کد خبر: 92250
A
دیده بان ایران دخالت مذهب گرایی و پان ترکیسم در روابط خارجی را بررسی می کند؛

دخالت آشکار نماینده تبریز در ماجرای آذربایجان و ارمنستان/ نماینده انقلابی تبریز در مجلس:جوانان شیعه باید قره‌باغ را آزاد کنند!/ تبلیغ پان ترکیسم در تریبون رسمی

ماجرای دخالت مسئولان در امور سایر کشور ها به نظر می رسد تمامی ندارد. پس از آنکه حسین شریعتمداری در روزنامه اش من باب تذکر به حضرت آیت الله سیستانی نسبت به دخالت خارجی ها در انتخابات پارلمانی این کشور هشدار داد، حالا یک نماینده مجلس در توییترش پیشنهاد سربازان «مدافعان قره باغ» را مطرح کرده است.

دخالت آشکار نماینده تبریز در ماجرای آذربایجان و ارمنستان/ نماینده انقلابی تبریز در مجلس:جوانان شیعه باید قره‌باغ را آزاد کنند!/ تبلیغ پان ترکیسم در تریبون رسمی

به گزارش دیده بان ایران؛ ماجرای دخالت مسئولان در امور سایر کشور ها به نظر می رسد تمامی ندارد. پس از آنکه حسین شریعتمداری در روزنامه اش من باب تذکر به حضرت آیت الله سیستانی نسبت به دخالت خارجی ها در انتخابات پارلمانی این کشور هشدار داد، حالا یک نماینده مجلس در توییترش پیشنهاد سربازان «مدافعان قره باغ» را مطرح کرده است.

احمد علیرضابیگی؛ نماینده مردم تبریز، اسکو و آذرشهر در مجلس در حساب کاربری خود در توئیتر به تحولات اخیر در قره‌باغ واکنش نشان داد و به صورت علنی در این ماجرا دخالت کرد. علیرضا بیگی در توییترش نوشته است که "قره باغ سرزمین اسلام است و به دست جوانان شیعه تحت لوای ابوالفضل العباس (ع) باید آزاد شود. اظهار نظری جنجالی که به نظر می رسد باید تبعات آنرا وزارت خارجه به دوش بکشد.

نماینده تبریز: جوانان شیعه باید قره‌باغ را آزاد کنند

از بامداد یکشنبه ششم مهرماه جاری درگیری میان نظامیان ارمنستان و جمهوری آذربایجان در مرزهای مشترک دو کشور از سر گرفته شد و وزارت دفاع جمهوری آذربایجان با صدور بیانیه ای نیروهای ارمنستان را آغاز کننده درگیری و نخست وزیر ارمنستان نیز جمهوری آذربایجان را آغازکننده این درگیری دانست.

جنگ ارمنستان و جمهوری آذربایجان از سال ۱۹۱۸ میلادی تا ۱۹۲۰ میلادی اتفاق افتاد و نزدیک به دو سال طول کشید. با فروپاشی امپراتوری نیکلای دوم، انقلاب روسیه (۱۹۱۷) و ظهور دولت‌های مستقل در قفقاز در سال‌های آخر جنگ جهانی اول، رقابت درزمینه تسلط بر قره باغ و اختلاف مرزی، قومیتی و تاریخی در کوهستان زانگزور (نخجوان) باعث درگیری‌های شدیدی میان اولین جمهوری ارمنستان و جمهوری دموکراتیک آذربایجان تبدیل شد.
این جنگ به عنوان بخشی از یک رشته عملیات جنگی در قفقاز (نبرد باکو، نبرد سارداراباد، جنگ ارمنستان–ترکیه) به مدت چهار سال طول کشید.
در اوایل سده یازدهم میلادی انبوهی از اقوام تُرک زبان به قفقاز نقل مکان کردند و بسیاری از اقوام بومی منطقه و از جمله ارمنیان و گرجی‌ها را از جلگه‌های حاصلخیز آنجا بیرون راندند. به‌این ترتیب تسلط و برتری ارمنی‌ها بر مناطق جلگه‌ای کم‌رنگ شد و جمعیت ارمنی قفقاز بیشتر در ارتفاعات و بخش‌های کوهستانی مستقر شدند.


درباره قواعد حاکم بر خصومت ایروان و باکو

روستا‌های مسلمان نشین در میان ارتفاعات ارمنی‌نشین جای داشتند و پاره‌ای از روستا‌های ارمنی‌نشین نیز در جلگه‌ها برجای مانده بودند. درمیان حکمرانی روس‌ها بر قفقاز، اختلاف‌های قومی افزایش یافت. در واقع مقامات تزاری برای آنکه مانع از هر گونه وحدت و یگانگی اتباع امپراتوری شوند، به کرات مرز‌های داخلی امپراتوری را دگرگون کرده و سعی برآن داشتند که اقوام مختلف و مناطق جغرافیایی گوناگون را در یک واحد اداری جای دهند.

تزار الکساندر دوم (روسیه) در ۹ دسامبر ۱۸۶۷ میلادی، قانونی را امضا و اعلام کرد به نام (اصلاحات اداری سرزمین قفقاز و قفقاز جنوبی) که از اول ژانویه ۱۸۶۸ میلادی به اجرا گذاشته شد. برپایه این قانون، استان‌های جدیدی در قفقاز جنوبی تشکیل شد. برپایه اصولی که در قانون یاد شده پیش بینی شده بود، مرزی بین نواحی مختلف چنان باید ترسیم و مشخص می‌شد که وسعت آن‌ها از ۷۵۰۰ کیلومتر مربع و جمعیت آن‌ها از ۱۰ هزار خانوار یا ۸۰ هزار نفربالاتر نمی‌رفت؛ بنابراین هنگامی که در سال ۱۹۱۸ میلادی قفقاز از روسیه جدا و به سه جمهوری آذربایجان و ارمنستان و گرجستان تقسیم شد، تقسیمات اداری منطقه به هیچ وجه با ترکیب قومی آن همخوانی نداشت؛ درنتیجه این سه جمهوری گرفتار یک رشته برخورد‌های مرزی شدند که مهم‌ترین و طولانی‌ترین آن، بر سر قره باغ کوهستانی بود.
 
قره باغ در شرق ارمنستان کنونی (شرق دریاچه سوان) بخشی از ایالت گنجه بود. گنجه، خود در ۱۸۶۸ میلادی از ترکیب ارتفاعات شرقی تفلیس و ایالت ایروان و مرغزار‌های غربی ایالت باکو تشکیل شده بود که از دیدگاه قومی و جغرافیایی موجودیتی مصنوعی به شمار می‌رفت.
 
بر اساس آمار ۱۹۱۶ میلادی روسیه، تعداد مسلمان‌های گنجه در مجموع دو برابر مسیحیان آن منطقه بود، ولی در بخش‌های کوهستانی، ارمنی‌ها بیش از ۷۰ درصد از کل جمعیت آن مناطق را تشکیل می‌دادند؛ ولی از آنجایی که اکثر شهرستان‌های ایالت به نحوی تعیین شده بودند که از بلندی‌ها تا جلگه‌ها را دربر می‌گرفتند، در شهر شوشی ارمنی‌ها اکثریت قاطع اهالی را تشکیل می‌دادند. در قره باغ کوهستانی که شوشی و بخش‌هایی از گنجه هم شامل می‌شد، تقریبا ۱۶۵۰۰۰ نفر ارمنی و ۵۹۰۰۰ نفر مسلمان که ۲۰۰۰۰ نفر آن‌ها در حوالی شهر شوشی اقامت داشتند و ۷۰۰۰ نفر روس زندگی می‌کردند.


نظر آذربایجان درباره قره باغ

از نظر آذربایجانی‌ها، جلگه‌ها و ارتفاعات گنجه نه‌ تنها دو منطقه ناهمگون نبودند، بلکه اجزای مکمل یک موجودیت واحد را تشکیل می‌دادند که با اقتصاد اقوام مسلمان به طور کامل تطابق داشت. به عقیده آن‌ها در صورت انتزاع مناطق مرتفع از جلگه‌ها، تعداد بسیاری از دامپروران مسلمان مراتع تابستانی گوسفند‌های خود را از دست داده و نابود می‌شدند.
 
آنچه ارمنی‌ها نیز برای حل و فصل این مساله پیشنهاد کردند، مانند پیاده کردن یک طرح آبیاری در جلگه‌ها، استفاده از مراتعی در مناطق شمالی آذربایجان یا انعقاد معاهده‌ای میان ارمنستان و آذربایجان برای اعطای حق چَرا به دام‌های آذربایجان در مراتع قره‌باغ (ارمنستان) هیچ‌یک مورد پذیرش آذربایجانی‌ها قرار نگرفت.
 
قره باغ به همان اندازه که از دیدگاه منافع استراتژیک برای ارمنی‌ها مهم بود، برای آذربایجانی‌ها نیز اهمیت داشت. قره باغ مرز طبیعی مسلطی بود که اگر در اختیار قدرت دیگری قرار می‌گرفت، آذربایجان را در موقعیتی آسیب‌پذیر قرار می‌داد و برعکس.


درباره جنگ قره باغ

این جنگ از فوریه ۱۹۸۸ تا مارس ۱۹۹۴ در ناحیه قره‌باغ، واقع در جنوب غربی جمهوری آذربایجان، بین اکثریت ارمنی ساکن با پشتیبانی ارمنستان و جمهوری آذربایجان رخ داد. با بالاگرفتن درگیری، هرکدام از طرفین سعی در پاکسازی قومی مناطق تحت تصرف خود از نژاد دیگر کردند.

در نتیجه در جنگ قره‌باغ بیش از ۳۵ هزار نفر کشته شدند و بیش از ۸۰۰ هزار نفر در نواحی مورد مناقشه، آواره و مجبور به ترک وطن شدند. برای برقراری صلح دایمی و فراگیر در منطقه، تلاش‌های متعددی به عمل آمد و طرح‌های صلح مختلفی ارائه شد، ولی هیچ‌یک به نتیجه عینی و مورد انتظار نرسید و وضعیت حاکم بر منطقه همچنان نه جنگ و نه صلح است.

بحران قره‌باغ موجب قطع روابط دیپلماتیک جمهوری آذربایجان و ترکیه با ارمنستان، انسداد مرز‌ها و شرایط جدید و شکننده‌ای را در فضای منطقه قفقاز جنوبی حاکم کرد. حضور و نقش آفرینی بازیگرانی نظیر ایران، ترکیه، روسیه، آمریکا، فرانسه، سازمان امنیت و همکاری اروپا و شورای امنیت سازمان ملل متحد در روند تحولات قره‌باغ موجب شد این بحران ابعاد منطقه‌ای و بین‌المللی به خود گیرد.

پس از اعلام آتش‌بس در ۲۴ دسامبر ۱۹۹۴ میلادی، شورای عالی قره‌باغ روبرت کوچاریان را به عنوان نخستین رییس‌جمهور آنجا انتخاب کرد و در ۳۰ آوریل ۱۹۹۵ میلادی دومین دوره انتخابات پارلمانی قره‌باغ برگزار شد. نخستین دوره انتخابات در ۲۸ دسامبر سال ۱۹۹۱ میلادی صورت گرفت.


توافق و درگیری‌های سال ۲۰۱۶

دو سال پیش بود که ارمنستان و جمهوری آذربایجان بر سر تداوم آتش‌بس بین دو کشور به توافق رسیدند. در نشستی که به ابتکار آمریکا، روسیه و فرانسه در وین برگزار شد، الهام علی‌اوف، رییس‌جمهور آذربایجان و سرژ سرکیسیان، رییس جمهور ارمنستان برای نخستین بار پس از درگیری‌های خونین در منطقه قره‌باغ با یکدیگر دیدار کردند.
 
روسای جمهوری دو کشور پس از تجدید قرارداد آتش‌بس پذیرفتند که سازمان امنیت و همکاری اروپا نظارت بر اجرای آتش‌بس را برعهده گیرد.
در اوایل آوریل ۲۰۱۶ درگیری‌های خونینی بر سر منطقه قره‌باغ میان دو کشور رخ داد که دست‌کم ۱۱۰ نفر از هر دو طرف کشته شدند. در پنجم آوریل با میانجی‌گری روسیه، هر دو کشور تن به پذیرش آتش‌بس دادند.
 

نقش ایران در تحولات سال ۲۰۱۶

دو سال پیش، وزرای خارجه ایران، ترکیه و جمهوری آذربایجان در رامسر دیدار کردند. وزیر خارجه ایران در آن نشست بر ضرروت توقف فوری درگیری نظامی میان ارمنستان و آذربایجان تاکید کرد. این نشست در چارچوب اجلاس سه‌جانبه صورت گرفت و قبل از شروع درگیری میان آذربایجان و ارمنستان برنامه‌ریزی شده بود. محمدجواد ظریف در گفت وگویی با المار ممدیاروف، وزیر امور خارجه جمهوری آذربایجان، بر ضرورت توقف فوری درگیری نظامی و بازگشت مجدد آرامش به منطقه قره‌باغ تاکید کرد.

این دیدار چهارمین دور از نشست سه‌جانبه وزرای خارجه ایران، ترکیه و آذربایجان بود. نشست‌های قبلی در سال ۲۰۱۴ در وان ترکیه، در سال ۲۰۱۲ در نخجوان آذربایجان و پیش از آن در سال ۲۰۱۱ در ارومیه برگزار شده بود.

ایران همواره تلاش کرده که صلحی پایدار بین ارمنستان و آذربایجان بر قرار باشد؛ میانجی‌گری‌های ایران همیشه از سوی ایروان و باکو مورد استقبال قرار گرفته و نقش سازنده تهران در گفت‌وگوی صلح بین دو همسایه شمالی زبانزد است.


روسیه در کنار ارمنستان، ترکیه در کنار آذربایجان

نکته مهم دیگری که وجود دارد، این است که ارمنستان در پیمان امنیت جمعی به رهبری روسیه «کارت عضویت» دارد و در صورتی که آذربایجان هر گونه جنگی را علیه ایروان آغاز کند، آنگاه به صورت خودکار، روسیه پشت ارمنستان قرار خواهد گرفت. این موضوع، ابعاد ماجرا را پیچیده‌تر می‌کند! جمهوری آذربایجان بار‌ها ارمنستان را در صورتی که مذاکرات صلح نتایج رضایت بخشی به بار نیاورد، به توسل به زور برای بازپس گرفتن منطقه قره باغ تهدید کرده است.

این در حالی است که ایروان هشدار داده است که اگر باکو هرگونه اقدام نظامی علیه ارمنستان صورت دهد، این کشور اقدام تلافی‌جویانه گسترده‌ای را صورت خواهد داد. نیکلای بوردیوژا، دبیر کل سازمان پیمان امنیت جمعی در این کنفرانس امنیتی گفت: این سازمان مخالف هر گونه اقدام نظامی برای حل و فصل مناقشه قره باغ است.

ارمنستان، بلاروس، قزاقستان، قرقیزستان، روسیه، تاجیکستان و ازبکستان اعضای سازمان پیمان امنیت جمعی هستند. روسیه، شریک اصلی اقتصادی و نظامی ارمنستان است و پارلمان ارمنستان ماه گذشته قراردادی را تایید کرد که اجازه می‌دهد روسیه یک پایگاه نظامی را در ارمنستان تا سال ۲۰۴۴ حفظ کند.

 

افشار سلیمانی‌ سفیر سابق جمهوری اسلامی ایران در آذربایجان پیشتر در گفت و گویی در پاسخ به این سوال که با وجود اینکه رهبری با صراحت بر این نکته تاکید کرده اند که قره باغ  جزئی از اراضی اسلام است و باید به آغوش اسلام برگردد ، چرا سیاستمداران و نیروهای نظامی کشور گام های اساسی در این خصوص بر نمی دارند و بر اساس اصول سیاست خارجی کشور و فرموده های مقام معظم رهبری رفتار نمی کنند .؟ گفته بود: بحث اینکه رهبری قره باغ رو جزو خاک اسلام می دانند  این یک رویکرد کلی  است . بله قره باغ مربوط به ملتی بوده که مسلمان بودند و روی آن خاک ها هزاران سال بوده و زندگی می کردند و الان که به دست ارامنه اشغال شده است ،جزء خاک اسلام می باشد.

اما  در حقوق بین الملل  ما چیزی به اسم خاک اسلام و خاک مسیحیت و خاک  یهودیت و خاک کنفسیوسی و  خاک هندو نداریم . ببیند کشور در نظام بین الملل براساس حقوق بین الملل تعریف دارد و عناصر تشکیل دهنده کشور هم مشخص است. بنابراین بحث خاک اسلام به لحاظ ایدئولوژیک مطرح می شود که مسلمان ها توجه داشته باشند . اما به معنای جهاد نیست این رویکرد . خود مقام معظم رهبری فرمانده کل قوا هم می باشند  . اگر قرار باشد که کشوری برود وارد یک کشور دیگری شود و  برای آن کمک نظامی بکند،  باید فرمانده کل قوا دستور بدهد ولی نمی دهد چرا ؟ چنین دستوری هیچ موقع نخواهد داد ایشان ، چون که این کار اساسا برخلاف حقوق بین الملل هست که نیروی نظامی یک کشوری برود دوشادوش کشوری دیگر برای آزاد سازی خاک آن بجنگد .

 

 

منبع: دیده بان ایران

کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

اخبار مرتبط

  • ناشناس

    پس چطور دوش به دوش فلسطینی سنی عرب میجنگید

  • ناشناس

    پس چطور دوش به دوش فلسطینی سنی عرب میجنگید

  • آتاتورک

    شما یه عده کثافت ضد تورک هستید

    فلسطین برا شما واجب تر از آذربایجان رسانه کثیف لجنی

ارسال نظر