کد خبر: 92942
A

نامه بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق (ع) به آیت‌الله علوی بروجردی/ اقتصاد اسلامی داریم/ حضرت آیت الله! اقتصاد مدرن یک دانش ارزشی است

در بخشی از این نامه آمده است: در غرب جدید نوعی فهم از انسان، جهان، خدا پدیدار شد که فرهنگ خاصی به نام مدرنیته تحقق یافت. در این بستر نوعی از مناسبات شکل گرفت که علوم جدید را مقتضِی بود. اگر تعریفی دیگر، ارتباطی دیگر و غایتی دیگر مبنای حیات بشر غربی قرار می‌گرفت، هرگز چنین علومی پدید نمی‌آمد. ما با علم مدرن می‌خواهیم مواجهه جدیدی با عالم و خود برقرار کنیم و در مقام یک سوژه نفسانی ظهور نموده‌ و در هستی تصرف کنیم.

نامه بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق (ع) به آیت‌الله علوی بروجردی/ اقتصاد اسلامی داریم/ حضرت آیت الله! اقتصاد مدرن یک دانش ارزشی است

به گزارش دیده بان ایران؛ بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق (ع) طی نامه‌ای به آیت‌الله علوی بروجردی نکاتی را درباره اظهارات اخیر این استاد حوزه بیان کرد.

متن این نامه به شرح زیر است: 

بسم الله الرحمن الرحیم

حضرت آیت الله علوی بروجردی

سلام علیکم!

چندی پیش نکاتی را درباره امکان و تحقق اقتصاد اسلامی فرمودید که مخلص کلام این بود: « اقتصاد اسلامی نداریم. من باب نمونه چه روایتی داریم که دستورالعمل‌هایی داشته باشد و بگوید چگونه تورم را کنترل کنیم؟ پس باید سراغ اقتصاد عقلایی رفت. دانشمندان اقتصاد با توجه به بوم ایران اقتصاد ما را مدیریت کنند.»

احتراماً به عرض می‌رساند، مطلق انگاری علم مدرن و عدم التفات به بنیان‌های ارزشی حاکم بر آن، انحرافی عظیم در قضاوت جهان شمول و ایدئولوژیک بودن یا نبودن آن پدید می‌آورد. اندیشمند هنگامی که در جایگاه قضاوت علم مدرن و رویکردهای ساینتیفیک قرار می‌گیرد، هرگز نباید خود را از تفلسف برهاند.

علوم مدرن، به‌ویژه علوم اجتماعی آن ناشی شده از تلقی فیلسوفانه از جهان است. از سویی دیگر فلسفه علم همان ناحیه مکتومی است که کارشناسان و تکنوکرات‌ها در محیط‌های دانشگاهی و مخالفان علم دینی در حوزه‌های علمیه هرگز به آن راه نیافته‌اند و از این رو همواره دچار سطحی‌نگری آسیب‌زایی شده‌اند.

تقلیل ساده‌انگارانه ساینس به تجربی بودن آن، چنان خطای عظیمی را سبب می‌شود که ره و روش فکر و اندیشه محمد بن زکریای رازی و تلقی‌اش از خلقت با روشها و برداشت‌های بیکن و دکارت یگانه پنداشته شود و ابتنای تجربه جدید بر بنیان‌های فلسفی و فلسفه علم مدرن همچون سوبژکتیویسم، دئیسم، نیهیلیسم، پوزیتیویسم، ابطال گرایی و ... مورد غفلت واقع گردد.

در غرب جدید نوعی فهم از انسان، جهان، خدا پدیدار شد که فرهنگ خاصی به نام مدرنیته تحقق یافت. در این بستر نوعی از مناسبات شکل گرفت که علوم جدید را مقتضِی بود. اگر تعریفی دیگر، ارتباطی دیگر و غایتی دیگر مبنای حیات بشر غربی قرار می‌گرفت، هرگز چنین علومی پدید نمی‌آمد. ما با علم مدرن می‌خواهیم مواجهه جدیدی با عالم و خود برقرار کنیم و در مقام یک سوژه نفسانی ظهور نموده‌ و در هستی تصرف کنیم.

حضرت آیت الله! اقتصاد مدرن یک دانش ارزشی است. این دانش، علمی مطلق و مبتنی بر تجربه یقین آور نیست که همچون وحی قطعی انگاشته‌شود؛ چنانکه امروز اقتصاد مدرن از پهنه اقتصاد مارکسی تا اقتصاد کاپیستالیسمی و از جهت دیگر از اقتصاد کینزی تا اقتصاد کلاسیک و اقتصاد نهادگرایی و حتی جریانات هترودوکس گسترده شده و چنان اختلاف و دگر اندیشی عظیمی بین اقتصاددانان بزرگ جهان پدید آمده که گویی ما با یک علم اقتصاد مواجه نیستیم و اقتصادهای مختلف تحقق یافته است! اگرچه همه آن‌ها بر سوژه بنیان شده.

حضرت استاد! ریشه چنین اختلافاتی در کجاست؟ چرا گروهی از اندیشمندان ما از درک این اختلافات در جهان غرب باز مانده‌اند؟ آیا پاسخ غیر از آن است که این گروه از اندیشمندان حوزوی و دانشگاهی خود را از تفلسف و اندیشه و تعمیق در بنیادهای حاکم بر علم رهانده‌اند و با نگاهی ساینتیفیک و کارشناسی خود را با لایه های رویین علم مشغول داشته اند؟! و ای کاش این‌گونه بود!

جناب آیت الله! از علمی که ناظر به جهان یگانه پدید آمده است و رسالتی جز گلوبالیزیشن و تشکیل دهکده‌ای واحد در جهان ندارد، چه برداشتی دارید؟ علوم انسانی و اجتماعی مدرن جهان را به دهکده‌ای واحد تبدیل خواهد کرد که در ناحیه اقتصاد، هر کشوری به مزیت نسبی خود بپردازد و از این مجرا آسیب پذیری خود را در ناحیه تحریم افزایش دهد؛ آسیب پذیر باشد تا نتواند از اصول جهانی و بشری تبعیت نکند و این چیزی نیست جز سلطه کفار بر مسلمین! کجاست میرزای شیرازی که اعلام محاربه کند؟!

فرمودید اقتصاد عقلایی! کدام عقلا؟ یک اقتصاددان عاقل را پیدا کنید تا مناسبات اقتصادی حاکم بر اربعین را برای حضرتعالی و ما تبیین کند! مطمئنا اگر بتواند درکی از آن واقعیت اقتصادی داشته باشد آن را رمی به جنون خواهد کرد! 

ملتمس است که به این عبارت‌های قرآن اقتصاد اسلامی،  «اقتصادنا»ی شهید علامه سید محمدباقر صدر رضوان الله علیه عنایت نمایید:

« انسان اروپایی همواره به زمین می‌نگرد نه به آسمان... نگاه به سوی زمین، این امکان را براى انسان اروپایی فراهم ساخته است که برای ماده، ثروت و مالکیت، ارزش‌هایی پدید آورد که با آن نگرش هماهنگی دارد... ارزش‌گذاری‌‌های ویژه برای ماده، ثروت و مالکیت، نقش بزرگی در شکوفا کردن توانایی‌های نهفته در افراد و پدید آوردن اهدافی هماهنگ با آن ارزش‌ها برای فرایند توسعه ایفا نمود... آزادی، نقش اصلی را در اقتصاد اروپایی بر عهده گرفت و این امکان را برای فرایند توسعه فراهم ساخت که از احساس راسخ آزادی، استقلال و فردیت در نزد انسان اروپایی برای موفقیت اقتصاد آزاد- به‌ عنوان وسیله‌ای که با تمایلات ریشه دار در روح و اندیشه ملت‌های اروپا هماهنگ است- بهره جوید؛ حتی هنگامی که اقتصاد اروپایی شیوه سوسیالیسم را مطرح ساخت، بازهم کوشش نمود با تغییر احساس فردیت و خودخواهی شخصی به احساس فردیت و خودخواهی گروهی، از این احساس بهره‌برداری کند... اندیشه نزاع، خود را در افکار علمی و فلسفی به صورت «تنازع بقا» به ‌عنوان یک قانون طبیعی در میان موجودات زنده، یا مبارزه ‌ای گریزناپذیر در میان طبقات درون جامعه، یا دیالکتیک و تفسیر هستی بر اساس تز، آنتی‌‌تز و سنتز حاصل از کشمکش میان دو ضد نمایان ساخت.

همه این گرایش‌ها که از شاخص‌های علمی و فلسفی برخوردارند، پیش از هر چیز، نمایانگر واقعیتی روحی و فراگیر و احساس شدیدی هستند که انسان تمدن نوین نسبت به مبارزه دارد.... این خلق و خوی اقتصاد اروپایی است و بر اساس چنین زمینه‌ای بود که این اقتصاد توانست حرکت خود را آغاز نماید، رشد خود را تحقق بخشد و دستاوردهای بزرگ خویش را به ثبت برساند.

این خلق و خو، با خلق و خوی امت ما در درون جهان اسلام که حاصل تاریخ دینی اوست، تفاوت دارد. انسان شرقی که پرورش یافته رسالت‌های آسمانی است و مدتی مدید تحت تربیت اسلام قرار گرفته است، بالطبع، پیش از نگریستن به زمین، به آسمان می‌نگرد و پیش از آن‌که از جهان مادی و عالم محسوس تأثیر بپذیرد، تحت تأثیر عالم غیب است.»

اقتصاد کدام عقلا برای ایران اسلامی ممکن و مطلوب است؟

آیا حضرتتان به ماهیت بحران‌زای علم مدرن توجه فرموده‌اید؟ مستحضر هستید که علوم اجتماعی غربی در بحران زائیده شدند تا بحران‌های ناشی از مدنیته را مدیریت کنند؟ اقتصاد غربی بحران زا است چنان که استیگلیتز، برنده نوبل اقتصاد، و بسیاری از اندیشمندان غربی در کتب خود به آن اشاره کرده‌اند اما هنوز گروهی از اندیشمندان ایرانی در وادی مطلق گرایی در دانش غربی سیر می‌کنند.

این همان اندیشه غلطی بود که به جای بررسی بانک در سلسله علل تاریخی که در تکون آن نقش داشت، به جای بررسی روح حاکم بر آن و به جای بررسی نقش آن در نظام سرمایه داری و کاپیتالیستی، با نگاه جزءنگرانه به بررسی فقهی اجزاء آن پرداختند و سعی در حلال کردن قراردادهای جزئی آن داشتند! لله درّهم! چنان بود که بانک بدون ربا جای بانک اسلامی را گرفت و اندیشمندان به جای آن که برای اسلامی شدن علوم به فلسفه‌های حاکم بر علوم انسانی و اجتماعی بپردازند، در روایات به دنبال روش کنترل تورم و روش‌های رشد اقتصادی گشتند! این اندیشه‌ها همگی اقتصاد اسلامی را ذبح کرده و شان فقه عزیز را دون انگاشته اند.

اما در پایان متذکر شده که درباره چیستی اقتصاد اسلامی و نسبتی که با فقه اهل بیت دارد، رویکردهای مختلفی مطرح شده است. برخی از اساتید و دانشجویان دانشگاه امام صادق علیه‌السلام نیز نظراتی دارند که بیان آن‌ها فرصت موسع‌تری را می‌طلبد لذا از حضرتعالی تقاضا داریم اگر مقدور است زمانی را اختصاص دهید تا نکاتمان را به عرض برسانیم.

با دعا برای سلامتی حضرتعالی و معذرت از تصدیع اوقات

و السلام علیکم و رحمة الله

بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق (علیه‌السلام)

منبع: فارس

کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

اخبار مرتبط

ارسال نظر