کد خبر: 9680
A
گزارش دیده بان ایران از تئوری انتخاباتی مصباح؛

کشاکش ادامه‌دار "صالح مقبول" و "اصلح نامقبول"

در برای آیت الله مصباح یزدی پدر معنوی جبهه پایداری کماکان بر همان پاشنه سابق می‌چرخد و وی همچنان بر استراتژی انتخاباتی‌اش، مصرانه تاکید می‌کند.

کشاکش ادامه‌دار "صالح مقبول" و "اصلح نامقبول"

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی دیده بان ایران، در برای آیت الله مصباح یزدی پدر معنوی جبهه پایداری کماکان بر همان پاشنه سابق می‌چرخد و وی همچنان بر استراتژی انتخاباتی‌اش، مصرانه تاکید می‌کند.

وی در مصاحبه اخیر خود اظهار داشته که «بنده قبلا این را گفته بودم و هنوز هم معتقدم که وظیفه ما همین است، یعنی اگر همه شعارهای اسلام و انقلاب را فراموش کنند ما باید کاندیدایی معرفی‌کنیم که از ارزش های انقلابی حمایت کند، حالا چه این کاندیدا پیروزشود و چه نشود. در این مواقع، طرح مسائل انقلاب و دفاع از آنها خودش یکی از اهداف است. اگر هم کسی دنبال نتیجه است، وقتی همه شعارهای اصیل انقلاب و اسلام را در انتخابات فراموش کردند، طرح این شعارها و دفاع از آنها خودش می شود نتیجه ای که باید به آن رسید».

اصرار جناب علامه به تئوری اصولگرایی ناب

اظهارات فوق نشان می‌دهد که پدر معنوی جبهه پایداری نمی‌خواهد از الگوی انتخاباتی خود دست بکشد؛ الگویی که طبق آن، "اصلح نامقبول" بر "صالح مقبول" ارجحیت دارد. پیگیری این الگو در انتخابات گذشته برای اصولگرایان بسیار گران تمام شده است و نه تنها آرای آن‌ها راشکسته بلکه مراجع سیاسی و فکری‌شان را هم تا مرز انشقاق و افتراق پیش کشانده است. 

هنوز خاطره انتخابات ریاست جمهوری 92 از اذهان اصولگرایان زدوده نشده است؛ انتخاباتی که شکاف و تفرقه در اردوگاه اصولگرایی را به اوج رساند و اصولگرایان نه در سطوح میانی که در کلان‌ترین سطوح به تعارض رسیدند؛ تعارضی که یکی از اصلی ترین دلایلش همین تاکید علامه مصباح بر الگوی انتخاباتی متبوعش بود. آیت الله یزدی در تیرماه 1392 در مصاحبه با مهر، این تعارض در جریان انتخابات ریاست جمهوری یازدهم را اینگونه روایت می‌کند:

"در آن جلسه که بیش از یک ساعت به طول انجامید، بنده خطاب به جناب آقای مصباح عرض کردم جناب آقای مصباح اگر جامعه مدرسین و روحانیت مبارز در مسائل انتخاباتی آینده که در پیش داریم به یک نقطه واحدی رسیدند شما که در جامعه اثر گذار هستید آمادگی آن را دارید که همراهی و کمک کنید تا اختلاف کمتر شود تا با همراهی شما این دو نهاد که اثر گذار هستند یکی شوند و اختلافات بین آنها کمتر شود؟ ایشان فرمودند که در آن زمان هر تکلیفی شرعی که داشته باشم عمل خواهم کرد... سه روز بعد در تهران آیت الله مصباح  یزدی در یکی از حسینیه های تهران  جلسه گرفتند و آقای لنکرانی را به عنوان منتخب  خود معرفی کرد؛ در حالی که هنوز شورای نگهبان نظر نداده بود که چه کسی صلاحیت دارد یا صلاحیت ندارد. این کار درستی به نظر نمی رسید. ما دنبال این بودیم که شکافی وجود نداشته باشد".

اما مخالفت با نظریه علامه مصباح که مریدانش آن را تئوری "اصولگرایی ناب" می خوانند، فقط منحصر به زعمای اصولگرا نیست، بلکه عناصر عملیاتی این جریان هم، با این تئوری مخالف اند و حتی به صورت عیان تری هم این مخالفت را ابراز می دارند.

محمدرضا باهنر که به تعبیر خودش کارگردان انتخاباتی جناح راست است، پیش از انتخابات مجلس دهم طی یک سخنرانی در مورد الگوی نظری مصباح و مریدانش،گفته بود:«سیاست و اصول ما بر این است که آدم صالح و مقبول را در تمام شهرستان‌ها و استان‌های کشور شناسایی کنیم، آدم صالح بدون مقبولیت اجتماعی و قابلیت رای‌آوری برای انتخابات مجلس مناسب نیست.»

فرصت محدود اصولگرایان برای یافتن چرایی ساز ناکوک علامه و مریدانش

اما اینکه چرا علامه مصباح همچنان بر الگوی انتخاباتی خود تاکید می کند، مجهولی است که باید برای برنامه ریزان اصولگرا تا فرصت 5 ماه باقی مانده تا انتخابات مکشوف گردد؛ بی تردید بخشی از سبد آرای اصولگرایان، متعلق به سمپات‌های طیف سیاسی – فکری پایداری است؛ طیفی که پدر معنوی شان علامه مصباح است و حکم او برایشان فصل الخطاب و واجب الاطاعه است. در نتیجه همین الگوی انتخاباتی علامه مصباح مبنی بر ارجحیت اصلح نامقبول بر صالح مقبول می‌تواند تمام رشته های انتخاباتی راست نشینان سیاسی ایران را برای پیروزی در اردیبهشت 96 پنبه کند.

برخی تحلیلگران اصولگرا معتقدند، علت پافشاری و اصرار علامه مصباح به نظریه اصولگرایی ناب، ناآشنایی وی با الفبای علم سیاست است؛ آنها معتقدند بر خلاف مشی و نظر جناب مصباح، سیاست عرصه فضیلت گرایی و تکلیف مداری نیست بلکه سیاست عرصه نتیجه محوری و کارآمدی و کنش جمعی است.

در مقبال، مریدان و هواخواهان علامه مصباح نیز چنین مطرح می‌کنند که نظریه اصولگرایی ناب، چندان هم فارغ از رویکرد نتیجه گرایانه نیست؛ استناد آنها در این رابطه، انتخابات ریاست جمهوری نهم در سال 84 است که شورای هماهنگی اصولگرایان زیر نظر ناطق نوری، علی لاریجانی را به عنوان کاندیدای اصولگرایان مطرح کرد اما محمود احمدی نژاد رای آورد.

 

در واقع مریدان مصباح می‌گویند در سال 84، لاریجانی از منظر اصولگرایان همان صالح مقبولی بود که آرای او یک پنجم کاندیدای اصلح نامقبول یعنی احمدی نژاد، بود. باید منتظر ماند و دید که نماینده تئوری اصولگرایی ناب علامه مصباح (همان اصلح نامقبول) برای انتخابات پیش رو چه فردی خواهد بود؟ شاید جلیلی شاید هم ....

گزارش: حسین سلمانی 

کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

اخبار مرتبط

ارسال نظر