کد خبر: 57865
A

"حرف زیاد" و "حرف زیادی"!

درست است، کسی که کار می کند، خطا هم دارد.کسی که حرف می زند، اشتباه هم می کند. دکتر صادق زیباکلام، برای من شخصیت جالب و محترمی است.خودش را وقف "کارش" کرده و کارش را وقف "کشورش". عافیت طلب نیست و بسیار هم جسارت حرف زدن دارد، آنهم حرف مخالف. او بویژه بیشتر ارزشمند است از آن روی که در همینجا، در ایران، مانده و حرفش را همینجا می زند. از نظر من او به چند دوجین، استادان باصطلاح علوم سیاسی می ارزد که از علوم سیاسی فقط "سیاسی بازی" و "بازی با سیاست" را بلدند برای کسب پول و پذیرش و جایگاه. او را "تکه ای آباد و ثمردِه" از این سرزمینِ مادری می دانم. واقعا ایران به یک "صادق زیباکلام" نیاز دارد و چه خوب است که او همینجا هست و می گوید و شنیده می شود. خوب است که بالادستی ها هم او را تحمل می کنند. همه اینها برای کشور و جامعه ما خوب است و مغتنم. جای سپاس و شکر فراوان هم دارد. اما همه اینها باعث نمی شود که از برخی حرف ها و اظهار نظرهای تند و عجولانه اش، چشم بپوشیم بویژه آنجا که پای خطوط قرمز ملی "ایران" در میان است؛ آنجا که نمک بر زخم های تاریخی این مردم و این کشور پاشیده می شود. یک نمونه اش را امروز دیدم، آنجا که به وزیر کاردان و هشیار امور خارجه تاخته بود که چرا بر اروپاییان به خاطر حمایت از تروریست های شناسنامه دار، خرده گرفته است.

"حرف زیاد" و "حرف زیادی"!
به گزارش پایگاه خبری و تحلیلی دیده بان ایران  محمدحسن جعفری مترجم و روزنامه نگار نوشت ؛ درست است، کسی که کار می کند، خطا هم دارد.کسی که حرف می زند، اشتباه هم می کند.
 دکتر صادق زیباکلام، برای من شخصیت جالب و محترمی است.خودش را وقف "کارش" کرده و کارش را وقف "کشورش". عافیت طلب نیست و بسیار هم جسارت حرف زدن دارد، آنهم حرف مخالف. 
او بویژه بیشتر ارزشمند است از آن روی که در همینجا، در ایران، مانده و حرفش را همینجا می زند. از نظر من او به چند دوجین، استادان باصطلاح علوم سیاسی می ارزد که از علوم سیاسی فقط "سیاسی بازی" و "بازی با سیاست" را بلدند برای کسب پول و پذیرش و جایگاه. 
او را "تکه ای آباد و ثمردِه" از این سرزمینِ مادری می دانم. واقعا ایران به یک "صادق زیباکلام" نیاز دارد و چه خوب است که او همینجا هست و می گوید و شنیده می شود. خوب است که بالادستی ها هم او را تحمل می کنند. 
همه اینها برای کشور و جامعه ما خوب است و مغتنم. جای سپاس و شکر فراوان هم دارد. اما همه اینها باعث نمی شود که از برخی حرف ها و اظهار نظرهای تند و عجولانه اش، چشم بپوشیم بویژه آنجا که پای خطوط قرمز ملی "ایران" در میان است؛ آنجا که نمک بر زخم های تاریخی این مردم و این کشور پاشیده می شود. 
 یک نمونه اش را امروز دیدم، آنجا که به وزیر کاردان و هشیار امور خارجه تاخته بود که چرا بر اروپاییان به خاطر حمایت از تروریست های شناسنامه دار، خرده گرفته است. 
این مضمون توئیت وزیر امور خارجه است که گفته بود: 
"اروپایی ها، از جمله فرانسه، هلند و دانمارک، به تروریست هایی پناه داده اند که دوازده هزار نفر از مردم ایران را کشتند و با صدام حسین در جنایاتش علیه کردها همدست شدند و نیز از دیگر تروریست هایی پشتیبانی می کنند که کشتار مردم بیگناه ایران در خیابان ها را از اروپا صحنه گردانی می کنند. متهم کردن ایران، مسوولیت پناه دادن به تروریست ها را از دوش اروپا بر نمی دارد."
 دکتر زیباکلام اینگونه پاسخ داده است:
 "جناب آقای دکتر ظریف! اروپایی‎ها اتهامات مشخصی در مورد افراد مشخصی با زمان و مکان مشخص به ما وارد کرده‌اند. پاسخ جنابعالی مبنی بر اینکه اروپایی‌ها به سازمان‌هایی که دستشان به خون مردم ایران آغشته بوده پناه داده‌اند، بیش از آن که پاسخی به آن اتهامات باشد مغالطه و در حقیقت فرار از پاسخ دادن است."
 می خواهم بگویم حرف زدن خوب است، زیاد حرف زدن هم چندان جای ایراد نیست، مراقب باشیم که "حرف زیادی" نزنیم. داستان تروریست های مجاهدین خلق و داستان سیاست دوگانه غرب در برابر تروریسم، چیزی نیست که دکتر زیباکلام آن را نداند یا از آن بی خبر باشد. 
فرار از پاسخ گویی غرب هم داستانی چند ده ساله دارد. این پرونده هم تنها مربوط به یک دولت یا حتی حاکمیت مشخص نیست: کشتارهای مجاهدین خلق در ایران، همدستی مستقیم آنها با صدام حسین در جنگ علیه سرزمین مادری، جاسوسی آنها برای آمریکا و غرب و دهه ها همدستی شان با اسراییل و عربستان سعودی، یک پرونده ملی است و تخطئه آن برای هر "ایرانی" فارغ از گرایش سیاسی و حتی اعتقادی اش، یک خط قرمز غیرقابل عبور است. گذر زمان هم این خط قرمز را کمرنگ نخواهد کرد. اروپا، سرانجام باید زمانی پاسخگوی این سیاست دوگانه اش باشد.
آری، حرف زدن خوب است، شجاعت و جسارت انتقاد هم در این زمانه پرآسیب، ارزشمند است و قابل تحسین. اما از هر تریبون و بلندگویی حرف زدن، نه! آیا دکتر زیبا کلام، سرشت شبکه هایی همچون "ایران اینترنشنال"، "من و تو" یا مانند آنها را نمی شناسد؟ آیا نمی داند پول این شبکه ها از کجا می آید؟ آیا این شبکه ها اینقدر برای دکتر زیباکلام احترام قائل هستند که اگر او از تروریست ها، از عربستان و از سیاست های دوگانه اروپا و آمریکا در قبال تروریسم هم انتقاد کند، بازهم سراغ مصاحبه با او را بگیرند و به او تریبون بدهند؟ یا اینکه تنها به شرطی به او امکان حرف زدن داده می شود که در محدوده مشخصی حرف بزند و انتقاد کند؟ کدام؟!
اینها را نوشتم که بگویم: امثال دکتر صادق زیباکلام در کشور ما کم هستند. بواقع کم هستند و ارزشمند. بسیار ارزشمند. مسوولیت حفاظت از حریم و جایگاه این "تکه های آباد از سرزمین مادری" هم در درجه اول برعهده خود آنهاست. 
دکتر زیباکلام در ایران نه "تریبون" کم دارد که به سراغ هر بلندگویی در بیرون ولو آلوده و ناپاک برود و نه "سوژه انتقاد" کم دارد که پای بر "زخم" های تاریخی این مردم بگذارد.
این را بنده ای می گویم که ایشان را دوست دارم، نظراتش را می پسندم، وجودش را و "حرف زدن" اش را برای این کشور کارساز می دانم و سهمی هم نه در قدرت دارم و نه آب و نانی از صاحبان قدرت به دستم می رسد. بعنوان یک روزنامه نگار و یک دانشجو می گویم. همین!
کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

اخبار مرتبط

ارسال نظر