کد خبر: 40778
A
توضیحات نعمت احمدی درباره خاطره گویی ماشاء الله شمس الواعظین؛

نعمت احمدی در گفت و گو با دیده بان ایران: مرتضوی در حالیکه با قطاب از ما پذیرایی می کرد، دستور بازداشت شمس الواعظین را صادر کرده بود/ مرتضوی شخص نبود بلکه یک جریان بود

مرتضوی در زمان خودش قوانین نانوشته ای را نهادینه و اجرایی کرد که متاسفانه هنوز هم با آن دست در گریبان هستیم. به طور مثال ایشان اصلا" برخی وکلا را نمی پذیرفت و از همه مهمتر اینکه مرتضوی هئیت منصفه را منحل کرد. خلاصه مطلب اینکه مرتضوی شخص نبود بلکه یک جریان بود

نعمت احمدی در گفت و گو با دیده بان ایران: مرتضوی در حالیکه با قطاب از ما پذیرایی می کرد، دستور بازداشت شمس الواعظین را صادر کرده بود/ مرتضوی شخص نبود بلکه یک جریان بود
دیده بان ایران: پس از گفت و گوی ماشاء الله شمس الواعظین با روزنامه همدلی و نقل خاطره ای از چگونگی بازداشتش در 29 فروردین سال  1379 توسط سعید مرتضوی؛  نعمت احمدی؛ وکیل آقای شمس‌الواعظین درباره جزییات این بازداشت به خبرنگار پایگاه خبری و تحلیلی دیده بان ایران گفت: پس از برگزاری دادگاه موکلم و صادر شدن حکم در آبان 78 بنده به همراه آقای فروغی و آقای سیف زاده به حکم صادر شده اعتراض کردیم و پرونده برای تجدید نظر به شعبه 27 ارجاع داده شد که همزمان مصادف شد با تعطیلات نوروز سال 79فروردین یا اردیبهشت همان سال یعنی 79 بود ( به گفته آقای شمس الواعضین 21 فروردین 79) که آقای مرتضوی هم با بنده و هم با خود آقای شمس تماس گرفت گفت که چرا به عید دیدنی من نیامدید؟!پس از تماس مرتضوی آقای شمس به من گفتند که "من از این تماس احساس خطر می کنم و بوی الرحمن می شنوم" 

 

بنده هم همان روز با آقای سیف زاده تماس گرفتم گفتم شما کجایید؟ ایشان گفتند دادگستری هستم. گفتم شما بروید شعبه 27 ببیند پرونده در چه مرحله ای است و آیا حکم دادگاه تجدید نظر صادر شده یا نه؟!آقای سیف زاده هم رفت و پس از پیگیری گفت: پرونده هنوز نوبتش نشده و در بایگانی است و حکم قطعی هنوز نشده است.
 
نعمت احمدی به دیده بان ایران گفت: بنده هم با آقای شمس تماس گرفتم و گفتم مشکلی نیست مگر اینکه پرونده جدیدی برای شما باز کرده باشند که در این صورت هم باید قراری صادر کنند که منجر به بازداشت شود. ولی در هر صورت از تلفن و دعوت مرتضوی بوی خیری شنیده نمی شود.

 

به هر صورت بنده به اتفاق آقای شمس به شعبه مربوطه مراجعه و به دیدن آقای مرتضوی رفتیم. آقای مرتضوی هم با شیرینی و سوهان و قطاب یزدی از ما پذیرایی می کرد. اما در همان حین هم همش از پشت میز با یک جایی تماس می گرفت و طوری که ما نشنویم تلفنی حرف میزد و چیزهایی می گفت.

 

من به آقای شمس گفتم خیلی دلواپسم. در همین بین به آقای مرتضوی هم گفتیم که نیت عید دیدنی بود که ما هم دیداری تازه کردیم اگر اجازه بدهید ما برویم که مرتضوی هم گفت کجا حالا نشسته اید.!!
خلاصه این دیدار تا ظهر طول کشید و به اذان ظهر نزدیک شدیم. آقای غفور گرشاسبی هم که مدیر روزنامه صبح آزادگان بود به ما ملحق شدند و پس از آن ما بلند شدیم  و پس از خداحافظی از اتاق آقای مرتضوی خارج شدیم.
ما از در آمدیم بیرون؛ مامورها که آقای شمس را نمیشناختند؛ من را به جای ایشان اشتباهی گرفتند. یک ماموری دست مرا گرفت و نزد آقای تشکری که دادرس مرتضوی هم بود و آنروز ظاهرا به جای مامور اجرای احکام نشسته بود در این لحظه به مامور مربوطه گفت: اینکه شمس نیست؟!بروید ماشاء الله شمس الواعظین را بیاورید. 
 
در همان لحظات هم آقای شمس در حال بیرون رفتن از شعبه بود که مامورها سر رسیدند و ایشان را بازداشت کردند. 
آقای شمس هم به من گفت چه کار کنم که بنده هم به ایشان گفتم: من تا درب زندان وکیل شما هستم و تا پشت درب زندان اوین هم با ماشین پشت سر ایشان رفتم.
 
این حقوقدان در پاسخ به این سوال که آیا بازداشت آنروز آقای شمس الواعظین مهندسی شده بود یا خیر؟! تصریح کرد:  بله! زیرا  آقای مرتضوی هماهنگ کرده بود تا شعبه 27 در همان روز حکم را تایید، تایپ و در همان روز هم اجرا کند. حالا اگر در این بین تاریخش جا به جا شده حداقل بنده اطلاعی ندارم. ولی این موضوع را می توانم قاطعانه بگویم وقتی که آقای سیف زاده به شعبه مراجعه کرده بود هنوز حکمی تایید نشده بود. و تماس آقای مرتضوی برای دعوت از ما برای رفتن به شعبه مربوط فقط جهت عید دیدنی بود.
 
این استاد دانشگاه همچنین در پایان اظهار کرد: مرتضوی در زمان خودش  قوانین نانوشته ای را نهادینه و اجرایی کرد که متاسفانه هنوز هم با آن دست در گریبان هستیم. به طور مثال ایشان اصلا" برخی وکلا را نمی پذیرفت و از همه مهمتر اینکه مرتضوی هئیت منصفه را منحل کرد. خلاصه مطلب اینکه مرتضوی شخص نبود بلکه یک جریان بود.

 

کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

اخبار مرتبط

ارسال نظر