کد خبر: 68563
A
آیت الله هاشم‌زاده‌هریسی:

کاش شیخ فضل‌الله نوری در آن برهه همکاری بهتری با روحانیون داشت / او اصرار زیادی به دیده شدن تفکرش داشت

با اینکه قریب بر 120 سال از اعدام شیخ فضل‌الله نوری می‌گذرد،‌ این حکم جنجالی هنوز هم بهانه بحث موافقان و مخالفان است و هنوز هم هستند کسانی معتقد بر این‌اند که با مشروطه‌خواهان اعدام فضل‌الله نوری، برای همیشه بساط مشروطه و مشروطه‌خواهی را جمع کردند.

کاش شیخ فضل‌الله نوری در آن برهه همکاری بهتری با روحانیون داشت / او اصرار زیادی به دیده شدن تفکرش داشت

به گزارش دیده بان ایران، روزنامه همدلی نوشت:  «در اینکه شیخ فضل‌الله ایرادهایی در فعالیت‌ها‌یش داشت، شکی نیست. با این حال اما نباید با این مساله کنار آمد که یک فقیه برجسته،‌ فقط به‌دلیل ابراز عقیده اعدام شد و این صدور حکم اعدام به‌خوبی نشان می‌دهد که مشروطه‌ای که برخی دنبالش بودند، اشکال‌های زیادی داشت و این طور نبود که فقط به فکر اصلاح امور باشند. در پایان لازم به تاکید می‌دانم که اعدامِ شیخ فضل‌الله در واقع اعدام مشروطه بود و اگر اعدام‌کنندگان فقط کمی تدبیر داشتند، می‌توانستند به جای اعدام،‌ حکم به زندان یا تبعید شیخ بدهند تا هم خودشان را زیر سوال نمی‌بردند و هم اینکه مقدمات نابودی مشروطه را فراهم نمی‌کردند.»
آیت‌الله هاشم هاشم‌زاده‌هریسی ضمن اینکه بر برخی از ایرادات شیخ فضل‌الله‌نوری مهر تایید می‌زند، در گفت‌وگویی کوتاه با طرح اظهارات بالا به پرسش‌های «همدلی» پاسخ می‌گوید:
شیخ فضل‌الله درد دین داشت. چطور شد که به چنین سرانجامی رسید؟
شیخ فضل‌الله نوری یا هر کس دیگری که در راه اسلام یا ایران زحمت کشیده است، باید مورد تقدیر قرار بگیرد، امری است که باید به آن اهتمام بورزیم و بدانیم که اگر شرایط مطلوبی در کشور داریم،‌ مرهون زحمت‌هایی است که کشیده شده است. اما به‌طور مشخص درباره آشیخ فضل‌الله نوری باید بگویم که او فکر و ذکرش را برای دین گذاشته بود و به‌همین دلیل وقتی احساس کرد دین در خطر است، از همه چیزش گذشت تا اسلام و اصول شرعی پایمال نشود. به‌همین دلیل تهدیدها کارساز نشد، او تا لحظه‌ای که به بالای دار بردنش،‌ اصرار داشت که هیچ چیز از دین سرتر نیست و نادیده گرفته شدن دین،‌ تحت هیچ شرایطی پذیرفتنی نیست.
یعنی شما با همه کارهای شیخ موافق هستید؟
به‌هر حال هر کسی اشتباه‌هایی دارد و به‌نظر من هم اشتباه شیخ فضل‌الله در این بود که اصرار زیادی به دیده شدن تفکرش داشت. به‌هر حال مملکت‌داری برای خودش اقتضائاتی دارد و این طور نیست که مثلا با تصویب یک قانون، ارکان اسلام به لرزه در بیاید.
همکاری و همراهی شیخ فضل‌الله با محمدعلی شاه را چطور ارزیابی می‌کنید؟
ایشان برایش این مهم بود که در امور مربوط به مملکت،‌ کارها بر اساس قانون اسلام اجرا شود و بر همین اساس بود که حتی حاضر بود حکومتی استبدادی روی کار بیاید،‌ اما مثلا با بهانه مشروطه، دین در حاشیه قرار نگیرد.
اما این موجب شده بود با علمایی چون آخوند خراسانی و نایینی به مشکل بر بخورد.
یکی از مشکلاتی که در آن روزها ضررهای زیادی هم به مشروطه و هم به شیخ وارد کرد، این بود که بین روحانیون سرشناس فاصله افتاد و همین موجب شد تا دشمنان اسلام سوء-استفاده کنند. اگر شیخ کمی بیشتر تامل می‌کرد بنای ناسازگاری با مجتهدین بنام آن روز نمی‌گذاشت، قطعا هم مشروعه مسیر خودش را به سلامت طی می‌کرد و هم شیخ که واقعا فقیهی برجسته بود، با آن شکل جانش را از دست نمی‌داد. به‌نظر من اینکه یک شخصی صددرصد کارهایش برای اعتلای اسلام و رعایت شرع باشد، دلیل نمی‌شود تا هر رفتاری را از خودش نشان بدهد. ای کاش شیخ فضل‌الله در آن برهه همکاری بهتری با روحانیون داشت تا کار به شکلی نشود که متاسفانه شد.
صدور حکم اعدام یک فقیه توسط یک روحانی چه تبعاتی داشت؟
خب!‌ مسلم است در جامعه‌ای که همان روزها هم به‌طور پررنگ دغدغه دین داشت و شریعت را بر همه چیز مقدم‌تر می‌دانست،‌ اینکه یک روحانی سرشناس حکم به دارآویخته شدن یکی از فقهای برجسته را داد، باعث شده بود تا گروه‌هایی که کاری به دین و دیانت نداشتند،‌ از آب گل‌آلود ماهی بگیرند و وجهه روحانیت را تخریب کنند که باید گفت،‌ تخریب وجهه روحانیون باعث شد تا هم مشروطه به قهقرا برود و هم‌اینکه مقدمات ظهور و بروز پهلوی مهیا شود. یکی از اولین برنامه‌های رضاخان سرکوب روحانیت بود که باید گفت،‌ فضای آن روزها به او اجازه داد تا حتی با مجتهدین اعلان رویارویی کند و نتیجه‌اش این شد که پهلوی‌ها،‌ چند دهه ایران را در شرایطی اداره کنند که کمترین نشانی از دین و دیانت در کشور دیده نشود و خب!‌ همه دیدند که رضاخان و پسرش مملکت را با چه شرایطی روبه‌رو کردند.
ظاهرا بعد از اعدام شیخ فضل‌الله روحانیت بنا را بر حاشیه‌نشینی گذاشت.
شما این اتفاق را عجیب می‌دانید؟ وقتی روحانی نامدار و شناخته شده‌ای به‌نام شیخ فضل‌الله با آن شرایط بد اعدام و حتی دفن می‌شود، طبیعی است که روحانیون آن دوره به این تصمیم برسند که حجره‌نشینی را انتخاب کنند و کاری به کارهای دیگر نداشته باشند. این دوری از امور،‌ البته در شرایطی اتفاق افتاد که روحانیت همیشه و در هر شرایطی خودش را مقید به حضور در بطن اتفاقات می‌دانست.
نکته ناگفته‌ای مانده است؟
در اینکه شیخ فضل‌الله ایرادهایی در فعالیت‌ها‌یش داشت، شکی نیست. با این حال اما نباید با این مساله کنار آمد که یک فقیه برجسته،‌ فقط به‌دلیل ابراز عقیده اعدام شد و این صدور حکم اعدام به‌خوبی نشان می‌دهد که مشروطه‌ای که برخی دنبالش بودند، اشکال‌های زیادی داشت و این طور نبود که فقط به فکر اصلاح امور باشند. در پایان لازم به تاکید می‌دانم که اعدامِ شیخ فضل‌الله در واقع اعدام مشروطه بود و اگر اعدام‌کنندگان فقط کمی تدبیر داشتند، می‌توانستند به جای اعدام،‌ حکم به زندان یا تبعید شیخ بدهند تا هم خودشان را زیر سوال نمی‌بردند و هم اینکه مقدمات نابودی مشروطه را فراهم نمی‌کردند.

 

کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

اخبار مرتبط

ارسال نظر