کد خبر: 91487
A
نویسنده کیهان وعده داد:

سعدالله زارعی: عربستان از ترس واکنش ملت های مسلمان با اسرائیل سازش نمی کند/ موج جدید بیداری اسلامی بزودی از عربستان آغاز می شود

زارعی گفت: ملت‌های مسلمان که عزت‌شان منفور می‌شود یقیناً گریبان دولت‌های‌شان را می‌گیرند. موضوعی که المرزوقی، رییس‌جمهوری سابق تونس هم به آن اشاره کرده است و از شکل‌گیری موج جدید بهار عربی در این کشورها خبر داده است.

سعدالله زارعی: عربستان از ترس واکنش ملت های مسلمان با اسرائیل سازش نمی کند/ موج جدید بیداری اسلامی بزودی از عربستان آغاز می شود

به گزارش دیده بان ایران، روزنامه صبح نو نزدیک به محمدباقر قالیباف در گفت و گو با «سعدالله زارعی» نویسنده کیهان در رابطه با روابط کشورهای عربی با اسرائیل گفت و گو کرده است که بخش هایی از آن در پی می آید:

برخی از کشورهای عربی منطقه، عادی‌‌‌‌سازی با رژیم صهیونیستی را درپیش گرفتند وبا حضور در کاخ سفید و به صورت آشکار به سازش و امضای قرار داد صلح با نتانیاهو پرداختند. موضوعی که این سؤال را ایجاد می‌کند این است که این نوع توافق منافع کدام سو را بیشتر تأمین می‌کند و آینده آن چگونه رقم می‌خورد، موضوعی که«سعدالله زارعی» کارشناس مسائل غرب آسیا به روزنامه «صبح‌نو»، می‌گوید؛ سازش امارات و بحرین با رژیم صهیونیستی بیشتر کاربرد رسانه‌ای و تبلیغاتی برای ترامپ و نتانیاهو دارد و چه بسا که بن زاید و آل خلیفه نخستین قربانی عادی‌سازی روابط با رژیم اسراییل توسط آمریکا باشند و این امر وجود دارد که با اعتراضات داخلی مردم خود مواجه شوند، البته نباید فراموش کرد در مواقع ایجاد بحران هم کاخ سفید بیشتر به حمایت دولت یهودی رژیم اسرائیل می‌پردازد تا کشوری مانند امارات وبحرین و یا عربستان سعودی.
 
شاید  توافق کمپ دیوید در دهه‌های گذشته اتفاق عجیب و دردناکی برای مسأله فلسطین بود، زیرا تقریباً جبهه عربی را علیه رژیم اسرائیل شکست و این خیانت خیلی بزرگی بود که مصر آن را انجام داد، به همین علت پس از انقلاب اسلامی تنها کشوری که ارتباط ما با آن‌ها برقرار نشد مصر بود فقط به‌دلیل توافق کمپ دیوید که در حق مردم فلسطین ظلم شد. اما عادی‌سازی روابط کنونی امارات و بحرین با رژیم صهیونیستی که روزهای اخیر و در کاخ سفید روی داد، مانند کمپ دیوید تأثیر‌گذار نیست چرا‌که بیشتر جنبه تبلیغی برای شخص ترامپ و نتانیاهو دارد، تا اجرا شدن موضوعی، در عادی‌سازی این روابط باید به این نکته اشاره کرد که کمتر از یک چهارم مردم امارات، واقعاً اماراتی هستند و بقیه مهاجر هستند همچنین حاکم بحرین  حدود ۳۰‌میلیارد دلار بدهی خارجی، کشوری یک میلیون نفری که بیشتر جمعیتش با آل‌خلیفه مخالف هستند.
 
 وارد شدن اماراتی‌ها به جنگ علیه یمن اجرای دستورات آمریکا بود و اکنون هم صلح آن‌ها با رژیم صهیونیستی، اجرای دستور دیگر آن‌هاست همانگونه که دستورات این رژیم و آمریکا را در لیبی، سوریه و عراق اجرا کردند. عملاً عربستان وارد این سازش نمی‌شود زیرا از واکنش ملت‌های مسلمان می‌ترسد. آن‌ها خواستند با شکستن قبح این موضوع، در شرایط کنونی برای نتانیاهو و ترامپ امتیاز بگیرند. احتمالاً پس از انتخابات آمریکا، موضوع عادی‌سازی روابط رژیم صهیونیستی و کشورهای اسلامی به فراموشی سپرده شود زیرا این موضوع بیشتر برای حمایت نتانیاهو و انتخاب مجدد ترامپ است تا اینکه بتواند تاثیری در ادامه اشغالگری رژیم صهیونیستی داشته باشد چرا‌که رژیم صهیونیستی و آمریکا در موقعیت گذشته خود نیستند که بتوانند امتیازاتی را بگیرند.
هر چند برخی از کشورهای عربی منطقه، عادی‌سازی با رژیم صهیونیستی را در پیش گرفتند و با حضور در کاخ سفید و به صورت آشکار به سازش و امضای قرار داد صلح با نتانیاهو پرداختند. اما پارلمان اروپا دیروز خواستار تحریم تسلیحاتی عربستان شد و از کشورهای عضو اتحادیه اروپا خواست تا به‌دلیل نقش عربستان در پرونده قتل جمال خاشقچی و جنگ در یمن تحریم تسلیحاتی علیه این کشور اعمال کنند.  اتحادیه اروپا تلویحاً از آلمان، فنلاند و دانمارک خواسته است تا محدودیت‌های صادرات تسلیحات به عربستان را اعمال کنند تا ریاض جنایات جنگی بیشتری در یمن مرتکب نشود. برای بررسی بیشتر این موضوع گفت وگویی داشتیم با «سعدالله زارعی» کارشناس مسائل غرب آسیا که شما را به خواندن آن دعوت می‌کنیم:
عادی‌سازی روابط برخی کشورهای عربی منطقه با رژیم صهیونیستی را چگونه ارزیابی می‌کنید، آینده این مذاکرات به کجا ختم می‌شود؟
اینگونه مذاکرات هم در چارچوب قدرت معنا و مفهوم پیدا می‌کند. آمریکا با کلید واژه دولت یهودی اقدامات خودش را در منطقه ما تعریف کرده است و توسعه دولت یهود را موجب تثبت آمریکا در منطقه می‌دانند. دراین وسط دولت‌های وابسته اسلامی مانند امارات و بحرین یا عربستان که فکر می‌کنند مورد محبت آمریکا هستند قربانی سیاست‌های آمریکا در منافعش می‌شوند و نباید فراموش کرد در میان منافع مسلمانان و یهودیان، آمریکا جانب یهودیان را می‌گیرد و این امارات یا بحرین و حتی عربستان هستند که در زمان رویداد بحران یا حادثه‌ای، متضرر می‌شوند و اولین قربانی خودشان هستند چرا‌که آمریکا جانب رژیم اسرائیل را خواهد گرفت.
روابط اماراتی‌ها اکنون علنی شده و اگر هم مختصر مشروعیت محلی داشتند این موضوع اکنون زیر سؤال است. چند روز دیگر شهروندان  اماراتی می‌پرسند چرا وضع اقتصادی بهتر نشده و صلاحیت رهبران عربی زیر سؤال می‌رود و شروع یک بحران در این کشورها پیش‌بینی می‌شود. نظر سنجی‌های مختلف عنوان کردند نفرت از اسرائیل در کشورهای اسلامی بیش از 90‌درصد است و این موجب می‌شود که ملت‌ها از دولت‌هایی که با رژیم اسرائیل عادی‌سازی کردند متنفر شوند و تاج و تخت شاهان عربی از دست می‌رود و زمان زیادی برای این موضوع طول نخواهد کشید.
یعنی شاهد موج جدید بهار عربی یا بیداری اسلامی می‌شویم؟
یقیناً، موج جدید این بیداری به‌زودی شروع می‌شود و کانون آن عربستان است. این حرف کاملاً درست است و کانون آن عربستان است. ملت‌های مسلمان که عزت‌شان منفور می‌شود یقیناً  گریبان دولت‌های‌شان را می‌گیرند. موضوعی که المرزوقی، رییس‌جمهوری سابق تونس هم به آن اشاره کرده است و از شکل‌گیری موج جدید بهار عربی در این کشورها خبر داده است.
با‌توجه به اینکه پارلمان اروپا تحریم‌های تسلیحاتی درباره عربستان را به تصویب رسانده است، تحلیل شما در این باره چیست؟ آیا می‌توان گفت که آلمان یا فنلاند و دانمارک دیگر تسلیحات نظامی به ریاض ارسال نمی‌کنند؟
در ابتدای تحلیل این موضوع باید دید، جایگاه پارلمان اروپا در تصمیم‌گیری‌های دولت‌های اروپایی چیست؟ این پارلمان، بیشتر مجلس مشورتی اروپاست ونمایندگانی از اروپا هستند که توصیه نامه‌هایی تهیه می‌کنند که می‌تواند جنبه اجرایی پیدا کند یا کنار گذاشته شود. اگر شباهت پارلمان اروپا را تشبیه کنیم بیشتر شبیه یک مرکز پژوهش و تحقیقات یک سازمان می‌ماند که به دستگاه‌های مخاطب خود اعلام می‌کند، که هم می‌تواند آن را اجرا کنند یا هم آن تصمیمات را کنار گذارند. اگر نگاهی به اقدامات یا توصیه‌های پارلمانی اروپا داشته باشیم می‌بینیم که اکثر مصوبات پارلمان اجرایی نشده و هر مصوبه‌ای که در راستای سیاست‌های دولت بوده بیشتر اجرایی شده و حتی به آن استناد شده است. در موارد هم که با سیاست جاری اتحادیه اروپا همخوان نبوده کنار گذاشته شده و به آن عمل نشده و دولت‌های اروپا سیاست داخلی خودشان را در نظر مشورتی پارلمان دنبال نمی‌کنند. مثلاً آلمان تصیمات اقتصادی خودش را دارد که بر‌اساس معیارهایی آن را ارزیابی می‌کند و ملتزم به آن است، اگر چه نمایندگانی در پارلمان اتحادیه اروپا دارد اما این نمایندگان، به‌عنوان مشاوران دولت آلمان محسوب می‌شوند و دولت تصمیمات خودش را می‌گیرد.
 اروپا در سطح دولت‌ها بیشتر فروش تسلیحات را دنبال می‌کنند چرا‌که خودشان اقتصاد محورند و بخشی از اقتصادشان با فروش تسلیحات انجام می‌گیرد، چه بسا با همین ریاض در ارتباط هستند که بخشی از آن را در این باره دیدیم وهمین تسلیحات آن‌هاست که این همه مصیبت و آواره و کشته  در یمن به‌وجود آورده است.
یعنی اروپایی‌ها بیشتر منافع اقتصادی برای‌شان مهم است تا حفظ جان دیگر ملت‌ها، پس نقش پارلمان اروپا که توصیه می‌کند عربستان را تحریم تسلیحاتی کنند، چیست؟
اروپایی‌ها همیشه ژست صلح و دوستی می‌گیرند و آن ژست را این بار به پارلمانی دادند که مصوباتش الزام‌‌آور نیست و یا تعهدی برای دولت‌ها ندارد و بیشتر کاربرد رسانه‌ای دارد تا بگویند که ما مدافع حقوق بشر و یا به‌دنبال صلح و دوستی هستیم.
اما یکی از تصمیمات اروپایی‌ها مبتنی است بر فروش بیشتر تسلیحات که قرار دادهای جدید آلمان، فرانسه، انگلیس و حتی اسپانیا با دولت ریاض را در این باره شاهد بودیم. این سیاست جاری آن‌هاست، چرا‌که پول بیشتری با این قراردادهای تسلیحاتی دریافت می‌کنند و آن را  اقدام مشروعیت‌زا می‌دانند که بر محبوبیت  و وضعیت اقتصادی کشورشان مؤثر است و این را کنار نمی‌گذارند و لذا از هر دو سو بهره می‌برند، یعنی هم قراردادهای جدید با عربستان می‌بندند و هم ژست را می‌گیرند که با اقدام نظامی یا تسلیحاتی عربستان مخالفیم اما سیاست اصلی آن‌ها همان فروش تسلیحات است.
قدرت در کانون سیاست آن‌هاست و افزایش قدرت برای‌شان مقبول است و برای آن‌ها منطق خودش را دارد چرا که منجر به بازار و فروش منتهی می‌شود و به قدرت می‌انجامد که وجه مشترک اروپا و آمریکاست که روشی رئالیستی است.
باتوجه به اینکه آمریکا بزرگترین قرارداد تسلیحاتی خودش را با ریاض به امضا رسانده آیا تحریم تسلیحاتی پارلمان اروپا نسبت به عربستان  در کارزار انتخاباتی آمریکا به ضرر ترامپ منتهی می‌شود یا به نفع او است؟
این رویداد و تصمیم پارلمان اروپا نسبت به تحریم تسلیحاتی عربستان که حتی نگاه پروپاگاندایی از سوی اروپا به خود گرفته است، به نفع ترامپ نیست و می‌تواند در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا به نفع بایدن نیز باشد. نباید فراموش کرد که دونالد ترامپ نیز خودش یکی از فروشندگان تسلیحات نظامی به عربستان است که بزرگترین قرارداد تسلیحاتی تاریخ جهان، بین او و ریاض امضا شد.
ترامپ عنوان کرده  در صورت پیروزی در انتخابات آمریکا، یک ماه پس از آن با ایران وارد مذاکره می‌شود، تحلیل شما در این باره چیست ؟
این را باید از سخنان تبلیغاتی ترامپ دانست چراکه نتوانست با لغو در برجام با ایران وارد مذاکره شود و اکنون این موضوع به یک مسأله منفی در انتخابات آمریکا هم برایش مطرح می‌شود اما اکنون که سخن از مذاکره می‌زند حتی یک ماه پس از پیروزی در کارزار انتخاباتی، باید گفت،  بیشتر جنبه تبلیغاتی دارد. اگر هم ترامپ این دوره پیروز انتخابات شود بیشتر به امور داخلی آمریکا می‌پردازد تا سیاست‌های جدید و چه بسا شاهد ایجاد مشکلات از سوی ترامپ درباره ایران مانند گذشته نباشیم. تجربه انتخابات گذشته آمریکا ثابت کرده است که روسای جمهور در دور دوم کاری خود در کاخ سفید، بیشتر به امور داخلی سوق پیدا می‌کنند تا ایجاد تنش‌های بین المللی.

 

کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

اخبار مرتبط

ارسال نظر