کد خبر: 4878
A
احمد نقیب‌زاده:

جنتی به همان دلیلی برکنار شد که مهاجرانی برکنار شده بود

مردم ایران نیز با آگاهی شرایط کشور را رصد می‌کنند و به خوبی از پشت پرده مخالفت با آقای روحانی آگاهی دارند. به همین دلیل نیز در سال۹۶ اجازه نخواهند داد مخالفان دولت به اهداف خود دست پیدا کنند و با حمایت گسترده از آقای روحانی زمینه پیروزی ایشان را مهیا خواهند کرد.

جنتی به همان دلیلی برکنار شد که مهاجرانی برکنار شده بود

آقای روحانی در طول سه سال گذشته چه رفتاری با سه طبقه مرفه، متوسط و پایین جامعه داشته است؟آیا آقای روحانی موفق شده با هر طبقه اجتماعی بر اساس مطالبات آنها رفتار کند؟ پایگاه اجتماعی آقای روحانی در سال۹۶ چه تغییری با پایگاه اجتماعی ایشان در سال۹۲ کرده است؟ آیا معرفی سه وزیر اصلاح‌طلب در ماه‌های پایانی عمر دولت برای رضایت خاطر برخی منتقدان اصلاح‌طلبان دولت صورت گرفته یا نقطه آغازی بر تغییرات گسترده در دولت است؟

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی دیده بان ایران ، برای پاسخ به این سوالات با دکتر احمد نقیب‌زاده استاد برجسته علوم سیاسی دانشگاه تهران گفت‌وگو کردیم. نقیب‌زاده معتقد است:«اگر اصولگرایان برای حفظ منافع نظام به دنبال شکست آقای روحانی هستند در یک اشتباه بزرگ تاریخی به سر می‌برند. اصولگرایان باید این نکته را در نظر داشته باشند که حضور آقای روحانی در قدرت بیشتر از هر فرد دیگری به حفظ نظام کمک می‌کند و هر شخص دیگری که جای ایشان را بگیرد نظام را با مشکلات بسیار جدی مواجه می‌کند. در شرایط کنونی کنار رفتن روحانی از قدرت باعث دلسردی مردم خواهد شد و مردم به این نتیجه خواهند رسید که تلاش در اصلاح برخی از نهادهای قدرت بی‌نتیجه است و در نتیجه رفتار خود را نسبت به برخی از نهادهای قدرت تغییر می‌دهند». در ادامه متن گفت‌وگوی روزنامه آرمان امروز را با دکتر احمد نقیب زاده می‌خوانید.

پایگاه اجتماعی آقای روحانی در سال۹۶ چه تغییری با پایگاه اجتماعی ایشان در سال۹۲ کرده است؟ آیا حامیان اجتماعی آقای روحانی به همان شکل که از ایشان در سال ۹۲ حمایت کردند حاضر خواهند بود در سال۹۶ نیز حمایت کنند؟

به نظر من حمایت از آقای روحانی در انتخابات۹۶ به مراتب از سال۹۲ بیشتر و گسترده‌تر خواهد بود. دلیل این مساله نیز این است که عده‌ای از همان ابتدای دولت آقای روحانی تلاش کردند دولت به وعده‌های خود عمل نکند تا جایگاه خود را در بین مردم از دست بدهد. این گروه از تمام ابزارها و حربه‌ها برای زمین‌گیر کردن آقای روحانی استفاده کردند و به مرور زمان یک جبهه گسترده علیه دولت تدبیر و امید به وجود آوردند. مردم ایران نیز با آگاهی شرایط کشور را رصد می‌کنند و به خوبی از پشت پرده مخالفت با آقای روحانی آگاهی دارند. به همین دلیل نیز در سال۹۶ اجازه نخواهند داد مخالفان دولت به اهداف خود دست پیدا کنند و با حمایت گسترده از آقای روحانی زمینه پیروزی ایشان را مهیا خواهند کرد. مخالفان آقای روحانی در طول سه سال گذشته به دو نکته مهم آگاهی داشتند؛ نخست اینکه با توجه به خرابی‌های باقیمانده از دولت گذشته تحقق وعده‌های انتخاباتی آقای روحانی نیازمند زمان طولانی است و دوم اینکه آقای روحانی در تحقق مطالبات خود اختیارات کامل ندارد و باید با چانه‌زنی با دیگر نهادهای قدرت این اقدامات را انجام دهد. دولت آقای روحانی تا قبل از اجرایی شدن برجام زیر ضربات اصولگرایان قرار داشت و اصولگرایان مرتب عنوان می‌کردند که دولت هیچ گونه دستاوردی نداشته است. این در حالی است که در ماه‌های اخیر که نتایج برجام تاحدود زیادی مشخص شده اصولگرایان به پستو‌های خود خزیده‌اند و در مقابل موفقیت‌های آقای روحانی سکوت کرده‌اند. در شرایط کنونی اگر شخص جدیدی به ریاست‌جمهوری برسد کشور با مشکلات زیادی مواجه خواهد شد و بسیاری از برنامه‌ریزی‌های کشور با مشکلات جدی مواجه می‌شود. به همین دلیل بهترین وضعیت برای کشور ادامه رویکرد معتدل آقای روحانی است.

برخی معتقدند انتخاب برخی مدیران استانی و همچنین عدم تحقق برخی مطالبات مهم مدنی و سیاسی سبب سرخوردگی طیفی از حامیان آقای روحانی شده است. به نظر شما این سرخوردگی و فاصله در انتخابات آینده به آقای روحانی ضربه نمی‌زند؟

این مساله که برخی از افراد و گروه‌ها نسبت به رویکرد آقای روحانی انتقاد داشته باشند به معنای گسست و فاصله بین پایگاه اجتماعی و ایشان نیست. بنده نیز انتقادات جدی به برخی عملکردهای آقای روحانی دارم. آقای روحانی در طول سه سال گذشته بیشتر انرژی و وقت خود را صرف حل مناقشه اتمی ایران کرد و تمایل داشت پس از فراغت از برجام دست به اصلاحات دیگری نیز در زمینه سیاسی و مدنی بزند. با این وجود تا این لحظه این اقدامات صورت نگرفته و به همین دلیل مورد انتقاد برخی از حامیان خود قرار گرفته است. در جامعه ایران به صورت طبیعی هر رئیس‌جمهور پس از مدتی با کاهش حمایت پایگاه اجتماعی خود مواجه می‌شود. به هر حال در شرایط کنونی آقای روحانی چهار سال رئیس‌جمهور کشور بوده و نمی‌توان انتظار داشت مردم همان دیدگاهی که در سال۹۲ نسبت به ایشان داشتند در سال۹۶ نیز داشته باشند. در بین این سال‌ها مردم به بسیاری از نقاط قوت و ضعف آقای روحانی پی برده‌اند و بر اساس همین شناخت در انتخابات ۹۶ عمل خواهند کرد.

برخی از اصلاح‌طلبان حمایت این جریان از آقای روحانی در انتخابات ۹۶ را قطعی می‌دانند و از سوی دیگر برخی عنوان می‌کنند حمایت اصلاح‌طلبان از آقای روحانی در انتخابات ریاست‌جمهوری آینده مشروط است. دیدگاه شما دراین زمینه چیست؟آیا اصلاح‌طلبان به صورت قاطع از آقای روحانی حمایت می‌کنند یا مشروط؟

به نظر من استدلال‌های هر دو گروه صحیح است و من با هر دو گروه موافق هستم. از یک سو اصلاح‌طلبان باید حمایت خود را از آقای روحانی بیشتر کنند و از سوی دیگر نیز آقای روحانی باید از اصلاح‌طلبان بیشتر در مدیریت کشور استفاده کند. بدون شک دولت آقای روحانی یک دولت استثنایی در تاریخ جمهوری اسلامی بوده است. دلیل این مساله نیز این است که تقریبا تمام عقلای جریان‌های سیاسی و همچنین اقشار مختلف مردم که از مدیریت احمدی‌نژاد در هشت سال گذشته نگران بودند برای جلوگیری از تکرار به دست گرفتن قدرت توسط تندروها از آقای روحانی حمایت کردند و آقای روحانی با شرایط خوبی از نظر پایگاه اجتماعی به ریاست‌جمهوری رسید. آقای روحانی در طول سه سال گذشته با اعتدال و میانه‌روی بین جریان‌های سیاسی یک نوع بالانس معقول به وجود آورد تا به این وسیله از دوقطبی شدن جامعه جلوگیری کند. دولت آقای روحانی برخلاف دولت اصلاحات از اصولگرایان معتدل نیز استفاده کرد. این در حالی بود که در دولت اصلاحات تنها اصلاح‌طلبان حضور داشتند و اصولگرایان بیشتر به عنوان منتقد دولت عمل می‌کردند. آقای روحانی قصد داشت با بازی دادن به اصولگرایان در راستای مطالبات هر دو جریان سیاسی حرکت کند. با این وجود ایشان این نکته را فراموش کرده بودند که به صورت همزمان نمی‌تواند به مطالبات هر دو جریان سیاسی پاسخگو باشد. از نظر سیاسی هیچ دولتی نمی‌تواند همه جریان‌های سیاسی را از خود راضی نگه دارد. به هر حال برخی از گروه‌های سیاسی ذاتا حالت اپوزیسیونی نسبت به دولت‌ها دارند و هماهنگ کردن همه اینها زیر یک چتر واحد تقریبا غیرممکن است. نکته مهم دیگر اینکه آقای روحانی باید در طول سه سال گذشته به این نتیجه رسیده باشد که کابینه مختلط کارایی چندانی ندارد و بهتر است کابینه حالت یک‌دست و هم‌رایی داشته باشد. نکته دیگر اینکه نزدیک‌ترین حزب به آقای روحانی از نظر فکری و سیاسی حزب کارگزاران سازندگی است. با این وجود آقای روحانی از اعضای این حزب در کابینه خود استفاده نکرده است. البته از این نکته نیز نباید غافل شد که حزب کارگزاران در ارتباط با توده‌های مردم مشکل دارد و باید این نقیصه را هر چه زودتر برطرف کند. آقای روحانی نیز باید قاطعیت بیشتری در برخی زمینه‌ها و از جمله در زمینه سیاسی و مدنی از خود نشان بدهد. نکته مهم دیگر اینکه اگر اصولگرایان برای حفظ منافع نظام به دنبال شکست آقای روحانی هستند در یک اشتباه بزرگ تاریخی به سر می‌برند. اصولگرایان باید این نکته را در نظر داشته باشند که حضور آقای روحانی در قدرت بیشتر از هر فرد دیگری به حفظ نظام کمک می‌کند و هر شخص دیگری که جای ایشان را بگیرد نظام را با مشکلات بسیار جدی مواجه می‌کند. در شرایط کنونی کنار رفتن روحانی از قدرت باعث دلسردی مردم خواهد شد و مردم به این نتیجه خواهند رسید که تلاش در اصلاح برخی از نهادهای قدرت بی‌نتیجه است و در نتیجه رفتار خود را نسبت به برخی از نهادهای قدرت تغییر می‌دهند.

تحلیل شما از رفتار آقای روحانی به عنوان رئیس‌جمهور با سه طبقه مرفه، متوسط و پایین جامعه در سه سال گذشته چیست؟آیا آقای روحانی موفق شده با هر طبقه اجتماعی براساس مطالبات آنها رفتار کند یا اینکه رفتار دیگری از خود بروز داده است؟

وضعیت جامعه ایران از نظر طبقات اجتماعی بسیار پیچیده است و به راحتی نمی‌توان در این زمینه اظهارنظر کرد. در دهه‌های اخیر طبقه متوسط در ایران رشد زیادی پیدا کرده است. با این وجود این طبقه هیچگاه به مطالبات جدی و اصلی خود دست پیدا نکرده است. از سوی دیگر طبقات پایین جامعه حضور دارند که این طبقه نیز با اینکه وضعیت بهتری نسبت به گذشته پیدا کرده اما اغلب دولت‌ها در تحقق مطالبات این طبقه ناتوان بوده‌اند. دولت احمدی‌نژاد در ظاهر توجه زیادی به طبقات فرودست جامعه داشت اما در عمل دست به اقداماتی زد که وضعیت طبقه فرودست جامعه را بدتر از گذشته کرد. کار به جایی رسید که خود طبقه پایین جامعه نیز به این نتیجه رسیده بود که ادامه رویکرد احمدی‌نژاد به ضرر این طبقه است و اگر رویکرد وی در اداره کشور ادامه پیدا کند این طبقه روز به روز وضعیت ناگوارتری پیدا می‌کند. در دولت احمدی‌نژاد فسادها و اختلاس‌های زیادی رخ داد، با این وجود ایشان با یک کاپشن ساده در انظار عمومی حاضر می‌شد به شکلی که همه فکر می‌کردند دولت هم ساده‌زیست است. در شرایط کنونی نظام جمهوری اسلامی بر سر یک دوراهی قرار گرفته است؛ از یک طرف باید نشان دهد که یک نظام تحول‌پذیر و منعطف است که تحولات را به موقع می‌پذیرد و انجام می‌دهد یا از طرف دیگر با عدم انعطاف‌پذیری در جهت تحقق مطالبات اقشار مختلف، مردم را از خود مأیوس و ناامید کند. بدون شک طبقه متوسط بیش از دیگر طبقات از وضعیت دولت آقای روحانی آگاهی دارد و به خوبی متوجه شده است که مخالفان دولت تلاش می‌کنند دولت به اهداف بزرگ خود دست پیدا نکند. مهم‌ترین دستاورد آقای روحانی حل و فصل مناقشه هسته‌ای ایران با کشورهای غربی بود که تا حدود زیادی دیگر نواقص دولت را تحت پوشش قرار می‌داد. از سوی دیگر آقای روحانی سایه جنگ را از سر ایران دور کرد. این در حالی است که عده‌ای معتقدند چنین سایه‌ای اصلا وجود نداشته است. با این وجود به نظر من سایه جنگ هنوز نیز بر سر ایران است اما بسیار خفیف و کمرنگ شده است. به همین دلیل باید به آقای روحانی یک دوره چهارساله ریاست‌جمهوری دیگر مهلت یا حتی پاداش داد تا بتواند برنامه‌های عقلایی خود را به نتیجه مطلوب برساند. در هفته‌های اخیر عده‌ای عنوان می‌کنند برخی وزرا مانند آقای ظریف می‌توانند جایگزین آقای روحانی شوند. این عده این نکته را فراموش کرده‌اند که ظریف زیر سایه روحانی معنا پیدا می‌کند؛ ظریف بدون آقای روحانی فردی مانند آقای متکی است. از سوی دیگر آقای ظریف وزیر آقای روحانی بوده و ادب سیاسی حکم می‌کند ایشان با آقای روحانی رقابت انتخاباتی نداشته باشد. این در حالی است که آقای ظریف فاقد پایگاه اجتماعی گسترده‌ای مانند آقای روحانی است.

به نظر شما تغییر سه وزیر در حالی که دولت آقای روحانی در ماه‌های پایانی خود به سر می‌برد با چه اهدافی صورت گرفته است؟آیا معرفی سه وزیر اصلاح‌طلب برای رضایت خاطر برخی منتقدان اصلاح‌طلب دولت در آستانه انتخابات ریاست‌جمهوری صورت گرفته یا نقطه آغازی بر تغییرات گسترده در دولت است؟

آقای علی جنتی به همان دلیلی برکنار شد که پیش از این آقای مهاجرانی برکنار شده بود. به همین دلیل اگر مردم از پشت پرده برکناری ایشان مطلع شوند از آقای روحانی به دلیل قاطعیت در این زمینه تشکر خواهند کرد. از سوی دیگر کابینه آقای روحانی نیاز به تغییر داشت و این خیلی دیر اتفاق افتاد. به نظر من آقای روحانی باید در دولت احتمالی دوم خود بیشتر از اعضای حزب کارگزاران استفاده کند. از سوی دیگر ایشان باید نسبت به وزارتخانه‌های مهم مانند وزرات فرهنگ و ارشاد توجه ویژه داشته باشد و از بهترین گزینه‌های خود در این زمینه استفاده کند. وزرای آقای روحانی باید فن سالار و تکنوکرات باشند تا به صورت کاربردی برای مردم خدمات انجام بدهند. اگر قرار باشد در دولت سیاست بازی و سیاست کاری صورت بگیرد دولت نمی‌تواند پاسخگوی مطالبات مردم باشد. ایران یک کشور جهان سومی بوده که به مرور زمان خود را بالا کشیده است. با این وجود هنوز هم یک پای ما در جهان سوم قرار دارد. ما باید تلاش کنیم این پای خود را نیز از جهان سوم بیرون بکشیم و سطح زندگی خود را به کشورهای پیشرفته صنعتی نزدیک کنیم. آقای روحانی باید بین پیشرفت کشور و رویکردهای دموکراتیک و آزادی‌های سیاسی و مدنی یک موازنه مثبت ایجاد کند. اگر ایشان موفق شوند در دولت خود این موازنه را ایجاد کنند به یک رئیس‌جمهور موفق در تاریخ ایران تبدیل خواهند شد. نکته مهم اینکه آقای روحانی باید این موازنه را با میدان دادن به نیروهای امنیتی کشور ایجاد کند. به هر حال کشور ما در منطقه پر خطری قرار گرفته و با وجود امنیت و آرامش داخلی است که می‌توان به پیشرفت و دموکراسی دست یافت وگرنه دموکراسی و آزادی بدون امنیت به هیچ دردی نمی‌خورد. آقای روحانی با روحیه‌ای که دارند همیشه به همه اعتماد می‌کنند. این در حالی است که نیروهای امنیتی فاقد چنین روحیه‌ای هستند و به همین دلیل ممکن است رفتارهای متعارضی از این دو مشاهده شود. به همین دلیل آقای روحانی باید از تقابل با نیروهای امنیتی پرهیز کند و در مقابل به یک نقطه بهینه در مسائل امنیتی دست پیدا کند.

چه اتفاقی در جریان اصولگرایی رخ داده که از عدم حمایت صددرصدی در انتخابات ریاست‌جمهوری سال۹۲ به جایی رسیده که روز به روز خود رابه آقای روحانی نزدیک‌تر نشان می‌دهند و به دنبال ارتباط بیشتر با آقای روحانی هستند؟

در شرایط کنونی اصولگرایان به این نتیجه رسیده‌اند که گزینه مناسبی برای رقابت با آقای روحانی در اختیار ندارند. اصولگرایان تنها می‌توانند آقای محمدرضا باهنر را به عنوان گزینه نهایی خود معرفی کنند که ایشان نیز در مقابل آقای روحانی از شانس کمی برای پیروزی برخوردار هستند. از سوی دیگر سعید جلیلی حضور دارد که بیش از آنکه امکان پیروزی در انتخابات داشته باشد بیشتر ترس به جان مردم می‌اندازد و به همین دلیل کاری می‌کند که مردم بیشتر به سمت آقای روحانی تمایل پیدا کنند. مهم‌ترین خطری که ممکن است آقای روحانی را با چالش جدی مواجه کند معرفی گزینه‌هایی مانند آقای جهانگیری یا آقای ظریف از طرف اصلاح‌طلبان است که ممکن است در پایگاه اجتماعی آقای روحانی شکاف ایجاد کند. از سوی دیگر ممکن است حس خویشتن‌دوستی آقای عارف گل کند و ایشان قصد داشته باشند دوباره در انتخابات ریاست‌جمهوری شرکت کنند که بنده به ایشان توصیه می‌کنم از چنین کاری پرهیز کنند. از سوی دیگر اصولگرایان به درستی به این نکته پی برده‌اند که پیروزی آقای روحانی در سال۹۶ قطعی است و به همین دلیل تلاش می‌کنند خود را به آقای روحانی نزدیک کنند. به نظر من اصولگرایان سیاست صحیحی در پیش گرفته‌اند و با زیرکی و هوش بالا در این زمینه عمل می‌کنند. به نظر من آقای روحانی نیز باید امتیازاتی به اصولگرایان بدهد تا یک رابطه دوطرفه بین دولت و اصولگرایان به وجود بیاید.

 

کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

اخبار مرتبط

ارسال نظر