زاکانی: پس از چهل سال آزمون و خطا پذیرفته نیست/ تاجزاده: راه نجات استفاده از همه نیروهاست
مناظره میان مصطفی تاجزاده و علیرضا زاکانی بر سر موضوعات مربوط به کوی دانشگاه سال ۷۸ امروز بعد از ظهر با حضور اصحاب رسانه برگزار شد. پیش از این زاکانی در یک برنامه اینترنتی موضوعاتی را درباره وقایع کوی دانشگاه سال ۷۸ مطرح کرده بود که تاجزاده اعلام کرد آماده حضور در مناظره ای با این مضمون را دارد.
به گزارش دیده بان ایران، علیرضا زاکانی فعال سیاسی اصولگرا در ابتدای جلسه مناظره با مصطفی تاجزاده در باب موضوعات سیاسی کوی دانشگاه سال ۷۸ و ۸۸ اظهار کرد: من معتقد هستم گوهر اسلام و اهمیت انقلاب اسلامی مشخص شد. انقلاب به پیروزی رسید، عظت برای مسلمین فراهم و نظام سلطه به چالش کشیده شد. در این مسیر هرکجا عظت ایران را خواستیم و از رهبری تبعیت و نوکری مردم را کردیم پیروز و اگر برخلافش عمل کردیم آسیب دیدیم. ما برای چهل سال گذشته افتخار می کنیم اما نیمه راه هستیم. توفیقات زیادی داشتیم، نواقصی هم داشتیم؛ جرا که هم دشمن بیرونی داشتیم و هم موانعی در داخل بوده است.
در چهل سالگی کسی از ما نمی پذیرد آزمون و خطا کنیم
وی افزود: دشمن خارجی ما مشخص است؛ آمریکا و صهیونیسم. مانع درونی ضد انقلاب و ریزش های ماست. آن ایی که به واسطه خوف و طمع وارد انقلاب شدند و به واسطه نرسیدن به موضوعات خود ریزش داشتند و یا بر اساس سختیها ریزش داشتند. اهمیت مانع داخلی از دشمنان خارجی بیشتر است. معتقدم آنچه در موانع داخلی است پرستش قدرت ثروت و قدرت بیگانه است. امروز در کشور عده ای طمع و ثروتاندوزی دارند از قدرت های بیرونی تبعیت میکنند. با زر و زور و تزویر شرایط را به سمتی میبرند که مردم را مقابل اهداف و آرمانهایشان قرار دهند. تا وقتی این موانع داخلی اصلاح نشود ما نمیتوانیم به اهداف انقلاب اسامی برسیم.
وی با اشاره به اهداف انقلاب اسلامی یادآور شد: اول انقلاب اسلامی میدانستیم چه نمیخواهیم و چه میخواهیم اما نه تجربهاش را داشتیم و نه نیروی انسانیاش را. اما امروز در چهل سالگی کسی از ما نمی پذیرد آزمون و خطا کنیم. باید امید را در جامعه افزایش داد. کسانی که مسیر ثروتاندوری را میروند مافیای پنهان هستند. رابطه سیاسی، فرهنگی و اقتصادی را ایجاد کردن مانع اصلی است؛ نه تعریفی از اصلاحات دارند و نه مشکلات مردم برایشان مهم است. راحت ذروغ میگویند تهمت میزنند، اگر در عرصه اقتصادی کم بیاوردند دست در جیب دانشجو میکنند.
رابطه سال ۷۸ و ۸۸ ؛ حلقه مفقوده
این فعال سیاسی اصولگرا سپس گفت: امروز پیوستگی قدرت و ثروت بیداد میکند. رابطه سال ۷۸ و ۸۸ حلقه مفقوده همین جریان است. عواملش یکی است. اساسش دعوای قدرت، ثروتاندوزی و تبعیت از بیگانه است.
وی با اشاره به ماجرای ۱۸ تیر سال ۷۸ افزود: یک عده ای در عرصه سیاسی کم آوردند ؛ روزنامه سلام تیتری زد که وزارتخانه دولت آقای خاتمی از آن شکایت کرد، سلام دوشنبه بسته شد، دو شنبه و چهار شنبه روزنامه صبح امروز و دیگران تهدیدهایی کردند. شبش در کوی دانشگاه در ایام انتخابات جمع قلیلی آشوب کردند. شیشه مهد کودک شکستند.
وی ادامه داد: همه از بعد از ورود پلیس به ماجرا نگاه می کنند. شکستن حریم و امنیت مردم به هر اسمی رخ داد. از نیروی پلیس آمدند. عدهای یک نفر را گروگان گرفتند، او آزاد شد ، مجدد سه نفر دیگر را گروگان گرفتند . بعد از آن وزیر کشور دستور برخورد داد.
زاکانی با تاکید بر اینکه «ما هر دو طرف را محکوم کردیم» روایت کرد: من روز جمعه وارد کوی شدم. آن تخریبها رادیدم عمده تخریبها از درون کوی بود. تحقیقاتی هم در این رابطه شد که ثبت و ضبط است. البته نیروی انتظامی هم تخریب کرد باید حق و حقیقت را گفت. کشتهسازی صورت گرفت، اربعینگیری صورت گرفت. ما به عنوان یک نیروی انقلابی هم ضرب و شتم دانشجو و هم پلیس را محکوم می کنیم. سه نفر پلیس شهید شدند. یک نفر شب ۱۹ همان ماه با کلت چهل و پنج از بین رفت.
وی با بیان اینکه «ماحصل این مسیر این بود که می خواستند نظام با چالش اساسی رو به رو شود» گفت: آن زمان ما با دانشجویانی به کوی رفتیم؛ آقایان تاجزاده ، معین و شمسالواعظین آمدند. وضع را که دیدم خودم را حائل دانشجو و نیروی انتظامی کردم. از هر دو طرف ضربه میخوردم و آنها را به آرامش دعوت میکردم.
وی افزود: در آن ایام برای من واضح شد آقای تاجزاده و دوستاشون دوست ندارند این موضوع جمع شود. مسئولینی مثل معین با استعفا دادن آتش را بیشتر میکردند. حتی عده ای از ارازل و اوباش آمدند، در زمانی که تاجزاده به معترضین اعلام میکرد بروید داخل کوی، ارازل گفتند کجا برویم ما تازه آمدیم؛ یادتان هست که آقای تاجزاده.
این نماینده سابق مجلس تصریح کرد: محصول این کار شد زخم کهنه بر پیکر کشور. تاجزاده و دوستانش که دم از آزادی میزنند اگر یادشان باشد آن سال روز یکشنبه ما در خواست تجمع کردیم. حق شناس به من زنگ زد گفت تاجزاده خوشحال است که شما میخوهید تجمع قانونی برگزار کنید. بیایید با تحکیمیها راهپیمایی بگذارید. من گفتم آنها خودی هستند، اما موضوع ما فرق دارد، میخواهیم به آرامش دعوت کنیم. گفتند اگر طور دیگری ببینید با نهضت آزادیها هم میتوانید راهپیمایی کنید. من گفتم وای به حال مملکت که شما مدیرکل سیاسیاش هستید که آن کسانی که در کف خیابان هستند از سفره همین نهضت آزادی آمدهاند.
وی در بیان خاطراتش با این ادعا که از دفتر مقام معظم رهبری دعوتش کردند تا شرایط را بررسی کنند؛ گفت: عرض کردم ما نمیتوانیم با تحکیمیها تجمع برگزار کنیم چراکه آنها دنبال توسعه اعتراضات هستند ما حقخواهی .
وی گفت: بحثی که من دنبال کردم مجوز بود. تاجزاده گفت شما مجوز گرفتید؟من گفتم چند روزه در مملکت همه دارند بی مجوز راهپیمایی میکنند. من گفتم قانونگرا هستم اما به عنوان دانشجو تجمع میکنیم اما اگر رسما اعلام کنید نمیرویم. چند روز بعدش وزارت کشور در بیانیهای اعلام کرد که تجمع ما که دانشجو بودیم غیرقانونی است.
این نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی ابراز عقیده کرد: من معتقدم بر خلاف شعار آزادی که می دهند دیکتاتور هستند چون دوران صدراتشان را دیدهایم.
مصطفی تاجزاده مدیرکل سیاسی وزارت کشور در سال 76 نیز در ابتدای زمان سخنرانی خود گفت: تشکر از آقای زاکانی که پذیرفت این گفتوگو ایجاد شود و ای کاش پرچمدار این گفتوگو صدا و سیما و رسانههای داخلی میشدند تا جامعه احساس کند مهمترین مسئلهها را میتواند در رسانههای خودش ببیند و انتخاب کند.
وی ادامه داد: متأسفانه صدا و سیما در طول این بیست سال از دوم خرداد به این طرف چنان یکطرفه عمل کرده است که زیاندهترین سازمان شده است. همین بحث را نمیبرند آنجا تا مردم ببیند و گوش کنند. از دانشجویان عزیز عذرخواهی میکنم که تمایل داشتم این مناظره در دانشگاه باشد اما آقای زاکانی خواستند در محیط بسته باشد.
وی گفت : معتقد هستم برای کشف حقیقت بدون تسامح هرچه اتفاق افتاده در گذشته باید نقل کنیم اما برای آینده باید هرچه میتوانیم تسامح داشته باشیم. برای این امروز جامعه را یک گروه نمیتواند اداره کند ، حتی اصولگرا و اصلاحطلب هم امروز تمیتوانند جامعه را اداره کنند. این قدر مشکلات بالاست تنها راه نجات استفاده از همه نیروهاست.
این فعال سیاسی اصلاحطلب سپس یادآور شد: ۱۸ تیر که اتفاق افتاد یک هیأتی به پیشنهاد آقای خاتمی در شورای امنیت تشکیل شد؛ ۵ نفر از سپاه، وزازت علوم، قوه قضائیه ، وزارت کشور درآن حضور داشتند. چون مصوبات شورا باید به تصویب رهبری برسد ایشان دونفر را اضافه کردند و شورا از ۵ نفر به ۷ نفر رسید. دو نفز سپاه، دو نفر قوه قضائیه ، سه نفر ارشاد ، کشور و اطلاعات در آن هیات باشند.
وی ادامه داد: کمتر از 10 روز از ۱۸ تیر نگذشته بود که تشکیل شد چون هم رهبر و هم رئیس جمهور نظرشان این بود که مشخص شود چه اتفاقی افتاد ه است. جلساتی گذاشته شد و بعد از تحقیقات مفصل میدانی و اطلاعات و تحقیق نهایتا گزارشی ارائه شد که توسط آقای ربیعی و روحانی در اختیار رهبر گذاشته شد ،مورد تائید رهبری قرار گرفت و برای اولین و بار آخرین باز در تلویزیون قرائت شد. یافتههای دبیرخانه حاکی است که ۱۴ راهپیمایی در کوی دانشگاه تهران با توجه به اسناد موجود در طول سال ۷۶ منتهی به سال ۷۷ انجام شده که دو مورد آن به خارج از کوی کشیده شده است.
وی روایت کرد: این موارد غالباً با یک هسته ۱۰ الی ۱۵ نفره، از مقابل ساختمان شماره ۲۲ بین ساعات ۲۲ و ۲۳ آغاز و پس از خروج از درب نگهبانی و ورود به خیابان کارگر شمالی،به سمت اتوبان جلالآلاحمد طی مسیر میشده است. جمعیت در این راهپیماییها به طور متوسط ۱۵۰-۱۰۰ نفر ثبت شده است. در مقابل این اقدامات غالباً کلانتری یوسفآباد راهپیماییها را متوقف و با شیوههای مناسب راهپیمایان را به سمت کوی هدایت میکرده است. شعارهای این راهپیماییها نیز غالباً در ارتباط با موضوع بوده است. معلوم شد این راهپیمایی سابقه داشته است. این که در کوی دانشگاه غربیه رفته است یا خیر ؟ گزارشی به این کمیته واصل نشده است. آیا دانشجویان سازمان دهی شدند؟ معلوم شد که چنین چیزی نبوده است و تا امروز هیچ سرنخی از این که گروهکی باشد تا بیست سال گذشته نه سپاه و نه اطلاعات گزارشی به دست نیاورده است. راهپیمایی طبیعی انجام شده است ، شعار دانشجویان که ثبت شده تشکر تشکر است و دو ماشین به محل ماموریت بر میگردد. ساعت ۳۰ دقیقه بامداد ۱۵ نفر بیرون کوی مشغول گفتوگو بودند که آقای امیراحمدی به آنها می گوید داخل کوی شوند که قبول نمیکنند. وی از کلانتریهای مختلف تقاضای نیرو میکند، چرا ؟ معلوم نیست. به محض تقاضای ایشان نیروی انتظامی از کلانتری های اطراف میآیند. آقای کوهی وارد گفتوگو می شود. میگوید ۵ دقیقه مهلت بدید این ۱۵ نفر را داخل ببرم. ایشان قبول نمیکند. درگیری میشود. دانشجویان به پرتاب اشیا میپردازد. نیرو انتظامی هم مقابله میکند. یکی از سربازان پایش به جدول برخورد میکند. دستگیر میشود. مواضع و شعارهای دانشجویان به تندی میگراید ۵۰۰ تا ۶۰۰ سنگ پرانی از سوی دانشجویان شروع میشود نیرو انتظامی مقابله میکند.
تاجزاده ادامه داد: در این فاصله مدیرکل سیاسی استان تهران در ساعت دو و پانزده دقیقه به کوی میرود و میگوید من نماینده تاجزاده هستم و شروع میکند به آرام کردن که صدای شلیک گلوله از جنوب خیایان کارگر شمالی کار را خراب میکند. بعداز حضور جانشین فرمانده نیرو انتظامی درگیریها به طور پلکانی اوج میگیرد برخورد های نیروی انتظامی از یک سو و دانشجویان از سوی دیگر به آشوب کشیده میشود. به اعتقاد اعضای جلسه در آن شرایط
جانشین منطقه بزرگ تهران فاقد تدبیر لازم بوده، بیتدبیریهای نامبرده موجب ناآرامیها میگردد.