کد خبر: 77586
A
اکبر ترکان:

سلیقه وزرا بیشتر به واعظی نزدیک است تا روحانی!/ کارآمدی دولت دوازدهم به اندازه کارآمدی واعظی و نوبخت است/ وزرا هم تحت تاثیر این دو نفر هستند/ روحانی خودش خواسته که سلیقه این افراد در اداره امور باشد/ جهانگیری نفر سوم است

اکبر ترکان مشاور سابق روحانی براین باور است که تعداد کمی از اصلاح طلبان به مجلس یازدهم ورود می کنند.

سلیقه وزرا بیشتر به واعظی نزدیک است تا روحانی!/ کارآمدی دولت دوازدهم به اندازه کارآمدی واعظی و نوبخت است/  وزرا هم تحت تاثیر این دو نفر هستند/ روحانی خودش خواسته که سلیقه این افراد در اداره امور باشد/ جهانگیری نفر سوم است

به گزارش دیده بان ایران؛ اکبر ترکان مشاور سابق روحانی براین باور است که تعداد کمی از اصلاح طلبان به مجلس یازدهم ورود می کنند. همچنین بر این باور است که عملکرد دولت باعث شده است که محبوبیت اصلاح طلب در جامعه ریزش کند که نتوانند در انتخابات رای لازم را بیاورند. همچنین ترکان اعتقاد دارد که اداره دولت بیشتر با سلیقه واعظی و نوبخت است تا خود روحانی.

 

در ادامه مشروح مصاحبه اکبر ترکان را میخوانید:

*آقای ترکان ارزیابی تان از عملکرد آقای روحانی چیست؟

با توجه به اینکه در زمان دکتر احمدی نژاد فضای بین المللی به شدت بر علیه ما بود و موضع گیری های ایشان افکار عمومی جهان را نسبت به ما به گونه ای پیش برده بود که قطعنامه های مختلف شورای امنیت بر علیه ایران صادر شده بود و ما ذیل بند 7 منشور بودیم . متاسفانه زمینه افکار عمومی دنیا فراهم شده تا هر ضربه ای به جمهوری اسلامی بخورد و افکار عمومی آن را تایید کند.

روحانی در این فضا آغاز به کار کرد. او با سایر روسای جمهور تفاوتی دارد در دوره ای که در مرکز تحقیقات استراتژیک بود دو کتاب منتشر کرده بود. یک کتاب نظام اقتصادی و امنیت ملی است که کتاب قطوری در مورد همه بخش های اقتصادی کشور اظهار نظر کرده این هم عنوان کنم که اظهار نظر او فردی نیست گروههای مختلف از جمله محیط زیست، کشاورزی، صنعت، حمل و نقل و... کار کرده اند. بنابراین مانیفستی همراه او بود که در این کتاب خلاصه می شود. بخش دوم، فعالیت های هسته ای و امنیتی است کتابی در مورد مذاکرات تهران به گفتگوهای سعد آباد معروف است. بنابراین کسی رییس جمهور شده که در یک دست خود مانیفست هسته ای و در دست دیگر خود مانیفست اقتصادی را دارد و این دو کتاب عصاره آن چیزی بود که آقای روحانی دولت خود را با ان آغاز کرد. لذا قدم اول به سمتی رفت که مساله هسته ای را حل کند. مذاکراتی آغاز شد که به برجام ختم شد. به نظر من، برجام بزرگترین دستآورد دیپلماسی ایران در همه دهه های اخیر است. اگر چه عده ای در داخل کشور نسبت به آن پرخاشگری می کنند ولی کار بزرگی بود و این عده نسبت به این کار عمیق نیستند برجام یعنی رویارویی ایران با قدرت های مسلط بین المللی در سطحی برابر و ما در این دیپلماسی بازنده نبودیم و دستآورد خوبی داشتیم.

بخش دیگری که آقای روحانی شروع کرد در مورد اشتغال و رشد اقتصادی بود. در چهار سال اول غیر از برجام دستآورد دیگری داشت و هر ساله توانست بین 600 تا 700 هزار شغل ایجاد کند و نرخ رشد اقتصادی ما تا سال 96 خوب بود در سال 96 اگرچه آقای روحانی دوباره انتخاب شد که این انتخاب بر اثر عملکرد 4 سال گذشته بود با تغییر رییس جمهور آمریکا و با بر سرکار آمدن ترامپ که فردی غیر قابل پیش بینی و خطرناک است و نسبت به کل جهان و نه تنها ایران موضعی تقابلی دارد، او خود را پایبند به تعهدات قبلی آمریکا نمی دانست فردی لجام گسیخته که قواعد بین المللی را به نفع افکار خود زیر پا می گذارد رییس جمهور آمریکا شد. نقض برجام موضع گیری او بود و پیمان شکنی کرد و تحریم هایی بسیار سخت و همه جانبه بر علیه جمهوری اسلامی اعمال کرد که تا به امروز ادامه دارد. امروز تمام معاملات دلاری در تمام دنیا زیر نظر آمریکا است و تحریم در این دوره با ادوار سابق متفاوت است.

* آیا این عامل موجب خلف وعده های روحانی بود؟

یکی، همین مواردی بود که اشاره کردم و دومین عامل ان تحریم ها بود، وقتی تحریم ها اعمال شد و درآمد های ارزی از بین رفت و صادرات ما به مشکل برخورد که نمی توانیم در دنیا پول جابجا کنیم همین امر باعث شد بودجه دولت به شدت کاهش پیدا کند و دولت نمی تواند به تعهدات خود عمل کند و حتی نمی تواند حقوق و مزایای کارکنان را به آسانی فراهم کند. در این بین وقتی تمام سیستم های مدیریتی نارسایی چند درصدی داشته باشند این نارسایی در شرایط عادی پوشش دارد و به نوعی قابل جبران است. ولی در شرایط بحرانی که همه چیز به مرزهای شکست می رسد این نارسایی های 5 یا 6 درصدی به مرز هیولایی شدن می رسد.

* بسیاری از افت مدیریت در دوره دوم آقای روحانی حرف زده اند و گفته می شود ایشان در تصمیم گیری توجهی به مشورت و مشاوره ندارد.

البته این به خصوصیات شخصی او برمی گردد. او از همه چیز کمی می داند و خود او فکر می کند این همین کمی دانستن برای اداره همه چیز خوب است و شاید اگر این کمی دانستن نبود برای اداره از مشورت دیگران بیشتر استفاده می کردند. آقای خاتمی در دوره ریاست جمهوری خود در مورد برخی از مسائل اقتصادی که اطلاعاتی نداشتند نظر کارشناسان را می پذیرفتند. ایشان تعدادی از وزرای خود را از دست دادند. امروز یکی از مدیران سازمان برنامه و بودجه در وزارت بهداشت وزیر است در مورد وزارت دارایی نیز به همین شکل است. بعضی وزرا سلیقه هایی که دارند بیشتر به واعظی نزدیک است. بنابراین دولت بیشتر در گرایشات واعظی و نوبخت دیده می شود. لذا کارآمدی این دوره نیز معادل کارآمدی واعظی و نوبخت است. امروز موثر ترین افراد در اداره کشور آقای نوبخت و آقای واعظی هستند.

*از چه نظر این را عنوان می کنید؟

از این نظر که وزرای درون دولت بعضا تحت تاثیر آقای نوبخت و آقای واعظی هستند.

*آقای روحانی از این گرایشات ناراحت نمی شوند؟

خودشان میخواهد. مگر واعظی و نوبخت از سر خودشان در این امور دخالت می کنند. حتما روحانی میخواهد که سلیقه های این افراد در اداره امور باشد.

* در دوره آقای احمدی نژاد گفته می شد هیچ چیزی سر جایش نبود. آیا در مورد این دولت نیز می توان چنین حرفی را زد؟

من این حرف را نمی زنم ولی می گوییم همه چیز سر جای خود قرار دارد ولی از نوع درجه دو.

*چرا درجه یک نداریم ؟

چون آدم های درجه یک را به کار نگرفته ایم. خروجی آدم های متوسط همین است.

* چرا ادم های درجه یک را دولت بکار نگرفته است ؟

نمی دانم. ادم های متوسط خروجیش همین است این کابینه متوسط به بالا است.

*ایا افراد درجه یک خودشان نخواستند با دولت کار کنند؟

نمی دانم.

*واعظی نوبخت را چقدر قبول دارید؟

متوسط رو به بالا قبول دارم.

*مهمترین نقدی که به این افراد وارد می کنید چیست؟

آقای نوبخت و آقای واعظی بچه های خوبی هستند ولی عالی نیستند. آقای نوبخت شخصی بسیار خوبی است ولی در وزارتخانه ای غیر از سازمان برنامه می تواند مفید تر باشد.

*واعظی به ظاهر مسئول دفتر رییس جمهور است نوبخت هم به ظاهر رییس برنامه و بودجه می باشد پس نقش جهانگیری بعنوان معاون اول در دولت چیست؟

اثر آقای جهانگیری در تصمیمات بعد از تاثیر آقای واعظی و نوبخت است. آقای روحانی در دور اول ریاست جمهوری خود سه فرد بسیار مهم بعنوان معاون اول داشت: 1. حسین فریدون 2. محمد نهاوندیان 3. اسحاق جهانگیری بودند که این دو نفر بسیار موثر بودند و حال دو نفر نیستند و نوبخت و واعظی به جای آن دو آمدند.

*ایا این افراد (نهاوندیان و فریدون) موثر بودند؟

بله خیلی موفق و موثر بودند.

*ایا در دوره دوم روحانی دلیل اینکه دیگر مثل دور اول محبوبیت ندارد بخاطر نبود حسین فریدون و نهاوندیان است؟

آنچه باعث کاهش محبوبیت دولت شده در علت اولیه تحریم ها است اگر دولت می توانست در سال 700 هزار شغل درست کند و نرخ رشد را مثل سال اول حفظ کند آسیب امروز را نمی دید. این دولت مشکلات زیادی دارد و مردم علت اصلی را فراموش کرده اند و همه چیز را به آقای روحانی بر می گردانند.

*عملکرد دولت متاسفانه وجهه اصلاح طلبان را در جامعه زیر سوال برد. وضعیت اصلاحطلبان در انتخابات آینده مجلس را چطور ارزیابی می کنید؟

اگر چه اصلاح طلبان سعی می کنند خود را از نتایج عملکردی دولت جدا نشان بدهند ولی سرنوشت آنها با سرنوشت دولت روحانی گره خورده است. بنابراین شانس آنها در این انتخابات پایین است. محبوبیت آنها به دلیل عملکرد دولت که متغییری نوشته شده بر کارنامه آنها بود افت کرده است. آنها و ما همه مدافع آقای روحانی بودیم وقتی کارکرد دولت روحانی مطلوب نیست این عملکرد به پای همه ما نوشته می شود. آقای روحانی آمد تا اگر بتواند مساله هسته ای را حل کند باقی کارها را نیز پیش ببرد این مانیفست او بود. از این پس هم تحریم ها برداشته نمی شود و ما باید با فرض تحریم ها کارهای خود را پیش ببریم. و اقتصاد مقاومتی تنها روش است.

دبیر ستاد اقتصاد مقاومتی آقای جهانگیری است و او باید بگوید این کار چطور پیش رفته ؟ به نظر من، بحث اقتصاد مقاومتی در حد متوسط پیش رفته است. پیاده کردن سیاست های اقتصاد مقاومتی به نوعی تغییر در سبک زندگی است و نمی توان این موضوع را نادیده گرفت. بدون ایجاد این تغییر نمی توان این سیاست ها را به طور جامع پیاده کرد. در زمان جنگ من استاندار دو استان بودم و خانم من هم مثل همه مردم با کوپن زندگی می کرد به مغازه می رفت و با کوپن خرید می کرد به همین دلیل کسی از نارسایی های مربوط به این سهمیه بندی شکایت نداشت.

همه مثل هم زندگی می کردند. امام از مش عیسی که به کارهای خدماتی بیتشان رسیدگی می کرد سوال می کردند که آیا غیر از این مواد کوپنی غذای دیگری به این خانه می آید یا نه و مراقبت می کردند. اما اگر شرایط به گونه ای باشد که عده ای بسیار متفاوت زندگی کنند و عده ای فقیر باشند این شرایط قابل تداوم نخواهد بود. پس سبک زندگی اهمیت دارد. کسی که دارد و پورشه سوار می شود به زخم کسی که ندارد نمک می پاشد. 65% از مستمری بگیران بازنشسته سازمان تامین اجتماعی در ماه زیر 1.5 میلیون حقوق می گیرند.

شرایط زندگی آنها از مرزها گذشته و سختی می کشند. وقتی سطح زندگی بالا نشینی برقرار است و پیش می رود و تشویق می شود نمی توان سبک زندگی اقتصاد مقاومتی را در جامعه جا انداخت. خداوند استاد جعفری را بیامرزد ما جلساتی داشتیم که هر دوره منزل کسی بود یک شب در منزل ما بود و شام می دادیم خانم من قیمه و قورمه سبزی پخته بود من قیمه ها را در سفره گذاشتم و رفتم که قورمه سبزی را بیاورم یکی از آقایان آقای قنادیان آمد و به من گفت نیاوری ها اگر دو خورشت بیاوری آقا غذا نمی خورد. درحالیکه خانم من گفته بود چن قابله ام کوچک است نمی توانم غذای این همه مهمان را جوابگو باشم و نیاز به قابلمه دوم است و آن خورشت را نوع دیگری درست کرده بود. آیا الان هم اینطور است؟ سبک زندگی ها جوری است که مردم حرف من را تحمل کنند؟ اقتصاد مقاومتی یعنی تغییر در سبک زندگی و نمی توان برند های صاحب نام اینجا فروشگاه داشته باشند و بعد به مردم بگوییم اقتصاد مقاومتی داشته باشید. باید سبک زندگی ها را تغییر داد.

اگر به سمت اقتصاد مقاومتی می روید باید از واردات لباس خارجی و کفش و کیف خارجی جلوگیری کرد. سبک زندگی ما باید با اقتصاد مقاومتی متناسب شود و همین مساله کیفیت تولید داخل را بالا می برد. اقتصاد مقاومتی کیفیتی است که باید متناسب با درآمد ارزی مان هزینه ارزی کنیم.

* گرایش مردم در انتخابات دوم اسفند به چه سمتی خواهد رفت؟

امروز الگوی اصولگرا و اصلاح طلب برای اداره جامعه کافی نیست. ما به الگوی دیگری نیاز داریم باید مبنا را بر درست کاری بگذاریم و شاخص های دیگری تعریف کنیم. اگر کسی در کارهای اقتصادی آلوده ورود کرده نباید در عرصه سیاست ورود کند. نماینده مجلس نمی تواند هم زمان وارد کاری خلاف شود. مدل باید اصلاح شود. اصولگرا و اصلاح طلب نباید نقطه ای در زندگی خود داشته باشد که زندگی اش از نظر اقتصادی آلوده باشد. اگر درست تبلیغ شود مردم به سمت سلامت می روند و سالم و ناسالم در هر دو گروه وجود دارد. اگر طبقه بندی ما به صورت اصولگرایی و اصلاح طلبی باشد در برخورد با خطاها دچار گرایش می شویم. قبل از انقلاب چپ ها از نظر اقتصادی چپ بودند و راست ها از نظر اقتصادی راست بودند.

* افت محبوبیت اصلاح طلبان جز عملکرد دولت از چه عوامل دیگری متاثر است؟

عملکرد دولت به کارنامه اصلاح طلبان توجه دارد و موجب تضعیف آنها شد.

* مجلس یازدهم بیشتر با چه طیفی شکل می گیرد؟

تعداد اصلاح طلبان در مجلس آینده کمتر خواهد بود. و رییس مجلس هم از اصولگرایان خواهد بود. اصولگرایان چهره های صاحب نامی دارند که در انتخابات شرکت کرده اند و یکی از آنها رییس مجلس خواهد بود.

*نیامدن لاریجانی در عرصه انتخابات چقدر می تواند صدمه به اصولگرایان بزند؟

به نظر من، لاریجانی به دلیل شرایط پیش اماده ترجیح داده فعلا کنارگیری و سکوت کند.

* نظر شما در مورد تشییع سردار قاسم سلیمانی چیست؟

همه مردم آمدند چون قاسم سلیمانی همه را فرزندان خود می دانست. قاسم سلیمانی نسبت به همه مردم که آنها را خانواده انقلاب می دانست مهربان بود و همه ارزش های او را شناختند و قدردانی کردند./ جام جم آنلاین

 

کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

اخبار مرتبط

ارسال نظر