی آمدند.


‌ شب انتخابات با وجود تعهد وزارت کشور برای اعلام تدریجی شمارش آرا تا چند ساعت خبری از نتایج آرا نبود و درعین‌حال هم خبرسازی‌های رقبا نگران‌کننده بود. در آن ساعت‌ها نگران نشدید؟


شب انتخابات به‌گونه‌ای نبود که ما از روند شمارش آرا مطلع نشویم. من سال‌های سال در وزارت کشور بودم. شرایط و فرایند اطلاع‌یابی ما به‌گونه‌ای است که ما لحظه‌به‌لحظه مطلع می‌شدیم که در کدام صندوق‌ها چه آرایی ریخته شده است. به‌خاطرهمین دل‌نگرانی از نتیجه انتخابات نداشتیم؛ هرچند ما از شبِ روز رأی‌گیری تا ساعت ٩ صبح روز بعد که آرا اعلام شد، لحظه‌به‌لحظه اخبار را با آقایان بانک، شریعتمداری و جنتی چک می‌کردیم و همگی بیدار بودیم. تا اعلام نتایج هم همگی به پیروزی روحانی واقف بودیم.


‌ این روزها بحث رایزنی بر سر کابینه دوازدهم داغ است و هرازگاهی خبرهایی درباره ورودی و خروجی‌های کابینه شنیده می‌شود. آیا شما به‌عنوان یکی از فعالان ستاد روحانی در جریان این گمانه‌زنی‌ها هستید؟


بله، این روزها خیلی پر‌خبر است. در‌این‌میان برخی خودشان را سر زبان‌ها می‌اندازند و برخی دیگر کاسبان پُست هستند و اتفاقا خیلی هم زرنگ و وارد هستند؛ اما روند چینش کابینه شفاف است و اولین گام اصلی و مرسوم آن هم مشورت رئیس‌جمهوری با مقام معظم رهبری است که نه کتمان‌کردنی است و نه قابل تحلیل و تبیین. این روال در همه دولت‌ها صورت گرفته و استمرار هم خواهد یافت. تا‌آنجا‌که من می‌دانم، تاکنون رئیس‌جمهوری با کسی برای ماندن یا رفتن از کابینه صحبت نکرده‌اند و با توجه به اینکه روحانی تجربه چیدن کابینه اول را دارد، خودش دیگر دارای شناخت کافی برای چیدمان کابینه است؛ به‌همین‌دلیل دیگر خبری از تشکیل کارگروه‌هایی برای معرفی و بررسی رزومه گزینه‌های مد‌نظر نیست. البته طبیعی است که آقای روحانی در این امر مهم از مشاورت با آقای جهانگیری به‌عنوان معاون اولش و هم‌نظری با مشاورانی مانند آقایان نجفی و شریعتمداری هم بهره خواهد برد.


‌ شما برای مسئولیتی در مجموعه دولت، پیشنهادی داشته‌اید؟


قبلا هم گفتم که ما نقش «کولبر» را در انتخابات بازی می‌کنیم (می‌خندد) بار بخورد، می‌آوریم بالا.
خیر، تاکنون پیشنهادی نداشته‌ام؛ اما خودم به ‌صورت جدی پیگیر به‌ثمر‌نشستن ایده‌ای هستم که هدفش شکل‌گیری «باشگاه یا کانون مدیران توسعه‌یافته» است؛ تشکلی برای اجتماع و حضور مدیرانی که هدفشان توسعه‌یافتن کشور است و برای توسعه‌یافتگی آن برنامه‌ریزی می‌کنند. من این ایده را با آقایان شریعتمداری و جهانگیری در میان گذاشته‌ام و هم‌اکنون برای تحقق آن رایزنی و تلاش می‌کنم.


‌ پیروزی روحانی کام هوادارانش را شیرین کرد؛ اما این پیروزی وظیفه دشواری را بر گردن نزدیکان رئیس‌جمهوری گذاشته است و توصیه شما در‌این‌باره به همراهان نزدیک به روحانی چیست؟


من به‌ واسطه همین حمایت بی‌نظیر مردم از حسن روحانی و فهرست اصلاح‌طلبان برای شورای شهر، بارها و بارها حضوری و مجازی به نزدیکان رئیس‌جمهور و اعضای شورای شهر گفتم که مردم ما را شرمنده کردند. کاری نکنیم که بعد از چهار سال ما شرمنده مردم شویم.

 

کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

اخبار مرتبط

ارسال نظر