کد خبر: 78187
A

جبهه پایداری 60 نامزد اصلح خودش را برای تهران معرفی کرد/ وحدت با اصولگرایان هرگز!/ زیباکلام: نه احمدی نژادی‌ها و نه جبهه پایداری، قالیباف را قبول ندارند

به نظر می‌رسد باید بیش از این منتظر رخ نمایی پایداری‌ها در میان اصولگرایان بود، آقاتهرانی دبیرکل این جریان در آبان امسال در مصاحبه‌ای با انتقاد از اصولگرایان سنتی گفته بود این جریان به دنبال پدرسالاری است، حالا به نظر می‌رسد باید جبهه پایداری را به عنوان «پسر بد» اصولگرایان بنامیم که حرف گوش نمی‌کند و به قول مرتضی طلایی «یک دندگی روش‌شان است».

جبهه پایداری 60 نامزد اصلح خودش را برای تهران معرفی کرد/  وحدت با اصولگرایان هرگز!/ زیباکلام: نه احمدی نژادی‌ها و نه جبهه پایداری، قالیباف را قبول ندارند

به گزارش دیده بان ایران؛ جبهه پایداری لیست 60 نفره‌ای را به عنوان نامزدهای اصلح برای انتخابات مجلس در تهران معرفی کرده است. با نزدیکی به انتخابات، فعالیت‌ها در میان اصولگرایان بیش از همیشه افزایش یافته است. آنها چهار انتخابات شامل دو ریاست جمهوری، یک مجلس و یک شورای شهر را بازنده بودند و حالا به دوم اسفند چشم دوخته‌اند تا این بار از قِبل عملکرد دولت روحانی و مجلس دهم بتوانند رنگ پیروزی را ببینید.

عملکرد آنهایی که فعلا در قدرت هستند به نوعی حامیانشان را دلسرد کرده و اصولگرایان هم می‌گویند همین برای پیروزی ما کافی است، چرا که حامیان ما همیشه پای ثابت صندوق هستند. با این جمع‌بندی رقابت میان خودی‌ها تشدید شده و جبهه پایداری به ویژه سر ناسازگاری دارد و چندان مایل نیست زیر عبای دیگر جریان‌های اصولگرا به میدان آید.

پایداری‌ها شاخص «انتخاب اصلح» را مطرح کرده‌اند که از اندیشه تئوریسین آنها یعنی آیت الله مصباح یزدی بر روی آن تاکید دارد. وب سایت خبری رجا نیوز که وابسته به جبهه پایداری است دیروز از قول آیت الله مصباح یزدی آورده:«من اجازه می‌خواهم یک سوالی مطرح کنم و آن اینکه علت این رفتارهای نامناسب (این تخریب‌هایی که علیه جبهه پایداری یا دوستان منتسب به جبهه پایداری صورت گرفته است) چیست؟ رفتارهایی که شاید بعضی‌هایش هم از بعضی از دوستان انجام گرفته و ما توقع نداشتیم که این جور رفتار بشود. به طور خلاصه از دو حال خارج نیست، یعنی دو تا علت بیشتر ندارد. یکی اینکه کسانی هستند که این برداشتی را که ما از اسلام و انقلاب و امام و فرمایش‌های امام (ره) داریم، قبول ندارند و ما اختلاف مبنایی اصلی [با آنها] داریم؛ ما دنبال یک چیزی هستیم و آنها دنبال یک چیز دیگر! و شاید اگر روی‌شان بشود و فرصتی پیش بیاید و شنونده‌ای پیدا کنند که اهلش باشد حرف‌هایی بزنند. بعضی‌هایشان خیلی ابایی از این ندارند! دوم اینکه، نه؛ کسانی از لحاظ فکری و نظری چندان مخالف نیستند، اما در عمل وقتی پای منافع در کار می‌آید، کم می‌آورند.» این عبارت که برخی رفتارهای نامناسب علیه جبهه پایداری از سوی دوستان بوده درواقع به اصولگرایان اشاره دارد.

اختلافات میان اصولگرایان سنتی با جبهه پایداری کم نیست و گاهی در فضای رسانه‌ای نیز به آن اشاره می‌شود. به عنوان نمونه در آذر امسال مرتضی طلایی عضو سابق شورای شهر تهران که از حامیان قالیباف به شمار می‌رود گفته بود شورای ائتلاف اصولگرایان با چالش‌های زیادی روبرو است که یکی از آنها این است که تمام گروه‌های اصولگرا نپذیرفته‌اند که در این شورا دور یک میز بنشینند و با هم حرف بزنند، او به جبهه پایداری اشاره کرده و در توصیف آنها گفت: «یک دندگی روش‌شان است.» یا در مصاحبه‌ای دیگر حسین ابراهیمی در آبان ماه بعد از دیدار جامعه روحانیت مبارز با پایداری‌ها گفته بود: « شاید انتقادهای جبهه پایداری به شورای ائتلاف اصولگرایان مقدمات این باشد که بتوانند وزن بیشتری از خود نشان دهند یا امتیاز بیشتری بگیرند.»
تقسیم بندی سکولار و غیر سکولار


آیت الله مصباح یزدی دیروز همچنین انتخابات را به دو بخش سکولار و غیرسکولار تقسیم کرده و گفت: «سیاستمداران [ ِسکولار] دنبال این هستند که رقیب را بگذارند کنار، خودشان بروند سر کار. [می‌گویند:] مگر شما بدتان می‌آید که یک وقت فلان گروه در انتخابات ببازد و شما برنده بشوید؟ طبق این دیدگاه، مبارزات سیاسی برای همین است که رقیب را آدم بگذارد کنار و خودش قدرت را در دست بگیرد. حالا قدرت خوب باشد یا بد؛ فرقی نمی‌کند! بالاخره سیاست یعنی این. از این دید که نگاه بکنیم باید بنشینیم فکر بکنیم که چکار کنیم در این انتخابات نسبتا برنده بشویم. حالا هر اندازه‌ای که می‌شود. اگر سیصد نفر نشد، صد نفر، نشد، پنجاه نفر. اگر ما دنبال این هستیم باید بگردیم دنبال تاکتیک‌ها و دیگر گفتمان را بگذاریم کنار. دیگر شوخی نکنیم که: «ما اهل گفتمانیم و این حرفها»! بلکه بگوییم: دنبال این هستیم که در انتخابات برنده بشویم؛ چه کنیم بیشتر ببریم، حالا هرچه می‌خواهد بشود! این یعنی باز ما هم به یک معنا سیاست منهای دین را قبول کرده ایم، یعنی دین به کنار؛ ما در سیاست می‌خواهیم برنده بشویم. آیا هدف این است یا چیز دیگری است؟»
تعریف جدید وحدت


در چنین شرایطی به نظر می‌رسد وحدت در میان اصولگرایان سنتی و جبهه پایداری راه‌درازی را باید طی کند راهی که در دوره‌های قبل هم تقریبا امکان پذیر نشد! فعلا دیروز جبهه پایداری 60نفر را به عنوان اصلح‌های تهران اعلام کرد. آیت‌الله مصباح یزدی یک تیر 98 در سخنرانی خود گفته بود حتی اگر در میان اصلاح طلبان هم اصلح وجود داشته باشد باید به او رای داد و نه به یک اصولگرا، اما دیروز در لیست 60نفره جبهه پایداری حتی نام محمدباقر قالیباف هم دیده نمی‌شد چه رسد به اصلاح طلب! تا همینجای کار مشخص است که رسیدن به وحدت میان اصولگرایان تا چه حد پیچیده خواهد شد. دیروز دبیرکل جبهه پایداری هم تعریف جدیدی از «وحدت» ارائه داده و گفته: «وحدت به معنای عدم مخالفت با یکدیگر نیست و ارائه لیست‌هایی با افراد مختلف، وحدت را نفی نمی‌کند. هرچند ایده‌آل ارائه لیست مشترک است. در اسلام نگاه ناسیونالیستی و قبیله‌ای پذیرفته شده نیست، در انتخاب نماینده باید صرفا به اصلح بودن و شایسته بودن نماینده توجه کرد.» با این تعریف البته می‌توان گفت اصولگرایان به وحدت رسیده‌اند اما به لیست مشترک نه! در لیست 60 نفره‌ای که دیروز پایداری‌ها اعلام کرده‌اند چهره‌هایی نظیر الیاس نادران، سیدمحمود نبویان، بیژن نوباوه وطن و وحید یامین پور دیده می‌شوند.


اختلافات میان این دو شاخه اصولگرا را با یک نماینده پیشین مجلس مطرح کردیم، درباره اینکه چطور جریان پایداری با وارد کردن شاخص «انتخاب اصلح» به دنبال تفاوت خود با سایر گروه‌های اصولگرا است و اساسا آنها در نهایت چه هدفی را دنبال می‌کنند. جلال جلالی زاده به «آفتاب یزد» گفت: «جبهه پایداری به عنوان یک گروه سیاسی با وارد کردن گفتمان اعتقادی و تاکید بر آن تلاش کرده خود را متمایز کند که به دنبال منفعت طلبی‌های سیاسی نیست و اصول اعتقادی را مدنظر قرار می‌دهد اما در عمل آنچه از این جریان دیده این ضد و نقیض بوده و گفتار و عمل آنها یا همخوان نبوده یا براساس آنچه اصول اعتقادی است قرار نداشته است.» از این نماینده مجلس ششم درباره لیست دیروز جبهه پایداری که بر مبنای انتخاب اصلح اعلام شده پرسیدیم که تصریح کرد:«این لیست در واقع آغازی بر نمایان شدن اختلافات است اما پایان آن نیست بلکه خواهیم دید بعد از انتخابات و در درون مجلس یازدهم نیز این اختلاف میان نمایندگان اصولگرای سنتی و جبهه پایداری به چشم خواهد آمد، این اختلاف از آن جهت پررنگ‌تر خواهد شد که آنها رقیبی نیز مقابل خود نمی‌بییند با توجه به نتایج تایید صلاحیت‌ها، اصلاح‌طلبان نمی‌توانند آنطور که باید و شاید و در سطحی قابل قبول مقابل اصولگرایان صف‌آرایی کنند و به همین دلیل است که شاخه متفاوتع جریان راست به رقابت با هم خواهند پرداخت.» جلال جلالی زاده در ادامه افزود: «یکی از موضوعاتی که جبهه پایداری همواره مدعی آن است و روی آن مانور زیادی می‌دهد تاکید بر کلید واژه «دلسوز انقلاب» است به نحوی که آنها خود را به نوعی انحصاری دلسوز انقلاب معرفی می‌کنند اما جای تعجب است درحالی که کاندیداهای اصلاح‌طلبی که فرزند شهید، جانباز یا ایثارگر بوده‌اند و سابقه آنها نشان از پاکدستی دارد اما احراز صلاحیت نشدند، هیچ یک از افراد جبهه پایداری که خود را دلسوز انقلاب معرفی می‌کنند واکنشی نشان نداده و خواستار تجدیدنظری نشدند حال آنکه دلسوزان کشور و انقلاب به خوبی می‌دانند که مجلس نیازمند حضور چهره‌هایی از افکار مختلف برای پیشرفت امور است.»
به نظر می‌رسد باید بیش از این منتظر رخ نمایی پایداری‌ها در میان اصولگرایان بود، آقاتهرانی دبیرکل این جریان در آبان امسال در مصاحبه‌ای با انتقاد از اصولگرایان سنتی گفته بود این جریان به دنبال پدرسالاری است، حالا به نظر می‌رسد باید جبهه پایداری را به عنوان «پسر بد» اصولگرایان بنامیم که حرف گوش نمی‌کند و به قول مرتضی طلایی «یک دندگی روش‌شان است».


سکوی پرش محافظه‌کاران به قدرت بیشتر
صادق زیبا کلام- برای تحلیل انتخابات مجلس آتی باید گفت این انتخابات سکوی متصل شدن محافظه کاران به قدرت بیشتر است. پیش از این نیز در نوشته و سخنرانی‌ها اشاره کرده ام که محافظه کاران اکثریت کرسی‌های مجلس یازدهم را بدست خواهند آورد. جبهه پایداری و حامیان احمدی‌نژاد که البته اتحاد نانوشته‌ای نیز میان این دو گروه وجود دارد بیش از نیمی از کرسی‌های مجلس بعد را در اختیار خواهند گرفت. در تهران و کلان شهرها مشارکت عاملی برای کمک به پیروزی اصولگرایان خاص خواهد بود؛ چرا که بدنه اجتماعی اصلاح طلبان و اعتدالیون که در شهرهای بزرگ هستند با توجه به عملکرد چند سال اخیر تمایل کمتری به نقش آفرینی در صحنه انتخابات دارند. فراموش نکنید در مجلس هشتم و نهم اصولگرایان در کلان شهری مانند تهران تنها با 300 هزار رای وارد مجلس می‌شدند و در انتخابات آتی نیز همین رویه را شاهد خواهیم بود درحالی که به عنوان نمونه سرلیست اصلاح طلبان در انتخابات 1394 حدود یک و نیم میلیون رای آورد اما محافظه کاران هرگز نمی‌توانند چنین رقمی از رای را در تهران بدست آورند و برای انتخابات پیش روی نیز نیازی به این میزان رای ندارند و احتمالا با همان 300 یا 400 هزار نفر کارشان راه می‌افتد و وارد مجلس می‌شوند. درباره شهرهای کوچک اما فضای انتخاباتی متفاوت است و به دلیل رقابت‌های طایفه‌ای مشارکت بیشتر خواهد شد. برای این شهرها پدیده‌ای به نام ایذه-باغ ملک را نامگذاری می‌کنم که در واقع مردم ایذه تلاش می‌کنند یک نفر از ایذه وارد مجلس شود و باغ ملکی‌ها برای کاندیدای خودشان وارد میدان می‌شوند، چرا که این دو شهر در یک حوزه انتخابی با ظرفیت یک نماینده هستند. حدود 150 کرسی مجلس در شهرهای کوچک و با چنین شرایطی خواهد بود که مشارکت در آن شهرها بالا خواهد بود. اما درباره اینکه رئیس مجلس بعدی چه کسی خواهد بود و برنامه‌هایی که قالیباف برای آن دارد باید گفت نه احمدی نژادی‌ها و نه جبهه پایداری، قالیباف را قبول ندارند و حتی برخی از اصولگرایان سنتی نیز تمایلی به او ندارند. بنابراین به نظر می‌رسد حامیان قالیباف تنها بتوانند از حوزه‌های خراسان به مجلس راه بیابند، بنابراین او شانسی برای ریاست آتی مجلس نخواهد داشت. محافظه‌کاران به قالیباف نه اعتقاد دارند و نه اعتماد! حتی بعید است او بتواند ریاست یک کمیسیون را بدست آورد./ آفتاب یزد

 

کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

اخبار مرتبط

ارسال نظر