کد خبر: 28026
A

امین‌زاده: نقد مشفقانه دولت جنبه پیشگیری دارد نه مچ‌گیری

معاون اسبق رئیس‌جمهور در دولت یازدهم گفت: نقد مناسب، قانونی و مشفقانه آنی است که چارچوب را رعایت کند. منتقد یک واقعیتی را می‌بیند، نقص هایش را به دولت نشان می‌دهد و راه‌حل‌هایش را هم می‌گوید. به عبارت دیگر جایگزین‌های آن عملکرد را تشریح می‌کند. این چارچوب نقد است.

امین‌زاده: نقد مشفقانه دولت جنبه پیشگیری دارد نه مچ‌گیری

دیده بان ایران، امید کرمانی‌ها در خبرآنلاین نوشت: رهبر انقلاب دولت دوازدهم را به شنیدن دیدگاه های منتقدان توصیه کردند چون نقد و نقادی گرچه شاید آثار کوتاه مدتش دلخوری مسئولان اجرایی را در پی داشته باشد اما در درازمدت وقتی نتایج مثبتش در روشن کردن زوایای مختلف امور برای تصمیم گیری بهتر، ارتقای بهره‌وری و کاهش هزینه ها روشن می شود، قطعا لبخند رضایت را بر لبان مجریان می آورد اما بین نقد و تخریب یک مرز ظریفی وجود دارد، برخی معتقدند نقد هیچ مرز و چارچوبی ندارد اما در مقابل کسانی هستند که نقد بدون چارچوب اخلاقی و قانونی را مصداق تخریب و تشویش اذهان عمومی می دانند. الهام امین‌زاده از اعضای کابینه دوازدهم که روزی مسئولیت معاونت حقوقی رئیس جمهوری را برعهده داشت و بعد دستیار ویژه رئیس جمهور در حقوق شهروندی شد، می گوید: نقد مشفقانه در عین حال که مشکلات، نقایص، ایرادات و احیانا نادیده گرفتن قوانین را یادآور می شود و راه حل ها را نیز به نقدشونده ارائه می کند، در واقع بیشتر جنبه پیشگیری دارد تا مچ‌گیری. چنین نقدی می تواند اعتلا به امور در کشور بیانجامد.

توصیه رهبر انقلاب به دولتمردان این بود که حرف منتقدان را بشنوند، به نظر شما دولت در مواجهه با منتقدان باید چگونه رفتار کند؟

نقد و ارائه راه حل برای همه دولت ها نیاز است چون پیشنهادهای متخصصین مختلف را دریافت می کنند و برای رفع مشکلات راهنمایی می شوند پس خوب است؛ دولتمردان برای تصحیح فعالیت‌شان در حوزه های مختلف اجرایی همچون خدماتی، تولیدی، صنعتی، کشاورزی، بهداشت و درمان پیشنهادها را بشنوند و مورد ارزیابی قرار دهند. به هر حال بخشی از انتقادها به دیدگاه های صاحب نظران بر می گردد، دولت قاعدتا این نقدها را صبورانه باید بپذیرد و درباره آنها تأمل کند و به هر حال ممکن است حرف های خوب، حرفهای مثبت و تعریف و تمجید خوب باشد ولی نقد و انتقاد نیز می تواند به ارتقا و تکمیل اقدامات دستگاه های اجرایی منتهی شود.

شما که روزی از اعضای کابینه بودید، بفرمایید مرز نقد و تخریب را تا کجا می دانید؟

نقد و تخریب یکسری پدیده های شفاهی هستند براساس وضعیت اجتماعی بیان می شوند. نقد زمانی تخریب نیست و سازنده توصیف می شود که همراه با تشویش اذهان عمومی، نشر اکاذیب، اهانت و افترا به مسئولان نباشد. نقد مشفقانه در عین حال که مشکلات، نقایص، ایرادات و احیانا نادیده گرفتن قوانین را یادآور می شود و راه حل ها را نیز به نقدشونده ارائه می کند، در واقع بیشتر جنبه پیشگیری دارد تا مچ‌گیری. چنین نقدی می تواند اعتلا به امور در کشور بیانجامد.

وقتی نقد از چارچوب خود خارج و با ادبیات توهین آمیز همراه می شود یا نوعی مانع تراشی برای دولت به وجود می آورد مثل لغو سخنرانی ها و مراسم های مجوزدار یا چالش آفرینی و خط و نشان کشیدن برای مدیران دولتی، در این حالت دولت باید چه اقدامی انجام دهد، آیا باید همچنان رویه ای را دنبال کند که با منتقدان دارد یا دیگر اسم این کارها انتقاد نیست و برخورد دیگری را می طلبد؟

خیر، اگر جامعه به دلیل مسئله غیرواقع و کذب متأثر و نگران شود و آسیب ببیند. اول باید تذکر و هشدار داد و درباره موضوعات کذب اطلاع رسانی صحیح کرد تا جامعه دریابد، آن مباحث قالب نقد را ندارد بلکه برای تشویش اذهان عمومی مطرح می شود.

یعنی دولت وقتی با تخریب، توهین یا خط و نشان کشیدن برخی نسبت به خودش مواجهه می شود باید اول تذکر دهد؟

بله، چون دولت در شرایط بالاتری قرار دارد، قاعدتا اگر بخواهد خودش را اسیر حواشی کند و مرتب درگیر این مسائل باشد، باید به جای اداره کشور خیلی از زمانش را برای این مسائل بگذارد. قاعدتا عده ای نظرات مخالفی نسبت به دولت دارند، برخی ممکن است بخواهند مچ‌گیری کنند در مقابل از تذکر که وضعیت خیلی ملایم است باید شروع کرد اما اگر کار به تشویش اذهان عمومی یا گسترش کذب و موارد غیرواقع رسید، دیگر اینها نشر اکاذیب است و واکنش حقوقی را می طلبد.

توصیه می شود دولت در مقابل انتقادها سعه صدر داشته باشد آیا می توان از منتقدان هم خواست تا چارچوب هایی را در بیان مباحث و دیدگاه های شان رعایت کنند؟

قاعدتا رویکردها باید دو طرفه باشد ولی منتقد برای اصلاح جامعه طرح دیدگاه می کند بنابراین مقداری از آزادی بیشتری برخوردار است. نقد مناسب، قانونی و مشفقانه آنی است که چارچوب را رعایت کند. منتقد یک واقعیتی را می بیند، نقص هایش را به دولت نشان می دهد و راه حل هایش را هم می گوید. به عبارت دیگر جایگزین های آن عملکرد را تشریح می کند. این چارچوب نقد است.

اخیرا سخنگوی دولت گفت در روز انتخابات مشاهده کرده که برخی تریبون های نمازجمعه از تعبیر «خیانت» را برای توصیف اقدامات دولت یازدهم استفاده کردند، به نظر شما وقتی دولت با چنین مصادیقی مواجه می شود چه از برخی تریبون نمازجمعه باشد یا برنامه های صدا و سیما و مراسم های سیاسی، باید چه اقدامی انجام دهد؟ آیا برخی انتظار دارند رویه سکوت پیشه کند؟ چنین انتظاری وارد است؟

خیر، دولت پاسخ می دهد، اگر پاسخ ندهد خوب نیست. اگر نیاز به پاسخ قانع کننده، شفاف سازی، گفتن حقایق، دعوت به مناظره و گفتگو و ارائه اسناد است، دولت باید در این زمینه فعال برخورد کند. اینکه صرفا بخواهد بحث دلخوری پیش بیاید، درست نیست. ما باید برای شهروندان این حق را قائل شویم که شاید در بعضی شرایط اطلاع رسانی درست انجام نشده است. مثلا زوایای فواید برجام برای آنها درست تشریح نشد. بر همین اساس منتقدان را به گفتگو دعوت کنیم و از رسانه ها بخواهیم زوایای پنهان و مغفول را  شفاف سازی کنند تا دل‌نگرانی های افرادی که احیانا چنین استنباطی دارند رفع شود.

فکر می کنید دولت یادهم در بحث شنیدن نقد و پاسخ دادن به انتقادها چگونه عمل کرد و دولت دوازدهم باید چه کار کند؟

به نظر من بیش از اینها شفاف سازی و پاسخگویی لازم بود و این تعامل را می شد افزایش داد. فکر می کنم البته با تیم فعلی کابینه و قوه مجریه این به مراتب بیشتر خواهد شد.

از صدا و سیما به شخصه چه انتظاری دارید؟

برگزاری مناظره ها و برنامه هایی که محل تضارب آرا است در یک فضای دوستانه و محترمانه انجام شود. نقدی که بخواهد فقط یک طرفه باشد و پاسخش شنیده نشود منصفانه نیست. باید این فضا در مناظره ها بیشتر دیده شود، افراد که منتقد هستند بیایند طرح دیدگاه کنند و دولت نیز پاسخگو باشد.

آیا صداوسیما در دولت یازدهم مباحث دوطرفه را دنبال کرد؟

خیلی کم داشتیم. بیشتر زمان انتخابات فضای مناظره ها، انتقادات و پاسخگویی مطرح شد. نباید منتظر فضای انتخابات شویم، باید همیشه بحث داغ نقد، پاسخگویی و ارزیابی باشد، چه بسا ممکن است به نتایج خیلی خوبی برسیم. زحمت هایی کشیده شده، در حوزه های مختلف همچون کشاورزی و صنعت باید بیشتر از این برای مردم شرح داده شود بنابراین معتقدم از طریق رسانه ملی ما باید این اقدامات بیشتر انجام شود تا مسئولان ملموس تر با مردم صحبت کنند.

دولت یازدهم معتقد بود از تریبون رسانه ملی نقدها یک طرفه انجام می شد و فرصت پاسخگویی برای مسئولان اجرایی وجود نداشت، خودتان چنین وضعیتی را مشاهده کردید؟

بله، خیلی مایل بودم در حوزه حقوق شهروندی بیشتر به من فرصت داده می شد، فعالیتی را که برای حقوق مردم کردم، بیشتر می توانستم توضیح دهم ولی واقعا من مجبور بودم در استان ها از طریق دیدار چهره به چهره با مردم صحبت کنم اگر می توانستم مثل برخی وزرا بیشتر از طریق رسانه ملی صحبت کنم خیلی بهتر بود.

آیا این یک حالت عام بین اعضای کابینه بود؟ یعنی همکاران شما در دولت یازدهم نیاز می دیدند که بیشتر از طریق صدا و سیما دیدگاه ها و عملکردهای دستگاه های زیرمجموعه خود را به مردم بیان کنند؟

بله، البته بعضی از بخش های دولت خیلی بیشتر به رسانه ملی دسترسی داشتند، نمی دانم علتش چه بود ولی تعدادی هم بودند که واقعا رسانه در اختیارشان نبود.

 

کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

اخبار مرتبط

ارسال نظر