کد خبر: 117221
A

محمد مایلی کهن: محمد دادکان یک زمانی به کمتر از سمت ریاست جمهوری قانع نبود، حالا برای رفتن به پرسپولیس التماس می‌کند

مربی اسبق تیم ملی فوتبال کشورمان گفت: آقای محمد دادکان یک زمانی به کمتر از سمت ریاست جمهوری قانع نبود ولی حالا برای مدیر شدن در پرسپولیس التماس می‌کند؟ واقعاً چه اتفاقاتی رخ داد که شرایط این‌گونه شده است؟ ایشان می‌گوید مطمئن هستم که پرسپولیس را به من نمی‌دهند. خب سؤال اینجاست که اصلا چرا باید پرسپولیس را به محمد دادکان دهند؟ همین آقا مرتب تأکید می‌کرد که آدم‌های سیاسی نباید در ورزش دخالت کنند ولی فدراسیون محمد دادکان سیاسی‌ترین و نظامی ترین فدراسیون فوتبال پس از انقلاب بود.

محمد مایلی کهن: محمد دادکان یک زمانی به کمتر از سمت ریاست جمهوری قانع نبود، حالا برای رفتن به پرسپولیس التماس می‌کند

به گزارش دیده بان ایران؛ محمد مایلی کهن از وضعیت پرسپولیس و استقلال گرفته تا شرایط کنونی ورزش کشور اظهارات مهمی را مطرح کرد.

مهمترین اظهارات او را در زیر بخوانید:

* واقعاً برایم عجیب است که برخی افراد در طول فصل مرتب از شرایط مالی پرسپولیس می‌نالند ولی ناگهان در یکی دو هفته پایانی همه چیز خوب و عالی می‌شود! قراردادها چهار برابر شده و تمام مشکلات ناگهان مرتفع می‌شود! اگر واقعاً شرایط خوب نیست پس چطور حاضر به تمدید قرارداد می‌شوید؟ اگر شرایط مساعد نیست اصلاً چرا به پرسپولیس می‌آیید؟

* یک بنده خدا در باشگاه خودش یک میلیارد قراداد داشته که تازه آن را هم به طور کامل نمی‌گرفته ولی می‌آید پرسپولیس ۵ میلیارد می‌گیرد و باز هم ناراضی است! واقعاً نمی‌دانم در این وسط چه کسی راست می‌گوید؟ مشکلات به خاطر این است که ما چیزی به نام باشگاه در ایران نداریم.

* گابریل کالدرون پولش را می‌خواهد و شکایتش را هم از طریق قانونی دنبال کرده است. البته این مسئله فقط مختص مربیان و بازیکنان خارجی نیست و شامل حال ایرانی‌ها هم می‌شود. بسیاری از فوتبالیست‌ها و مربیان ایرانی که تأکید می‌کردند تیمی که در آن حضور دارند همه زندگی آنهاست وقتی پای مسائل مالی به میان آمد، حتی یک ریال از قراردادشان را هم نبخشیدند. وقتی ایرانی‌ها طلب خود را نمی‌بخشند چطور انتظار داریم یک چهره خارجی چنین کاری بکند. وقتی یک آدم مرده در دنیای فوتبال را به ایران می‌آورید و او را زنده می‌کنید، باید هزینه‌اش را هم بپردازید.

* ماجرای مربیان خارجی و مطالبات آنها فقط محدود به پرسپولیس نمی‌شود. متأسفانه همین حالا باشگاه استقلال به خاطر شکایت استراماچونی دچار مشکل است. این آقا رویهم ۵ ماه هم سرمربی اینترمیلان نبود ولی او را به ایران آوردند و استقلال را در اختیارش گذاشتند.

* شما نگاه کنید استراماچونی بعد از جدایی از استقلال کجا رفت؟ آیا در اروپا به او تیم دادند؟ آن قدر بیرون نشست تا بتواند مطالباتش را به طور کامل از استقلال بگیرد و دست آخر هم به فوتبال قطر رفت. مطالبات بازیکنان و مربیان خارجی که از تیم‌های ایرانی شکایت می‌کنند تا به حال پرداخت شده و مطمئن باشید در آینده هم پرداخت می‌شود. به قول معروف: این نیز بگذرد.

* خوشبختانه پرسپولیس طی چند سال اخیر نتایج خوبی در لیگ قهرمانان آسیا گرفته است و هم‌اکنون نیز شرایط مناسبی دارد. یحیی گل محمدی به عنوان سرمربی تیم شرایط تیمش را بهتر می‌داند ولی به نظر من پرسپولیس برای این فصل یارگیری خوبی انجام داده و هر کسی را که نیاز داشت، جذب کرده است.

* آقای محمد دادکان یک زمانی به کمتر از سمت ریاست جمهوری قانع نبود ولی حالا برای مدیر شدن در پرسپولیس التماس می‌کند؟ واقعاً چه اتفاقاتی رخ داد که شرایط این‌گونه شده است؟ ایشان می‌گوید مطمئن هستم که پرسپولیس را به من نمی‌دهند. خب سؤال اینجاست که اصلا چرا باید پرسپولیس را به محمد دادکان دهند؟ همین آقا مرتب تأکید می‌کرد که آدم‌های سیاسی نباید در ورزش دخالت کنند ولی فدراسیون محمد دادکان سیاسی‌ترین و نظامی ترین فدراسیون فوتبال پس از انقلاب بود. سردار یعقوبی، آقای آصفی، آقایان شجاعی برهان و سازگارنژاد. آیا این افراد سیاسی و نظامی نبودند؟ مسئله اینجاست که آقایان خوب حرف می‌زنند ولی به قول شاعر «به عمل کار برآید».

* من واقعاً عاشق حسن یزدانی هستم و دلم می‌خواهد این کشتی‌گیر رشید ایرانی همواره در میادین بین‌المللی پرچم کشورمان را بالا ببرد ولی واقعیت امر این است که حسن عزیز در المپیک توکیو مدال نقره گرفت اما آقایان مدعی شدند به دلیل درخواست‌های مکرر، پاداش طلای المپیک به ایشان اختصاص پیدا کرد. خوب اگر واقعاً چنین شیوه‌ای مدنظر بوده چرا در مورد سایر افرادی که در المپیک و پاراالمپیک موفق به کسب مدال نقره شدند، به مرحله اجرا درنیامد؟

* باور کنید شاید خود حسن یزدانی هم راضی نبود که چنین حرکتی در موردش انجام شود. خیلی راحت می‌توانستیم تمام پاداش‌های مدال نقره را به طلا و پاداش‌های مدال برنز را به نقره بدل کنیم. اصلاً این مسئله در بودجه کشور رقمی نمی شد. متأسفانه ما گاهی اوقات اسم فرزندان خودمان را رستم می گذاریم و بعدا خودمان می ترسیم آنها را صدا بزنیم. فرق گذاشتن میان قهرمانان اصلاً کار قشنگی نیست.

* تحت هیچ شرایطی مخالف ورود مربی با دانش خارجی به ورزش ایران نیستم ولی این مسئله نباید به سرخوردگی مربیان ایرانی بدل شود. مدیران فدراسیون والیبال پس از پایان رقابت‌های المپیک مدعی شدند که آقای الکنو فرصت زیادی برای کار کردن نداشته است. خب مگر این افراد از قبل نمی‌دانستند که سرمربی تیم ملی چه زمانی وارد ایران می‌شود و مسابقات المپیک از چه تاریخی آغاز خواهد شد؟ ایشان در یکی از مسابقات سر بازیکنان ما فریاد می‌زد و می‌گفت مگر شما غیرت و تعصب ندارید؟ انصافاً اگر یک مربی ایرانی چنین کاری می‌کرد همین رسانه‌های داخل کشور چه برخوردی با او می‌کردند؟ الان تیم ملی والیبال ما به سلامتی با بهروز عطایی عزیز قهرمان آسیا شد و امیدوارم پیروزی‌هایشان همچنان تداوم پیدا کند ولی یادمان نرود که ورزش برد و باخت دارد بنابراین نباید با یک غوره سردی کنیم و با یک مویز هم گرمی.

* احمد مددی را می‌شناسم و معتقدم سالم کار می‌کند. شرایط استقلال بسیار دشوار بود ولی در همین وضعیت آقای مددی توانست اوضاع را به گونه‌ای فراهم کند تا استقلالی‌ها هشت روز قبل از بازی با الهلال به امارات بروند اردو بزنند. چنین کاری در این وضعیت اقتصادی اصلاً ساده نیست. مددی به نظر من آدم خوبی است و همان‌طور که گفتم، سالم هم کار می‌کند. به نظرم چهره‌های بزرگ استقلال اگر واقعاً این تیم را دوست دارند، باید دور یکدیگر جمع شوند و صاف و پوست‌کنده مشکلات را در قالب گفتمان بیان کنند تا به راهکارهای عملی مناسبی برای بهبود وضعیت این باشگاه برسد.

* برخی صحبت‌ها را شنیده‌ام مبنی بر اینکه چند نفر از حاضران در اردوی استقلال بابت دور بودن محل اقامت آنها از سطح شهر دبی از مدیریت باشگاه گلایه کرده‌اند. خب مگر استقلال برای تفریح راهی امارات شده بود؟ یک ورزشکار حرفه‌ای باید بسیار مراقب استراحت، تمرین، سلامتی و زندگی خصوصی خود باشد.

* رفتاری که با آقای پرویز مظلومی در فرودگاه شد اصلاً کار خوبی نبود. ورزش برد و باخت دارد. همین چند شب پیش بارسلونا در خانه خود با سه گل مغلوب بایرن مونیخ شد ولی چنین حرکاتی را شاهد نبودیم. از طرف دیگر، متأسفانه شرایط فضای مجازی طوری شده که می‌تواند شب را به مخاطبان خود، روز نشان بدهد و بر عکس. در این فضا می‌توان خیلی چیزها را وارونه نشان داد به همین خاطر وقتی صاحب سمت مهمی می‌شوید، باید خود را برای چنین رفتارها و بداخلاقی‌هایی که در مورد تعیین می‌شود نیز آماده کنید.

* وزارت ورزش مبارک آقای حمید سجادی باشد. ایشان قبل از این خیلی جاها مدیر بوده‌اند. من خودم هم با آقای سجادی در باشگاه سایپا کار کردم و به نظرم در مجموع مدیر توانمندی است. قطعاً آقای سجادی به درجه‌ای از تجربه رسیده که فرق افراد کاربلد و صادق با اشخاص مجیزگو را تشخیص بدهد.

* در مورد استقلال و پرسپولیس به نظر من باید یک فکر اساسی کرد وگرنه مشکلات حل و فصل نمی‌شود. مدیران عامل و اعضای هیئت مدیره مرتب در حال تغییر هستند. واقعاً در چنین شرایطی اصلاً نمی‌توان گفت مدیرعامل یا هیئت مدیره یعنی چه؟ هر کسی می‌آید ۶ ماه می‌ماند و می‌رود. مشکلات در این شرایط و با این وضعیت حل نمی‌شوند.

* کارلوس کروش در بدو ورود به مصر ابراز امیدواری کرده که بتواند خاطرات خوشی را برای فوتبال این کشور برجا بگذارد. امیدوارم خاطراتی که بر جا می‌گذارد مانند یادگاری اش در کلمبیا نباشد! تیم ملی فوتبال کلمبیا در تاریخ حیات خود هرگز طی دو مسابقه ۹ گل نخورده بود ولی چنین اتفاقی در دوران سرمربیگری آقای کیروش رخ داد! سال‌ها پیش یک بازیکن تیم ملی کلمبیا به نام اندرس اسکوبار را به خاطر اینکه دروازه تیم ملی کشورش را در جام جهانی به اشتباه باز کرده بود به رگبار بستند. کارلوس کروش شانس آورد به خاطر نتایجی که گرفت، او را در کلمبیا به رگبار نبستند!

منبع: خبرورزشی

 

کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

اخبار مرتبط

ارسال نظر