کد خبر: 83265
A
حجت‌الاسلام مسیح مهاجـــری:

ما حتی حاضر نیستیم نتیجه نظرسنجی‌ها را یک سانتیمتر دورتر از بولتن‌های به‌کلی سری منتشر کنیم/ مسئولان باید از پنهان‌کاری دست بردارند، با شفافیت کامل آشتی کنند

مدیر مسئول روزنامه جمهوری اسلامی: نکته مهمی که باید مسئولان نظام را حساس کند این است که میزان مشارکت در انتخابات مجلس یازدهم پایین بود. براساس اخبار موجود، این مشارکت اندکی بیش از 40‌درصد بود. در طول چهار دهه گذشته و در 10 دوره انتخابات مجالس گذشته مشارکت مردم هرگز از 50‌درصد پایین‌تر نبود. پایین‌ترین مشارکت، مربوط به انتخابات مجلس هشتم بود که 51‌درصد اعلام شد. بدین ترتیب، مشارکت مردم در انتخابات مجلس یازدهم 10‌درصد از این نصاب پایین‌تر است.

ما حتی حاضر نیستیم نتیجه نظرسنجی‌ها را یک سانتیمتر دورتر از بولتن‌های به‌کلی سری منتشر کنیم/ مسئولان باید از پنهان‌کاری دست بردارند، با شفافیت کامل آشتی کنند

به گزارش دیده بان ایران؛ حجت‌الاسلام مسیح مهاجری مدیرمسئول روزنامه جمهوری اسلامی و از نجات یافتگان بمب‌گذاری هفتم‌تیر سال1360 است که از چهره‌های اعتدال‌گرای فضای سیاسی ایران به شمار می‌رود. دوستی دیرینه و نزدیکی با آیت‌ا... هاشمی رفسنجانی از دیگر ویژگی‌های این روحانی برجسته انقلاب است. حجت‌الاسلام مهاجری در این گفت‌و‌گو تصریح می‌کند:« از سیاست‌های غلط اقتصادی کنونی و ناکارآمدی‌های بعضی مسئولان کنونی که بگذریم، بعضی رقابت‌های سیاسی میان جناح‌ها و باندهای قدرت نیز به گسترش فقر و محرومیت و زیادتر شدن فاصله طبقاتی در جامعه می‌انجامد. مهره‌های اصلی در میدان این رقابت زیانبار، شکم‌های سیر و جیب‌های پرپولی دارند و به همین دلیل نمی‌توانند درد محرومین را بفهمند. کسانی که با حقوق چند ده‌ها‌میلیون تومانی و درآمدهای جانبی نجومی زندگی می‌کنند، وسیله نقلیه و بنزین‌شان مجانی است، خانه‌های اشرافی دارند و در اتاق‌های دربسته مشغول طراحی برای افزایش قدرت و پول خود هستند،‌ طبیعی است که نفهمند مردم چه می‌کنند». در ادامه ماحصل این گفت‌و‌گو را می‌خوانید.

تحلیل شما از اتفاقات سال98 چیست؟ چرا در این سال مردم ایران با تلخی‌های متعددی مواجه شدند؟

سال 1398 یکی از سال‌های پرحادثه برای ملت ایران بود. این سال، با سیل‌های کم‌سابقه در چندین استان کشور آغاز و بعد از مدتی چند زلزله در نقاط متعدد به آن افزوده شد. حوادث دیگری که ناشی از بی‌تدبیری‌ها، منازعات جناحی و فشارهای خارجی بودند از قبیل اتفاقات بعد از گرانی بنزین، تنگ‌تر شدن محاصره اقتصادی با تحریم‌های حداکثری ترامپ علیه کشورمان و بی‌تصمیمی درباره لوایح مرتبط با «اف‌ای‌تی‌اف» برمشکلات افزودند و مردم را در تنگنا قرار دادند. در اسفندماه، انتخابات مجلس شورای اسلامی و ویروس کرونا هم به این مجموعه اضافه شدند. هرچند دولت آقای روحانی ضعف‌هایی دارد ولی در برخورد با این حوادث انبوه تا حدودی توانسته موفق عمل کند به‌ویژه آنکه فشارهای داخلی نیز به این دولت اجازه نمی‌دهد آنطور که خود می‌خواهد عمل کند و گاه چاره‌ای غیر از اتخاذ تصمیم‌های تحمیلی ندارد. در چنین شرایطی نقد عملکردها کار آسانی نیست. با سیل و زلزله خوشبختانه خود مردم و مجموعه‌ دستگاه‌های دولتی و غیردولتی توانستند به خوبی مقابله کنند.

بدون شک اتفاق‌های اجتماعی و سیاسی سال98 از بسیاری جهات با موارد مشابه در گذشته متفاوت بود. تحلیل شما از این واقعه چیست؟

طرح اصلاح قیمت بنزین و تخصیص تمامی درآمد حاصله به 18‌میلیون خانوار ایرانی که گفته می‌شد 60‌میلیون نفر را دربرخواهد گرفت، به‌وضوح نشان می‌داد این طرح کارشناسی شده نیست. اولین دلیل برای اثبات غیرکارشناسی‌بودن طرح این است که بر این فرض غلط استوار شده که در کشور 18‌میلیون خانوار شامل 60‌میلیون نفر نیازمند دریافت یارانه وجود دارد که باید علاوه بر دریافت یارانه قبلی، از دریافت یارانه جدید هم برخوردار شوند. گفته می‌شد تصمیم برای افزایش قیمت بنزین اجتناب‌ناپذیر بود ولی آیا راهکار اجرائی آن باید تا این اندازه غیراصولی باشد؟ این موضوع کلیدی و بنیادی از آن جهت اهمیت دارد که به‌وضوح نشان می‌دهد طرح قبلی برای پرداخت یارانه به‌کلی اشتباه و زیانبار بوده و نه‌تنها از جمعیت نیازمندان دریافت یارانه نکاسته بلکه مطابق تلقی دولت کنونی، اینک 60‌میلیون نفر نیازمند دریافت یارانه‌ای بیشتر هستند. نکته دیگر آنکه توضیحات و تلاش‌ها برای جا انداختن یارانه قبلی هم به‌کلی رنگ باخته و اکنون همه می‌دانند که ادعای عادلانه کردن توزیع یارانه‌ها و احقاق حقوق محرومینی که به‌خاطر نداشتن خودرو، از یارانه تخصیصی به سوخت و سایر یارانه‌های پنهان ازجمله آب، برق، گاز و... از آن بهره‌ای نبرده‌اند، تا چه اندازه بی‌معنی و فاقد پشتوانه کارشناسی است. متاسفانه دولت‌های گذشته و دولت کنونی به‌رغم تمامی سختی‌ها و مشکلات موجود در مسیر تامین هزینه‌های پرداخت یارانه و تحمل آن، با گشاده‌دستی و بدون قبول زحمت بررسی‌های کارشناسی و تخصیص منابع در جهت برآورده کردن نیازهای بنیادی و زیربنائی جامعه و کشور، عملا ساده‌ترین راه ممکن را انتخاب کرده و به پرداخت پول توجیبی به میلیون‌ها نفر اکتفا می‌کنند که البته تصمیمی غیراصولی و «نقض غرض» است. جای تعجب است که دولت‌های گذشته و حال با وجود گذشت 15 سال از اجرای این طرح غیراصولی هنوز هم نتوانسته‌اند یارانه ثروتمندان و خانوارهای برخوردار را با قطعیت و اطمینان کامل قطع کنند و حتی بسیاری از مرحومان و وراث آنها هنوز هم یارانه دریافت می‌کنند ولی دولت کنونی بجای تلاش و برخورد کارشناسی، بازهم راهکار تنبلانه‌ای را برگزیده و تلاش کرد به 60‌میلیون نفر یارانه بیشتری بدهد! درحالی که برای سال‌های متمادی مرتباً از تامین هزینه‌های لازم و حتی واجب جهت طرح‌های زیربنائی، اشتغال‌زا و عام‌المنفعه کاسته و سرمایه‌گذاری‌های عمرانی 

چرا مسئولان در مقابل بحران‌ها و دغدغه‌های معیشتی مردم راه چاره مناسبی پیدا نکردند؟

استفاده از رهنمودهای امام در فضای غبارآلود کنونی بهترین راه برای پیدا کردن مسیر و نجات یافتن از گرفتار شدن در بیراهه است. امام در اوج قدرت و محبوبیت دوران رهبری انقلاب و نظام جمهوری اسلامی گفتند:«اگر ما بخواهیم اسلام را حفظ کنیم و بخواهیم ایران را یک نمونه در عالم نشان بدهیم و بگوییم یک نمونه است و یک الگو هست، با رفتن شاه درست نمی‌شود، با رفتن ظالم‌ها درست نمی‌شود. اگر بنا باشد ظالم‌ها رفتند و ما یک دسته دیگر جایشان نشستیم و همان کارها را به اندازه‌ای که قدرت داریم بکنیم، ما هم همان هستیم، ما هم همان رژیم هستیم، ما هم همان ظالم هستیم. این، یک مطلبی است که همه باید بدانند و همه ملت باید بدانند.» این سخن امام خمینی مربوط به خرداد 1358 است. امام، در آن زمان هنوز در قم بودند و در آن مقطع زمانی در اوج قدرت و محبوبیت قرار داشتند. توجه به همین نکات، می‌تواند ما را به این واقعیت ظریف رهنمون کند که بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی از همان آغازین روزهای تاسیس این نظام به آفت‌ها توجه داشتند و بنا را بر این گذاشته بودند که همواره خطر بروز این آفت‌ها را گوشزد کنند و به مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی هشدارهای لازم را بدهند. اصرار بر این قبیل تذکرها و توصیه‌های اکید و مستمر به تهذیب نفس که در تمام 10 سال رهبری امام تا لحظه شتافتن به دیدار خدا ادامه داشت، به این دلیل بود که این بیم را داشتند که مسئولان نیز مانند کارگزاران سابق از مردم غافل شوند و برای ماندن خود بر اریکه قدرت مرتکب اشتباه، غفلت از مردم، فاصله گرفتن از محرومین و غرق شدن در تشریفات و تجملات شوند. امام می‌دانست که فاصله گرفتن از مردم و اسیر امور دنیائی از قبیل ریاست و قدرت و شهرت و تشریفات و تجملات شدن همان و پا جای پای شاهان گذاشتن همان. به همین دلیل بود که بارها هشدار دادند اگر با عملکرد ما این انقلاب دچار شکست شود، اسلام چنان زمین خواهد خورد که تا صد سال نمی‌تواند سر بلند کند. پوست قدرت، پوستین قدرتمندان و نقاب‌هایی که برخی صاحب‌منصبان ما بر چهره دارند اگر کنار زده شوند و عملکردها با دقت بررسی شوند، همه به این نتیجه خواهیم رسید که راه را درست نرفتیم.

چرا چنین اعتقادی دارید؟

علامت بی‌توجهی به مردم دلبستگی به القاب بود که ما هم این دلبستگی را داریم، اگر بی‌توجهی به معیشت مردم بود که ما هم بی‌توجهیم، اگر فاصله گرفتن از مردم بود که ما هم فاصله گرفته‌ایم، اگر گوش ندادن به حرف ضعفا بود که ما هم گوش نمی‌دهیم، اگر طبقاتی کردن جامعه بود که ما هم همین کار را کرده‌ایم. ما حتی حاضر نیستیم نتیجه نظرسنجی‌ها را یک سانتیمتر دورتر از بولتن‌های به‌کلی سری منتشر کنیم. البته اینها به معنای این نیست که نظام کاری نکرده است. اصل وجود این نظام که به معنای ریشه‌کن ساختن رژیم منحط شاهنشاهی است، بزرگ‌ترین خدمت به ملت ایران در تمام نسل‌هاست. ایستادگی در برابر 8 سال جنگ تحمیلی و تحریم‌ها و فشارهای سیاسی و اقتصادی، عمران و آبادانی چشمگیر، پیشرفت‌های شگرف در زمینه‌های صنعتی، دفاعی، پزشکی، هسته‌ای و... از خدمات نظام جمهوری اسلامی است کما اینکه شکوفا شدن استعدادها و میدان دادن به آنها را باید از نعمت‌های بزرگ خدا در پرتو انقلاب اسلامی دانست.باتوجه به تمام این واقعیت‌ها نکته بسیار مهم و هشداردهنده این است که تداوم نظام جمهوری اسلامی به حفاظت از پشتوانه مردمی نیازمند است و پشتوانه مردمی را فقط با تامین معیشت توده‌های مردم می‌توان حفظ کرد، کاری که متاسفانه اکنون مورد غفلت است. مسئولان باید فاصله خود با مردم را از بین ببرند، تشریفات را کنار بگذارند، با جنگ قدرت خداحافظی کنند، اجرای عدالت و مبارزه جدی با تبعیض را با اولویت در دستور کار خود قرار دهند، از پنهان‌کاری دست بردارند، با شفافیت کامل آشتی کنند و به حقوق مشروع عموم مردم در تمام زمینه‌ها احترام بگذارند تا کسی احساس محدودیت در اظهارنظر نکند. در چنان وضعیتی است که مردم عدالت و آزادی را لمس خواهند کرد و با تمام توان برای همراهی با دولتمردان در جهت رشد و بالندگی کشور و تحقق اهداف نظام جمهوری اسلامی تلاش خواهند کرد زیرا خواهند دید که همه یکسان زندگی می‌کنند.

آیا چنین اراده‌ای در بین مسئولان مشاهده می‌کنید؟

هنوز در جامعه ما سیرها و خیلی سیرها با گرسنه‌ها و خیلی گرسنه‌ها با هم دیده می‌شوند. تا وقتی چنین است، جامعه ما از آرمان اصلی فاصله دارد. قابل قبول نیست برای ما که اداره جامعه در دست ما باشد و باز هم در این مملکت کسی شب گرسنه بخوابد. کسی زیر طاقی بخوابد که نگران است بر سر او و عزیزانش خراب شود.اینها جملاتی هستند که شهید مظلوم آیت‌ا...‌بهشتی در سال 1359 گفته بود. متاسفانه امروز، فاصله‌ها بیشتر شده به‌طوری که یک طبقه از مردم در کشور ما ثروت‌های انبوه غیرقابل محاسبه در اختیار دارند و در مقابل، عده‌ای زیر خط فقر هستند. در شهر تهران ، هزاران نفر کارتن‌خواب وجود دارند. قطعا اگر آیت‌ا... بهشتی امروز در میان ما بود، تعبیرات و جملات داغ‌تری در توصیف وضعیت جامعه به‌کار می‌برد.اینکه امام در سخنرانی‌ها و پیام‌های سال‌های دهه 60 تعبیراتی مانند «پابرهنه‌ها» و «مستضعفین» را برای قشر ضعیف و «مرفهین بی‌درد» را برای قشر ثروتمند به‌کار می‌برد و مسئولان را با تاکیدات فراوان به رسیدگی به قشر محروم و دوری از مرفهین بی‌درد توصیه می‌کرد به این دلیل بود که فاصله طبقاتی را قبول نداشت. یکی از اهداف مهم امام از تاسیس نظام جمهوری اسلامی این بود که فاصله طبقاتی را از میان بردارد، فقر را ریشه‌کن نماید و جامعه را از لوث وجود حرام‌خوارانی که با پول‌های کثیف و انباشته خود به عدالت اقتصادی و اجتماعی و اخلاقی و سیاسی ضربه‌های کاری می‌زنند، پاک کند. این جمله مبنایی از امام خمینی است که فرمود: «خدا نیاورد آن روزی را که سیاست ما و سیاست مسئولان کشور ما پشت‌کردن به دفاع از محرومین و روی آوردن به حمایت از سرمایه‌دارها گردد و اغنیا و ثروتمندان از اعتبار و عنایت بیشتری برخوردار شوند. معاذا...، که با سیره و روش انبیا و امیرالمؤمنین و ائمه معصومین علیهم‌السلام سازگار نیست. دامن حرمت و پاک روحانیت از آن منزه است، تا ابد هم باید منزه باشد». از سیاست‌های غلط اقتصادی کنونی و ناکارآمدی‌های بعضی مسئولان کنونی که بگذریم، بعضی رقابت‌های سیاسی میان جناح‌ها و باندهای قدرت نیز به گسترش فقر و محرومیت و فاصله طبقاتی در جامعه ما که قرار است اسلامی و درست و اصولی باشد، دامن می‌زنند. مهره‌های اصلی در میدان این رقابت زیانبار، شکم‌های سیر و جیب‌های پرپولی دارند و به همین دلیل نمی‌توانند درد محرومان را دقیق درک کنند. کسانی که با حقوق چند ده‌ها‌میلیون تومانی و درآمدهای جانبی نجومی زندگی می‌کنند، وسیله نقلیه و بنزینشان مجانی است، خانه‌های اشرافی دارند و در اتاق‌های دربسته مشغول طراحی برای افزایش قدرت و پول خود هستند،‌ طبیعی است که نفهمند مردم چه می‌کنند.

ارزیابی شما از انتخابات مجلس شورای اسلامی چیست؟ردصلاحیت ‌اصلاح‌طلبان چه تاثیری بر مشارکت در انتخابات گذاشت؟

اطلاعات موجود نشان می‌دهد افرادی از داوطلبان نمایندگی مجلس با اقدامات خلافی از قبیل توزیع مواد غذایی و با پول درصدد جمع‌آوری رأی برآمدند. این قبیل اقدامات، به ‌سلامت انتخابات خدشه وارد می‌کنند و قطعا باید مورد توجه و رسیدگی قرار گیرند و درباره اقدام‌کنندگان تصمیمات قانونی اتخاذ شود. نکته مهمی که باید مسئولان نظام را حساس کند این است که میزان مشارکت در انتخابات مجلس یازدهم پایین بود. براساس اخبار موجود، این مشارکت اندکی بیش از 40‌درصد بود. در طول چهار دهه گذشته و در 10 دوره انتخابات مجالس گذشته مشارکت مردم هرگز از 50‌درصد پایین‌تر نبود. پایین‌ترین مشارکت، مربوط به انتخابات مجلس هشتم بود که 51‌درصد اعلام شد. بدین ترتیب، مشارکت مردم در انتخابات مجلس یازدهم 10‌درصد از این نصاب پایین‌تر است. مسئولان نظام باید این کاهش هشداردهنده را یک زنگ خطر بدانند و به بررسی همه‌جانبه آن بپردازند. در تهران، مشارکت پایین‌تر بود، وضعیتی که به هیچ وجه قابل قبول نیست. بی‌اعتنائی به پایین آمدن میزان مشارکت مردم در این انتخابات را نباید یک راهکار برای عبور بی‌خطر از کنار این هشدار و به فراموشی سپردن آن دانست. اگر گوش‌های مسئولان اجرایی زنگ خطرها را نشنوند، خطر برطرف نمی‌شود. توسل به توجیهات غیرموجه نیز بی‌فایده است. کاهش مشارکت را نباید به گردن دیگران انداخت. واقعیت این است که عامل اصلی این ریزش، خودمان هستیم. هر روز که می‌گذرد، انگار دافعه‌ها بیشتر می‌شوند. اکنون به جایی رسیده‌ایم که ظاهرا «شیفتگی خدمت» به حداقل رسیده و «تشنگی قدرت» در اوج است. اختلاف و تفرقه غوغا می‌کند و اشتغال به این امور فرعی، توجه به اصل، که خدمت کردن به مردم است، را کمی به فراموشی سپرده است. مقصر دانستن این جناح و تبرئه کردن آن جناح نیز مشکلی را حل نمی‌کند. جناح‌ها در عمل نشان داده‌اند که حفاظت از منافع خود را بیشتر ترجیح می‌دهند. بی‌تدبیری در برابر گرانی‌ها و ماجرای بنزین، بی‌عملی مجلس در برابر بحران‌ها و در مورد استیضاح وزرای بی‌تحرک، مربوط به هردو جناح است. اینها عواملی هستند که در میزان مشارکت تاثیرگذار بودند.

مهم‌ترین پیام کاهش مشارکت در انتخابات مجلس چه بود؟

یک هشدار بزرگ. هشدار به برخی مسئولان که به جای جنگ قدرت به فکر مردم باشید و هشدار به جناح‌ها که منافع مردم را قربانی نکنید. اگر به این هشدارها توجه عملی بشود، قطعاً میزان مشارکت مردم بسیار بالا خواهد رفت و دشمنان را وادار به عقب‌نشینی در تمام جبهه‌ها خواهد کرد.

منبع: روزنامه آرمان

کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

اخبار مرتبط

ارسال نظر