کد خبر: 45914
A

قاسم میرزایی نکو: روحانی فضا را برای نقش آفرینی معاون اول رئیس جمهور در هدایت تیم اقتصادی دولت باز کند/ صدا و سیما با روحانی همراهی ندارد، دولت برای تشکیل یک رسانه قوی و مستقل به مجلس لایحه ارائه کند

آقای روحانی باید بدنه دولت را چالاک سازی کند و این چالاک سازی ممکن است با تغییرات در تیم دولت امکانپذیر باشد. تشکیل ستاد اقتصاد مقاومتی و بازگرداندن نقش اصلی معاون رئیس‌جمهور و همچنین تشکیل جلسات مستمر سران قوا می‌تواند تا حد زیادی راهگشا باشد.

قاسم میرزایی نکو:  روحانی فضا را برای نقش  آفرینی  معاون اول رئیس جمهور در هدایت تیم اقتصادی دولت باز کند/ صدا و سیما با روحانی همراهی ندارد، دولت برای تشکیل یک رسانه قوی و مستقل به مجلس لایحه ارائه کند

دیده بان ایران: اسم میرزایی نیکو نماینده مجلس دهم به گفت‌وگویی به دلایل افزایش اعتراضات و بررسی کارنامه دولت روحانی پرداخته است  متن  در ادامه می‌خوانید.

انتقادهای زیادی به عملکرد دولت دوازدهم مطرح می‌شود و بیشتر این انتقادات در خصوص تیم اقتصادی دولت است. اخیرا نیز مباحثی در خصوص تغییرات در دولت مطرح شد که حاکی از لزوم تغییر است. ارزیابی شما پیامون وضعیت فعلی دولت چیست؟

برخی تنها تلاش دارند دولت را بکوبند در حالی که این کار به سود هیچ‌کسی نیست. در شرایطی که کشور در شرایط سخت بین‌المللی و منطقه‌ای قرار دارد تضعیف دولت در واقع خیانت به کشور است. البته نقد منصفانه هیچ‌اشکالی ندارد، اما در این میان امروزه می‌بینیم برخی برای دولت شمشیر خود را از رو بسته‌اند و بنا را بر دشمنی با دولت گذاشته‌اند. پیرامون مشکلات دولت عواملی وجود دارد که به هم متصل هستند. از شرایط سیاسی بین‌المللی همچون برجام گرفته تا فشارهای اقتصادی و همچنین کارشکنی‌ها و تبلیغات گسترده ضد دولتی در داخل همه و همه حلقه‌های زنجیری را تشکیل می‌دهند که دولت را در خود محصور کرده است. در چنین شرایطی اگر تغییری هم در دولت ایجاد شود یا وزیری تغییر کند گمان نمی‌رود مشکلی از مشکلات دولت حل شود، البته تغییر خوب است اما شرایط حاکم بر کشور اجازه نمی‌دهد این تغییرات روند رو به مثبتی داشته باشد. این شرایط، شرایط عمده منطقه‌ای و بین‌المللی هستند که کشور را با چالش‌های بزرگی مواجه کرده‌اند و تا زمانی که ما نتوانیم این چالش‌ها را برطرف کنیم و به یک جمع‌بندی واحد در خصوص مواجهه با این چالش‌ها دست یابیم همچنان باید با مشکلات متعدد سیاسی و اقتصادی روبه‌رو باشیم. در شرایط فعلی یکی از بزرگ‌ترین مشکلات کشور در حوزه اقتصاد است و برطرف شدن این مشکل زمانی میسر می‌شود که کشور بتواند مشکل جذب سرمایه‌های خارجی و حفظ سرمایه‌های داخلی را حل کند. در چنین شرایطی به‌نظر می‌رسد آقای روحانی باید  بدنه دولت را چالاک سازی کند و این چالاک سازی ممکن است با کمی تغییرات در تیم دولت امکانپذیر باشد. تشکیل ستاد اقتصاد مقاومتی و بازگرداندن نقش اصلی معاون رئیس‌جمهور و همچنین تشکیل جلسات مستمر سران قوا می‌تواند تا حد زیادی راهگشا باشد. البته آنچه که از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است مطلع کردن مردم از مصوبات جلسات مشترک قوا و در جریان قرار دادن مردم از روند اقدامات انجام شده است. البته نباید غافل شد که دشمنان خارجی ملت بیکار ننشستند و از هر فرصتی برای ضربه زدن به این کشور استفاده می‌کنند. آسیب‌پذیر‌ترین بخش کشور هم همین‌ساله اقتصاد است. اقتصاد تاثیر مستقیمی بر پیکر جامعه دارد و تضعیف آن کشور را از درون با چالش مواجه می‌کند.

برای غلبه بر مشکلات باید از مردم کمک خواست. باید به‌نظرات مردم رجوع کرد و این ملت را غریبه ندانست و به آنان اعتماد کرد. باید قبول کنیم نظر اکثر مردم ممکن است با نظرات ما متفاوت باشد و در بسیاری از موارد همچون سیاست خارجی، اقتصاد و فرهنگی و اجتماعی مردم نظرات و عملکرد ما را قبول نداشته باشند. برای نزدیک شدن به مردم باید به آنان نزدیک شد و از آنان نظرخواهی کرد. این اولین قدم در راستای ایجاد اتحاد و همبستگی ملی است. مشکلات کشور همان‌طور که اشاره شد متعدد است به‌طور نمونه صداوسیما برای خود سیاستی اتخاذ می‌کند که نه مورد قبول مردم است نه مورد قبول دولت و از قرار مسئولان و مدیران این سازمان اهمیتی نمی‌دهند که دولت و مردم چه نظر و نقدی نسبت به عملکرد آنان دارند. در حالی که صداوسیما می‌تواند نقش کلیدی در ایجاد وحدت و انسجام ملی از خود نشان دهد، اما رویکردی که این سازمان در قبال دولت و ملت اتخاذ کرده را نمی‌توان چندان آسان رویکردی مثبت ارزیابی کرد.

ارزیابی شما از فاصله روزافزون میان مسئولان و مردم چیست و چه عواملی موجب افزایش این فاصله شده است؟

برخی به رغم ادعای قانونمندی و تبعیت از قانون، رفتاری مغایر با قانون اساسی از خود نشان می‌دهند. قانون اساسی برای جایگاه ملت و همچنین نظرات مردم ارزش و اهمیت زیادی قائل شده و به‌صراحت درباره آن سخن گفته است. وقتی مردم به من نماینده رأی داده‌اند تا به وکالت از آنان در مجلس از حقوقشان دفاع کنم نه اینکه نظرات خود را در غالب نظر مردم اعلام کنم. گمان می‌رود در چنین حالتی نیاز به یک فرایند مشخص داریم تا مردم همچنان بر عملکرد نمایندگان خود نظارت داشته باشند و بتوانند نظرات خود را با نمایندگان در میان بگذارند. امروزه فناوری و تکنولوژی این امکان را برای ما فراهم ساخته و باید از آن استفاده کرد. به‌طور نمونه نمایندگان می‌توانند در خصوص مسائل مختلف از طریق وبگاه‌های خود و حتی وبگاه رسمی مجلس از مردم نظرخواهی کنند و بر اساس آرایی که مردم می‌دهند تصمیم‌گیری کنند. البته این تنها یک مثال است و راه‌های مختلفی می‌تواند اتخاذ شود تا مردم تنها نقش رأی دهنده در زمان انتخابات را نداشته باشند و در تمام ایام بتوانند نظرات خود را اعلام کنند. با این روش تکلیف نماینده روشن می‌شود و دیگر افراد خاص از جایگاه‌های مختلف نمی‌توانند نماینده‌ای را مجبور به تصمیم‌گیری در جهت منافع خود کنند. باید نظر مردم را همیشه در نظر داشته باشیم. باید از طرق مختلف نسبت به آگاه‌سازی مردم پیرامون مسائل مختلف اقدام کنیم و اجازه ندهیم عده‌ای از عدم آگاهی مردم یا عدم دسترسی ملت به نمایندگان مجلس به خود اجازه دهند که از طرف 80‌میلیون ایرانی نظر دهند و تلاش کنند نظرات خود را بر مجلس یا دولت با رفتارهای عجیب و غریب تحمیل کنند. در واقع قانون اساسی تکلیف همه را مشخص کرده است به شرطی که به آن اهمیت داده شود و برداشت‌های گزینشی از آن نداشته باشیم. دولت هم باید از نظرات ملت استفاده کند و نسبت به آگاه‌سازی مردم بی‌تفاوت نباشد. چه اشکالی دارد که اگر صداوسیما نمی‌تواند بی‌طرفانه در خصوص عملکرد دولت رفتار کند، دولت خود نسبت به اطلاع‌رسانی پیرامون اقدامات خود وارد عمل شده و یک شبکه تلویزیونی برای اطلاع‌رسانی تاسیس کرده و از طریق آن شبکه با مردم در ارتباط باشد. در واقع می‌توان یکی از نقاط ضعف دولت را در اطلاع‌رسانی و آگاه‌سازی مردم دانست. دولت نباید نسبت به این موضوع بی‌تفاوت باشد. چندین‌میلیون ایرانی به این دولت رأی داده‌اند و انتظار دارند تا نتیجه انتخاب خود را ببینند. دولت از طریق ایجاد یک شبکه تلویزیونی به‌راحتی می‌تواند با مردم در ارتباط بوده و پیرامون بسیاری از مسائل اطلاع‌رسانی کند و از حقوق شهروندی و حقوق اساسی مردم دفاع کند. اگر این رویه فعلی همچنان ادامه پیدا کند به‌نظر نمی‌رسد تغییر چهره‌ها در دولت تاثیر زیادی در بهبود وضعیت کشور داشته باشد. در کشور ما قانون اساسی به‌نوعی مظلوم واقع شده است. در همان قانون اساسی آمده است که حافظ و ناظر قانون اساسی شخص رئیس‌جمهور است. او قسم یاد کرده تا مفاد قانون اساسی را اجرا کرده و از آن حراست کند. اینجا انتقاد به کسی است که وظیفه‌اش حراست و نظارت بر اجرای قانون اساسی است یعنی رئیس‌جمهور. رئیس‌جمهور نباید اجازه دهد قانون اساسی توسط عده‌ای محصور و تنها برداشت‌های گزینشی از آن شود و در برابر دیگر اصول این قانون که به حقوق ملت پرداخته شده، توجه چندانی نشود.

رئیس‌جمهور وعده‌های زیادی در زمان انتخابات دادند که محقق نشد عوامل مختلفی در عدم تحقق این وعده‌ها دخیل بودند، اما برخی از این وعده‌ها در چارچوب اختیارات رئیس‌جمهور قرار داشتند که باز آن نیز محقق نشد؛ ارزیابی شما نسبت به نوع عملکرد دولت چیست؟

باز این مساله برمی‌گردد به همان بی‌توجهی برخی افراد به قانون. در برخی مسائل سیاسی و محدودیت‌ها قانون تکلیف را روشن کرده است، اما موضوع برای مردم شفاف‌سازی نشده است. برای مثال گفته می‌شود برخی از این محدودیت‌ها بر اساس مصوبه شورای عالی امنیت ملی دستور بوده و دستور گشایش هم توسط همین شورا صادر شود اما برای ما هم این سوال مطرح است که چرا آقای روحانی با وجود آنکه چندین بار خودشان پیرامون این موضوع سخن گفته‌اند به‌عنوان رئیس شورای عالی امنیت ملی هیچ‌اقدامی انجام نداده و اگر انجام داده‌اند بنا به وعده‌ای که به مردم دادند، اقدامات خود را به اطلاع ملت نرساندند؟ در واقع دولت باید به سمتی حرکت کند که فاصله خود را با مردم کاهش دهد و مردم را محرم خود بداند. اگر در این میان موانعی وجود دارند که نمی‌گذارند دولت و ملت به هم نزدیک شوند، وظیفه رئیس‌جمهور است که راهکاری بیندیشد و این موانع را برطرف کند. رئیس‌جمهور بارها از شفاف‌سازی سخن گفته است، باید در عرصه عمل نیز شفاف ظاهر شده و با مردم صادقانه و با صراحت سخن بگوید. همان‌طور که اشاره شد دولت نیازمند یک رسانه قوی و فراگیر است تا بتواند با مردم ارتباط داشته باشد. برای ایجاد این رابطه دولت سازوکار لازم را دارد و فقط باید تصمیم بگیرد که این ارتباط برقرار شود. اینگونه است که می‌بینیم در بسیاری از مسائل قانون تعیین تکلیف کرده است، اما نادیده گرفته می‌شود حتی در برخی از مسائل بارها دیده شده مقام معظم رهبری به‌صراحت برخی از ارگان‌ها یا دستگاه‌های کشور را از برخی امور منع کرده‌اند اما باز این دستگاه‌ها به همان رویه سابق رفتار کرده و برخلاف نظر رهبر معظم انقلاب عمل می‌کنند. شاید بتوان گفت عامل این‌گونه رفتارها که هم از لحاظ قانونی و هم از لحاظ شرعی دچار شبهه و ایراد هستند، ضعف دستگاه‌های نظارتی است. این یک اصل مهم است که بر اساس قانون اساسی هیچ‌فرد، سازمان یا دستگاهی فرای قانون نیست و همه در برابر قانون برابر هستند، اما متاسفانه برخی خود را فراتر از قانون می‌دانند و این طرز تفکر است که کشور را با مشکلات متعدد مواجه ساخته است.

با توجه به قوانین صداوسیما و انحصار صدا و تصویر توسط این سازمان، دولت می‌تواند از داشتن یک رسانه مستقل بهره‌مند شود؟

دولت می‌تواند روند اجرای طرح مورد نظر خود را در قالب لایحه به مجلس ارائه دهد به‌طور حتم این لایحه با استقبال نمایندگان مواجه خواهد شد. اگر هم مشکل قانونی داشته باشد می‌توان آن را بررسی و رفع اشکل کرد، اما این کاری نیست که غیرممکن باشد. در شرایط فعلی اکثر نمایندگان تمام تلاش خود را به کار گرفته‌اند تا دولت را در انجام امور کشور یاری دهند و از هر کمکی به دولت دریغ نمی‌کنند. نیاز امروز دولت به یک رسانه مستقل از هر زمان دیگر بیشتر نمایان است. دولت باید یک رسانه مستقل داشته باشد تا بتواند راحت و بدون مشکل مردم را در جریان امور و اقدامات خود قرار دهد. نیاز به رسانه مستقل در مجلس به‌عنوان خانه ملت نیز احساس می‌شود. شاید گفته شود تمام اخبار مجلس به‌صورت رادیویی منتشر می‌شود، اما این نمی‌تواند جوابگوی ملت باشد. مجلس و نمایندگان ملت باید بتوانند از طریق یک رسانه مستقل با مردم در ارتباط باشند و البته ارتباطی دو طرفه به این معنی که مردم نیز در عین حال از طریق نظرسنجی‌ها و ارسال پیام نظرات خود را به نمایندگان منعکس کنند. وقتی در یک برنامه ورزشی 8‌میلیون نفر در یک نظرسنجی شرکت می‌کنند، بنابراین می‌شود پیرامون موضوعاتی که به سرنوشت ملت و کشور گره خورده نیز از همین روش استفاده کرد. وقتی بشود از طریق یک رسانه مستقل مردم را از امور دولت و مجلس آگاه ساخت آن وقت افرادی نمی‌توانند از عدم آگاهی مردم برای رسیدن به مقاصد سیاسی خود و جناح خود سوءاستفاده کرده و با ایجاد جنجال تبلیغاتی کار خود را پیش ببرند. آگاهی و اطلاع از امور کشور حق مردم است و وظیفه مسئولان ایجاب می‌کند که نسبت به آن بی‌تفاوت نباشند.

چه عاملی موجب می‌شود عده‌ای با ایجاد تنش و جنجال اهداف سیاسی خود را پیش برده و همواره در رسیدن به مقاصد سیاسی خود از روش‌های نامتعارف استفاده کرده و به هیچ‌مقامی نیز پاسخگو نباشند؟

این مساله در کشور ما یک مساله عادی است که عده‌ای علاقه زیادی به جوسازی دارند. پیرامون موضوع FATF هم اگر شفاف‌سازی شده بود و دولت این امکان را داشت که مسائل را به اطلاع مردم برساند، عده‌ای این فرصت را پیدا نمی‌کردند تا مجلس را به تنش بکشانند. در آن روزی که بررسی این لایحه قرار بود در مجلس انجام شود و دلواپسان نظم مجلس را بهم ریختند، ما با 103 رأی خواهان بررسی این لایحه شدیم، اما دولت بر خلاف رأی ما اعلام کرد بررسی این لایحه با 2 ماه تاخیر انجام شود. در چنین حالتی که نمایندگان برای همکاری با دولت تمام تلاش خود را به‌کار گرفته‌اند، اما دولت خود عقب می‌کشد دیگر چه کاری از نمایندگان بر‌می‌آید؟ مشکل دولت ما این است که نه‌تنها با مردم صریح سخن نمی‌گوید بلکه با دلسوزان کشور و کسانی که تلاش می‌کنند موانع پیش روی دولت را بردارند، همکاری نمی‌کند. از اول انقلاب عده‌ای بودند که بدون داشتن، حزب، تشکیلات، سازمان و یا مجوز هر وقت که می‌خواستند تجمع می‌کردند، تظاهرات می‌کردند، کفن پوشیدن و به کف خیابان آمدند، به خود اجازه می‌دادند به مسئولان عالی‌رتبه کشور یا نمایندگان مجلس توهین کنند و حتی مورد تعرض قرار دهند و در سال‌های اخیر نیز با اقدامات خود از جمله حمله به سفارتخانه‌ها چهره ایران را در عرصه بین‌الملی مخدوش کردند. اقدام اخیر آنان هم بمباران پیامکی نمایندگان بود نکته جالب این است که نظرات این افراد توسط رسانه‌های مهم پوشش داده شده و برخوردی با آنان صورت نمی‌گیرد و در مقابل برخی از احزاب و افراد شناخته شده وقتی درخواست مجوز برای یک تجمع قانونی می‌کنند به عناوین مختلف با آن مخالفت می‌شود. متاسفانه این رویه همان‌طور که اشاره شد از اول انقلاب وجود داشته و هنوز هم ادامه دارد، اما در یکجایی باید برای حفظ انسجام کشور جلو این افراد و اقدامات آنان گرفته شود. این افراد اگر واقعا دلسوز نظام و کشور هستند یکبار هم که شده به عواقب کارهای خود بیندیشند و اندکی فکر کنند که رفتارهای آنان چه تبعات منفی و هزینه‌هایی برای کشور و ملت به‌همراه خواهد داشت. اگر قرار است در یک مجلس 50 نفر نظر خود را با اقدامات عجیب و غریب و ایجاد بی‌نظمی بر 200 نماینده دیگر تحمیل کنند چرا نمی‌آیند با روشی معقولانه و به‌طور مثال با برگزاری یک همایش نظرات خود را بیان کنند و نظرات دیگران را بشنوند و از مواضع خود به‌طور خردمندانه دفاع کنند؟ باید عده‌ای بپذیرند که 40 سال از انقلاب گذشته و فضای سیاسی کشور با فضای سیاسی دهه 60 تفاوت دارد. دوران پیش برد اهداف با جار و جنجال و فرافکنی گذشته است و مردم دیگر اینگونه رفتارهای پرهزینه را نمی‌پذیرند.

 

منبع: آرمان 

کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

اخبار مرتبط

ارسال نظر