کد خبر: 85940
A

محمدعلی فروغی عرب‌ستیز نبود!

نسبت عرب‌ستیزی به فروغی مطلقا نادرست است. یک میوه مهم عرب‌ستیزی دشمنی با زبان عربی است. فروغی به‌هیچ‌وجه دشمن زبان عربی نبود. او رییس فرهنگستان رضاشاهی بود اما به گواهی اسناد با تندروی‌های آن نهاد نوپا مخالف بود.

محمدعلی فروغی عرب‌ستیز نبود!

به گزارش دیده بان ایران؛ تلویزیون بی‌بی‌سی فارسی در برنامه پرگار بحثی داشت درباره عرب‌ستیزی در ایران! در این برنامه سخنان نادرست عجیب و غریب فراوانی گفته شد؛ ازجمله یکی از مهمانان که آتشش خیلی تیز بود، نام محمدعلی فروغی را کنار نام میرزا آقاخان کرمانی، صادق هدایت، ذبیح بهروز و مهدی اخوان‌ثالث در شمار روشنفکران و هنرمندان «عرب‌ستیز» نشاند. ایشان برای اثبات ادعای خود دلیلی نیاورد. 

نسبت عرب‌ستیزی به فروغی مطلقا نادرست است. یک میوه مهم عرب‌ستیزی دشمنی با زبان عربی است. فروغی به‌هیچ‌وجه دشمن زبان عربی نبود. او رییس فرهنگستان رضاشاهی بود اما به گواهی اسناد با تندروی‌های آن نهاد نوپا مخالف بود. فروغی به زبان فارسی نگاه ملی داشت و اهمیت آن را در تکوین و شکل‌دادن و قوام بنیان‌های ملیت ایرانی پس از یادگارها و خاطره‌های مشترک ملی در مرتبت دوم می‌دانست اما زدودن فارسی از لغات عربی را لازمه تقویت ملیت نمی‌دانست. فروغی سال ۱۳۱۵ و در اوج کر و فر ناسیونالیسم رضاشاهی، نظرش را راجع به چندوچون تعامل زبان فارسی و عربی در رساله ماندگار پیام من به فرهنگستان نوشت. نگاه فروغی به این موضوع، معتدل، پخته و پیراسته از افراط و تفریط است. اعتقاد داشت تعصبات ملی و وطنی را نباید در امر زبان دخالت داد و فی‌المثل نباید انتقام جنگ قادسیه و نهاوند را از لغات عربی موجود در زبان فارسی گرفت! او نه موافق دور ریختن کلمات عربی جاافتاده بود و نه نظم و نثر عربی‌مآب فضل‌فروشانه را می‌پسندید. فروغی حتی از بی‌رغبتی مردم به تحصیل زبان و ادبیات عربی شکوه داشت. به این دلایل که... بهتر است عین عبارات او را نقل کنم: 

«اول اینکه پدران ما در زبان و ادبیات عرب به‌قدری کار کرده و آثار گذاشته‌اند که می‌توان گفت، رونق و اعتبار ادبیات عرب از دولت سر ایرانیان است و ما در بنای تمدن عرب به قول معروف حق آب و گل داریم و نباید بی‌جهت این حق را از دست بدهیم و زحمات پدران خود را یک‌باره باطل کنیم و رشته پیوستگی خود را با آنها ببریم. 

 دوم اینکه اگر ما بخواهیم دولت و ملت و کشور ما چنانکه در گذشته بود در آینده هم مرکز یا لااقل یکی از مراکز فرهنگ مشرق زمین باشد با بیگانگی با زبان و ادبیات عرب، این مقصود را نخواهیم توانست به ‌درستی حاصل کنیم. 

 سوم اینکه دلبستگی ما به اسلام و وظیفه‌ای که نسبت به ترقی و تکامل آن داریم، مستلزم احاطه ما به زبان و ادبیات عرب  است.[نمی‌دانم«حضرات» این سخن فروغی غرب‌زده دشمن اسلام را چگونه توجیه و تاویل می‌کنند؟!].

چهارم اینکه ادبیات عرب به‌خودی‌خود قدر و قیمت عالی دارد و از میراث‌های گرانبهای عالم انسانیت است و ما با همه مناسباتی که با آن داریم اگر از آن بیگانه شویم،به خود ظلم کرده و غبن و محرومی ناروا در حق خویش روا داشته‌ایم.

 به دلایل بسیار هر کس از ایرانیان بخواهد از اهل معرفت شود باید به زبان و ادبیات عرب آشنا شود و یقین دارم این مساله زود یا دیر روشن خواهد شد و مربیان این ملت، راه راست را در این امر پیش خواهند گرفت» (ای زبان فارسی، به کوشش میلاد عظیمی، ج۲، صص۸۹۶  و۸۹۷). همچنین در برنامه پرگار گفته شد، فردوسی از پیشوایان عرب‌ستیزی در ایران است. محققان در جای خود به این سخن پاسخ علمی داده‌اند. فروغی شیفته فردوسی بود. مقام فردوسی را در رده کوروش و داریوش و اردشیر بابکان و زرتشت می‌دانست. او را احیاکننده ملیت ایرانی و ابقاگر تاریخ ملی ایران می‌دانست. اعتقاد داشت هر ایرانی باید شاهنامه را بخواند و به همین دلیل منتخب و خلاصه برای شاهنامه سامان داد. آنچه را فروغی درباره فردوسی گفته و نوشته حبیب یغمایی گرد آورده است.‌ ای جوانان حق‌جو! بروید این نوشته‌ها را بخوانید و ببینید که آن سیاستمدار حکیم و آن ایرانی کامل‌عیار، خلاف برخی روشنفکران و سیاستمداران گذشته و امروز از شاهنامه، هیچ تلقی عرب‌ستیزانه همچنین اسلام‌ستیزانه نداشته است. اصلا فروغی امتیاز فردوسی را این می‌داند که «ایران‌پرستی و ایرانی‌خواهی او با آنکه در حد کمال است، مبنی بر خودپرستی و دشمنی نسبت به بیگانگان نیست؛ عداوت نمی‌ورزد مگر با بدی و بدکاری؛ نوع بشر را به‌طورکلی دوست می‌دارد و [...] هیچ قوم و طایفه را تحقیر و توهین نمی‌نماید و نسبت به هیچ‌کس و جماعت بغض و کینه نشان نمی‌دهد»  (مقالات فروغی، ج۲، ص۳۴۹).

در عصر پهلوی در کنار هدایت و پورداوود و بهروز، بودند افرادی چون فروغی و تقی‌زاده و قزوینی و بهار و خانلری و یارشاطر و زریاب که طور دیگری می‌اندیشیدند و عمل می‌کردند. اگر کسروی سودای زبان پاک می‌پخت دهخدایی هم بود که می‌نوشت: «و نعوذبالله شاید دین عرب در ایران نماند لکن کلمات عرب ... تا قیام قیامت در زبان فارسی بر جای باشد».

 

منبع: اعتماد- میلاد عظیمی
کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

اخبار مرتبط

ارسال نظر