کد خبر: 94005
A

اصولگرایان با بیان مارکسیستی چه رابطه ای دارند؟

آن‌چنان که پیداست تمرکز گروهی بر ترجیح دادن و اولویت‌بخشیدن به اهداف سیاسی خود با استفاده از هر روش و وسیله ممکن، همچنان پابرجاست و باید دید دوگانه «انقلاب اسلامی» و «اسلام انقلابی» تاکجا ادامه خواهد یافت؛ دوگانه‌ای که یکسوی آن انقلابیونی با باورهای اسلامی ایستاده‌اند و سوی دیگر کسانی که می‌خواهند مسائل اسلامی را در چارچوب و روش‌های مارکسیستی جانمایی کنند.

اصولگرایان با بیان مارکسیستی چه رابطه ای دارند؟

به گزارش دیده بان ایران؛ «اساسا افشاگری پدیده مارکسیستی بود که متأسفانه وارد ادبیات جریانات انقلابی ما شد؛ بردن آبروی دیگران به عنوان اقدام انقلابی تلقی شد»؛ این جملاتی است از یادداشتی که روز گذشته به‌قلم علی ربیعی و در واکنش به سخنان سوم آبان‌ماه رهبر انقلاب که در دیدار حضوری با اعضای ستاد ملی مقابله با کرونا و در نهی اهانت به رییس‌جمهوری و مقامات و فراتر از آن تحریم این رفتار، در ارگان مطبوعاتی دولت منتشر شد. تحلیلی از آن‌چه روزها و هفته‌های گذشته به سرخط اخبار سیاسی راه یافت و از روابط نه‌چندان دوستانه این روزهای مجلس و دولت حکایت داشت و دیروز آن‌طور که سخنگوی دولت با اشاره به سخنان اخیر رهبری می‌گوید، «در بهترین حالت یک بیماری نهادینه شده میان نخبگان سیاسی و بعضا نخبگان اجتماعی» است که براساس آن، «صحبت‌های شالوده‌شکنانه و نقدهای غیرراهگشا» را به «امری رایج در ادبیات سیاسی این روزها» تبدیل کرده است. 

 

اما انتقاد ربیعی به این رفتار و بداخلاقی‌های سیاسی که طی روزها و هفته‌های گذشته به بخش ثابت برخی نطق‌های پارلمانی و اظهارات رسانه‌ای تعدادی از نمایندگان مجلس یازدهم تبدیل شده و آنها این مدت کوتاه حضورشان در «بهارستان»، به‌بهانه نقد عملکرد دولت، از کنایه و تمسخر و مضحکه دولت و رییس‌جمهوری و بعضی وزرا آغاز کرده و در ادامه به توهین و تهدید به استیضاح و این اواخر حتی تهدید به مرگ و اعدام حسن روحانی ادامه دادند، اگرچه با این کیفیت کم‌نظیر و حتی بی‌نظیر به نظر می‌رسد اما چندان هم بی‌سابقه نیست. چنان‌که چنین واکنشی به آن مسبوق به سابقه بوده و ازقضا شخص علی ربیعی که حالا در مقام سخنگوی دولت از این رفتار به عنوان «پدیده مارکسیستی» انتقاد می‌کند، در گذشته نیز نه در این مقام حقوقی اما با همین ادبیات و همین تعابیر در نقد این رفتار سخن گفته بود. ربیعی که پیش از انتصاب به عنوان سخنگوی دولت ازجانب حسن روحانی، در مقام وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی دولت یازدهم و دوازدهم، عضوی از کابینه روحانی بود، چند روز پس از آنکه در نشست علنی روز ۱۷ مردادماه ۹۷ در یک نشست پرحاشیه مجلس، با رای مجلس دهم، استیضاح و از وزارت برکنار شد، نه به‌خاطر نفس استیضاح و برکناری، بلکه به‌دلیل آن‌چه در حاشیه آن نشست علنی گذشت، تاکید کرد که «افشاگری را پدیده‌ای مارکسیستی می‌دانم»؛ اشاره‌ای به آن‌چه در جریان آن جلسه استیضاح، ازسوی برخی نمایندگان اصولگرای مجلس دهم علیه او و البته علیه مسعود پزشکیان نایب‌رییس وقت مجلس و رییس جلسه علنی در روز استیضاح مطرح شد و ربیعی که خود را ناچار به افشاگری می‌دید، در نشستی به‌بهانه روز خبرنگار از این گفت که اگر به حرمت پزشکیان تعرض نمی‌شد، در این حد هم دست به افشاگری نمی‌زده است.

 

او در آن سخنان به دوگانه‌ای اشاره کرد که یکسوی آن، «افشاگری» به‌معنای «آبرو بری» بود و سوی دیگر «شفافیتی» که به‌باور ربیعی، مترادف است با «آبرو بخشیدن به نظام»؛ دوگانه‌ای که بنابر آن‌چه از سخنگوی این روزهای دولت و وزیر برکنارشده مردادماه ۹۷ به یاد داریم، اگرچه شق اول، «صدمات و خسران» بسیار به همراه دارد اما شق دیگر، هم به سود افراد است و هم به‌نفع جامعه. ربیعی با اشاره به کنایه روز گذشته‌اش که خطاب به لاریجانی و نقش وی در استیضاح منتشر شده بود، گفت: اخیرا نامه‌ای به آقای لاریجانی نوشتم که منتشر نکردم. معتقدم استیضاح بنده اثر خود را در جامعه گذاشت، درست است که ما در ظاهر پیروز نشدیم. برخی مواقع افراد صدمه می‌بینند اما زیان نمی‌بینند. من هم از این حواشی صدمه دیدم اما قطعا دچار خسران نشدم، جامعه هم در این میان سود برد. 

 

حالا بیش از ۲ سال و ۲ ماه از آن روز، علی ربیعی بار دیگر از آن دوگانه گفته و چنان‌چه گفتیم، با اشاره به واکنش رهبری به اهانت‌های اخیر اصولگرایان که ساکن این روزهای «بهارستان» علیه رییس‌جمهوری، می‌نویسد: «همان‌گونه که مقام معظم رهبری فرمودند: «انتقاد متفاوت از اهانت است»؛ این نقدهای راهگشا می‌تواند همواره موجب پویایی نظام‌های سیاسی و پیش‌گیرنده از انحرافات سیاسی و اقتصادی نیز باشد.» حال آنکه با باور او «این روزها توهین‌ها و برخی محاوره‌هایی که در سطح سیاسی از کنشگران سیاسی با نام و بی‌نام به‌طور آشکار یا در فضای مجازی شنیده می‌شود، از متوسط سطح اخلاقی جامعه بسیار پایین‌تر است و گاهی به گروه‌های ناهنجار اجتماعی نزدیک می‌شود» و جالب آنکه تاکید دارد «از مدت‌ها قبل با پدیده افشاگری و تفسیرهای شخصی در ورود به حریم‌های خصوصی شاهد نوعی حرمت‌شکنی بودیم»؛ رفتاری که هم امروز، هم ۲ سال پیش و هم پیش از آن، مورد انتقاد سخنگوی دولت بوده، هرچند او تنها منتقد این رفتار میان مقامات ارشد و چهره‌های برجسته سیاسی نیست و شاید حتی کسی که پیش و بیش از ربیعی از این پدیده گفته و در نقد آن‌چه «بداخلاقی سیاسی» می‌داند، به آن ارجاع داده، کسی نیست جز رکورددار ریاست بر مجلس شورای اسلامی که حالا چندصباحی است بیرون پارلمان، ازسویی ازجمله معدود مشاوران رسمی رهبری است و همزمان در سمتی خاص و منحصربه‌فرد و در جایگاهی حاکمیتی و فرادولتی، در همکاری با دولت روحانی، پیگیر توافقنامه‌ای که قرار است درصورت انعقاد، سندی باشد برای تنظیم تعامل اقتصادی و غیراقتصادی جمهوری اسلامی ایران و جمهوری خلق چین؛ علی لاریجانی! شاید صریح‌ترین اشاره علی لاریجانی به مشابهت این دست بی‌اخلاقی‌های سیاسی با آنچه در رفتار «مارکسیست‌ها» مورد نقد رییس پیشین مجلس شورای اسلامی است، به سخنرانی بهمن‌ماه ۹۸ او در آیین بزرگداشت یکصدمین سالگرد ولادت استاد علامه شهید آیت‌الله مرتضی مطهری بود و آنجا که لاریجانی با اشاره به آنچه برخی «افشاگری» علیه برخی چهره‌های سیاسی مورد انتقاد می‌دانست، گفته بود: «بداخلاقی‌های سیاسی میراث مارکسیست‌هاست.»

 

لاریجانی در آن سخنرانی همچنین با اشاره به اینکه برخی رفتارهای سیاسی غلط به جامعه ضربه می‌زند، تاکید کرد: «برخی در دام توطئه امریکا برای ایران و انقلاب افتاده‌اند و توهین را با رقابت‌های سیاسی خود عجین کرده‌اند، درحالی که این مساله با معنویت همخوانی ندارد و در آیین معنوی چنین رفتار سیاسی پسندیده نیست.» لاریجانی که علاوه بر چهره سیاسی، به عنوان فردی برآمده از خانواده‌ای مذهبی و فرزند یکی از روحانیون برجسته شیعه شناخته می‌شود، همچنین از سیاسیون خواسته بود که به «مسلک روحانیت» توجه کنند و ببینند که «اگر بین مراجع عظام تقلید زاویه فکری و سیاسی ایجاد شود آنها پوشیده صحبت می‌کنند و پرده‌دری بین آنها رایج نیست.» حال آنکه به‌گفته او، «چپ‌های مارکسیست بداخلاقی سیاسی را از ابتدای انقلاب راه انداختند و در کشور رواج دادند.» او معتقد است که «باید براساس مبانی فکری خود سیاست را شکل دهیم» و باور دارد که این رفتار ناموجه سیاسی و اتهام‌زنی‌ها، چیزی نیست مگر «بداخلاقی سیاسی» لاریجانی در آن سخنرانی همچنین با اشاره به دیدگاه شهیدمطهری به عنوان ایدئولوگ انقلاب، گفته بود که «به نظر ایشان انقلاب اسلامی یک حرکت سعادت‌بخش برای جامعه است که باید تداوم پیدا کند و احیای تفکر اسلامی و تجلی در زندگی فردی و اجتماعی باید مورد توجه جامعه قرار گیرد.» او اما همان‌جا تاکید کرده بود که «از ابتدای انقلاب گروه‌های مختلفی مخالفت خود را با این دیدگاه شهید مطهری مطرح کرده‌اند، از جمله جریان چپ و مارکسیست و گروه‌های تجددطلب که در غرب تحصیل کرده بودند و گرایش غربی داشتند» و مهم‌تر آنکه در ادامه تاکید کرده بود که سال‌های بعد، «جریان چپ‌زدگان اسلامی تلاش می‌کردند مسائل اسلامی را در چارچوب مارکسیستی جانمایی کنند.» لاریجانی همچنین از تفاوت انقلاب اسلامی و آنچه «اسلام انقلابی» توصیف کرد، گفته بود که به باور او، «انقلاب اسلامی راهی است که هدف آن ارزش‌های اسلامی است یعنی مبارزه برای ما هدف نیست بلکه وسیله است اما عده‌ای انقلاب اسلامی و اسلام انقلابی را اشتباه گرفته و برای آنها مبارزه هدف و اسلام وسیله است. نتیجه این می‌شود که هرچه را از اسلام در مسیر مبارزه مفید است انتخاب کرده و هرچه را از اسلام در مسیر مبارزه قرار ندارد، طرد می‌کنند. لاریجانی اما پیش از آنکه در بهمن‌ماه ۹۸ از این روش ناموجه در نقد سیاسی گلایه کند نیز بارها و بارها بر مواضع این‌چنین خود تاکید کرده بود. چنان‌که چندین سال پیش از این، در دیداری که در قامت رییس وقت مجلس شورای اسلامی با معلمان نمونه کشوری داشت، در تالار مشروطه، از آن‌چه تقدم بخشی به هدف با استفاده از هر وسیله و هر روشی، گفته بود که «این روش را چپی‌ها در کشور راه انداختند.» او همچنین گفته بود: «اوایل انقلاب مارکسیست‌ها در روزنامه‌ها شروع به افشاگری کردند، بنابراین‌ چنین پرده‌دری‌هایی شد که سنت درستی نیست؛ چراکه خداوند ستارالعیوب است و ما هم باید حریم نگه داریم و اگر اطلاعاتی از دوستان‌مان داریم، نباید آن را در جامعه مطرح کنیم، چراکه پرده‌دری کردن جامعه را از هم می‌پاشد.» لاریجانی البته در عین حال گفته بود که «نباید مخالفت را با تنازع یکی بگیریم و باید تلاش کنیم تا تعامل شکل بگیرد»؛ چراکه به‌باور او، «ممکن است نظرات مختلفی در جامعه باشد و تحمل انسان باید بیشتر شود.» او همچنین با اشاره به دیدگاه شهید مطهری گفته بود که «از ابتدای انقلاب گروه‌های مختلفی مخالفت خود را با این دیدگاه شهید مطهری مطرح کرده‌اند، از جمله جریان چپ و مارکسیست و گروه‌های تجددطلب که در غرب تحصیل‌کرده بودند و گرایش غربی داشتند اما در جلساتی که با شهید مطهری داشتند، همه تحت تاثیر سخنان ایشان قرار می‌گرفتند. با این همه در این سال‌ها، جریان چپ‌زدگان اسلامی تلاش می‌کردند مسائل اسلامی را در چارچوب مارکسیستی جانمایی کنند. حالا آن‌چنان که پیداست تمرکز گروهی بر ترجیح دادن و اولویت‌بخشیدن به اهداف سیاسی خود با استفاده از هر روش و وسیله ممکن، همچنان پابرجاست و باید دید دوگانه «انقلاب اسلامی» و «اسلام انقلابی» تاکجا ادامه خواهد یافت؛ دوگانه‌ای که یکسوی آن انقلابیونی با باورهای اسلامی ایستاده‌اند و سوی دیگر کسانی که می‌خواهند مسائل اسلامی را در چارچوب و روش‌های مارکسیستی جانمایی کنند.»

 

منبع: روزنامه اعتماد

 

کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

اخبار مرتبط

ارسال نظر