حسین راغفر: چرا افزایش نرخ دلار برنامهریزی شده بود؟
صرف نظر از اینکه چه کسی پشت این قضایا بوده است یا اصلا آیا تعمدی صورت گرفته یا خیر؛ باید بگویم مادامی نهادهای قدرت در اقتصاد کشور حضور فعال داشته باشند، بروز اتفاقات مثل این غیرمترقبه نیست. اینها به فروپاشی اقتصاد کشور منجر میشود.

به گزارش پایگاه خبری و تحلیلی دیده بان ایران ؛ حسین راغفر کارشناس اقتصادی در تحلیل خود درباره افزایش قیمت ارز گفت:
شواهد متعددی نشان میدهد که افزایش قیمت دلار این بار کاملا برنامهریزی شده اتفاق افتاد. وقتی بازار ارز تعطیل بود؛ ما شاهد افزایش نرخ ارز بودیم. این نشان میدهد که یک جریان دیگری در کار است. سناریوهای مختلفی وجود دارد که هرکدام از اینها میتواند ممکن باشد.
وقتی روز یکشنبه قیمت دلار بالا رفت؛ آنقدر از بی برنامگی اقتصادی دولت عصبانی بودم که از آن به فروپاشی اقتصاد کشور یاد کردم و این اتفاق را نشانههای «ونزوئلایی شدن» اقتصاد خواندم.
اما صرف نظر از اینکه چه کسی پشت این قضایا بوده است یا اصلا آیا تعمدی صورت گرفته یا خیر؛ باید بگویم مادامی نهادهای قدرت در اقتصاد کشور حضور فعال داشته باشند، بروز اتفاقات مثل این غیرمترقبه نیست. اینها به فروپاشی اقتصاد کشور منجر میشود.
طبیعی است که در این راستا نیز همه گروهها و جریانهای رقیب در داخل و گروههای ضدانقلاب در خارج سعی میکنند از این فرصت برای رسیدن به اهداف خود استفاده کنند.
نکته نهایی این است که در این میان بازنده مردم ایرانند.
بهرغم اینکه رهبری هم خروج گروه های قدرت از اقتصاد را مطرح کرده بودند؛ هیچ اتفاقی در این زمینه رخ نداده است.
مادامی که این نهادها به خصوص در حوزه بانکی فعالیت دارند درآمدهای منابع عمومی دولتی، یعنی منابعی که به صورت حقوق و دستمزد یا اعتبارات بخش عمومی وارد بانکهای اختصاصی این نهادها میشود؛ آنها این منابع را وارد گردش اقتصادی میکنند.یعنی به خلق پول مبادرت کرده و همه سیاستهای پولی را با چالش رو به رو میکنند.
با وارد شدن این حجم از منابع به اقتصاد تورم ایجاد میشود. البته ما همزمان عوامل متعدد دیگری را نیز داریم. مثلا افزایش سود سپرده بانکی از ۱۵ درصد به ۲۰ درصد که در روزهای آخر سال گذشته اتفاق افتاد؛ سیاست غلطی بود.
ظاهرا هدف از این کار آن بود که منابع به سمت منابع بازار ارز هدایت نشود. اما این موضوع هم نه تنها کارایی نداشت؛ بلکه هزینههای بانکها را افزایش داد.
بهره ۲۰ درصدی که به کل سپردههای بانکی پرداخت میشود؛ تقریبا معادل با کل بودجه جاری کشور بوده و این یک رقم بسیار بزرگی است که خودش باعث شکل گیری تورم در اقتصاد میشود.
بنابراین؛ وقتی ما این عوامل یعنی حضور بانکهای نهادهای قدرت، خلق پول بدون پشتوانه را از سوی آنها شاهد هستیم؛ مشاهده میکنیم که تورم بسیار بزرگ و خانمانبراندازی بر اقتصاد کشور تحمیل میشود.
امروز بدون کنترل رفتارهای خارج از قاعدهای که توسط نهادهای قدرت صورت میگیرد، امکان مدیریت اقتصاد کشور تقریبا غیرممکن خواهد بود و دولت ابزار زیادی برای کنترل ناهنجاریهای اقتصادی در اختیار ندارد. ضمن اینکه کاستیهای سیاستهای اقتصادی دولت هم جای خودش را دارد.
افزایش قیمت دلار چه برای تخریب دولت صورت گرفته باشد و چه کارکرد حضورنهادهای قدرت در اقتصاد باشد؛ محصول یکسانی دارد و تنها تفاوتش شاید در شتاب تبعاتشان مثل گران شدن ناگهانی دلار باشد.
مادامی که این نهادها در اقتصاد کشور حضور دارند؛ بحرانهای ما در اقتصاد هر روز عمیق تر، بیکاری گستردهتر و تورم لجام گسیختهتر میشود.
اما اگر ما به این تصویر مسائل دیگر سیاسی مثل فشارهای بینالمللی و تحریمها را نیز اضافه کنیم، طبیعتا بر روی انتظارات عمومی تاثیری منفی دارند.
افزایش ناگهانی قیمت دلار متاسفانه نه تنها بر روی انتظارات مردم در حوزه اقتصاد اثر گذاشته، بلکه در حوزه سیاسی هم تبلیغاتی که دشمنان انقلاب و کشور روی آن سرمایهگذاری میکنند؛ تقویت شده است.