کد خبر: 54220
A

برای نخستین بار نماینده وقت دادستان کل انقلاب مطرح کرد: اتهام جاسوسی امیرانتظام ثابت نشد!

امیرانتظام فردی کاملا منطقی بود و اگرچه در ابتدا کمی اعتراض می‌کرد به نحوه بازداشت و... اما با توضیحاتی که به او ارائه شد، آرام شد و در مدتی که تحقیقات از ایشان انجام می‌شد از فضای بسیار دوستانه و قابل اعتمادی که برای ایشان ایجاد شده بود اظهار رضایت می‌کرد.

برای نخستین بار نماینده وقت دادستان کل انقلاب مطرح کرد: اتهام جاسوسی امیرانتظام ثابت نشد!

به گزارش دیده بان ایران؛ سایت تاریخ ایرانی نوشت: در روزهای اول بازداشت عباس امیرانتظام، «آقای محمدی» بود؛ اما به زودی اسم اصلی‌اش بر سخنگوی سابق دولت موقت آشکار شد:ناصر آلادپوش. روابط این دو چنان گرم و صمیمی شد که روزی امیرانتظام از او خواست به دیدن امام برود و واقعیت پرونده را به عنوان نماینده آیت‌الله قدوسی، دادستان کل انقلاب اسلامی برایایشان بازگو کند. نامه‌ها و پیام‌های امیرانتظام از طریق آلادپوش به افراد دیگر می‌رسید؛ درحالیکه خود او نیز نتیجه تحقیقات خود رادرباره اتهامات دانشجویان پیرو خط امام علیه امیرانتظام به دادستان کل داده بود.آلادپوش پس از ۳۹ سال و تنها چند روز پس ازدرگذشت امیرانتظام، در گفت‌وگو با «تاریخ ایرانی» برای اولین بار نتیجه تحقیقات خود را که به قدوسی ارائه داده بود، بازگو کرد: امیرانتظام جاسوس نیست.

 

 

***

 

عباس امیرانتظام سال ۷۷ در مصاحبه با روزنامه «جامعه» گفته بود «ما نمایندهٔ یک دولت قانونی (بازرگان) بودیم ویک دولت قانونی را نمیشود متهم به جاسوسی یا ارتباط با جایی کرد.» گویی متهم اصلی دولت موقت بود نهامیرانتظام. برداشت شما چیست؟

 

شرایط ابتدای انقلاب به‌ گونه‌ای رقم خورد که علیرغم انتخاب دولت موقت و حمایت امام و مردم از آن دولت، کم‌کم نارضایتیگروه‌های مختلف از جمله حزب جمهوری اسلامی به خاطر فاصله گرفتن دولت از آن‌ها رو به افزایش نهاد. البته دولت مقصر نبودزیرا شرایط آنقدر آشفته بود که تمام نیروهای مؤمن به انقلاب هم مشغول رتق‌وفتق امور شده بودند! و این شائبه پیش آمده بودکه دولت وقعی به نظرات دیگران (سیاسیون بعد از انقلاب!) نمی‌گذارد و چاره کار را در این دیدند که کم‌کم جایگزین دولت شوند. البته بعدها اظهار شد که فاصله ایجاد شده توهم بوده است.

 

 

فکر میکنید آقای امیرانتظام قربانی یکی از روندهای طبیعی این انقلاب شد؟

 

در تلاطم و تنش‌های سیاسی به طور طبیعی تلفاتی به وجود می‌آید که منطقی به نظر نمی‌رسد اما تاوان آن را از سرمایه ملیباید پرداخت و می‌توان اظهار کرد که سرنوشت امیرانتظام و موارد مشابه دیگر نیز از این قبیل بوده و هستند.

 

 

شما چطور وارد پرونده امیرانتظام شدید؟

 

به درخواست دانشجویان پیرو خط امام که سفارت را اشغال کرده بودند نماینده‌ای از دادستان کل انقلاب قرار شد جهت همکاریمعرفی شود که این قرعه به نام اینجانب خورد. از جمله اموری که در اسناد و مدارک لازم بود مرجع قضایی ورود پیدا کند ماجرایامیرانتظام بود.

 

 

بررسیهای شما از زمانی شروع شد که امیرانتظام در بازگشت به ایران بازداشت شد و دانشجویان ادعا کردند کهاو جاسوس است یا پیش از آن پرونده او مفتوح شده بود؟

 

موارد بسیاری در پرونده تسخیر سفارت آمریکا به دادستانی محول شده بود که یکی از آن موارد پرونده امیرانتظام بود کهدانشجویان مدارک موجود را در اختیار قرار دادند، البته قبل از بازگشت ایشان به ایران.

 

 

آیا عباس عبدی هم جزو این گروه دانشجویان بود که میگویید؟

 

اسامی افراد را به خاطر ندارم و در آن شرایط لزومی به دانستن اسامی هم نبود. لذا نمی‌توانم پاسخ این سؤال را بدهم.

 

 

در کتاب خاطرات امیرانتظام اشارات متعددی به شما هست که گفته به «آقای محمدی» نامه داده که آنها را بهافراد مختلف برسانداین رویه به راحتی امکانپذیر بود؟

 

درخواست‌های ایشان شامل لوازم شخصی، ارتباط با خانواده، ملاقات با بعضی از اعضای دولت و شواهد و گزارش‌ها بود که عمدتابا دادستان کل انقلاب هماهنگ می‌شد و در صورت موافقت اجرا می‌گردید.

 

 

ادعاها فقط از سوی دانشجویان تسخیرکننده سفارت مطرح میشد یا افراد ذینفوذی هم بودند که در روند پروندهدخالت داشتند؟

 

همزمان با بررسی گزارش‌های موجود در سفارت آمریکا موارد دیگری را در محافل دیگر ذکر می‌کردند که مثلا در هیات دولت همایشان فعالیت داشته تا انحلال یا تغییری را در مورد مجلس خبرگان به انجام رساند که البته در دسترس و وظایف نماینده دادستانکل در لانه جاسوسی نبود. ولی در جو و فضای سیاسی حرکت‌هایی علیه دولت موقت به چشم می‌خورد و دانشجویان خط امامهم که سفارت را تسخیر کرده بودند کم‌وبیش متاثر از آن فضا هم بودند.

 

 

مجموع بررسیهای شما از ملاقاتهای امیرانتظام با آمریکاییها منتهی به چه نتیجهای شد؟

 

گزارش ملاقات‌های امیرانتظام با آمریکایی‌ها و همه افرادی که ایشان در خارج با آن‌ها تماس داشت بررسی شد و مستندی کهدال بر جاسوسی ایشان باشد دریافت نگردید و گزارش مکتوب هم به دادستان کل انقلاب مبنی بر جاسوس نبودن ایشان دادهشد. تقریبا کلیه موارد ارتباط را آقای مهندس بازرگان رئیس دولت موقت تائید کرد که با اطلاع ایشان بوده است و همین اظهارات رادر دادگاه امیرانتظام هم تکرار کرد.

 

 

چرا امیرانتظام در ساختمانهای اطراف سفارت آمریکا بازداشت بود؟ آنجا حوزه اختیارات دادستانی بود یادانشجویان؟ و چرا بعدا به زندان اوین منتقل شد؟

 

جهت بررسی و رسیدگی به اتهام ایشان لازم بود که محلی انتخاب شود که هم دسترسی به مدارک باشد و هم شئونات مقاماتدولتی رعایت شود. لذا ساختمانی که نزدیک سفارت و متعلق به کارکنان آن بود و تخلیه شده بود مورد توافق قرار گرفت و انتخابشد. البته پس از بررسی و رسیدگی مورد اتهام جاسوسی و ارائه نتایج آن به دادستان کل و با نظر ایشان برای رسیدگی به بقیهمواردی که عنوان شده بود ایشان به دادگاه انقلاب اسلامی تهران تحویل داده شد.

 

 

برخوردهای امیرانتظام با شما چگونه بود؟

 

امیرانتظام فردی کاملا منطقی بود و اگرچه در ابتدا کمی اعتراض می‌کرد به نحوه بازداشت و... اما با توضیحاتی که به او ارائه شد،آرام شد و در مدتی که تحقیقات از ایشان انجام می‌شد از فضای بسیار دوستانه و قابل اعتمادی که برای ایشان ایجاد شده بوداظهار رضایت می‌کرد.

 

 

در این مدت با خانواده ملاقات داشت؟

 

تا جایی که به خاطر دارم در ارتباط خانوادگی مشکل نداشت.

 

 

در فاصله ۲۸ آذر ۵۸ که امیرانتظام بازداشت شد تا پایان بهمن که او را به اوین منتقل کردند یعنی حدود یک ماهشما به نتیجه رسیدید که او جاسوس نیستبررسی مدارک و اعلام نظر در این زمان کوتاه انجام شد؟

 

اصلا زمان کوتاهی نبود و اتفاقا تطبیق گزارشات و اظهارات ایشان و افرادی که در ارتباط ایشان بودند انرژی فراوانی را طلب می‌کردکه انصافا هم همکاران وقت زیاد و دقت فراتری را صرف کردند تا به نتیجه برسند.

 

 

اسنادی که از سفارت به دست آمد چطور؟

 

با تلاش زیادی که دانشجویان مستقر در سفارت آمریکا داشتند، اسناد لانه جاسوسی در چندین جلد به مرور منتشر شد و بامراجعه به آن‌ها وزن گزارشات از جهت مستند بودن را می‌توانید به دست آورید. طبیعی است که انتشارات اسناد گزینش شدهباشد و در بسیاری موارد شاید در آن زمان مصلحت به نشر برخی اطلاعات نبوده است.

 

 

امیرانتظام گفته یکی از اتهامات او این بود که ویلیام سالیوان، سفیر آمریکا در تهران در نامه به او از عبارت Dear Mr. Entezam (امیرانتظام عزیز) استفاده کرده و اینطور تعبیر کردند که او حتماً سابقهٔ آشنایی و دوستی قدیمیبا سولیوان دارد.

 

ممکن است بعضی از دانشجویان این برداشت را کرده باشند زیرا دانشجویان طیف بزرگی از سال اول تا دوران عالی و سال آخردانشگاه بودند و همه حسن‌نیت داشتند و عمدتا توسط انجمن‌های اسلامی به هم پیوند خورده بودند و شاید بعضا تحت تاثیرصحبت‌های فراوانی که در بیرون سفارت بود قرار گرفته باشند.

 

 

 

آن زمان عنوان اتهامی آقای امیرانتظام ارتباط با سازمان سیا بود؟

 

شاید فراتر از این‌ها بود، در آن شرایط هر کس کلمه جاسوس را یک جور تعبیر می‌کرد. برخی می‌گفتند اسناد نظامی، عده‌ایگمان می‌کردند اسناد بیت امام یا حزب جمهوری اسلامی و... را به آمریکایی‌ها داده است و تمام این برداشت‌ها جنبه حدس وگمان داشت و وقتی به مستندات مراجعه می‌شد ابهامات برطرف می‌گردید و موارد گزارش شفاف می‌شد. البته ایشان اظهارمی‌کرد که قبل از آمدن به ایران در سوئد و آلمان به او پیشنهاد کرده بودند که به ایران برنگردد و ممکن است برای او مشکل ایجادشود ولی او با اقتدار پاسخ داده بود که ما با دولت موقت هستیم و دلیلی برای نگرانی وجود ندارد و البته اگر ریگی به کفشداشت یا جاسوس بود و لو رفته بود بعید به نظر می‌رسید که ریسک بازگشت را بپذیرد.

 

 

شما گزارش خودتان را به‌ صورت مکتوب به دادستانی تحویل دادیدآیا این گزارش را در محاکمه امیرانتظام لحاظکردند؟

 

گزارش تحقیقات به دادستان کل انقلاب تحویل داده شد. قطعا دادستان انقلاب تهران هم از نتایج آن مطلع بوده است اما اینکه اینگزارش هم تحویل شده باشد مطمئن نیستم.

 

 

اگر گزارش دادستانی مبنی بر جاسوس نبودن امیرانتظام در جریان دادگاهش مطرح میشد بر روند محاکمه وصدور رأی تاثیر میگذاشتعدم طرح و حتی قرائت این گزارش به خاطر دستهای پشتپرده سیاسی برایمحکوم کردن امیرانتظام بود؟

 

البته پشت‌پرده را ازمابهتران می‌دانند ولی آنچه اتفاق افتاد این بود که تمام مواردی را که منجر به اتهام جاسوسی ایشانمی‌شد، مهندس بازرگان با شهامت و شجاعت مطرح و مسئولیتش را پذیرفت. البته بعدها شنیده شد که کل مدارک دادستانیکل انقلاب در انفجار دفتر مرحوم آیت‌الله قدوسی از بین رفته است. البته جامعه با جاسوس واقعی که در سازمان مجاهدین خلق واز مسئولین رده‌بالای آن سازمان بود ذهنیتی یافته بود که این پرونده با آن مقایسه می‌شد. محمدرضا سعادتی پس از اثباتجاسوسی در دادگاه انقلاب اعدام شد و می‌توان نتیجه گرفت که جاسوس بودن امیرانتظام اثبات نشد و اگر می‌شد به سرنوشتسعادتی محکوم می‌شد.

 

کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

اخبار مرتبط

ارسال نظر