کد خبر: 39548
A
بهرام گلزاده

مصاحبه ای از جنس دربی پایتخت؟!

باید به آقای رشیدپور! متذکر شد که "مناظره و به چالش کشیدن"، در کنار مصاحبه، امری لازم، و از خصوصیات، ویژگی ها و توانمندی های یک مصاحبه کننده است. و بعد هم، وقتی مصاحبه زمان بندی دارد، این وظیفه مجری است که از سوالات اساسی تر و اصلی تر مصاحبه را آغاز کند، چالش کند،‌ سماجت بی طرفانه و حرفه ای به خرج دهد،‌ تا احیانا به دلیل آنچه که رشیدپور ادعا کرده، کمبود وقت بوده، از این "ماراتن"، پراهمیت جا نماند!

مصاحبه ای از جنس دربی پایتخت؟!

دیده بان ایران - بهرام گلزاده- روزنامه نگار: بنا دارم،‌ مصاحبه دوشنبه شبِ حسن روحانی رییس جمهور با رضا رشیدپور مجری شناخته شده تلویزیون را با نگاه نقادانه، مورد توجه قرار داده و اصطلاحا نقد بی رحمانه کنم. هر چند معتقدم اینگونه نقد کردن دولت، البته با رعایت انصاف و عدالت، از دهها یادداشت حمایت توام با تایید چشم و گوش بسته، و احساسی و بی نتیجه،‌ مفید تر است.

 نگارنده معتقد است که ترکیب روحانی ـ رشیدپور برای گفت و گویی که قرار بوده بدور از کلیشه، و به صورت کاملا آزاد، از سویی واقعیت ها و خواسته ها و مطالبات مردم، و همزمان، از طرف دیگر، گره ها و موانع و رنج ها و مشکلات دولت، مطرح شده و از میان پرسش و پاسخ ها، نتیجه ای قانع کننده و البته نسبی، حاصل شود، ترکیبی مناسب و حرفه ای نبود.

اساسا آقای رشیدپور، که احتمالا انتخاب خود دولت بوده، مجری مناسبی برای چنین گفت و گویی، که بایستی از اطلاعات نسبی سیاسی ، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی برخوردار باشد، نبود. هر چند رشیدپور، در پاسخ به نقدهای وارده به خودش در شبکه های مجازی، پاسخ داده که "من مجری هستم و قرار بوده مصاحبه کنم و نه مناظره! و زمان هم کم آوردم و فرصت لازم برای بسیاری از سوالات مهم، باقی نماند!" ، که این نگاه هم از آن نگاههای غریب است!

باید به آقای رشیدپور! متذکر شد که "مناظره و به چالش کشیدن"، در کنار مصاحبه، امری لازم، و از خصوصیات، ویژگی ها و توانمندی های یک مصاحبه کننده است. و بعد هم، وقتی مصاحبه زمان بندی دارد، این وظیفه مجری است که از سوالات اساسی تر و اصلی تر مصاحبه را آغاز کند، چالش کند،‌ سماجت بی طرفانه و حرفه ای به خرج دهد،‌ تا احیانا به دلیل آنچه که رشیدپور ادعا کرده، کمبود وقت بوده، از این "ماراتن"، پراهمیت جا نماند!

از دیگر ضعف ها و انتقادها به آقای رشید پور، دست‍‍پاچگی در برابر مصاحبه شونده،‌ بود. اینکه دائم ایشان، قبل از طرح هر سوالی، از مصاحبه شونده یا همان رییس جمهور، عذرخواهی می کند، پیام خوبی برای مخاطب ندارد، و به نوعی میدان را به طرف مقابل واگذار کرده است. و چنین، روحیه ای، اساسا دیالوگ را به مصاحبه ای بی روح تبدیل کرده و مصاحبه شونده ها اشتیاق و میلی وافر به پاسخ و شکافتن موضوعات، پیدا نمی کند. و در واقع یکی از پاشنه های آشیل این قبیل مصاحبه ها همین دستپاچگی و نشان دادن ضعف، و رو شدنِ دست مجری است.

 

به نظر نگارنده، مصاحبه شب گذشته که پس از یک ماه هیجانِ مردمیِ ناشی از برخی اتفاقات در کشور، از جمله زلزله، اعتراض ها، حوادث تلخ و شیرین،‌ مشکلات کمر شکن اقتصادی، و در کنار آن،‌ فشارهای بی حد و حصر منتقدان و مخالفان دولت، به روحانی و کابینه اش، فشارهای بین المللی و هجمه های ترامپیستی، و مبهم بودن افق آینده برای بسیاری از هموطنان، آب سردی بر روی سر همه بود و کمتر شخص یا گروهی را می توان یافت که بگوید، انجام این مصاحبه ، حداقل به طور نسبی، نگرانی ها و ابهام ها، و بلاتکلیفی های موجود،‌ که به اعتقاد من،‌ بخشی از آن، واقعی،‌ و بخش قابل توجهی از آن نیز، روانی و ناشی از فشارهای بین المللی و مخالفان سرسخت و ایضا تندرو داخلی دولت است، مرتفع کرده و انرژی و نیروی مضاعفی به دولت و مردم بخشیده است.

رییس جمهور روحانی نیز، نه تنها تحت تاثیر،‌ انجام چنین گفت و گوی بی روح،‌ و تا حدود زیادی مهندسی شده! رغبتی برای پاسخ کافی و وافی از خود نشان نداد، بلکه اینطور به نظر می رسد که در بسیاری از موارد هم، به هر دلیل مصحلت جویانه ی موجه یا غیرموجه، از فضای ایجاد شده، استقبال کرد و اصراری برای استفاده از فرصت بدست آمده در تلویزیون،‌ برای گزارش به ملت، به خصوص در زمینه سنگ اندازی های مخالفان و بحران آفرینی های  به قول بهزاد نبوی،‌ 9 ساعت یک بار، از خود نشان نداد.

و از طرفی رییس جمهور روحانی، حتی از فرصت پیش آمده، برای پُر کردن خلاء برخورداری از یک تیم رسانه ای حرفه ای و منسجم، که همواره در این نزدیک به پنج سال، از ضعف های جدی دولت به حساب آمده،‌ بهره ای نجست، و با غفلت از  ضعف ِ مجری، گزارشی حداقلی از اقدامات ِ زیربنایی و استراتژیک و بلند مدت دولت، و سنگ اندازی بی رحمانه و ضدملی مخالفان و منتقدان غیرمنصف و تندرو دولت تدبیر و امید، برای ملت ارایه نکرد. هرچند برخی گزارش ها، از جمله اشاره تلویحی به فشارها به دولت و رنج های دولت، و پایبندی به وعده ها،‌ و تاکید بر پایبندی دولت به حراست از منافع ملی و سرمایه های ملی، و برخی برنامه های بلند مدت، منتهی به از میان بردن فقر مطلق،‌ را می توان از جمله شاه بیت های این مصاحبه برشمرد.

سخن در باره چرایی انجام چنین مصاحبه ای که البته برخی صاحب نظران هم برای آن،‌ دستاوردهایی قائل هستند، ولی این قلم از ابتدا تکلیف خود را با مخاطبش روشن و اعلام کرد که قصد نقادی دارد،‌ زیاد است اما در پایان باید گفت که اگر بنا بوده مصاحبه رییس جمهور در این شرایط حساس کشور، موثر و مفید به حال جامعه باشد،‌ نبایستی همانند بازی دربی پایتخت، تحت تاثیر ملاحظات و شاید برخی مسائل پشت پرده، 90 دقیقه ای بی نتیجه می داشت، و همچنین از نظر نگارنده،‌ نباید از اجراء کننده ای کم توان و کمتر حرفه ای در بحث انجام مصاحبه ای سیاسی اقتصادی اجتماعی متفاوت،‌ بهره گرفته می شد. هر چند همه ما معترفیم که آقای رضا رشیدپور در حرفه ی خود، که همان مجری گری برنامه ای عمومی و جنرال اجتماعی و فرهنگی و طنز،‌ می باشد،‌ جزو نادر مجریان توانمند کشور است،‌ اما بپذیریم که برای چنین مصاحبه ای که از قبل،‌ برای مردم انتظارهایی ایجاد شده یا ایجاد کرده بودند،‌ از وجود وی استفاده می شد.

و نقد پایانی به مشورت دهندگان به رییس جمهور محترم است که چرا برای انجام چنین مصاحبه ی پراهمیت، و استفاده بهینه از فرصت بدست آمده در این شرایط حساس کشور،‌ پیش بینی های فنی ، زمانی و موضوعی لازم، برای گزارش به ملت، و تبیین برنامه ها و تلاش های دولت،‌ در زمینه حل مشکلات،‌ دردها و خواسته ها و مطالبات مردم، و رنج هایی که دولت به اعتراف خود آقای رییس جمهور،‌ با آن مواجه است،‌ به عمل نیامد؟!

آیا همراهان دولت، نگران برخی واقعیت های موجود و حتی شاید تحمیلی،‌ که نتیجه اش، چیزی جز ریزش هواداران و بدنه اجتماعی هوادار دولت، که امیدوارانه و سرسختانه، در کنار دولت منتخب خود هستند،‌ نمی باشند. امیدواریم این تجربه،‌ توشه ای مطمئن و فرصتی مغتنم برای هفته ها و ماهها آتی باشد. باید جنبید که وقت تنگ است! و زود، دیر می شود!

 

کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

اخبار مرتبط

ارسال نظر